۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۶:۱۴
کد خبر: ۱۶۴۰۲۰
آیت‌الله جوادی آملی:

ولایت فقیه ادامه حکومت دین و فقه بر مردم است

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به این‌که بر ما واجب است که ولایت فقیه جامع الشرایط را بپذیریم در تبیین معنای ولایت فقیه گفت: ولایت فقیه ولایت شخص فقیه نیست، بلکه ولایت قرآن و عترت، اسلام و فقه بر مردم است.
آيت الله عبدالله جوادي آملي
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی، پیش از ظهر امروز در درس خارج خود که در مسجد اعظم برگزار شد، در ادامه تفسیر سوره مبارکه احزاب گفت: همان‌طور که زوجیت برای اربعه ضروری است، محال است انسان مجبور باشد، انسان مختار خلق شده است، این چنین نیست که موضوع اختیار در اختیار خود انسان باشد، اختیار امری ضروری است،‌ اگر انسان بخواهد کاری را بدون اراده و اختیار انجام دهد نه بد و نه سخت بلکه محال است،‌ انسان در اختیار داشتن، مضطر است، چون اختیار ضروری است اگر معصوم باشد حتما پرهیز از گناهش مختارانه است، جبر برای هر کس محال است، عصمت با اختیار منافات ندارد.
وی  افزود: اگر کسی بپرسد چرا همه معصوم نشدند، جواب این است که‌ اگر بنا باشد همه انسان‌ها معصوم باشد، همه باید فرشته باشند و بساط وحی و نبوت و جهنم و بهشت برچیده می‌شود و احتیاجی به امامت ندارد، همچنین اگر گفته شود چرا دیگران معصوم نشدند؟ اگر فرض کنیم که دیگری معصوم شود و اهل‌بیت(ع) معصوم نشوند باز سؤال سر جایش محفوظ است، همچنین اساس این است که در مسائل و ویژگی‌های شخصی برهان‌ناپذیر نیست، در برخی افراد اسراری در آبا و اجداد و خصوصیات شان هستند که یکی خوب در می‌آید و یکی خوب‌تر، یکی بد در می‌آید و یکی بدتر،‌ ویژگی‌های اشخاص برهان‌بردار نیست.
مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه «وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ»، اظهار کرد: اوصاف ثبوتی مؤمن و مؤمنه در آیه 35 ذکر شد، اما در آیات بعد از آن به اوصاف سلبی مؤمن و مؤمنه می‌پردازد، می‌فرماید هیچ زن مؤمن و مردم مؤمن در برابر حکم خدا و پیامبر(ص) انتخاب‌گری و اختیار ندارند، یعنی به دستور خدای سبحان، ولایت وجود مبارک پیامبر(ص) ثابت شده است، هیچ کس حق ندارد، در برابر دستور او اختیار داشته باش٫ احکام امرالله است،‌ اما در این‌جا منظور امر الناس موضوعاتی همانند کیفیت اداره کشور، مسائل فرهنگی و اجتماعی است، کدام خیابان یک طرفه بشود و کدام خیابان دو طرفه بشود، کشور به طرف صنعت یا کشاورز برود این‌ها جزو امور مردمی و امر الناس است که فرمود «وَأَمْرُهُمْ شُورَى»،‌ در همین امر الناس اگر دین دخالت کرده باشد و «لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ»‌ باید مردم فرمان‌پذیر باشند.
ولایت فقیه برای مردم آزادی به ارمغان می‌آورد
وی خاطرنشان کرد: درباره غیرمعصومان اگر کسی حاکم بود و حکمی صادر کرد، نقض و خلاف این حکم حرام است حتی بر خودش، اگر حاکمی مانند میرزای شیرازی حکمی صادر کرد، نقض آن حکم حتی بر خودش هم اشکال دارد، روی این تحلیل ما ولایت شخص فقیه را نداریم، ولایت فقه داریم، ما ولایت حاکم نداریم، بلکه ولایت قرآن و عترت داریم، شخص بر مردم حکومت نمی‌کند، بلکه دین بر مردم حکومت می‌کند، این می‌شود آزادی، اگر شخص حکومت می‌کرد این می‌شود، مافوق قانون، ولایت عدالت و ولایت فقه داریم، نه ولایت فقیه و عادل،‌ بر ما واجب است که در عصر غیبت ولایت فقیه جامع‌الشرایط را بپذیریم، این ولایت تشریعی است،‌خود امام(ره) فرمود من اگر ذره‌ای تخلف پیدا کنم مشکل پیدا می‌کنم.
حضرت آیت‌الله جوادی آملی با قرآئت آیه «وَمَن یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِینًا» سوره احزاب ابراز کرد: هر کس خدا و پیامبرش را نافرمانی کند، یقینا به صورتی آشکار گمراه شده است،‌ ابداع دستورهای شرعی برای پیامبر(ص) کار دشواری نبود، اما برانداختن کارهای جاهلیت برای پیامبر(ص) کار سختی بود، یکی از کارهای جاهلی این بود که برخی افراد را به عنوان پسرخوانده و دخترخوانده می‌پذیرفتند و احکام پسر و دختر را بر او جاری می‌کردند،‌ زید‌بن‌حارثه فرزندخوانده پیامبر(ص) بود و همسری ناسازگار داشت، حضرت دستور داد‌ «امسک علیک زوجک» نتوانست، و طلاق داد، دستور از طرف خداوند رسید که شما با همسر زید‌بن‌حارثه ازدواج کن تا مردم بفهمند پسرخوانده، پسر نیست و دخترخوانده دختر نیست، پیامبر(ص) هراسناک شد که مردم از دین فاصله بگیرند؛ خداوند فرمود اما تو چیزی را که خداوند به تو گفته بود کتمان می‌کنی و اظهار نمی‌کنی،‌ »وَتُخْفِی فِی نَفْسِکَ مَا اللَّهُ مُبْدِیهِ»، «وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ»،‌ تو عملا اقدام بکن تا این سنت جاهلی رخت بربندد، اما بدان حفظ دین بر ما واجب است.
سقیفه نمی‌تواند دین مردم را حفظ کند
وی گفت: این ترس پیامبر(ص) مانند جایی است که حضرت می‌خواهد در برابر اعراب متعصب جاهلی داماد و پسرعم خود را جانشین و وصی خود قرار دهد، آنان قبول نمی‌کنند، دستور اعلام ولایت که آمد که پیامبر(ص) کمی صبر کرد، اما آیه سوره مبارکه مائده آمد «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ»، اگر نمی‌خواهی بساط دین برچیده شود، سقیقه نمی‌تواند دین مردم را حفظ کند، این غدیر است که دین مردم و اصل رسالت را حفظ می‌کند، اگر این کار را نکنی و انجام ندهی مأموریتت را درباره حضرت علی(ع) انجام نداده‌‌ای، یعنی اگر انجام ندهی اصل رسالت را انجام ندادی، ما تو را فرستادیم که خاتم انبیا باشی، دینت همگانی و همیشگی است، تو این دو اصل همگانی و همیشگی را چگونه می‌خواهی حفظ کنی، این کلیت و دوام به وسیله علی(ع) و اولاد علی(ع) است،‌ آن‌جا فرمود وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ».
استاد عالی حوزه علمیه قم گفت: جریان غدیر بعد از فتح مکه بود که همه نیروهای مسلح خلع سلاح شدند، بعضی‌ها اسلام آوردند و بعضی‌ها تسلیم شدند،‌ آن وقت حضرت از کسی نمی‌ترسید،‌ امام تقیه دارد اما پیامبر(ص) تقیه ندارد،‌ پیامبر(ص) از کسی ترسی نظامی نداشت، می‌ترسید مردم نپذیرند، در آیه محل بحث هم همین‌طور است./914/پ201/ج
ارسال نظرات