زینب(س) پرورش یافته دامان فاطمه(س)
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، در عصر حاضر با توجه به پیشرفت تکنولوژی و گسترش روابط و مناسبات اجتماعی و به عبارتی تغییر زندگی بشر از سنتی به سمت مدرنیته، بسیاری از مبانی زندگی اجتماعی نیز دستخوش این تغییرات شده است و تحولی را در زندگی انسان ایجاد کرده است که گاه او را دچار سرگشتگی و حیرانی می سازد. در این مسیر گاه از الگوی کامل و تمام نمای زندگی سالم و معنوی که همان حضرت فاطمه(س) است غافل می شود و این همان گمشده ای است که زنان امروز برای ایفای نقش های چندگانه در عرصه خانواده و اجتماع به آن نیاز دارند. این پرسش ها که فاطمه زهرا(س) چگونه توانستند در عرصه خانوادگی به عنوان مادر، فرزندانی حماسه ساز مثل امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و بانویی نقش آفرین مثل زینب کبری(س)، پیامبر عاشورا تربیت سازند و از سویی در نقش همسری به تنهایی مدافع ولایت باشند و در نقش فرزندی به "ام ابیها" مزین گردند را به بهانه میلاد فاطمه زهرا(س)، روز مادر و هفته زن فرصت را مغتنم می شماریم تا با گذری بر سخنان بزرگان مروری بر پاسخشان داشته باشیم.
جایگاه زن در کلام مقام معظم رهبری
انقلاب ما، همهی این تصورات باطل را تخطئه کرد و دیدیم که خانم ها، سربازان خط مقدم انقلاب بودند و این به معنای واقعی کلمه است و من به عنوان یک مبالغه نمیگویم. ما در جریان انقلاب شاهد بودیم که زن در کشور ما، سرباز خط مقدم انقلاب شد. اگر زن ها با انقلاب سازگار نبودند و این انقلاب را نمیپذیرفتند و به آن باور نداشتند، مطمئنا این انقلاب واقع نمیشد. من به این معنا اعتقاد دارم. اولا، اگر آن ها نبودند، نیمی از گروه انقلابیون مستقیما در میدان نبودند. ثانیا، به طور غیرمستقیم روی فرزندان و شوهران و برادران و محیط خانه ـکه زن در محیط خانه دارای تأثیر فرهنگی زیادی استـ اثر میگذاشتند. این حضور آن ها بود که توانست ستون فقرات دشمن را بشکند و مبارزه را به معنای واقعی کلمه پیش ببرد. در میدان های سیاسی نیز، ما خانم هایی را دیدهایم و میبینیم که دارای قدرت تحلیل و سخنوری هستند و برای پذیرش مسئولیت در نظام اسلامی آمادهاند. البته این کار باز هم رو به گسترش است و باید پیش برود. در زمینههای علمی هم که خود شما مصداق و نمونهاش هستید و از قبیل شما در رشتههای مختلف وجود دارند... در جامعه ما، آموزش رشتههای مختلف علوم که برای ساختن این جامعه لازم میباشد، برای همه فریضه است. آن کسانی که بتوانند، حقیقتا امروز از آن روزهایی است که کسب علم فریضه شرعی است؛ علاوه بر این که فریضه اجتماعی هم است. کسب علم فقط یک امتیاز نیست که کسی بخواهد به جایی برسد و شغل پردرآمدی داشته باشد؛ مسئله این است که کسانی که میتوانند درس بخوانند، واجب است که درس بخوانند و تخصصها را پیدا کنند. کسب علم و تخصص در رشتهی پزشکی ـمثل بقیه رشتههاـ برای مردها واجب است؛ اما برای زن ها واجبتر میباشد؛ چون زمینه کار در میان خانمها کمتر است. به نسبت تعداد زنان در جامعه، ما پزشک زن کمتر داریم. بنابراین از نظر اسلام، این مسئله یک مسئله حلشده است و جامعه ما باید پیش برود.
سبک زندگی فاطمی حلقه مفقوده زن مدرن
یکی از عوامل مؤثر در تشکیل شخصیت فرزندان فاطمه زهرا(س) وراثت است؛ زیرا در این خانواده مادر از مقام عصمت بهره مند بوده، در وجود مطهر او هیچ رجس و گناهی راه نداشت! چنان چه در زیارت مطلقه امام حسین(ع) میخوانیم: گواهی میدهم که شما در اصلاب پاک و ارحام مطهر بودید و هیچ غباری از شرک و جهالت، بر دامن شما ننشست.
امام حسین(ع) در روز عاشورا، این حقیقت را یک بار دیگر بازگو کرد، تا از این طریق بر حقانیت خود تأکید ورزد؛ بدین خاطر در آن روز تاریخی فرمود: شهامت، آزادی منشی و کرامت خود را مرهون پاکدامنی و طهارت مادرم زهرا(س) هستم.
در واقع، عاشورا محصول تربیت و نتیجه آموزش های حضرت زهرا سلام اللّه علیها بود؛ زیرا ارکان اصلی این قیام بینظیر با شیوههای تربیتی فاطمه زهرا(س) تربیت یافته بودند. به عبارت دیگر، صحنه کربلا تأیید الهی بودن روش تربیتی صدیقه کبرا(س) بود.
یکی از حقوقی را که فرزندان بر عهده پدر دارند، انتخاب نام نیکو و پسندیده است. حضرت علی(ع) در این باره می فرماید: «حق الولد علی الولد أن یحسن اسمه»(2) تعیین نام مناسب، حقی است که فرزند بر ذمه پدر خود دارد. حضرت زهرا(س) با هم فکری و همکاری پیامبر(ص) و علی(ع) زیباترین نام ها را برای فرزندان خود انتخاب نمود و از این جهت، حقی که بر ذمه داشت به بهترین شکل ممکن ادا کرد.
عقیقه(قربانی) و صدقه از مستحباتی است که در اسلام تأکید زیادی بر آن شده است. نقل شده است که فاطمه(س) هر گاه صاحب فرزندی می شد، برای آنها گوسفندی عقیقه می کرد. سپس روز هفتم، سرشان را میتراشید و برابر وزن موهای آنها نقره صدقه داده، برای قابله و همسایه ها هدیه میفرستاد و دیگران را در شادی خود سهیم میکرد.
یکی دیگر از سنت های جاری در زندگی صدیقه کبرا(س) گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ فرزند بود. آن حضرت به خوبی میدانست که باید کودک را از همان لحظات اول زندگی با کلماتی چون اللّه، محمد، نماز و... آشنا کرد که این آشنایی، به یقین در جهت گیری تمایلات روحی او به ملکوت اعلا اثر خوهد گذاشت.
سلمان میگوید: روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود. در این هنگام، فرزندش حسین گریه میکرد و بی تاب بود. عرض کردم، برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ ایشان فرمود: من به آرام کردن فرزندم اولی هستم؛ شما آسیاب را بچرخانید.
بارها در تاریخ خوانده ایم که گاه، فاطمه زهرا(س) شکم فرزندانش را به قیمت گرسنگی خود، سیر میکرد! زمانی که مسلمانان به علت کمبود آب، سخت در مضیقه بودند، فاطمه(س) حسن و حسین(ع) را نزد پیامبر(ص) برد و عرض کرد: ای رسول خدا! فرزندان من خردسالند و تحمل تشنگی در توان آنها نیست. پیامبر(ص) که نگرانی دخترش را در این رابطه، به جا و به موقع دید، زبان مبارکش را در دهان حسن و حسین(ع) قرار داد و با تر کردن دهان آنها، حضرت زهرا(س) را از نگرانی در آورد و آن دو طفل کوچک را نیز از تشنگی مفرط نجات داد.
همبازی شدن رسول معظم اسلام(ص) با فرزندان دخترش زهرا(س) بیان گر این نکته مهم است که بازی و تحرک کودک، یکی از لوازم تربیت صحیح محسوب میشود. حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) در خانه به بازی بچه ها توجه کافی مبذول میداشتند و همین امر، موجب شادابی و نشاط روز افزون آنها میشد.
نقل شده است که حضرت زهرا(س) با فرزندش امام حسن مجتبی(ع) بازی میکرد و او را بالا می انداخت و می فرمود: «إشْبَه أباکَ یا حسن واخلَعْ عن الحقِ الوَسَنَ و اعبد الها ذامِننَ و لا تُوالِ ذَا الاِحَنِ؛ پسرم حسن، مانند پدرت باش، ریسمان ظلم را از حق بر کن، خدایی را بپرست که صاحب نعمت های متعدد است و هیچ گاه با صاحبان ظلم و تعدی، دوستی مکن». هم چنین نقل شده است که وقتی فرزندش حسین(ع) را بازی میداد، این گونه می فرمود: «اَنْتَ شبیهٌ بأبی لَسْتَ شبیها بعلیٍ؛ تو به پدر من پیامبر(ص) شبیهی و به پدرت علی شباهت نداری».
نقش حضرت زهرا(س) در جایگاه دختر
پیامبر(ص) در زمانی مبعوث شد که فضای جامعه جزیرة العرب را بت پرستی و حاکمیت فرهنگ جاهلیت فرا گرفته بود. از سوی دیگر مردم جزیرة العرب با پیام صلح و آزادی پیامبر مخالف بوده و نسبت به ساحت مقدس او اهانت میکردند. پیامبر(ص) در چنین شرایطی احساس تنهایی نموده، نیاز به یار و همراز داشت. خدیجه و ابوطالب به عنوان دو یار وفادار، پیامبر(ص) را در انجام وظایف الهی و طیّ مسیر پر فراز و نشیب زندگی کمک مینمودند. با از دست دادن این دو، رسول الله(ص) تنها ماند و نیاز به همراز داشت و این یار و همراز جز فاطمه زهرا(س) کسی نبود.
دانشمند ارجمند سید جعفر شهیدی می نویسد: "اکنون فاطمه دیگر دختر خانواده نیست. او جانشین عبدالله، عبدالمطلب، ابوطالب و خدیجه است. "امّ ابیها"، چه کنیه مناسبی! او باید وظیفه مادرش را عهده دار شود. باید برای پدرش هم دختر و هم مادر باشد... او نمیخواست و یا نتواست به خانه شوهر برود. او نمیخواست پدرش را تنها بگذارد. او میدانست تا آنجا که میتواند باید در خانه، پدرش را آرامش دهد. اکنون که پدرش سرپرستی چون ابوطالب و غم خواری چون خدیجه را ندارد، دشمنان بر او گستاخ تر شدهاند، و او به دلجویی نیاز دارد و فاطمه(س) است که غمخوار پدر است...".
فاطمه زهرا(س) نه تنها در محیط خانه به پدر آرامش میداد، که در زندگی اجتماعی و سیاسی و در انجام رسالت الهی نقش بنیادی داشته و مشاوری امین برای رسول خدا(ص) بود. او پرستاری پیامبر(ص) در جنگ را نیز بر عهده داشت: "روزی فاطمه(س) دشمنان را دید که در حجر اسماعیل نشسته و با هم پیمان میبندند و نقشه قتل پیامبر(ص) را طرح می کنند. دختر با هوش و مهربان در حالی که به شدّت میگریست، فوراً خود را به پدر رسانید و موضوع را به اطلاع وی رساند تا پیامبر(ص) خود را به نحوی از توطئه آنان نجات دهد.
فاطمه زهرا(س) از پیامبر(ص) در برخی جنگها پرستاری مینمود. واقدی مینویسد: در جریان جنگ احد به زهرا(س) خبر رسید که به پدرش رسول خدا(ص) آسیبی رسیده و دشمن سنگی بر صورت پیامبر(ص) زده و صورت حضرت زخمی و خونین شده است. حضرت با دستهای زنان به ازمگان اُحد رفته و حضرت زهرا(س) جراحت پدر را شست و شو داد و آن را مداوا نمود. امام علی(ع) نیز گزارش نمود: "ما در خدمت پیامبر(ص) بودیم و در حال کندن خندق(در جنگ احزاب). فاطمه قطعه نانی خدمت رسول آورد و به حضرت داد و پیامبر فرمود: "این اولین غذایی است که پس از سه رور به پدرت رسیده است."
از آنچه گذشت، استفاده میشود که فاطمه زهرا(س) نقش بنیادین در زندگی فردی، سیاسی و اجتماعی حضرت داشته است. کنیه "امّ ابیها" گرچه علاقه و جایگاه فاطمه زهرا(س) نزد پیامبر(ص) را میرساند، ولی حکایت از نقش اساسی فاطمه زهرا(س) در زندگی حضرت دارد. از سوی دیگر دشمنان تصور می کردند که محمد بن عبدالله "ابتر" بوده و نسل او قطع خواهد شد؛ ولی غافل از این که وجود مقدس زهرا(س) یاد و خاطره پیامبر(ص) را در تاریخ جاودانه نمود: "إنّا اعطیناک الکوثر. فصلّ لربّک وانحر. انّ شانک هو الابتر".
مصطفی را وعده داد الطاف حق گر بمیری تو، نمیرد این سبق
رونقت را روز روز افزون کنم، نام تو بر زرّ و بر نقره زنم
نقش حضرت زهرا(س) در جایگاه همسر
فاطمه زهرا(س) در زندگی امام علی(ع) نیز نقش بنیادین داشت. تأثیر گذاری یک زن در زندگی شوهر آن گاه ظهور میکند که زن برای شوهر خود احترام قایل بوده، تقاضای غیر منطقی از شوهر نداشته و فرزندان صالح تحویل جامعه دهد. از سوی دیگر از حقوق سیاسی و اجتماعی شوهر دفاع نموده و تا آخرین لحظه زندگی همراز شوهر باشد. فاطمه زهرا(س) در تمام ابعاد زندگانی علی(ع) تأثیر گذار بود؛ زیرا وی در برقراری آرامش در خانه و عدم تقاضای غیر منطقی از علی(ع) و تربیت فرزندان علی(ع) نقش اساسی ایفا نمود. از سوی دیگر فاطمه(س) در سختیها و دردهای علی(ع) شریک بود.
صبح یکی از روزهایی که علی(ع) و فاطمه(س) در کنار هم بودند، علی(ع) برای رفع گرسنگی شدید خود غذایی از همسرش طلب نمود. زهرا(س) گفت: خود دو روز است که چیزی نخوردهام و هر چه در خانه بود، برای شما و فرزندان آوردم. علی(ع) فرمود: چرا مرا از این امر آگاه نکردی؟! زهرا(س) پاسخ داد: از خدای خود شرم کردم که چیزی از تو بخواهم که انجامش برایت دشوار باشد.
فاطمه زهرا(س) با تربیت فرزندانی مانند امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و زینب(س) یاد و خاطره علی(ع) را در جهان زنده نگه داشت. به رغم آن که علی(ع) یکی از شخصیتهای جهان اسلام بود، ولی تحویل فرزندان صالح و تأثیر گذار مانند امام حسن(ع) و امام حسین(ع) شخصیت جهانی امام را چند برابر کرد. یکی از نویسندگان در خصوص تأثیر گزاری حضرت زهرا(س) بر زندگی امام علی(ع) مینویسد:
نقش عمده فاطمه زهرا(س) در دفاع او از ولایت و حق علی بروز نمود. حضرت فاطمه(س) به دفاع از ولایت پرداخت. حضرت در چندین مرحله از حق امام علی(ع) دفاع نموده و علیه ابوبکر فعالیتهای سیاسی نمود. هنگامی که عمر به دستور ابوبکر جهت بیعت گرفتن از علی به خانه امام هجوم برد، فاطمه(س) در برابر آنان مقاومت نموده، از علی(ع) حمایت کرد.
از سویی فاطمه زهرا(س) در مسجد مدینه در حضور مهاجران و انصار به ایراد سخن پرداخت و ابابکر را نکوهش نمود و حقانیت اهل بیت(ع) را برای همگان بیان کرد.
یکی از نویسندگان اهل سنت می نویسد: "علیّ کرّم الله وجهه فاطمه را بر مرکبی سوار نمود و شبانه در خانههای مهاجر و انصار میرفتند و از آنان یاری میخواستند! ولی مهاجر و انصار میگفتند:ا ی دختر رسول خدا، بیعت ما با ابوبکر تمام شد".
همچنین فاطمه زهرا(س) در بستر بیماری برای زنان مهاجر و انصار که برای عیادت حضرت آمدند، به ایراد خطبه پرداخت و به آنان فهماند که مهاجر و انصار سفارشهای پیامبر را درباره اهل بیت نادیده گرفتند، از این رو از آنها انتقاد نمود.
حضور زهرای مرضیه(س) در کنار علی(ع) موجب شد که حضرت علی(ع) احساس تنهایی نکرده و فاطمه(س) قوّت قلبی برای او باشد.
مبارزات سیاسی فاطمه زهرا(س) علیه خلفا اختصاص به زمان حیات او نداشت و حضرت با اتخاذ راهکارهای مفید، مبارزات خود علیه خلفا را ادامه داد و عملاً به دفاع از ولایت پرداخت؛ زیرا حضرت زهرا(س) وصیت نمود که قبر او مخفی بوده و خلفا در تشییع جنازه او شرکت نکنند. این وصیت نامه سیاسی و الهی رویکرد سیاسی حضرت زهرا(س) را در طول تاریخ مشخص میکند؛ زیرا او با این وصیت اعلام نمود که خلفا حق علی(ع) را غصب نموده و نسبت به فاطمه زهرا(س) نیز ستم روا داشتهاند.
جلوههایی از رفتار فاطمه زهرا(س)
چگونگی ازدواج حضرت علی(ع) با حضرت فاطمه(س) از زبان حضرت علی(ع):
روزى خدمتکارم از من پرسید: آیا از خواستگارى فاطمه خبر دارى؟ گفتم: نه! گفت: کسانى وى را از پدرش خواستهاند. اما تعجب است که پا پیش نمىگذارى و فاطمه را از رسول خدا(ص) نمىخواهى ؟! گفتم: من چیزى ندارم که با آن تشکیل خانواده دهم.
گفت: اگر تو نزد رسول خدا(ص) شوى(من مطمئنم که) فاطمه(س) را به تو تزویج خواهدکرد. به خدا سوگند، آن کنیز، چندان در گوش من خواند تا جرئت اقدام را در من پدید آورد و مرا وادار ساخت که نزد رسول خدا(ص) بروم. قال على: خطبت فاطمه الى رسول الله(ص) فقالت لى مولاه: هل علمتان فاطمه قد خطبت الى رسول الله(ص)؟ قلت: لا. قالت: فقد خطبت، فمایمنعک ان تاتى رسول الله(ص) فیزوجک؟ فقلت و عندى شى اتزویج به؟ قالت: انک انجئت الى رسول الله(ص) زوجک. فوالله ما زالت ترجینى...
...هنگامى که براى خواستگارى فاطمه رفتم، مجذوب حشمت و حرمت رسول خدا(ص) شدم و خاموش در برابر او نشستم؛ بخدا قسم، کلمهاى بر زبانم جارى نشد!
رسول خدا(ص) که چینن دید پرسید: چه مىخواهى؟ آیا حاجتى دارى؟ من همچنان خاموش ماندم و چیزى نگفتم. دوباره پرسید و من باز ساکت بودم. تا این که براى بار سوم گفت: شاید براى خواستگارى فاطمه آمدهاى؟ گفتم: آرى! فرمود: آیا چیزى دارى که آن را کابین زهرا سازى؟ گفتم: نه یا رسول الله(ص)! فرمود: زرهى را که به تو داده بودم، چه کردى؟ گفتم: دارم، اما چندان ارزشى ندارد و بیش از چهار صد درهم بها ندارد. فرمود: همان را کابین فاطمه قرار بده و بهایش را نزد من بفرست.
قال على(ع): ...حتى دخلت على رسول الله(ص) و کانت له جلاله و هیبه فلما قعدت بین یدیه افحمت فو الله ما استطعت ان اتکلم. فقال: ماجا بک؟ الک حاجه؟ فسکت.
قلت: لا و الله یا رسول الله(ص)! فقال: ما فعلت الدرع التى سلحتکها؟ فقلت: عندى و الذى نفسى بیده انها لحطیمیه، ما ثمنها الا اربع مأئة درهم. قال: قد زوجتکها، فابعث فانها کانت لصداق بنت رسول الله(ص)...؛ من برخاستم و زره را فروختم و پول آن را به خدمت آوردم و دردامنش ریختم.حضرت از من نپرسید که چند درهم است و من نیز چیزى نگفتم. سپس بلال را صدا زد و مشتى از آن درهمها را به او داد و فرمود: با این پول براى فاطمه عطریات تهیه کن.
فقال: لعلک حئت تخطب فاطمه؟ فلت: نعم! قال: فهل عندک من شى تستحلها به؟
بعد با هر دو دست خود مشتى را برگرفت و به ابوبکر داد و فرمود: از لباس و اثاث منزل آنچه مورد نیاز است خریدارى کن. عمار یاسر و تنى چند از اصحاب را هم همراه او روانه کرد. آنها وارد بازار شدند و هر یک چیزى را مىپسندید و ضرورى مىدانست، به ابوبکر نشان مىداد و با موافقت او مىخرید. از چیزهایى که آن روز خریدند: پیراهنى به بهاى هفت درهم و جارقدى به چهار درهم، قطیفه مشکى بافت خیبر، تخت خوابى بافته از برگ خرما. دو تشک که از کتان مصرى رویه شده بود، که یکى از لیف خرما و دیگرى را از پشم گوسفند پر کرده بودند. چهار بالش از چرم طائف که از علف اذخر(گیاه مخصوصى است در مکه) پر شده بود و پردهاى پبشمین و یک قطعه حصیر، بافت هجر(مرکز بحرین آن زمان) و آسیاب دستى و کاسهاى براى دوشیدن شیر و مشکى براى آب و ابریقى قیر اندود و سبویى بزرگ و سیز رنگ و تعدادى کوزه گلى.
اشیاء خریدارى شده را نزد رسول الله(ص) آوردند. حضرت همین طور که جهاز دخترش را مىدید و آنها را بررسى و ورنداز مىنمود، فرمود: خدا به اهل بیت برکت دهد.
...قال على(ع): قال رسول الله(ص) قم فبع الدرع! فقمت فبعته و اخذت الثمن و دخلت على رسول الله(ص) فسکبت الدرهم فى ححره فلم یسالنى کم هى؟ و لا انا اخبرته، ثم قبض قبض هو دعا بلالا فاعطاه فقال: ابتعغ لفاطمه طیبا، ثم قبض رسول الله(ص) من الدراهم بکلتا یدیه فاعطاه ابابکر و قال: ابتع لفاطمه ما یصلحها من ثیاب و اثاث البیت و اردفه بعمار بن یاسر و بعده من اصحابه. فحضروا السوق فکانوا یعترضون الشى مما یصلح فلا یشترونه حتى یعرضوه على ابى بکر فان استصلحه اشتروه.
/934/701/ر
منابع:
مفاتیح الجنان، زیارت امام حسین(ع)، ص783
نهج البلاغه، خطبه 399
بحارالانوار، ج43، ص257
مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص394
فروغ ابدیت، 1 - 2، ص 48 - 68.
زندگانی حضرت زهرا(س)، ص 40.
تاریخ طبری، ج2، ص 344؛ سیرة ابن هشام، ج2، ص 58.
مغازی واقدی، ج1، ص 249؛ بحارالانوار، ج20، ص 31.
عذرا انصاری، جلوه های رفتار حضرت زهرا، ص 24 - 25.
الامامه و السیاسه، ص 16 به بعد.
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج16، ص 211.
جعفر شهیدی زندگانی فاطمه زهرا(س) ، ص 163.
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج16، ص 218.
کشف الغمه، ج1، ص 191.
فکان مما اشتروه : قمیص بسبعه دراهم و خمار باربعه دراهم و قطیفه سودا خیبریه و سریر مزمل بشریط و فراشین من خیش مصر حشو احدهما لیف و حشو الاخر من صوف و اربع مرافق من ادم الطائف حشوها اذخر و ستر من صوف و حصیر هجرى و رحى للید و مخضب من نحاس و سقا من ادم و قعب للبن و شن للما و مطهره مزفته و جره خضرا و کیزان خزف .