«واکاوی عرفان کیهانی از منظر فریقین»؛ وقتی فقه، نقاب طاهری را کنار میزند

«چو دزدی با چراغ آید، گزیدهتر برد کالا»؛ عرفان حلقه در لباس معنویت، باور دینی را میرباید و بدعت را به نام عرفان مینشاند. این پژوهش فقهی نشان میدهد عرفان کیهانی با نقاب معنویت و شعار اتصال به شعور الهی، آموزههای اصیل توحیدی را تحریف کرده و از منظر فریقین، مصداق آشکار بدعت و گمراهی است.
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجت الاسلام عبدالرحمن نجفی عمران، مدرس حوزه علمیه قم، در تحقیق «واکاوی عرفان کیهانی از منظر فریقین» انتشار یافته در دوفصلنامه تخصصی مطالعات فقه و اصول با نگاهی فقهی و تحلیلی، به بررسی ماهیت و حکم شرعی عرفان حلقه از دیدگاه شیعه و اهلسنت میپردازد؛ جریانی که خود را معنویتمدار میخواند، اما به گفته نویسنده، در حقیقت در تقابل با مبانی دینی و عقلانی اسلام ایستاده است.
عرفان کیهانی؛ معنویت بیریشه در لباس نور
نویسنده با اشاره به پیدایش عرفان حلقه در دهه هشتاد، آن را محصول خلأ معنوی در جوامع مدرن و ابزار نفوذ فرهنگی برای تضعیف دین میداند. عرفانی که با شعار «شعور کیهانی» و درمان روحی، پیروان را به جهانی دوقطبی از خیر و شر میکشاند و ایمان را از محور توحید به محور تجربه و احساس منتقل میکند. پژوهش نشان میدهد که این جریان با فروکاست اصول دین به سطح روبنا، عملاً باورهای توحیدی را از جایگاه اصیل خود خارج کرده است.
از منظر فریقین؛ حرمتِ جذب، تبلیغ و نشر حلقه
دکتر نجفی عمران با استناد به قواعد فقهی مشترک میان شیعه و اهلسنت—از جمله قاعده حرمت تشبه به کفار، حرمت بدعت و قاعده نفی سبیل—تصریح میکند که گرایش به عرفان کیهانی، شرکت در جلسات آن یا نشر و مطالعه آثارش، از نظر هر دو مکتب فقهی حرام است. این فتوا بر پایه ادلهای چون لزوم کسب اعتقاد صحیح، پرهیز از بدعت و وجوب دفع فساد صادر شده است.
کتب ضالّه در جامهی عرفان نوین
در بخش دیگری از تحقیق، آثار منتشرشده عرفان حلقه مصداق «کتب ضالّه» دانسته شده است؛ زیرا محتوای آن، با آموزههای دینی در تعارض و موجب القای شبهه و تحریف حقیقت میشود. از اینرو نگهداری، مطالعه یا تکثیر این آثار، نه تنها بیفایده بلکه از منظر فقهی، گناه محسوب میگردد.
خطر نفوذ معنویتنمایان در ذهن جوانان
پژوهش هشدار میدهد که این جریان با بهرهگیری از زبان روانشناسانه و ادعای اتصال به شعور الهی، ذهن جوانان و دانشجویان را هدف گرفته و آنان را از مدار ایمان به مدار خلسه و انفعال میکشاند. در واقع عرفان حلقه، نه راهی به سوی خدا، بلکه راهی به سوی بیخداییِ مقدسنماست.
وقتی فقه، نقاب از چهره عرفان برمیدارد
در پایان مقاله تأکید شده است که عرفان کیهانی، برخلاف نامش، زنجیری از فریب و بدعت است. فقه فریقین، در برابر این پدیده همصداست: هر آنکس که در میدان دین، بدعت را به نام عرفان بنشاند، نه راهنما، که گمراهکننده است.
ارسال نظرات