استاد حوزه تبیین کرد؛
تعریف عدالت و اهمیت آن از نگاه امام علی علیهالسلام
خبرگزاری رسا ـ عضو هیأت علمی پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی گفت: عدالت قرار دادن هر امری در موضعش است، بنابراین احقاق حقوق، اصلاح امور، اجرای حدود، انصاف، تقوا، میزان، رسیدگی به مردم، مبارزه با ستم، مساوات و برابری، را در همه حوزهها شامل میشود.

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاعرسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، بحث از عدالت قدمتی به درازای تاریخ بشر دارد و همواره جزء اولیترین خواستههای انسان در حوزه عمل و جزء نخستین تأملات فکری در حوزه نظر به شمار آمده است. امروزه نیز عدالت از بنیادیترین مفاهیم در علوم انسانی است، عدالت اساسیترین مفهوم در فلسفه اخلاق، حقوق و سیاست است.
ابراهیم علیپور، عضو هیأت علمی پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی در یادداشت زیر به بررسی تعریف عدالت از نگاه امیرالمؤمنین و اهمیت آن در نگاه حضرت پرداخته است.
عدالت گرچه از جمله مفاهیمی است که از گذشتههای دور دربارۀ آن صحبت شده ولی با این حال تعریف جامع و مانعی از آن ارائه نگردیده است و به رغم اینکه بدیهی و روشن به نظر میرسد ولی همواره محل منازعه و کشمکش بوده است.
حضرت در بیان و رفتار خویش چنان مفهوم عدالت را توسعه داد و آنرا توصیف نمود که اکثر مردم زمانه خویش آنرا شناختند و به جان و دل آنرا دریافتند.
اگرچه به دلیل سه دوره خلافت مبتنی بر ظلم و ایجاد رویههای ظالمانه و تبعیضآمیز بسیاری از مردمانی که چرب و شیرین دنیا شکمشان را پر کرده بود نتوانستند خود را با چنان عدالت مبارکی، وفق دهند و بر میزان الهی شوریدند ولی چنانچه حضرت تصریح میکند آنان عدالت علوی را شناختند و درک کردند ولی تمکین ننمودند حضرت خطاب به سهل بن حنیف انصاری که حاکم مدینه از جانب امام بود نوشت:
اما بعد به من خبر رسید که برخی از مردانی که در فرمان تو بودند، پنهانی به نزد معاویه میگریزند. غمگین مباش، اگر از شمار سپاهیانت کاسته میشوند یا یاری شماری از ایشان را از دست میدهی. کیفر ایشان همین بس که به گمراهی افتادهاند و تو از زحمتشان رهایی یافتهای. آنان از هدایت و حق گریختهاند و به نابینایی و نادانی پیوستهاند. اینان یاران دنیا بودند که به دنیا روی آوردند و به سوی آن شتافتند. حکومت عدل ما را دیدند و شناختند و آوازه آن را شنیدند و به گوش سپردند. دریافته بودند که در اینجا مردم در برابر حق و عدالت یکسانند. پس گریختند تا مگر خود به نوایی برسند. خدا ایشان را از رحمت خود دور گرداند. اینان از ستم نگریختهاند و به داد نیز نخواهند رسید.
حضرت، یک تعریف اساسی و کلی از عدالت ارائه فرمودند و در بیانات متعدد دیگر مصادیق و مفاهیم جزئی عدالت را ترسیم نمودند وی در جواب کسی که پرسید عدالت بهتر است یا جود؟ فرمودند: عدالت هر چیزی را در جای خود مینهد و بخشش آنرا از جای خویش بیرون مینهد، عدل مصلحت عام است و بخشندگی تنها شخص خاصی را در بر میگیرد پس عدالت شریفتر و برتر است.
طبق نظر حضرت، عدالت قرار دادن هر امری در موضعش است، بنابراین احقاق حقوق، اصلاح امور، اجرای حدود، انصاف، تقوا، میزان، رسیدگی به مردم، مبارزه با ستم، مساوات و برابری، را در همه حوزهها شامل میشود.
چنانچه در مواردی عدل را به انصاف تعریف میکند و انصاف نیز از نظر آن حضرت ادا کردن حق هر چیز است.
در جای دیگر عدل را به میزان تعریف میکند و در حدیث دیگری در توضیح آن میفرماید: «عدالت میزان خدایی است که در کار مردمان نهاد، برای بر پاداری حق، با میزان خدا مخالفت نکنید و با او نستیزید»
عدالت به معنای ادای حقوق مردم و رعایت حال مردم خصوصاً ضعیفان جامعه و رسیدگی به امور دنیوی و اخروی آنان، نگاه مساوی، عمل برابر نیز آمده که همه این امور اشاره به مصادیق عدالت و یا ساحات آن میباشد.
به نظر نگارنده اگر جمله حضرت در تعریف عدالت به خوبی تبیین شود و ملاک عمل قرار گیرد همه مصادیق و ساحات عدل را شامل خواهد شد از جمله آنها عدالت اجتماعی، عدالت اقتصادی و ادای حقوق مردم میباشد.
اهمیت عدالت از نگاه امام علی علیهالسلام
عدالت در نگاه علی(ع) چنان استوار و فربه است که انسان با نظر به کلمات حضرت و رفتار ایشان تصور میکند تمام هدف و غایت خلقت عدالت است و تمام همّ و غم علی(ع) برای اقامه عدل است و البته این ویژگی قطبالاولیاء و الاوصیاء حضرت علی است که قلۀ همه فضایل، نیکیها و پاکیها را چنان درنوردیده که به هر صفت کمالیه در آراء آن حضرت مینگری کأنّه تمام همّ حضرت برای اقامه آن صفت کمالی صرف شده و در اوج گفتار و رفتار وی جای گرفته و این چنین است که انسان در معرفت علی بن ابیطالب(ع) درمیماند و قلم از یافتن کلمات در خور مقام وی باز میایستد.
با این همه، نگاه حضرت به عدالت در مقایسه با سایر امور برجسته مینماید و این امری است که در طول تاریخ اکثر نویسندگان، ادیبان، اسلامشناسان و عالمان به آن اشاره کردهاند.
حضرت عدل را جوهره ایمان و قویترین اساس و بنیان هستی و زندگی میداند. عدل را بهترین سیستم برای حاکمیت و فرمانروایی و مفید به حال عموم مردم معرفی میکند. بالاترین موهبت و بهترین فضایل مینامد.
حضرت درباره نارضایتی مردم خطاب به عثمان فرمود:
«بدان که بهترین مردم در نزد خداوند پیشوای دادگری است که خود هدایتیافته و مردم را هدایت نماید. سنت شناخته شده را برپا دارد، و بدعت ناشناخته را بمیراند سنتها روشن است و نشانههایش مشخص و بدعتها آشکار است و علائمش معلوم، بدترین مردم در نزد خدا حاکم ستمگری است که خود گمراه است و مایه گمراهی دیگران میشود. سنتی را که مردم فراگرفتهاند بمیراند و بدعتی را که متروک افتاده زنده کند من از رسول خدا شنیدم که میگفت: «در روز رستاخیز حاکم ستمگر را میآورند، هیچ یاوری ندارد و کس پوزشخواه او نیست، در دوزخش افکنند و او چون سنگ آسیابی که میچرخد در آن میچرخد، سپس در قعر جهنم به زنجیرش میکشند».
امام در جای دیگر ضمن توصیه به امر به معروف و نهی از منکر، جهاد و اعمال نیکو میفرماید: «از همه اینها برتر رو در روی حاکمی ستمکار، سخن از عدل گفتن است».
بنابراین بهترین مردم و بهترین عمل نزد باری تعالی عدالت و اقامۀ حق است و از همین روی حضرت عدل را از ارکان دین اسلام میشمارد.
و در عمل و رفتار نیز سخت بدان پایبند است و برای اقامه عدل همواره با ستمگران، اقتدارگرایان، زیادهخواهان از خویشان و بزرگان قوم مبارزه میکند تا آنجا که حتی جان عزیز خویش را فدا میکند.
آن حضرت میفرماید: «به خدا سوگند، اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمانهاست به من دهند تا خدا را نافرمانی کنم که پوست جویی را از مورچهای به ناروا بگیرم چنین نخواهم کرد».
و از آنجا که عدل را به نقیضش نیز تعریف میکنند، میتوان از مذمت ستم و ستمگران در کلام امام7 به اهمیت عدالت نزد آن حضرت بیشتر پی برد.
اولین وظیفه حاکم اسلامی برقراری عدالت در جامعه و جلوگیری از ظلم و ستم است امری که حضرت آن را یک تکلیف الهی به حساب میآورد و علیرغم کراهتی که از قبول خلافت داشت اصرار و تقاضای مردم را برای اقامه حق و برقراری عدالت و دفع ظلم پذیرا شد در حالی که مطابق بیانات مکرر، حضرت بر سختی امر و بر مشکلات پیش روی آگاه بود.
همانطور که بهترین روشنی چشم حاکم را اجرای عدالت و برقراری حکومت عدل میداند بدترین و زشتترین امر را هم ستم زمامداران میداند./9191/د101/ی
ارسال نظرات