۲۸ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۶
کد خبر: ۲۰۲۱۶۸
آیت الله صفایی بوشهری در گفت‌وگو با رسا:

تحول در حوزه به دست اهل فن صورت بگیرد

خبرگزاری رسا ـ آیت الله صفایی بوشهری گفت: اساساً مشی کار من این است که هیچ وقت به آقا نمی‌گویم چه می‌خواهم، عرض می‌کنم چه می‌فرمایید. بزرگ‌ترین آسیب نظام حکومتی اسلام، به ویژه در زمان حکومت امیرالمؤمنین(ع) این بود که رفتند به حضرت گفتند چه می‌خواهیم و نگفتند چه می‌خواهید.
تحول در حوزه به دست اهل فن صورت بگیرد

 آیت الله صفایی بوشهری را زمانی در حوزه علمیه قم به عنوان استاد طراز اول ادبیات و موقعی به استاد توانمند سطح و در اواخر حضورش در حوزه قم، به عنوان مدرس خارج می‌شناختند. لکن پنج - شش سالی است که توفیق رفیق اهالی ولایت مدار استان بوشهر شده و حوزه بنا به خواسته رهبر معظم انقلاب، این استاد فرزانه را با عنوان امام جمعه و نماینده ولی فقیه، تقدیم مردمان آن دیار نموده است. 

 

تأثیرات این حضور و ابعاد خدمات و نیز کیفیت مفارقت ایشان از حوزه، مواردی هستند که در گفت‌وگوی صمیمی عوامل سرویس اندیشه رسا با ایشان مطرح شده که مشروح این گفت‌وگو تقدیم خوانندگان عزیز می‌گردد.

 
رسا ـ‌ به نظر حضرت عالی زمان تحصیل در حوزه با توجه به توصیه‌های حضرت آقا و اقدامی که سالیان اخیر در حوزه شده که یک مقداری هم زمان تحصیلات سطح را افزایش داده‌اند، در روحیه طلبه‌ها و در تأثیرگذاری طلبه‌ها اثر منفی ندارد و از آن طرف نیازی که در بلاد است، باعث بشود که طلبه‌ها بیشتر وقت‌شان در اینجا گرفته شود. مثلاً حضرتعالی به عنوان یک استاد مسلط بر ادبیات که در جوانی بیشتر در این زمینه شهرت داشته‌اید، این کمیت تحصیل ادبیات در حوزه به نظر شما قابل تغییر نیست؟
بله، ببینید عرض کنم مقام معظم رهبری یک نعمت الهی برای جهان اسلام هستند و فرمایشات‌شان به خاطر آن اشراف بر امور جهانی و به ویژه حوزه دین، کارشناسی شده است و ما باید این را سرلوحه برنامه ریزی و مدیریت قرار بدهیم.
اگر ایشان می فرماید که تقلیل زمان تحصیل سطوح، این نه اینکه درس‌ها تخفیف داده می‌شود و تغییر داده بشود و آن عمق محوری از بین برود؛ نه ایشان با حفظ این امور می‌گویند. ما این شرایط را می‌توانیم انجام بدهیم؛ با توجه به نیازها و واقعیت‌هایی که در حوزه ملی و فرا ملی داریم، این‌ها نکاتی است که برای همگان حجت است و این باید در حوزه به عنوان یک اثر مسلم تلقی بشود که ولایت فقیه، ولایت به همه امور است.
ولایت فقیه همان طور که شما در فقه حکومتی هم ملاحظه می‌کنید، یک ولایت عامه است، در تمامی موقعیت‌ها در عمود زمان و در عرض جغرافیای فضای‌های موجود. لذا فرمایش حضرت آقا پیام کارشناسانه دقیقی است.
ما باید تفکیک قائل بشویم بین روند تحصیل عمومی در حوزه و تخصصی. برخی از عزیزان طلبه می‌خواهند یک دوره عمومی را ببینند و بعد وارد حوزه‌های تبلیغ و حوزه‌های مختلف هدایت جامعه بشوند و برخی هم حوزه تحقیق، پژوهش و اجتهاد را طی بکنند. در این عرصه اول شاید مثلاً ادبیات با کمیت و کفیت اجتهادی خواندن لازم نباشد و این دو در یک تناسب نباشند. ما باید در حوزه، دوره عمومی را تعریف بکنیم. این که سفیران است را عرض نمی‌کنم چون در مورد آن باید یک نگاه جدید بکنیم و ممکن است به یک طراحی جدید نیاز داشته باشد؛ این را عرض نمی‌کنم؛ آن مقوله دیگری است، حوزه را عرض می‌کنم. ما باید یک دوره عمومی را تعریف بکنیم که در این دوره عمومی، طلاب ما هم تمام معارف را خوانده باشند و هم عمق لازم را داشته باشند و هم بستر را برای بحث‌های تخصصی‌تر و عمیق‌تر فراهم بکنیم.
الآن ادبیات عرب در سه سال یا چهار سال خوانده می‌شود؛ اما واقعا عرض می‌کنم کدام یک از محصلان ادبیات ابتدایی، برای ما هستند که بتوانند واقعا بدون رفتن به کلاس مکالمه، دو ساعت عربی، بدون اشتباه حرف بزنند؟ کدام یک از طلاب عزیزمان هستند که بتوانند یک صفحه در رابطه با مسائل امروزه شان عربی مطلب بنویسند؟ خب ما همین 4 سال عربی را هم خوب نمی‌خوانیم؛ با کیفیت نمی‌خوانیم! کدام‌شان می‌نشینند یک کتاب عربی را ترجمه کنند؟ روی این حساب مقام معظم رهبری این را می‌فرمایند که ما باید در عرصه ساختار آموزشی، هم در متون، هم در زمان، هم در کیفیت، باید طوری طراحی کنیم که در حداقل زمان، با یک متون مناسب، به حداکثر کیفیت دست پیدا کنیم و بعد عزیزانی که می‌خواهند وارد عرصه تبلیغ بشوند، عرصه‌هایی غیر از اجتهاد و پژوهش‌های عمیق، باید تحصیل برایشان مختصر بشود.
 
رسا – راه عملیاتی برای این سبک چیست؟
در حوزه ما، در یک برنامه ریزی مشخص، باید استعداد سنجی بشود و همین ادبیات، دوباره تخصصی‌تر خوانده بشود و برنامه ریزی بشود؛ اصول عمیق‌تر، فقه عمیق‌تر، خارج عمیق‌تر برای اهلش.
ما الآن در حوزه بزرگانی داریم که واقعا کتاب رسائل را نقد می‌کنند، کتاب کفایه را نقد می‌کنند کتاب مکاسب را نقد می‌کنند، چه اشکالی دارد، بزرگان و مراجع‌مان بیایند کفایه جدیدی بنویسند، رسائل جدیدی بنویسند، مکاسب جدیدی بنویسند. الآن از زمان کفایه و رسائل بیش از صد سال می‌گذرد و خیلی مطالب اضافه شده و خیلی نقدها بر آن آمده است. خیلی اصطلاحات عوض شده است. خیلی از مبانی فلسفی که مرحوم آخوند در کفایه دارد، اساساً رد شده است. خب آقایان بنشینند و یک کتابی دقیق‌تر و عمیق‌تر و فنی‌تر در یک جغرافیای زمانی کمتر تألیف کنند؛ ما باید قبول کنیم تحول را؛ اگر تحول را قبول نکنیم، تحول را مدیریت نکنیم، تحول ما را مدیریت می‌کند. شما دهه هفتاد حوزه را به یاد بیاورید که گروه زیادی از طلاب رفتند دانشگاه؛ به چه دلیل؟ تحول مدیریت کرد به آن سمت.
الآن الحمدلله شما می‌بینید که حضور دانشگاهیان در حوزه زیاد شده است و این به چه خاطر است؟ به خاطر نگاه آقا است و تحولاتی که در حوزه آرام آرام مشاهده شده است. امروزه تهاجم به ادیان خیلی رائج شده و الان جهان سلطه از کوچک‌ترین زمان برای تخریب اسلام و تشیع استفاده می‌کند. پس ما زمان را نباید از دست بدهیم. باید در کم‌ترین زمان بیشترین نیرو وارد جامعه بکنیم؛ حوزه وارد جهان شود و با قدرت علمی، اخلاقی و مدیریت منابع اجتماعی ارزش‌ها را وارد جهان بکنند. بالعکس با آن زمان بالا و عدم هجرت طلاب تحصیل کرده، دشمن در تمامی جغرافیای ایران و تشیع و حتی اسلام مکان به مکان و لحظه به لحظه برنامه دارد و لذا ما زمان را نباید از دست بدهیم. مقام معظم رهبری می‌فرمایند زمان را از دست ندهید. در یک زمان معین و مناسب، تمام علوم حوزه تحصیل بشود؛ با آن عمق لازم و هر چه سریع‌تر عزیزانی که می‌توانند وارد صحنه جامعه بشوند برای هدایت، ورود پیدا کنند.
آن نیروهایی هم که لازم است در حوزه باشند و تخصصی کار بکنند، آنها هم در حداقل زمان، به آن سرآمدی این جریان برسند و شروع کنند به تولید علم و تولید متن در حوزه. خب شما ببینید خیلی از متون حوزه دارای عمق بسیار زیادی است؛ ما هیچ کتابی در هیچ مراکز علمی به اندازه عمق درس‌های حوزوی نداریم. ولی هر کتاب که شما می‌بینید نوشته مرحوم آخوند، نوشته مرحوم میرزای قمی، نوشته مرحوم شهید ثانی و... این‌ کتاب‌ها آغاز این علم نبوده‌اند؛ کتاب‌هایی هستند که در سیر علمی طلوع کرده‌اند. الان بعد از رسائل، مکاسب، کفایه و شرح لعمه دیگر کتابی طلوع نکرده است. خب این نشان می‌دهد که آسمان حوزه و آن خورشیدها و ستاره‌هایی که باید طلوع می‌کردند و این کتاب‌ها را در طول تاریخ پاسخ گوی کتاب‌های قدیم می‌کردند، با عمق بیشتر و شیوه‌های بالاتر و ادبیات قوی‌تر، نداشتیم! باید آسیب شناسی بکنیم که چرا نشده است.
مرحوم مظفر، مرحوم شهید صدر، مرحوم شهید مطهری و امثالهم دل شان پر از غم بود در این رابطه و سینه شان سراسر دانش برای تحول، با خودشان بردند اینها را. الان دلسوزان نظام و حوزه، به همان شکل هستند و سینه شان پر از درد تحول در حوزه است و نگران آینده حوزه هستند. حضرت آقا گفت اگر حوزه متحول نشود، همان بلایی به روزش می‌آید که بر سر مدرسه هلّه آمد! ما باید به جان بخریم حرف‌های آقا را و اقدامات لازم را به صورت جهادی انجام دهیم. این کار باید صورت بگیرد، آن هم به دست اهل فن‌اش؛ این خیلی مهم است. به دست کسانی که دلسوز حوزه هستند و فاضل و عالم هستند و می‌دانند در حوزه باید چه کار کرد.
ببینید شیخ با اصول چه کرد و چه تحولی ایجاد کرد با نوشتن رسائل و مرحوم آخوند با نوشتن کفایه چه کار کرد و چه تحولی ایجاد کرد و ما هم باید این راه را برویم و آن تحولی که حضرت آقا می‌گویند، ما هم ایجاد کنیم. تحول نه تخفیف، تحول یعنی تعالی. تحول نه ابتلا، تحول یعنی صعود به اوج؛ ولی در یک تناسب مدل ساختاری مناسب و محتوای بسیار غنی و با هزینه کردن حداقل زمان و فایده حداکثری و این خیلی کار مهمی است. قلم می‌خواهد و فکری می‌خواهد مانند مرحوم شهید صدر و مرحوم شهید مطهری و حوزه الحمدلله غنی است و ما تنها یک شهید صدر و مطهری نداشتیم؛ حوزه الحمدلله دریایی است از فضلا؛ ولی این‌ها نه کشف می‌شوند و نه استفاده می‌شوند و نه حمایت و این نیروها و ظرفیت‌ها به مرور زمان از بین می‌روند و بلا استفاده می‌مانند!
 
رسا ـ پیشنهاد عملی شما برای رسیدن به تحول مد نظر آقا به مسئولین حوزه چیست؟
الحمدلله مسئولین حوزه، هم شورای عالی و هم مدیریت محترم، دغدغه تحول دارند؛ اما در تنظیم سند چشم انداز حوزه کاری نشده است؛ در حالی‌که در یک افق، ما باید سند چشم انداز حوزه را مثلاً افق 1304 باید کار بکنیم.
در تهیه و تدوین راه باید کار کرد. باید در شناسایی منابع انسانی کارآمد کار کرد. واقعاً ما بیاییم از بزرگان این عرصه استفاده بکنیم. از آن طرف حوزه را نباید به طرف سیستم دانشگاهی پیش برد و از طرفی حوزه هم نباید در حال ایستایی باقی بماند؛ باید با حفظ تراث و با استفاده از بزرگان، با استفاده از رهنمودهای مقام معظم رهبری، ما حوزه را به سمت اوج ببریم. نوشتن سند، تهیه نقشه راه، این منابع را کشف کردن، استفاده کردن و حمایت کردن و از آن طرف حوزه را نخبگانی برنامه ریزی کردن، از ضرورت‌هاست.
الآن یک روحانی در یک فضایی با مشکلات تحصیل می‌کند و با تشخیص تکلیف و جهادی ورود پیدا می‌کند به عرصه‌های تبلیغی، اما هیچ کس از او خبر ندارد. چه کار می‌کند و چه جور می‌شود و این جوان کجا رفت و چه جور باید ازش حمایت کرد، حمایت علمی، حمایت اخلاقی. خود حمایت مادی، بخشی از کار است. یک یک تلفن بهشان بزنند حال شما چطور است، مشکلات دارید یا نه. شما که جهاد کردید، رفتید لب مرز، اموراتتان چگونه می‌گذرد؟
برخی از طلاب در مناطقی زندگی می‌کنند که مواد اولیه غذایی هم گیر نمی‌آید! این طلاب جوان واقعاً سربازان امام زمان(عج) هستند و دست اینها را باید بوسید و خدا شاهد است که برخی از اینها راهِ رفتن ندارند و مجبور هستند به شکل خیلی خطرناک به محل تبلیغ بروند! باید با آنها تماس گرفته شود و تشکر بشود و از این‌ها تقدیر بشود، حمایت بشوند؛ واقعا این‌ها جهاد فی سبیل الله دارند می‌کنند؛ ما باید اساساً در فضای حوزه، با نگاه تاریخ بزرگان که تا الان بوده است و هدایت‌های مقام معظم رهبری و دلسوزی مراجع و بزرگان، حوزه را متحول کنیم؛ حتی در سازمان‌دهی.
هیچ کجای جهان این طور نیست که 15 سال یک مرکز علمی، روی شخصی سرمایه گذاری کند و بعد رهایش کند. اطلاعی از او نداشته باشد و سراغی از او نگیرد و برنامه‌ای از او نخواهد. اگر تعهد روحانیت و طلاب به اصل کار نبود، خیلی کارها ممکن بود اتفاق بیافتد. ولی آن نجابت، تقوا، ایمان و مجاهدت روحانیت است که حفظ کرده است خودش را؛ مانند ظرفیت عظیم ما هیچ کجا در جهان و در طول تاریخ نداریم؛ مثل سازمان روحانیت؛ روحانیون عزیزی که قابل تقدیر هستند و از ظرفیتشان باید به شکل صحیح استفاده بکنیم.
 
رسا ـ‌ از حوزه علمیه در استان بوشهر بفرمایید. از زمانی که حضرتعالی تشریف برده‌اید چه کارهایی صورت گرفته است؟
در عرض سه،‌ چهار سال 91.000 متر زمین گرفتیم و ساختیم. این کار خیلی بزرگی است که به زودی به 211.000 متر می‌رسانیم. سند چشم انداز حوزه بوشهر را ترسیم کرده‌ایم که در افق 1404 به عنوان قطب حوزوی جنوب ایران باشد. تأثیرگذاری پیرامونی ملی و فراملی حوزه خیلج فارس.
در این سند دوازده حوزه برادران و خواهران طلاب ایرانی، شعبه‌ای از جامعه المصطفی و یک کانال صدا و سیما نیز دیده شده است. اردوگاه بزرگ حوزوی جنوب ایران، کرسی‌های آزاد اندیشی و نظریه پردازی و جذب نخبگان جوان به حوزه که الان بحمدلله همین طور شده است. ما رشد 500 درصدی داشتیم برای جذب حوزه، فقط در درون استان؛ در حالی که شاید حوزه علمیه خواهران یکی هم نداشتیم که قابل اعتنا باشد و در حوزه علمیه برادران، یکی در بوشهر بود که حوزه خوبی هم نبود؛ ولی امروز طلاب 500 درصد اضافه بر آمار ورود پیدا می‌کنند. ما کار پذیرش‌مان در کنارش گزینش جوانان به حوزه است تا نخبگان دانش آموز به حوزه بیایند.
حوزه‌های پژوهش، حوزه‌های تحقیق، کلاس‌ها معرفتی و... را داریم که مسائل حوزوی مانند شناخت کاسب، شناخت تهاجم فرهنگی و شیوه‌های دفاع از آن، از آن جمله‌اند. از برکت همین دوره‌ها به زودی انشاءالله، تا 5 سال آینده صد طلبه به روز مسلط بر قوانین و معارف، چه در حوزه اعتقادی و چه فقهی و اخلاقی خواهیم داشت و یک نگاه جدید در حوزه انشاءالله با آن افق‌های بلند مقام معظم رهبری در استان بوشهر به وجود خواهد آمد.
با این چشم انداز، همچنین حضور میدانی و جهادی روحانیت در عرصه گسترش فرهنگ اسلامی و ارشاد دینی و دفاع مقدس فرهنگی، بر اساس مکتب اهل بیت(ع) را هم خواهیم داشت.
 
رسا – به لحاظ علمی وضعیت این حوزه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
به لحاظ علمی درس خارج خیلی خوب و فعالی داریم که الحمدالله با رفتن تعداد 70 روحانی قوی و ورودشان به استان به عنوان استاد حوزه، اتفاق بزرگی در تعلیم طلاب به وقوع پیوست که البته همان آقایان به درس‌های ما می‌آیند. اگر چه مسئولیتی دارند، مسجدی دارند، ولی حضور علمیشان پررنگ‌تر است.
البته ما در حوزه، طرح خودکفایی روحانیت استان، با پرورش نیروهای استانی را طراحی کردیم که انشاءالله تا سه چهار سال آینده، ما به آنچه که طراحی شده خواهیم رسید.
ما نسبت به افق 1404بیش از 80 درصد از برنامه را اجرایی کردیم و الآن هشت حوزه علمیه خواهران و هشت حوزه علمیه برادارن داریم.
 
رسا – برای رسیدن به یک چنین جهشی چه اقداماتی تأثیرگذار بودند؟
یکی از کارهایی که ما کردیم، حوزه خدمت رسانی به اساتید و طلاب بود. به طور مثال الآن هیچ استادی نیست که منزل نداشته باشد؛ آن‌هم با شرایط خوب. فضا هم آماده است و استاد هم جهادی کار می‌کند. وقتی که فضا آمده نباشد، دغدغه دارد و نمی‌تواند کار کند. الحمدالله الآن ما در 5 روستا هم استادهای بسیار خوبی داریم.
ما هم اکنون از خانه اساتید 2 واحد خالی داریم؛ یعنی ما 27 استاد در بوشهر داریم، 31 منزل. حتی شاید ما این قدر استاد نیاز نداشته باشیم و بیش از برنامه داریم.
ما باید در طراحی حوزه جامع‌نگر باشیم. فضا برای استاد و برای خانواده‌شان آماده کنیم و حتی برای تحصیل فرزندان‌شان برنامه ریزی کنیم که طبیعتا اهل علم، یک نگاه فرهنگی و تربیتی به حوزه رشد فرزندان‌شان دارند.
البته برای طلاب هم حتما منازل مسکونی خوب داشته باشیم که می‌خواهند ازدواج کنند و از اقشار فوق العاده کم در آمد جامعه هستند. فوق العاده یعنی اگر خط فقر را الآن بانک مرکزی مثلاً در استان بوشهر 970 هزار تومان مشخص بکند، اینها سه بار زیر خط فقر هستند! این خیلی سخت است؛ زندگی با این شرایط سخت است.
 الحمدالله ما داریم منازل مسکونی و سازمانی در قالب مدینة العلم برای طلاب جوان درست می‌کنیم. زمینش آماده است و بودجه هم از دفتر مقام معظم رهبری تأمین شده است.
 
رسا – اهمیت حضور طلاب و روحانیت در بلاد را با توجه به شرایط فرهنگی– مذهبی جامعه، چگونه ارزیابی می‌فرمایید؟
ببینید باید حوزه علمیه قم به فریاد جغرافیایی جبهه ملی در جهت کفالت ولایت فرهنگی مردم برسد و ایتام آل محمد(ص) که واقعاً یتیم هستند و نیازمند ابوت روحانیت مستقر در قم، که انشاءالله هجرت کنند.
الآن بعضی از مناطق و مراکز مرزی ما بیش از هفتاد خانه عالم دارند، اما یک عالم ندارد و از آن طرف روز جمعه 5 نماز جمعه در یک روستای اهل سنت بر پا می‌کنند؛ یعنی 5 روحانی دارد! این آمار خیلی خوب نیست. فلسفه حوزه علمیه قم این است که آقایان بیایند عالم بشوند و به قوم خود رجوع کنند، نه به قم خود! ظاهرا واو قوم حذف شده است دیگر!
الآن شیعه و حتی اسلام ضربه می‌خورد. وهابیت، گروه‌های مذهبی کاذب و امثال این‌ها هستند در کنار تلاش‌های مستمر استکبار جهانی و چقدر باید از قم اعزام مقطعی بشود؛ آقا جایی که ویران شده است، باید چند نفر بیایند و سامان دهی بکنند. قم گنج بی‌نظیر علم و تقوای اسلام، بلکه ادیان است. در کل جهان ما یک قم داریم؛ این قم قلب و مرز جهان تشیع است. این شریان‌ها باید به همه جای جهان برسند. خب اولویت به خود ایران است؛ وقتی به ایران نرسد، به جاهای دیگر هم نمی‌رسد. باید پراکنده بشوند و حضور داشته باشند و با سیره رسول خدا و ائمه عصمت و طهارت(ع) در هدایت مردم باشند.
 
رسا – حمایت از افرادی که آمادگی برای چنین حرکتی را دارند به چه صورت باید باشد؟
باید مدیریت بشود؛ اولا وقتی در مناطق می‌آیند، واقعاً جهادی خودشان بیایند؛ ثانیا مسئولین صادقانه و واقع بینانه در خدمت شان باشند که متأسفانه این بخش ضعیف است و یک طلبه شریف و جوان که تازه ازدواج کرده است، می‌رود در یک روستای جنوب ایران، در گرما و مشکلات محیطی و معیشتی، می‌بینیم که شهریه‌اش را قطع می‌کنند! اگر رفت در یک جایی تبلیغ، از حقوقش کم می‌کنند! خیلی درد است! خوب این ترویج می‌شود که همه در قم بمانند. این رفته است و خدمت به شیعه و رسول خدا و امیرالمؤمنین(ع) بکند و در مقابل وهابیت قد علم بکند؛ جانش در خطر است و این توقع نیست که شهریه‌شان قطع بشود و هم از وهابیت لطمه ببینند و هم شهریه‌شان قطع شود. تازه باید اینها را ازدیاد شهریه بکنند. عزیزان در آن فضایی که واقعاً گرانی است، می‌خواهند کار بکنند.
در قم زندگی کردن برای طلبه هر چند سخت است، ولی بهترین است. این جوانی که درسش و بحثش را، حرم و معنویت را، همه چیز را به خاطر وظیفه رها می‌کند و می رود لب مرز و با آن مشکلات و فشارهای اقتصادی و جوّی و بیماری‌ها و فشارهای واقعاً جان گدازی که برایشان پیش می‌آید، خوب مسئولین حمایت نکنند و شهریه‌شان را قطع کنند؟! سراغی ازشان نگیرند؟ بلکه به من خبر دادند اگر اینها رفتند و آنجا چیزی بهشان دادند، از پول حقوق‌شان کم می‌کنند! این با جهاد فی سبیل الله و ترویج هجرت سازگاری ندارد.
الحمدالله در استان ما، استان بوشهر، فی نفسه مشکلی نداریم؛ به خاطر حضور جدی طلاب و حمایت‌هایی که ازشان می‌شود. هر چند آن نکات است و شهریه طلاب قطع می‌شود و از حقوق‌شان کاسته می‌شود، اما استان، دیگر این چیزها را ندارد. ما الآن یک استانی داریم در جنوب ایران که اسم نمی‌آورم؛ مبّلغی نیست و کسی نرفته است و عرض کردم 70 خانه عالم است و یک طلبه نیست. وهابیت هم آنجا فعال است. این است که هم باید استان‌ها تولید منابع قوی روحانیت در درون استان انجام بدهند، هم حوزه علمیه قم تعداد عزیزانی که آمادگی دارند، مدیریت کنند، حمایت کنند.
این عزیزان واقعاً دارند جهاد می‌کنند؛ در گرمای 50 درجه حوزه خلیج فارس کسی می‌آید با آن هوای شرجی و خانواده‌اش را می‌آورد و بچه‌اش را می‌آورد و در دبیرستان و تحصیلات بچه‌ها واقعا مشکل دارد و این همه لطمه می‌بیند از لحاظ جسمی و روحی و دور از خانواده، واقعاً یک هجرتی می‌کنند. مسئولین باید حمایت از این عزیزان بکنند و کمک بکنند و امکانات ویژه در خدمت این عزیزان گذاشته شود؛ نه خدای نکرده یک فشار دیگر هم برایشان مترتب شود.
 
رسا ـ حاج آقا سال 87 که مقام معظم رهبری شما را به عنوان امام جمعه بوشهر منصوب کردند، حضرتعالی تعداد زیادی شاگرد داشتید و درس خارج شما خیلی شلوغ شده بود؛ طلاب جوانی بودند که حتی بعد از انتصاب شما، به مقام معظم رهبری نامه نوشتند که یک بخشی از نامه‌شان را من امروز داشتم می‌خواندم، مضمونش این بود که خدمت آقا عرض کردند آیت الله صفایی خودشان یک شخصیتی هستند که می‌توانند امام جمعه پرور باشند و خیلی تلاش کردند شما را در قم نگه دارند، اما آن زمان شما خودتان خیلی صحبتی نکردید و بعد از آن هم خیلی در مورد سال 87 و آن انتصاب صحبت نکردید. اگر صلاح می‌دانید، نظر خودتان را بفرمایید تا برای عموم منتشر شود.
وقتی بنده متوجه شدم که حضرت آقا نظرشان این است، قبل از این هم آقا می‌فرمودند که شما یک آمادگی داشته باشید برای حضور؛ در بین مردم استان و علمای استان هم تا حدودی شایع شده بود؛ ولی خود ما چون، هم تألیفاتی در قم داشتیم و هم تحصیلات فقه که در حوزه داشتیم و هم مراجعاتی که بود و به ویژه آن سال‌های آخر که درس خارج خیلی شرایط خاصی پیدا کرده بود و فضلا و طلاب تشریف می‌آورند، رفتن ما از قم برای این آقایان خیلی غیر مترقبه بود.
 
رسا ـ خوشایند نبود؟
غیر متقربه بود؛ مدرسه نخبگانی که ما داشتیم و نخبگان حوزه را دعوت کرده بودیم آنجا و شرایطی که بود، هم اساتید و هم فضلا و هم بزرگان حوزه و هم طلاب به شکل عمومی، به ویژه شاگردان درس‌هایمان، وقتی متوجه شدند، خب اساتید به دفتر آقا مراجعه کرده بودند و طلاب هم که نامه‌ای نوشته بودند، البته من خودم نامه را ندیدم تا الان و دلم نیامده نامه را نگاه کنم، چون طبیعتا تعریفی از بنده باید باشد که دوست ندارم ببینم، خدمت آقازاده آقا داده بودند. لکن من خودم را سرباز مقام معظم رهبری می‌دانم و فقهاً، اخلاقاً، اعتقاداً و بنا به تجربه تاریخی، اطاعت از ولی فقیه را بر خودم، هم لازم می‌دانم و هم واجب. لذا اگر آقا به بنده دستور بدهند که شما برو در یک منطقه دور افتاده که ده خانوار دارد، آنجا بنشینید و آنجا سکونت کنید و برای مردم تبلیغ کنید و نماز جماعت برپا کنید، من یک کلام نخواهم گفت. در مقابل این فرمان تعظیم می‌کنم و خواهم رفت. تجربه تاریخی، اصلاً فقه حکومتی و فقه ولایتی این است و فقه ولایتی این درس را داده است.
عبرت تاریخی از حکومت امیرالمؤمنین(ع) این آموزش را به ما داده است که هر وقت خواص مطیع ولایت بودند، اسلام رشد کرده است و هر وقت خواص در مقام ولایت سخن داشتند، اسلام شکل سقوط گرفته است. لذا وقتی که حضرت آقا فرمودند، من بر اساس ولایت مداری و مبانی فقه حکومتی که دارم و اطاعت از ولایت فقیه را واجب می‌دانم و اخلاق هم این حکم را می‌کند و تاریخ این حکم را می‌کند و آموزه‌های متون فاخر این حکم را می‌کنند که امثال بنده، حالا خودم را عرض می‌کنم که مقام معظم رهبری این را فرمودند، جز اطاعت چیزی نداشته باشم. اساساً مشی کار من این است که هیچ وقت به آقا نمی‌گویم چه می‌خواهم؛ در سخنرانی پیش خود مقام معظم رهبری عرض کردم، هیچ وقت بنده عرض نمی‌کنم که چه می‌خواهم، عرض می‌کنم چه می‌فرمایید و بزرگ‌ترین آسیب نظام حکومتی اسلام، به ویژه در زمان حکومت امیرالمؤمنین(ع) آن بود که همه رفتند به امیرالمؤمنین(ع) گفتند چه می‌خواهیم و نگفتند چه می‌خواهید، چه می فرمایید.
لذا عرض کردم محضر مبارک‌شان و ایشان هم یک نگاهی دارند که در استان‌ها افرادی که در عرصه‌های حوزوی و در عرصه هدایت جامعه و مردم می‌توانند از حوزه هجرت کنند آنجا و یک حوزه قوی تشکیل بدهند و یک بنیاد قوی دینی در آن عرصه داشته باشند، بروند و جامعه منتفع بشود. لذا به حضرت آیت الله مظاهری فرمودند که شما اصفهان بروید. خدمت ایشان رسیدم، به بنده فرمودند که شما به بوشهر بروید و من اطاعت می‌کنم و کردم و اگر الان به بنده بگویند بروید به یک روستای آن طرف سیستان و بلوچستان، لب مرز و برای ده نفر خانوار نماز جماعت بخوانید و  تبلیغ بکنید، بدون هیچ مکثی حرکت خواهم کرد. ما خودمان را سرباز مقام معظم رهبری و سرباز ولایت می‌دانیم و اطاعت از مقام معظم رهبری را اطاعت از بقیة الله الاعظم می‌دانیم و لذا رفتیم در خدمت مردم.
من وقتی حضرت آقا فرمودند، بعد از ترجمه صحیفه، حضرات و به ویژه آیت الله خوشبخت، گفتند که شما ترجمه قرآن هم بکنید. من وقتی که آقا فرمودند، ترجمه قرآن دیگر تمام شده بود و ویرایش داشتم می‌کردم، قلم را زمین گذاشتم و تا الآن قلم را برنداشتم؛ چون فرصت نداشتم.
تمام آن چیزهایی که در یک ذهن حوزوی است که درس خارج بگوید و... اصلاً فکر نکردم؛ برخی از آقایان بعداً گفتند که شما با این درس و بحث و سال‌ها تحصیل حوزوی، اصلاً ما فکر نمی‌کردیم که شما از قم بروید؛ چه جوری شما این اندیشه‌های حوزوی و افق حوزوی را کنار گذاشتید؟ گفتم که خدا شاهد است هیچ چیزی در ذهن من از افق‌های حوزوی نبوده است؛ من نمی‌فهمم شما چه می‌گویید! من این که آینده حوزوی‌ام چه بوده است، در موردش فکر نکردم. من فقط تکلیفم را می‌خواهم انجام بدهم. لذا در حوزه باشم، وسط تکلیف است و بیرون هم باشم همین‌طور. ولی محور زندگی تکلیفی من، اوامر ولی فقیه است و هر چه ایشان می‌فرمایند و این تمرین است؛ گذشته از این که تکلیف است، تمرینی است که اگر ما الان این گونه باشیم، زمان امام حجت(عج) هم همین طور خواهد بود و اگر الان اعتراض یا سخنی داشته باشیم، آن زمان هم همان طور خواهد بود. این است که من آن نامه را ندیدم و نگاه هم نکردم که در آن چه نوشته شده بود.
 
رسا ـ یک بخش‌هایی از نامه به نقل از برخی افراد در اینترنت و فضای مجازی منتشر شده است. خیلی‌ها دوست داشتند که در مورد سال 87 و جریانات آن زمان از زبان خود شما بشنوند.
این را واقعاً عرض می‌کنم که اگر کسانی از بزرگان حوزه، ما که کوچکی از حوزه بودیم، از بزرگان حوزه می‌توانند به بلاد خودشان بروند، خدا را شاهد می‌گیرم که خیرات و برکات بسیار دارد و چقدر مردم نیازمند سخنان این آقا هستند و چقدر مردم استقبال می‌کنند و چقدر جوان‌ها که اگر این شخص نمی‌رفت منحرف می‌شدند، ولی به سمت دین می‌آیند و چقدر زندگی‌ها به دلیل وجود مبارک این شخص که در حوزه است و هجرت می‌کند، آباد می‌شوند. خب این خیلی مهم است و من پیشنهاد می‌کنم تمام عزیزان و بزرگان حوزه که می‌توانند به بلاد خودشان -قانون نفر هم همین را می‌گوید- می‌توانند تشریف ببرند حالا به هر عنوان می‌توانند، تشریف ببرند. مسئولین هم فضا سازی کنند برای آن جهت استفاده بیشتر انشاءالله.
خیلی از آقایان از من سوال کردند که شما دلتنگ تدریس در قم، تألیف قم و شرایط قم نشدید؟ گفتم به هیچ صورت. من دل تنگ انجام تکلیفم هستم و دل تنگ هیچ چیز نشدم. انس داریم، علاقه داریم خدمت حضرت معصمومه(س)؛ من سرتا پا مدیون حضرت معصومه(س) هستم؛ سر تا پا و زندگی‌ام مدیون حضرت معصومه(س) هستم. خدمت‌تان عرض کنم که وابستگی دارم به این حرم و همان چیزی که هست ما دلتنگ تکلیف هستیم و لا غیر. آدم برود و خدمت به دینش کند و مکتب اهل بیت(ع) را گسترش بدهد، اگر من در جنوب ایران جلوی وهابیت نایستم چه کسی بیاستد؟ من در قم باشم و بگویم «ان زیدا منصوب»، آن‌جا وهابیت جوان‌های شیعه را از بین ببرد و فکرشان را منحرف بکند! این را حضرت بقیه الله(عج) راضی است، اسلام راضی است. من اینجا بیایم درس خارج فقه بدهم و در طول درس‌های بسیار عالی عزیزانی که در قم هستند و آنجا بیاید وهابیت تاخت و تاز بکند و خانه‌ها علما نداشته باشند و من اینجا بیایم یک قول بر اقوال اضافه کنم یا شبهه در اقول فقهای عزیزمان بکنم، یکی را تایید کنم یکی را اشکال کنم و یک سخن اضافه بگویم، ولی آنجا شیعیان از بین بروند و جوانان شیعه و افکارشان تحلیل بشود و تغییر بکند؛ وهابیت آنجا فعالیت کند و من اینجا این کار را بکنم؟! حضرت بقیه الله(عج) راضی است؟ این وظیفه من است و لذا مقام معظم رهبری هم که به بنده می‌گوید شما بروید بوشهر، در راستای همین رضایت حضرت بقیه الله الاعظم(عج) است و اطاعت من از مقام معظم رهبری، به نحوی اطاعت از آن امامی است که عصاره فضائل عالم وجود است.
 
رسا ـ سال 87 شما در شرایطی بودید که اکثر علما از انتصاب شما بسیار متعجب شدند و حتی در ملاقات‌های حضوری با مقام معظم رهبری و همان نامه‌ای که صحبتش شد هم بسیار اصرار کردند که شما در قم بمانید؛ ولی باز ما شاهد بودیم که مقام معظم رهبری بر تصمیم خودشان مصر بودند و بالاخره شما به بوشهر رفتید. در حال حاضر که خیرات و برکات حضور شما در بوشهر دیده می‌شود، فکر می‌کنم به صحت تصمیم مقام معظم رهبری و کرامت ایشان که چقدر دقیق تصمیم گرفتند می‌رسیم.
خیلی از اساتید که مراجعه کردند به دفتر آقا و گفتند چرا ایشان شما را فرستادند، خودشان پیام برای بنده فرستادند و تماس گرفتند که الان ما می‌دانیم که شما آنجا -خوب حسن ظن دارند و من شرمنده هستم- می‌گویند همین که ما آنجا دیدیم چه خطراتی بوده است و شما چه کار کردید، الان می‌فهمیم که بسیار کار خوبی کردید رفتید و خودش همان‌هایی که در درس خارجشان اعلام نارضایتی کرده بودند، به بنده می‌گویند بعد از این که ما متوجه شدیم در بوشهر چه خطراتی بوده است و یک طلبه ساده حوزه، مثل بنده، خب آنجا چه کارهایی کرده است، گفتند که خیلی خوب بود که ایشان رفتند و خود بنده هم رضایتم به انجام تکلیف است.
 
رسا ـ در آخر اگر نکته‌ای مد نظرتان هست بفرمایید. سؤالات ما زیاد است؛ ولی متأسفانه وقت اجازه نمی‌دهد.
یک نکته را من خدمت‌تان عرض کنم که حوزه علمیه قم نیاز به جهاد تبلیغی، جهاد علمی و جهاد اخلاقی دارد. جهاد علمی نیاز است که در علوم داشته باشد؛ با حفظ اصول و کلیات. جهاد اخلاقی در درس‌های اخلاق حوزه است که نباید درس اخلاق حوزه‌ها کم رنگ بشود چون اساس اخلاق است. نماز شب طلاب، آن تزکیه طلاب، آن صفا و معنویت باید ارتقا روز افزون پیدا کند؛ چون وضعیت جهانی دارد خراب می‌شود. جهاد تبلیغی هم باید بکند؛ یعنی الان ما نیاز به جهاد تبلیغی داریم و جهاد سیاسی ارائه کننده اندیشه مقام معظم رهبری و الا جهان سلطه و دشمنان اسلام و تشیع در همه ابعاد، خواب‌های بسیار خطرناکی دیده‌اند. من در نماز جمعه عرض کردم ما در آینده مواجه با یک فتنه بین المللی علیه جمهوری اسلامی خواهیم بود؛ در تمام ابعاد که شما با این حرکات پارلمان اروپا میبینید. ما در آینده یک فتنه بین المللی جهان استکبار علیه انقلاب اسلامی ایران خواهیم داشت که تنها راهش هم برای این کار دفاع مقدس ولایی و جهادی است که سیاست‌هایش را مقام معظم رهبری مشخص کرده و این تکلیف است و کوچک‌ترین ضربه به این انقلاب، ضربه به تشیع است و این را باید درک کنیم و ایمان به این معنا داشته باشیم و در این رابطه قبلا هم مجاهدت‌ها کرده‌ایم. خدا انشاءالله شما را حفظ کند.
 975/400/ر
ارسال نظرات