گفتوگو/ میثاق طلبگی(7)
نکاتی آموزنده برای طلاب در آغازین روزهای سال تحصیلی
خبرگزاری رسا ـ مهمترین بحث برای طلاب جدید الورود، بحث انگیزه است. در این خصوص انگیزه طلاب در قبل و بعد از انقلاب اسلامی تا حدودی با هم تفاوت دارد که باید این تفاوتها مشخص شود؛ همواره، افرادی که قصد ورود به حوزههای علمیه را داشته و در صدد انجام تحصیلات حوزوی بودند، انگیزه خالص و بسیار بالایی در حد صددرصد داشته، هدفشان آشنایی با معارف اسلامی بوده و خود سازی میکردند.
سرویس اندیشه خبرگزاری رسا عصر روز گذشته میهمان آیت الله بطحائی گلپایگانی بودند. دیداری گرم و صمیمی که در فضایی علم آورانه و بامحبت و به مناسبت آغاز سال تحصیلی حوزههای علمیه شکل گرفت. استاد بطحایی در این نشست که بیش از دو ساعت به طول انجامید، ضمن تشریح وضعیت فکری و پژوهشی و آموزشی طلاب در گذشته و امروز، به نکات متنوعی در عرصه زندگی و افق طلبگی در جامعه و زمان معاصر اشاره کرد.
سپس نقبی به مباحث روز زد و حضور طلاب را در عرصه پاسخگویی به نیازهای امروزین جامعه، مورد تبیین و تحلیل قرار داد. از موضوع تحول در حوزههای علمیه گرفته تا وضعیت مدیریت در این عرصه، از نیاز به اصلاح صحیح و اصولمند کتب درسی و استفاده بهینه از وقت و سرمایه انسانی طلاب گرفته تا تفاوتهای زندگی طلبگی در گذشته و امروز و از وضعیت فرهنگی و اجتماعی ایران امروز گرفته تا بحث حجاب و نکات دیگری در این باب؛ مواردی بود که در طول گفتوگو، مورد اشاره و تحلیل ایشان قرار گرفت.
ضمن سپاس از حضرت استاد، بخش اول این گفت و گو را که به موضوع آغاز سال تحصیلی و ذکر نکاتی ارزشمند در این باب برای طلاب عزیز حوزههای علمیه میپردازد، تقدیم حضور شما خوانندگان عزیز میکنیم.
آشنایی با استاد ارجمند حوزه و دانشگاه، آیت الله بطحایی
در سال 1320 در خانواده مذهبی و ولائی در گوگد گلپایگان دیده به جهان گشودند. معظم له تحصیلات ابتدائی خویش را در گلپایگان گذرانده و در سال 1335 برای تحصیلات حوزوی وارد حوزه علمیه قم گشهاند.
در سال 1336 همراه با تحصیلات حوزوی، تحصیلات کلاسیک را با شرکت در کلاسهای شبانه و با تلاش مجدانه و تحمل دوری از والدین و مناسب نبودن اوضاع آن زمان آغاز نموده و با پشت کار خود در سال 1347 در رشته فلسفه، مقطع کارشناسی با رتبه ممتاز از دانشگاه تهران فارغ التحصیل میگردند و به لحاظ اینکه دانشگاه، فارغ التحصیلان خود را به حوزه نظام وظیفه معرفی میکند، ناگزیر 16 فروردین 1348 به پادگان فرح آباد سابق اعزام گشته است.
مشکل مهمّی که در این ماجرا با آن مواجه بودند، تراشیدن محاسن بود که این عالم بزرگوار برای اینکه محاسن خود را حفظ کنند، جریمه آن را که تنبیه انضباطی باشد را نیز پرداختهاند؛ یعنی پس از مدرّج شدن به درجه ستوان دوّمی افسر وظیفه، از تهران به شیراز و از شیراز به بیرجند و از بیرجند به تربت حیدریه و سرانجام به تهران منتقل شدهاند. معظم له ضمن خدمت با شرکت در کارشناسی ارشد(فوق لیسانس) و قبولی در رشته فلسفه، سال 1352 از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شدند و در عین حال پس از سپری کردن خدمت وظیفه مجدداً به حوزه علمیه برگشته و ضمن استخدام در آموزش و پرورش قم در سمت دبیری، در حوزه مشغول به ادامه تحصیل گشتند و از محضر آیات عظام حضرت امام(ره) که قبل از تبعید استفاده نمودهاند، گلپایگانی، میرزا هاشم آملی و علّامه طباطبائی به مدت 27 سال مستفیذ گشتهاند و در سال 1355 برای گرفتن دکتری در رشته فلسفه به مصر میروند؛ اما با پیروزی انقلاب اسلامی درس را رها نموده و با ایران عزیز برگشتند.
با این حال مجددا ایشان در سال 1380 در رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی از دانشگاه تهران در مقطع دکتری فارغ التحصیل گردیدند. این عالم و استاد حوزه و دانشگاه، در سال 1365 به طور رسمی به دانشگاه تهران منتقل شده و به عنوان عضو هیئت علمی این دانشگاه در گروه حقوق تا امروز مشغول تدریس هستند. البته در کنار تدریس در دانشگاه، در حوزه علمیه قم نیز به تدریس خارج در بحثهای قضاء، شهادت، حدود، دیات و عقود تملیکی اشتغال دارند.
انگیزه حضور در حوزه؛ آرمانها و افقهای طلبگی
حوزههای علمیه در راستای رسالت انبیا و برای تحقق اهداف آنان تشکیل شده است؛ ساختن انسان صالح، رشد اخلاق و تکامل علمی بشر و تشکیل جامعهای بر اساس قسط و عدل، همه از اهداف و وظایف پیامبران است که در راستای هدف غایی هدایت جامعه به سوی توحید و عبادت قابل تفسیر است.(مجله حوزه شماره 22 صفحه 45)
اسلام در تعقیب این هدف، مرزی نمیشناسد و دعوت خود را عام و گسترده و جهانی میداند. در بررسی تحصیل در حوزه باید اهدافی را که پیامبران و امامان علیهم لاسلام تعقیب میکردند، مورد توجه قرار داد. بدون شک برای اینکه حوزه علمیه بتواند پاسخ گوی نیازهای دینی جامعه باشد و نیز بتواند در آینده، رسالت خود را مبنی بر نشر معارف اسلامی در سراسر جهان ایفا کند، بایستی هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی، تحولاتی را در نحوه ورود و گزینش طلاب به مدارس علمیه، برنامههای درسی، تحقیقاتی انجام دهد.
بحث حاضر بیشتر در حول محور انگیزه جوانان و نوجوانان مومن و متعهدی است که قصد ورود به حوزههای علمیه را دارند و بالطبع، هم اکنون وارد حوزههای علمیه شدهاند و در اولین روزهای تحصیل در این مکان مقدس و الهی به سر میبرند؛ لذا لازم است تا با تبیین علل ورود این افراد به حوزههای علمیه، با شنیدن بیانات عالمان و استادان حوزه، بتوان در این خصوص راهنماییهایی را برای این افراد ارائه داد تا با پایش و پیمایش انگیزهها و اهداف خود، مسیری منطقیتر و منطبق با معیارهای دینی و الهی را برگزیده در این راه منسجمتر و منظمتر گام بردارند تا انشاالله به سرمنزل مقصود که همان رضایت حق تعالی است، نایل آیند.
رسا - استاد گرامی! با تبریک به مناسبت آغاز سال تحصیلی حوزههای علمیه، موضوع بحث و گفتوگوی ما در ابتدا همین مورد است. اگر موافقید با ذکر مقدمهای از حضرتعالی، در این باره وارد بحث شویم.
در آغاز سال تحصیلی جدید حوزههای علمیه هستیم و به لطف خداوند متعال گرایش جوانان به سمت حوزه در سالهای اخیر زیاد شده است. از این میان در بین تحصیل کردههای دانشگاهی نیز این اقبال به حوزه مشاهده میشود و در این زمینه شکی نیست که در سالهای اخیر، گامهای بزرگ و مؤثری در جهت سازماندهی، برنامه ریزی، سیاستگذاری و تشکیلات مدیریتی حوزه برداشته شده، اما به لحاظ انتظارات بسیار زیادی که از حوزه علمیه هست و وظایف بسیار سنگینی که در زمان حاضر حوزه علمیه بر عهده دارد، تنگناهایی نیز وجود دارد که لازم است با عنایت بیشتری به آنها پرداخته شود.
رسا - واضح است که حوزههای علمیه، خصوصیات مشخصی داشته و هر تغییر و تحولی در آن بایستی از درون و با استفاده از عوامل ذاتی و درونی آن صورت گیرد. با توجه به صحبتهای قبلی شما و ضرورت تحول در زمینه چگونگی ورود طلاب جدید به حوزههای علمیه، آمادگی طلاب جدید الورود برای شروع سال تحصیلی را با توجه به تجربیات خودتان چطور ارزیابی میکنید؟
مهمترین بحث برای طلاب جدید الورود، بحث انگیزه است. در این خصوص انگیزه طلاب در قبل و بعد از انقلاب اسلامی تا حدودی با هم تفاوت دارد که باید این تفاوتها مشخص شود؛ لذا باید گفت که در قبل از انقلاب اسلامی ایران، افرادی که قصد ورود به حوزههای علمیه را داشته و در صدد انجام تحصیلات حوزوی بودند، انگیزه خالص و بسیار بالایی در حد صد درصد داشته، هدفشان آشنایی با معارف اسلامی بوده و خود سازی میکردند؛ در همین راستا دست زمین خوردههای فکری و فرهنگی را نیز گرفته و ایشان را هدایت مینمودند. به همین جهت بازدهی بسیار بالا بود و طلاب زیادی از ایشان به درجه اجتهاد رسیده و یا لااقل منبریهای خوب و مفیدی برای جامعه میشدند؛ لذا حاصل حوزههای علمیه حاصل چشمگیر بود؛ چرا که طلاب انگیزهای صرفا الهی داشتند.
اما بعد از انقلاب اسلامی ایران، در عین همه موفقیتها و دستاوردهای بزرگی که به همراه داشته است و حضور طلاب علوم دینی در عرصههای مختلف که در واقع از تمایزات چشمگیر حوزهها در مقایسه با دوران پیش از انقلاب است، اما در عین حال، به دلیل باز شدن فضای سیاسی مملکت و معین شدن یک سری از شغلها برای روحانیت، انگیزهها نیز متفاوت شد؛ به این معنا که مشاغل، جزئی از انگیزههای طلاب علوم دینی قرار گرفت که بایستی مورد آسیب شناسی قرار بگیرد و اصلاح شود. بنده چون هم بعد دانشگاهی دارم و هم بعد حوزوی و موازی با حوزه تحصیل، تدریس دانشگاه را دارم و به این مساله اشراف دارم، در این زمینه نکات مختلفی را قابل توجه و تنبه میدانم.
رسا - بله؛ در تکمیل فرمایش شما عرض میکنم که امروزه به دلایل مختلفی اقبال به حوزههای علمیه بیشتر شده است؛ به عبارت دیگر، با توجه به هزینههای تحصیلی و نیز عدم موفقیت شغلی در مقاطع کارشناسی و همچین بیاهمیتی این مقطع در شرایط حال حاضر کشور، فرد به فکر ادامه تحصیل میافتد. در این بین، باز مسئله کنکور کارشناسی ارشد و سخت گیریهای موجود و تکرار همان شرایط لیسانس، فرد را برای پیگیری شغل و برنامه ریزی برای اینده خود، بعد از مقطع کارشناسی ارشد، به فکر ادامه تحصیل در مقطع دکتری میاندازد تا شاید با این روش، آیندهای بهتر را برای خود رقم بزند. یعنی این مسیر طولانی راهی میشود برای اینکه یک جوان بتواند به آیندهای شغلی در شرایط کنونی دست پیدا کند. برخی از افراد، با این توصیفات وارد حوزه میشوند و بعد از چند سال تحصیل در حوزه، معمم شده و وارد بازار کار میشوند. این موضع را چگونه میتوان ارزیابی و آسیب شناسی کرد؟
این انگیزه اشتغال از طریق حوزههای علمیه بسیار زیاد شده که البته بسیار هم اشتباه است. این را باید اضافه کرد که درصدی از انگیزه ایشان عشق و علاقه به معارف اهل بیت علیهم السلام هست و خالصانه نیز تمایل به تحصیل حوزههای علمیه دارند؛ با این حال بعد از ورود به حوزه به دلیل داشتن تمایلات شغلی از تحصیل در حوزه، به سمت مشاغل دولتی و سیاسی کشیده شده و از اصل و هدف تحصیل در حوزههای علمیه غافل میمانند.
رسا - در این زمینه، مشکلات و مسایلی را که پیش روی طلاب میبینید، کمی بیشتر توضیح دهید.
در این خصوص باید عرض کرد که افرادی که با این گونه انگیزهها وارد حوزههای علمیه میشوند، پختگی و تجربه لازم در حوزههای علمیه را از نظر تهذیب و تحصیل به دست نمیآورند؛ بنابراین وقتی وارد جامعه میشوند، واکنشهایی منفی خواهد داشت، که در جامعه امروزی این نوع واکشنها قابل قبول نبوده و مورد تایید احاد جامعه نمیباشد و چنین انتظاری از روحانیت ندارند.
هر دورهای شرایط و ویژگیهایی دارد که با دوران پیش متفاوت است. نیازها و ضرورتهای فکری عصر حاضر با نیازها و ضرورتهای فکری گذشته حتی نه گذشته دور، بلکه گذشته بسیار نزدیک، تفاوتهای زیادی دارد. بنابراین شرایط کنونی جامعه ایجاب نموده تا دید مردم نیز نسبت به روحانیت تغییر نماید و به همین منوال، انتظارات مردم بیشتر شده است که در این زمینه افرادی که با این انگیزه وارد حوزههای علمیه میشوند، هم به خود و هم به جامعه ضرر میرسانند.
رسا – استاد در این زمینه شما چه توصیهای به طلاب دارید؟
بنده با توجه به تجربیات خودم به طلاب جدید الورود توصیه میکنم که اگر انگیزه دینیشان بالا نیست و در حقیقت صد در صد برای آموختن معارف دینی وارد حوزههای علمیه نشدهاند، از تحصیل در این راه منصرف شوند و اما اگر برای خدا آمدهاند، نابرده رنج گنج میسر نمیشود و مزد ان گرفت جان برادر که کار کرد. خیال نکنید که راه چند ساله را بتوان یک شبه طی نمود؛ البته به این مسئله هم باید اشاره کرد که بسیاری از طلاب، به حکم ضرورت زندگی و تنگناهای معیشتی، در دوران تحصیل و رشد تحصیلی، به اشتغالهای جانبی رو میآورند و ناگزیر مقداری از اوقات خود را صرف اشتغالهای غیر علمی میکنند و از این راه به پیشرفت علمی آنها لطمه وارد میشود. با این حال سختیهایی که ما داشتیم، در حال حاضر نیست؛ طلاب در امکانات بسیار بالایی به تحصیل مشغول هستند و این امر باید باعث شود که با جدیت بیشتری به تحصیل بپردازند و تا انجا که امکان دارد هدف اصلی تحصیل باشد و بدانند که تردیدی نیست بعد از تحمل رنج و سختی و کسب علم و دانش اندوزی، طلاب میتوانند به آیندهای خوب و متعالی در زمینه تحصیل علوم دینی نایل آیند.
(ادامه دارد)
1327/402/ر
ارسال نظرات