۰۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۷:۵۸
کد خبر: ۲۲۳۵۶۶
عضو هیأت علمی پژوهشکده فقه و حقوق:

شرایط کنونی مهیای نقش‌آفرینی حوزه علمیه در نظم نوین جهانی است

خبرگزاری رسا ـ عضو هیأت علمی پژوهشکده فقه و حقوق گفت: وقتی در روایات رسیده از معصومین(ع) توجه می کنیم حجم زیادی از این روایات را از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) می‌یابیم. مخصوصا روایاتی که مربوط به مسائل فقهی است، و این مسأله بسیار گفته شده که این دو امام بزرگوار در یک موقعیت و ظرف زمانی مناسبی قرار گرفتند که موقعیت اجتماعی آنها این فرصت را ایجاد کرد که معارف اسلامی را برای مردم عرضه کنند.
حوزه علميه

 

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، بدون شک امام محمد باقر(ع) و امام صادق(ع) به دلیل شرایط خاص زمانی، نقش بسیار مهمی در ترویج فرهنگ تشیع داشتند، به مناسبت سالروز شهادت امام محمد باقر(ع) گفت‌وگویی را با حجت الاسلام علی اکبریان عضو هیأت علمی پژوهشکده فقه و حقوق انجام داده ایم.

 

به عنوان اولین سوال لطفا بفرمائید موقعیت اجتماعی امام باقر(ع) و امام صادق(ع) چگونه بود و چرا بیشتر روایات ما از این دو امام بزرگوار روایت شده است؟

بسم الله الرحمن الرحیم. وقتی در روایات رسیده از معصومین(ع) توجه می کنیم حجم زیادی از این روایات را از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) می‌یابیم. مخصوصا روایاتی که مربوط به مسائل فقهی است، و این مسئله بسیار گفته شده که این دو امام بزرگوار در یک موقعیت و ظرف زمانی مناسبی قرار گرفتند که موقعیت اجتماعی آنها این فرصت را ایجاد کرد که معارف اسلامی را برای مردم عرضه کنند. به همین دلیل است که فقه ما را فقه جعفری می گویند. چون بسیاری از روایات فقهی از امام جعفر صادق(ع) است.

 

ظرف زمانی ایجاد شده در دنیا را قدر بدانیم

استفاده‌ای که می خواهم از این موضوع بکنم این است که موقعیت این دو امام را با زمان خودمان تطبیق بدهم. موقعیتی که در اختیار این دو امام بزرگ بود این بود که در زمان آنها خلافت اموی تضعیف شده بود و در حال انتقال به یک خلافت دیگری بود و این دو امام بزرگوار از این فرصت ضعف حکومت تا قوت گرفتن خلافت بعدی استفاده کردند، هم شاگردان زیادی تربیت کردند و هم معارف اسلامی را گسترش دادند.

 

ما اگر بخواهیم به سیره این دو امام تمسک کنیم باید ما هم متوجه یک انتقالی که در دوره ما در حال شکل گیری است بشویم و ببینیم به عنوان کسی که شاگرد مکتب امام صادق(ع) و امام باقر(ع) هستیم، در ظرف زمانی حال چه وظیفه ای داریم که ما هم به سیره آنها عمل کرده باشیم.

 

آیا به نظر حضرتعالی پیروزی انقلاب اسلامی یک فضای جدیدی را در عرصه ترویج معارف دینی ایجاد کرده است؟

بله همین طور است. واقعیت این است که در دوران ما اسلام یک حیات تازه ای پیدا کرد. با شکوفایی انقلاب اسلامی یک ادعای فراموش شده، توسط حضرت امام (ره) زنده شد و آن اینکه اسلام می تواند جامعه را اداره کند و احکام اسلامی برای همه زمان ها زنده است. این شکوفایی باعث یک حرکت هایی در جهان شد و مکاتبی که سلطه بر این دنیا داشتند این مکاتب از این اندیشه حضرت امام (ره) متاثر شدند. ما می بینیم که مکتب سوسیالیست کمونیست از بین رفت و اندیشه لیبرالی هم در حال فروپاشی است و در این بین اندیشه دینی به ویژه اندیشه اسلامی در حال قوت گرفتن است.

 

 ما در یک فرصتی قرار گرفتیم که حتی در کشورهای اسلامی، مردم در این کشورها حکومت های به ظاهر اسلامی و در باطن دیکتاتور را تحمل نمی کنند و آنها هم در حال شکل گیری یک ساختار جدیدی در حکومت های خودشان هستند. این تحولاتی که در عالم در حال شکل گیری است اقتضا می کند که ما کوتاه ننشینیم و فرصت را مانند امام باقر(ع) و امام صادق(ع) که در دوران خودشان غنیمت شمردند ما هم غنیمت بشمریم.

 

 اگر حوزه های علمیه در این ظرف زمانی آن وظیفه اصیل خودشان را که تبیین دقیق و گسترده تر معارف اسلامی است انجام ندهند آن فرصت از بین می رود و مکاتب دیگر جایگاه خودشان را در نظم نوین جهانی باز می کنند و ما عقب می مانیم.

 

 ما در این زمیه باید چکار کنیم و حوزه های علمیه چه وظیفه ای در این زمینه دارند؟

این نکته‌ای که عرض کردم مورد تأکید مقام معظم رهبری است که همین چند وقت پیش به آن اشاره کردند.

 

به نظر من وظیفه ای که بر گردن حوزه علمیه است در چند محور قابل تبیین است. که حوزه علمیه باید از درون منابع دینی این امور را تبیین کند و گسترش دهد.

 

1. باید اسلام را به گونه ای تبیین کند که توانایی اسلام در اداره جامعه یک توانایی نمایان باشد. ما امروز با یک دوگانگی در اندیشه ایرانی اسلامی خودمان مواجهیم و آن اینکه احکام اسلام و معارف اسلام به یک گوشه و اداره جامعه به یک سمت دیگری است. گاه با هم انطباق دارند گاه با هم انطباق ندارند. از مجمع تشخیص مصلحت کمک می گیریم برای احکامی که شورای نگهبان آنها را رد می کند. این دوگانگی ها یک کمی اصطکاک ایجاد می کند بین کارآمدی، بین به روز بودن و بین توانایی اداره جامعه و اسلام.

 

این چالش باعث یک دوگانگی می شود، ما باید اسلام را طوری تبیین کنیم که نشان دهیم اسلام قدرت اداره جامعه را دارد و احکام اسلام برای همه دوران‌ها کارایی دارد. این تبیین باید صورت بگیرد. بخشی از ابواب فقهی باید توسعه پیدا کند. مسائلی که مبانی حکومت اسلامی هستند باید در حوزه های علمیه ترویج بیشتری پیدا کند. بنابراین بخشی از فعالیت حوزه در تبیین مسائلی است که روشن می کند که اسلام چگونه می تواند جوامع را تا روز قیامت اداره کند یعنی کارایی در حکومت را نشان دهد.

 

2. نکته دیگر این است که حوزه های علمیه باید توانایی تبلیغ در سایر ملل هم داشته باشند. ما اگر معارف غنی خودمان را در درون خومان نگه داریم و فقط در بین کشورهای اسلامی یا در درون حوزه های اسلامی باقی بماند، آن نقشی که ما می خواهیم در نظم نوین جهانی داشته باشیم، ایجاد نمی شود. ما باید یک تعامل بین المللی داشته باشیم، هم با سایر اقوام مسلمین و هم با سایر ملل و حتی با جوامع غیر دینی. ما باید بتوانیم با آنها تعامل علمی داشته باشیم و معارف اسلامی خودمان را به آنها ترویج دهیم.

 

3. نکته سوم در درون خود نظام اسلامی است. تعامل حوزه های علمیه با نظام باید جوری باشد در عین این که استقلال حوزه حفظ شود مبانی عقیدتی و فقهی نظام مستحکمتر شود. باید تعامل حوزه با نظام پشتیبانی علمی باشد و اگر حوزه برای خودش یک برنامه ریزی داشته باشد و حکومت هم برای خودش یک برنامه جداگانه داشته باشد ما در درون خودمان ضعف خواهیم داشت و مبانی تئوریک ما مبانی مستحکمی نخواهد بود. باید حوزه علمیه با نظام در یک طرح جامعی با همدیگر تعامل داشته باشند.

 

حوزه باید مبانی علمی نظام را مستحکم کند. هم آنچه که مربوط به فقه است و هم در سیاست گذاری های کلان در زمینه تربیتی، فرهنگی، هنری که حوزه در این زمینه‌ها حرف دارد و متاسفانه تبیین کمتری در این زمینه‌ها صورت گرفته است. حوزه بیشتر با فقه شناخته می شود در صورتی که معارف اسلامی منحصر به فقه نیستند و علوم اسلامی در بخش های مختلف حیات بشر دارای حرف است.

 

این سه بخش از فعالیت حوزه باعث می شود ما در این فرصت طلایی وظیفه اصلی خودمان را انجام داده باشیم. در زمانی که اسلام به عنوان یک دین توانا در اداره جامعه دارد خود را نشان می دهد و ضعف مکاتب دیگر در این زمینه رو به تشدید است.

 

نقش آفرینی حوزه علمیه در نظم نوین جهانی

بنابراین به طور خلاصه باید عرض کنم ما برای اینکه در آینده نظم جهانی بتوانیم نقش مفید تری داشتنه باشیم باید اولا تعامل حوزه با نظام یک تعامل گسترده تر باشد در تبیین مبانی حکومتی، دوم اینکه آن بخش از معارف دینی که تا به حال در هزار سال گذشته به دلیل اینکه حکومت به دست علمای شیعه نبود تبیین و ترویج نشده، آن معارف تبیین شود و سوم اینکه زبان تبلیغ زبان گویایی برای همه باشد، نه فقط زبان مکالمه بلکه ادبیات ما باید طوری باشد که با کشورهای اسلامی، با ملل غیری اسلامی و حتی با کشورهای لائیک بتوانیم ارتباط برقرار کنیم تا معارف خودمان را به دیگران انتقال دهیم. اگر ما این کار را بکنیم در واقع تمسک کرده ایم به سیره عملی امام باقر(ع) و امام صادق(ع).

 

ما می بینیم که بعد از امام صادق(ع) و امام باقر(ع) که این فرصت از دست رفت دوباره گنجینه روایی ما از سخنان ائمه (ع)رو به کمبود گذاشته یعنی بیشترین سخنان ائمه در همین ظرف زمانی است این ظرف زمانی را ما هم باید در زمان خودمان غنیمت بشمریم./907/د102/س

 

منبع: پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

ارسال نظرات