سایه سنگین سیاست بر روحانیت، آسیب زاست
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، یکی از اتفاقاتی که در نمایشگاه مطبوعات در برخی از غرفه ها رخ می داد، جدل های عبث و پرهیاهویی بود که بیشتر به یک جنگ زرگری برای بازارگرمی و هیاهو برای جلب توجه مردم می ماند تا کار اصیل رسانه ای و ایجاد محیطی شاداب برای برقراری گفت و گوی طیف های مختلف فکری.
برقراری گفت و گو به خصوص میان طیف های مختلف و به ویژه با مخالفان فکری و آنها که مرزبندی جدی با اندیشه و عملشان داشته و داریم، به رشد و پویایی منتهی می شود؛ حال آن که آن جدل های غوغاسالارانه، بیشتر به تشنج و غبارافزایی منجر می گردد. در برخی از غرفه ها کار به عربده کشی و فحاشی و تشنج هم انجامید که چهره زننده ای از یک رسانه را به دنبال داشت.
البته ما معتقد نیستیم که همه رسانه ها در پی گفت و گوی انتقادی در مسیر صحیح و منطقی و با آرامشند تا مخاطبان دستاوردی فکری و فرهنگی داشته باشند؛ بلکه می دانیم برخی از رسانه ها، اساسا در چنین محیط هایی است که می توانند زنده بمانند و به حیات خویش ادامه دهند!
سرویس اندیشه خبرگزاری رسا بر آن بود تا از فضای نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری ها، در حد امکان و تا آنجا که مقدور بود، برای ایجاد این محیط آرام و منطقی و البته جدی فکری و اندیشگی بهره ببرد و تمام تلاش خود را نیز در این راه مبذول داشت و شاید برتری این رسانه در حوزه اندیشه دینی، گواهی هر چند کوچک بر این طی طریق صادقانه باشد.
آنها که به غرفه ما آمدند، از محمد صادق کوشکی و ابوحنیف گرفته تا صادق زیباکلام و محمد علی ابطحی، همگی در همین راستا دعوت شدند و ما البته به قول شهید بزرگوار مرتضی مطهری، به راهی جز همین مسیر که برقراری گفت و گوی مبتنی بر منطق اصیل و اصالت مواجهه رودرروی افکار و اندیشه های مختلف در راستای رسیدن به حقیقت باشد، اعتقادی نداریم.
گر چه معتقدیم بسیاری از رسانه ها که با افه روشنفکری و شعار آزاداندیشی و آزادی بیان به میدان آمده اند، ابدا به چنین اموری اعتقاد قلبی و عملی ندارند و تنها ادای این ادوات شبه روشنفکری را با خود به یدک می کشند؛ اما ما بنا نداریم همان راه را برویم و مقابله به مثل کنیم؛ ما از گفت و گو با مخالف خویش نه تنها ابایی نداریم، بلکه استقبال می کنیم و حتی اگر جمله و نکته ای در خلال گفتارهای مخالفان فکری مان را به صواب و صداقت نزدیک ببینیم، خود را متعهد به انتشار و توجه دادن و صحه گذاردن بر آن می دانیم که بی هیچ تردیدی، طریق درست و حرکت اصیل یک رسانه واقعی همین است و بس.
کار یک رسانه اندیشگی و دینی، نه مارگیری و عملیات ژانگولر و ایجاد جاذبه برای مخاطب عام، آن هم به هر قیمتی، بلکه ایستادن بر روش و منشی متناسب با حقیقت راه و مسیر بزرگان فکر و خرد است. امید آن که بتوانیم ادامه دهنده این مسیر و پوینده این راه حقیقی به سمت آزاداندیشی اسلامی که مد نظر مقام معظم رهبری و از خواسته های جدی معظم له و همه بزرگان اندیشه و تفکر است باشیم.
سید محمد علی ابطحی(رئیس دفتر رئیس جمهور اسبق، سید محمد خاتمی) با حضور در غرفه خبرگزاری رسا در بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها، به گفتوگو با اهالی رسا پرداخت. این گفتوگو که تا حدودی هم شکل چالشی و انتقادی به خود گرفت، در چند حوزه به پیش رفت؛ از بحث امر به معروف و نهی از منکر و سایه انداختن سیاسی کاری بر این فریضه زیبا و دینی گرفته تا مقوله زی طلبگی و نوع روش و منشی که ایشان در دوران ریاست دفتر رییس جمهور اسبق در پیش گرفته بود و انتقادات بسیاری را به همراه داشت.
در ادامه نیز بحث به موسسه گفتوگوی ادیان رسید و اینکه در حال حاضر چه حال و روزی را تجربه میکند؛ ما معتقدیم رسانه فعال و پویا باید با طیفهای مختلف اندیشگی و به خصوص مخالفین فکری خویش، دیالوگ و مواجهه فکری منطقی و جدی هر چند به صورت انتقادی داشته باشد و دیدار با ایشان نیز در همین راستا صورت پذیرفت؛ با سپاس از جناب آقای ابطحی که با ادب و آرامش، پاسخگوی سوالات جدی و چالشی اهالی رسا بود، نظر شما را به مطالعه بخشهایی از این گفتوگو جلب میکنیم؛ ضمن یادآوری این نکته که جناب ابطحی از مخاطبین پروپاقرص رسا و با این رسانه حوزوی مأنوس است و از سالها پیش، اخبار و مطالب این خبرگزاری حوزوی را رصد و به قول خودش از آن بهره مند است.
رسا – جناب آقای ابطحی، البته ما بنا نداریم به رسم مألوف این مواقع، با بحثهای صرفا داغ سیاسی، فضای ملتهب بیهودهای را دامن بزنیم و ترجیح میدهیم بحثهای جدی اندیشگی داشته باشیم و با شما از منظر مدیر موسسه گفتوگوی ادیان وارد بحث شویم.
چقدر خوب؛ من هم موافق همین شیوه بحثها و البته اندکی هم اهل اندیشه هستم!
رسا – بسیار عالی؛ البته میتوان با شما وارد محاجه های داغ سیاسی هم شد که اگر مجال و مقتضایش پیش بیاید، ما ابایی از ورود درست و منطقی و البته صریح و جدی در این حوزه نداریم؛ با این حال اجازه دهید به عنوان اولین سوال، برویم سراغ یک بحث داغ فکری و فرهنگی روز؛ فریضه امر به معروف و نهی از منکر که میتواند یک جامعه را به سوی تعالی و گفتوگو ببرد و یک گفتوگوی دلسوزانه و محبت آمیز و از سر شفقت و دوستی بین انسان و همنوع او است، این روزها در سایه سیاسی کاری و فضای ملتهب جامعه، به یک چالش سیاسی تبدیل شده است؛ چرا این اتفاق افتاد و راه دوری از این اتفاق و جبران این موقعیت چیست؟
در اینکه امر به معروف و نهی از منکر فریضهای است که در حقیقت زیباترین چهره دین و به خصوص اسلام را مینمایاند، هیچ تردیدی نیست. به نظر بنده اولا، این مناقشات از طراحی کار توسط یک مجموعه پرمناقشه شروع و بازتابش نیز عملا بر سیاست حاکم میشود و این ربطی به اصل امربهمعروف و نهیازمنکر ندارد. دوم اینکه وقتی مصداقهای امر به معروف و نهی از منکر را مشخص میکنند، این مصداقها، مصداقهای فراگیر دینی نیست؛ یعنی فرضا من با نگاهی که از اسلام میشناسم، دروغ یکی از مهمترین منکرات است، خوردن بیت المال یکی از بزرگترین منکرات است که حضرت امیر(ع) راجع به آن حساسیت نشان میدهد؛ اگر ملاک، حساسیتهای قرآن و معصومین(ع) باشد، عملا آن حساسیتها برای ذهنیت یک جامعه سالم، هیچ وقت تلخ نیست و هیچ وقت در مناقشات سیاسی نمیآید؛ یعنی اگر کسی بگوید نباید دروغ گفت یا باید انضباط مالی داشت، هیچ وجدان بشری این را نفی نمیکند؛ اما وقتی بر روی بعضی مسائل مناقشهبرانگیز نهیازمنکر، تأکید میشود و بعضی موارد که معروف نیست(یعنی الزاما جزء واجبات نیست) بزرگترین معروف میشود، اینگونه موارد، وقتی که عملا با ذهنیت و بدنه جامعه برخورد میکند، پس میزند. این دلیلش خیلی روشن است و ربطی به اصل امربهمعروف و نهیازمنکر ندارد.
رسا - به اعتقاد شما چه نهاد و چه کسی باید متکفل این امر شود که بحث حقیقت امربهمعروف و نهیازمنکر به ساحت اصلی خودش برگردد؟
شما یک ساختمان را تصور کنید که بخشهای مختلف آن میخواهد شکل بگیرد؛ این ساختمان طراحی، مهندسی و نقاشی شده، اما فنداسیون ساختمان خوب نیست و هر چه که به فنداسیون اضافه میشود، به هم میریزد. به نظر بنده، فنداسیون جامعه، اخلاق است. اخلاق باید در جامعه فراگیر شود؛ نه آن موقعی که منفعت شخصی در میان است، اخلاق به میان آورده شود. اگر مبانی حاکم بر جامعه، واقعا مبانی اخلاقی باشد، مردم خود به خود میتوانند مخاطب امر به معروف و نهی از منکر باشند. یکی از جدیترین حوزههایی که نیاز به امر به معروف و نهی از منکر دارد، خود حاکمیت است، خود حوزه است؛ بحث النصیحة لائمه المسلمین خیلی جدی است؛ اگر آن فنداسیون شکل بگیرد، در بدنه نیز شکل میگیرد. یک نهاد نمیتواند مشخصا موظف باشد که این کار را انجام بدهد؛ اما اگر نهاد اخلاقمدارانه در جامعه شکل بگیرد، به دنبال آن فنداسیون، میتواند امر به معروف و نهی از منکر را سامان دهد.
رسا – به اعتقاد شما آیا بعد از گذشت بیش از سی سال از انقلاب، نگاه مردم به روحانیت نسبت به قبل از انقلاب بهتر شده است؟ جایگاه روحانیت در بین مردم را چگونه ارزیابی میکنید؟
واقعیت این است که بهتر نشده است؛ زیرا سیاست و حاکمیت به شدت بر روحانیت سایه افکنده؛ یعنی روحانیت مستقل، خیلی کم دیده میشود و بدنه جامعه، روحانیت مستقل را زیر صدای روحانیت حاکمیتی نمیبیند و نمیشنود. آن روحانیونی که مردم صدایشان را میشنوند، اعتبارشان بیشتر است. آنهایی که در فضای عمومی کشور، روحانیت اصیل را کمتر میشناسند، به این دلیل است که روحانیت سنتی را نمیشناسند؛ اما چرا آنهایی که روحانیت سنتی را میشناسند، ارادتشان همچنان وجود دارد. ولی امروز روحانیت تبدیل به شغل شده و آنجایی که روحانیت تبدیل به بازار کاریابی میشود، آسیب جدی به روحانیت میزند.
متأسفانه بعضی از جریانات گمان میکنند که روحانیت مستقل باید روحانیت ضد حکومت باشند؛ در حالی که روحانیت میتواند روحانیت مستقلی باشد که مخالفتی هم با حکومت نداشته باشد و به حکومت کمک کند. اما ما باید بپذیریم که مرجعیت، در حقیقت، مرجع هستند، نه اینکه ما بخواهیم بگوییم که چه کار کنید که مرجع بشوید. کسی که مرجع است و مقلد دارد، دیگر خوب و بد ندارد. برای مقلدینش خوب و محترم است. ما این را باید بپذیریم.
رسا – البته در برخی از این بیانات شما، إن قُلتهای طلبگی هم وارد است که عجالتا از طرح آن صرفنظر میکنیم تا به بحثهای بعدی برسیم. جناب ابطحی! نقد جدی شما بر خبرگزاری رسا چیست؟
خبرگزاری رسا، متأسفانه آن بخش روحانیت اصیل پایگاهدار در جامعه را، کمتر معرفی میکند و به بخش رسمی روحانیت که بخش دولتی شده، بیشتر توجه میکند. حتی در بین مراجع، مراجعی را که رسانه دارند بر میگزیند. در حالی که همین الان من کسانی را میشناسم که از طلاب درسخوان و باسواد هستند و به شدت هم به اخلاقیات و سنتهای طلبگی پایبندی دارند، ولی گمنامند و نه تریبونی دارند و نه در رسانههای ما معرفی میشوند. اگر خبرگزاری رسا بتواند اینگونه طلاب را معرفی کند، خیلی خوب است.
رسا – یکی از نقدهایی که از سالها پیش و با حضور شما در عرصه سیاسی و آن هم در لباس طلبگی به شما وارد بود، این موضوع بود که شما خیلی متهورانه وارد بعضی جریانات شدید که احیانا مفهوم زیطلبگی مورد خدشه قرار گرفت، یا مردمی که به روحانیت اعتقاد دارند، میگویند که از یک روحانی توقع این عملکرد نمیرود. نظرتان در این خصوص چیست؟
بسیاری از حوزههایی که در رابطه با آن مورد نقد جدی قرار میگرفتم، بعد از سالها یک رویه حوزوی میشد و من از اینکه زود وارد این حوزهها میشدم، نگران نبودم و قصد خطشکنی داشتم؛ مثلا زمانی که وارد وبلاگنویسی شدم، یکی از جملات توهینآمیزی که مجلات افراطی آن موقع نوشته بودند، این بود که میگفتند: «روحانی وبلاگباز رئیس جمهور» بعد در حوزه، آموزش وبلاگنویسی گذاشته شد و حوزه دنبال نیروهایی بود که کارهای مجازی را در دست بگیرند و من از اینکه یک زمانی این را به عنوان خلاف زیطلبگی میدانستند، اشکالی نمیدیدم.
البته من از احتیاطهای بیدلیل هم پرهیز میکردم و این ممکن بود مشکل ایجاد کند؛ مثلا فرض کنید من در فضای تئاتر، فکر میکنم که روحانی با لباس برود خوب نیست؛ ولی یک روحانی، بدون لباس روحانیت برود و تئاتر نگاه کند، این گناه نیست. ببینید همین افراد وقتی چنین رفتارهایی در این سطح را در من میبینند و ایرادهای جدی میگیرند، در حوزههایی بسیار مهمتر و خطیرتر، ورود نمیکنند.
مثلا یا اینکه یک روحانی بیاید و آقای احمدینژاد را به عنوان رییس جمهور امام زمان(عج) مطرح و او را نظر کرده ایشان قبول کند، آیا این عمل موافق زی طلبگی است؟ البته کاری به شخص نداریم، بحث حفظ شأن طلبگی و رعایت زی طلبگی است که قطعا فقط در لباس پوشیدن و وبلاگ نوشتن خلاصه و محدود نمیشود و حوزههای مهمتری از این دست را هم شامل میشود. در این مورد با عنوان دینی و با عنوان اینکه امام زمان(عج) به این شخص خاص رضایت دارد، استفاده کردن از اینگونه عناصر دینی، بدترین آسیب را به دین و باورهای مردم میزند. الآن آن جامعهای که چنین چیزهایی را تجربه کرده و معتقد شده که میگویند امام زمان(عج) به این فرد خاص عنایت دارد، پس باید بیایند به او رأی بدهند، ذهنش چه میشود؟ بنده معتقدم اینگونه موارد، خارجشدن از زیطلبگی و از منکرات بزرگ است.
رسا - از فحوای سخنان شما بر میآید که این نقد را قبول ندارید و معتقدید شما در زیطلبگی بودهاید.
اگر نمونههایش را بگویید، میتوانم توضیح دهم؛ مثلا عمدهترین کار من ورود به فضای مجازی مثل فیسبوک و همصحبتی با افرادی که در آنجا بودند، است و... . البته یک سری هم اتهام بود؛ مثلا زمانی به قم رفته بودم که یک جوان مؤمن و سالم جلوی من را گرفت و گفت: شما با مایو به دریا رفتید! خوب حالا یکی از این آقایان مثل آقای نوریزاد که این اتهام را آن موقع در کیهان علیه من نوشت، از باب این که باید به مخالفین اتهام زد، چنین فضای نادرستی را علیه من به وجود آورد؛ در حالی که بنده در طول سالهایی که معمم بودم، کنار دریا نرفتهام؛ البته اگر به دریا بروم، با لباس روحانیت نمیروم! ولی خوب اینها در حد وسیع پخش شد و اینها اشکال دارد.
رسا – اگر حرف ناگفتهای که خطاب به مخاطبین ما و طلاب و نخبههای حوزوی هست، بیان کنید.
در حوزه خیلی نیروهای باسواد با گرایشهای مختلف وجود دارد؛ آدمهای باسواد زحمتکشیده و درسخوانده که فرقی نمیکند در فلسفه، فقه، حدیث، درایه باشد. این چهرههای باسواد به جز آدمهای درشتشان که معمولا یک جورهایی با حکومت ارتباط داشتند و دارند، با مردم فضایی برای پیداکردن دیالوگ ندارند و معرفی نشدند.
من معتقدم خبرگزاری رسا، این گونه افراد را به جامعه بشناساند که جامعه فکر نکند که روحانیت در حوزه درسی و علمی، فقط یک سری مطالب عمومی میخواند. واقعا بسیاری از اینها سختتر و مشکلتر و زحمتکشانهتر از دروس عمومی دانشگاهی و... هست که دیگران میخوانند و یکی از آسیبها را این میدانم که ما طلبهها از اضافه کردن عنوان دکتر و غیره اظهار خرسندی کنیم و با اصالت و سنتهای اصیل حوزوی چه در حیطه آموزش و چه در روند نخبه پروری و مجتهدپروری فاصله بگیریم و به نوعی دچار مدرک گرایی شویم.
رسا - آیا مؤسسه گفتوگوی ادیان فعال است؟
البته زندگی من و خیلیهای دیگر در ایران اینطور است که به دو بخش قبل از سال 88 و بعد از سال 88 تقسیم میشود(با خنده)؛ موسسه گفتوگوی ادیان تا قبل از سال 88 فعال بود که بعد از سال 88 نیز تازه دارد فعال میشود.
/830/402/ر
غرفه خبرگزاری رسا؛ برترین خبرگزاری در حوزه دین و اندیشه در بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری ها