چراایران فقط با توافق یک مرحلهای موافق است؟
اعمال فشار بر فضای مذاکرات
پس از امضای توافقنامه ژنو، اولین فشارهای آمریکا بر ایران با تفسیر به رأی آنها از پذیرفتن و نپذیرفتن «حق غنیسازی» ایران در متن توافقنامه بود که آمریکاییها ادعا میکردند، در متن توافقنامه چنین حقی برای ایران به رسمیت شناخته نشده و با چنین دیدگاهی موضوع مهم «حق غنیسازی» را تفسیر و بر محروم بودن ایران از این حق، استدلال میکردند. پس از آن هم فشارها با کارشکنی در پرداخت پولهای بلوکه شده ایران که در توافقنامه متعهد شده بودند، ادامه یافته و به موضوع بعدی یعنی وضع تحریمهای جدید نیز کشیده شد. اگر چه طرف ایرانی با موضعگیریهای اعتراضی گاه و بیگاه با خویشتنداری این وضعیت را تحمل میکرد و همچنان در مسیر مذاکرات ثابتقدم بود، اما پس از تمدید زمان گفتوگوها تا تیرماه سال آینده، وضعیت فشار بر ایران شکل جدیدی به خود گرفت و از سه مسیر شدت یافت:
1ـ صهیونیستها؛ صهیونیستها و بهویژه شخص نتانیاهوی کودککش، نخستوزیر رژیم صهیونیستی که از ابتدای ورود اوباما به کاخ سفید درباره مسائلی از جمله فعالیتهای هستهای ایران و قضیه فلسطین با وی اختلافات جدی داشت و ریشه این اختلافات به زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و حمایت نتانیاهو از رقیب اوباما باز میگشت، پیوسته در تلاش بود تا با زیرفشار قرار دادن اوباما وی را وادار کند درباره فعالیتهای هستهای ایران تصمیمات سخت و نابودکننده اتخاذ کند و این درحالی بود که سیاستها و مصالح دولت اوباما به وی چنین اجازهای را نمیداد و اوباما نمیخواست منافع حزبی و ملی را هزینه درخواست نتانیاهو کند. نتانیاهو فشار آوردن بر اوباما را که در واقع مضاعف کردن فشار بر ایران بود ادامه داد و پس از تمدید زمان مذاکرات آن را تشدید کرد. تا آنجا که روزنامه گاردین در6 بهمن در این باره نوشت: «نخستوزیر اسرائیل [رژیم صهیونیستی] از برنامه سخنرانی در کنگره آمریکا [که قرار است در اسفند انجام دهد] در مورد ایران دفاع کرد و گفت احساس الزام اخلاقی دارد که از هر فرصتی برای صحبت در مورد خطرات و تمهیدات وجودی و نابودکننده برنامه هستهای ایران استفاده کند. نتانیاهو درباره محتوای سخنرانی آینده خود در نشست مشترک با کنگره گفت اولویتش این است که از آمریکا و سایر قدرتها مصرانه بخواهد به توافقی با ایران تن ندهند که اسرائیل [رژیم صهیونیستی] را به خطر اندازد. وی گفت در هفتههای آتی، قدرتها احتمالاً با ایران در مورد چارچوب یک توافقنامه به توافق میرسند، این توافق احتمالاً ایران را به کشوری در آستانه هستهای تبدیل میکند. به عنوان نخستوزیر متعهد هستم به منظور جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای که هدفش اسرائیل است، تمام تلاش خود را به کار گیرم. این تلاش جهانی است و در تمام جاهایی که دعوت میشوم، دغدغه اسرائیل و حق آن برای دفاع از خود و موجودیتش را بیان میکنم.» این اظهارات و نیز تصمیم وی برای سفر به آمریکا و سخنرانی در کنگره در حالی است که به سبب دعوت «جان بوهنر» سخنگوی جمهوریخواه مجلس نمایندگان از نتانیاهو بدون آگاه ساختن دولت، از نظر کاخ سفید نقض پروتکل تلقی میشود و اوباما از این سفر بهشدت عصبانی است تا آنجا که اعلام کرده با نتانیاهو در این سفر دیدار نمیکند. در راستای این فشارها روزنامه صهیونیستی جروزالم پست در 15 بهمن به نقل از رادیو ارتش رژیم صهیونیستی نوشت: «دیپلماتهای اتحادیه اروپا به مقامات اتحادیه اروپا گفتهاند آمریکا و ایران به توافق هستهای نزدیک شدهاند. این توافق احتمالی در برگیرنده این است که به ایران اجازه داده خواهد شد سانتریفیوژهای خود را در ازای حفظ ثبات منطقهای در عراق، افغانستان و سوریه حفظ کند. مقامات اروپایی گفتهاند آمریکا در هفتههای اخیر امتیازهای مهمی به ایران داده است بهطوری که قرار است به ایران اجازه دهد 6500 سانتریفیوژ را حفظ کند و در عین حال، تحریمهایی که به اقتصاد ایران طی دهه اخیر آسیبزده برداشته شود.» باز در همین زمینه در همان روزها تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد، آمریکا با 80 درصد درخواستهای ایران موافقت کرده که مقامات دولت آمریکا آن را تکذیب کردند.
2 ـ کنگره و سنای آمریکا؛ در بحبوحه مذاکرات هستهای، اوباما در رقابت انتخابات میاندورهای با رقیب جمهوریخواه، اکثریت در سنا و کنگره را از دست داد و این دو نهاد آمریکایی به یکی از ارکان فشار بر روند مذاکرات و بهویژه فشار بر ایران تبدیل شدند. آنها در گام اول اعلام کردند، قصد دارند بهزودی قانون تشدید تحریمهای ایران را مطرح و تصویب کنند. با وجود آنکه اوباما تهدید کرده چنین قانونی را وتو میکند و آنها نیز فعلاً پذیرفتهاند دست نگهدارند، اما فشار آنها همچنان ادامه دارد که دعوت از نتانیاهو به روشی خلاف پروتکلهای دیپلماتیک که پیشتر اشاره شد نمونه آن است. آنها به این هم بسنده نکردهاند و به روشهای دیگری اعمال فشار را دنبال میکنند. کمااینکه پایگاه اینترنتی «وال استریت ژورنال» در 21 بهمن به اظهارات کیسینجر، وزیر امور خارجه اسبق جمهوریخواه آمریکا اشاره کرد که با حضور در کمیته سرویسهای مسلح سنا گفت: «گفتوگوهای هستهای با ایران باعث آغاز تلاش بینالمللی شد... تأثیر رویکرد دولت اوباما در گفتوگوهای هستهای تغییر رویکرد از منع تکثیر به مدیریت تکثیر خواهد بود، اما بر مسئله تکثیر تأکید میکنم. فرض کنیم بازرسیها از سوی ایران پذیرفته شود... پرسش این است که سایر کشورهای منطقه چه اقدامی انجام میدهند؟ اگر سایر کشورهای منطقه نتیجهگیری کنند که آمریکا توسعه غنیسازی را پذیرفته، آنها نیز بر ایجاد چنین توانمندی پافشاری خواهند کرد و ما شاهد تکثیر هستهای در جهان خواهیم بود.» این سخنان آتش انتقاد جمهوریخواهان حاکم بر سنا و کنگره از اوباما را شعلهورتر میکند، اما یقیناً دامن ایران را بیشتر می گیرد که از یک نظر برای اوباما نیز در برابر ایران امتیاز محسوب میشود.
3 ـ دولت آمریکا: در بین دولتمردان آمریکا اوباما و جان کری بیشترین فشارها را بر روند مذاکرات وارد میکنند. کری پایان هر دور از مذاکره هستهای را زمان اعمال فشار قرار داده و اوباما نیز از هر فرصتی برای آن استفاده کرده است. اوباما چندی پیش در ششمین سخنرانی سالانهاش در کنگره گفت: «هیچ ضمانتی وجود ندارد که مذاکرات موفق شوند و من تمامی گزینهها را برای جلوگیری از یک ایران هستهای روی میز نگه میدارم... مردم آمریکا از ما انتظار دارند تنها بهعنوان گزینه آخر، به سراغ جنگ برویم و من قصد دارم به این خرد وفادار بمانم.» به گزارش روزنامه والاستریت ژورنال دولتهای اتحادیه اروپا نیز سهشنبه هفته گذشته در تبعیت از مشی آمریکا یک اصلاحیه قانونی را تصویب کردند که میتواند نظام تحریمها علیه سوریه، ایران و روسیه را تقویت کند. به نوشته این روزنامه، مقدمات این کار از زمانی آغاز شد که دادگاههای عالی این اتحادیه تصمیماتی برخلاف نظر دولتهای اروپایی اتخاذ میکردند. وال استریت ژورنال تأکید کرده است که مقامات آمریکایی، اتحادیه اروپا را برای اتخاذ تصمیماتی جهت تقویت نظام تحریمهای این اتحادیه تحت فشار قرار داده بودند.
سهگانه دشمنانه، واکنش هوشمندانه
در ظاهر سهگانه پیشگفته دارای تعارضات درونی است. یعنی رژیم صهیونیستی و سنا و کنگره با دولت اوباما درباره مذاکرات هستهای با ایران درگیر هستند. این ظاهر نمودی از حقیقی بودن این درگیری است، اما معنایش این است که هر سه گروه خواهان نابودی و یا تزیینی شدن فعالیتهای هستهای ایران هستند و تنها در روش اختلاف دارند. علت اصلی این اختلاف نیز قرار داشتن دولت اوباما در متن واقعیتی به نام مذاکرات است که صهیونیستها و کنگره و سنا از آن محرومند. به عبارت دیگر دولت اوباما به سبب مواجهه بیواسطه با مذاکرات هستهای مجبور است واقعبینانه عمل کند، حال آنکه برخورد دو گروه دیگر با موضوع کاملاً انتزاعی و ذهنی است. از طرفی هم اوباما برای رسیدن به هدفی که با دو گروه دیگر در آن مشترک است؛ یعنی نابودی و یا تزیینی شدن فعالیتهای هستهای ایران، انگیزه بیشتری دارد و میخواهد آن را به نام خود ثبت کند؛ از این رو مایل نیست کسی در روند برنامهاش اخلال ایجاد کند. روشی را که اوباما انتخاب کرده همافزا کردن این سهگانه به نفع خود است. بزرگترین خطر این سهگانه این است که دیپلماسی هستهای ایران فریب بخورد و خود را در محاصره سهگانه فوق که هر کدام یک گزینه برای انتخاب و رویکرد به آن محسوب میشود، ببیند و متأثر از جنبه تهاجمیتر دو گروه دیگر خواسته و یا ناخواسته به گروه سوم یعنی دولت آمریکا نزدیک شود و آن گزینه را انتخاب کند. در این وضعیت حساس و تعیینکننده است که امام خامنهای (مدظلهالعالی) واکنش نشان دادند. به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شورای هماهنگی تبلیغات، فراز و فرودهای بسیار زیاد یک دههای مذاکرات هستهای ایران با گروه 1+5 که بیشتر به یک زورآزمایی برای نبرد نهایی شباهت داشت با روی کار آمدن دولت یازدهم و مجوز امام خامنهای (مدظلهالعالی) به دولت جدید برای ورود به مرحله نهایی مذاکرات که با ارائه راهبرد جدید امام خامنهای (مدظلهالعالی) برای این امر همراه بود، مذاکرات عملاً وارد مسیر اصلی و تعیینکننده شد. در میانه این مسیر توافق ژنو انجام گرفت که در اجرا با مشکلاتی مواجه شد و همین امر مانع حصول به توافق جامع و در نتیجه تمدید هفت ماهه مذاکرات شد. مذاکرات پس از تمدید زمان گفتوگوها و اتفاقات پیرامونی آن به وضعیتی دچار شد که در نهایت امام خامنهای (مدظللهالعالی) در دیدارکارکنان نیروی هوایی در 19 بهمن درباره اصل مذاکرات و چگونگی به پایان رساندن آن به نکات بسیار مهمی اشاره کردند که واکنش رئیسجمهور و وزیر خارجه آمریکا را درپی داشت. مهمترین نکتهای که امام خامنهای (مدظلهالعالی) در دیدار مذکور به آن پرداختند، تأکید بر توافق جامع در یک مرحله بود. نوشتار حاضر به چرایی تأکید معظم له درباره توافق جامع در یک مرحله پرداخته است.
چرا توافق یک مرحلهای؟
بارزترین دلیل آمریکا در دفاع از توافق دومرحلهای، استفاده این کشور از گریزگاههای پیشبینی شده در مرحله دوم، برای شانه خالی کردن از تعهدات مرحله اول و اسیر کردن مذاکرات مرحله دوم در «بی انتهایی زمان» و پیچیده کردن آن است. به نحوی که حق مسلم و معتبری از حقوق هستهای ایران به رسمیت شناخته نشود. مخالفت ایران با توافق دو مرحلهای و دفاع و اصرار بر توافق یک مرحلهای برای مسدود کردن این گریزگاهها است که برای محروم ساختن ایران از حقوق هستهایاش طراحی شدهاند. رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) بر توافق خوب تأکید دارند. «توافق خوب» نشانههایی دارد از جمله اینکه بین دو طرفی باشد که به یکدیگر «اعتماد» دارند؛ اگر این «اعتماد» وجود نداشته باشد، باید چیز دیگری جایگزین آن شود که نتیجه «اعتماد» را در پی داشته باشد و آن چیزی نیست مگر تضمینهای قطعی و خللناپذیر در متن توافقنامه. «توافق بد» توافقی است که در آن عناصر لازم برای مقید کردن طرف بیمنطق و زورگو و ناقض تعهدات وجود نداشته باشد. با توجه به شناختی که از شیطان بزرگ است و نیز فرصتسازی توافق دومرحلهای برای شکلگیری «توافق بد» و نیز امکان بیشتر حصول «توافق خوب» در توافق یک مرحلهای، ایران بر توافق یک مرحلهای اصرار دارد و از عدم هرگونه توافقی و شکست احتمالی مذاکرات نیز بیم ندارد؛ چرا که کموبیش راههای مقابله با تحریمها را یافته و به لطف الهی بهزودی زود مابقی آن را نیز پیدا میکند و این همه متکی به وعده الهی و ملتی است که با حضور شگفتی آفرینش در روز 22 بهمن به دنیا نشان داد تا تحصیل آخرین حقوق هستهایاش از پا نمینشیند و تطمیع و مرعوب وعده و وعیدههای شیطان بزرگ نمیگردد./1325/د102/ج
اضافه شدن موضوع جدید به مذاکرات
امام خامنهای (مدظلهالعالی) در 19 بهمن ماه به دو موضوع کلیدی اشاره کردند:
1 ـ توافق یک مرحلهای؛ «این حرفی هم که حالا انسان میشنود که میگویند در یک برههای درباره اصول کلی توافق کنیم، بعد درباره جزئیات، این را هم بنده نمیپسندم. با تجربهای که از رفتارهای طرف مقابل داریم، احساس میکنم که این وسیلهای خواهد شد برای بهانهگیریهای پیدرپی بر سر جزئیات. اگر توافق میکنند، جزئیات و کلیات و همه را در یک جلسه واحد تمام بکنند، امضا کنند. اینکه کلیات را جداگانه توافق کنند و بعد بر اساس آن کلیات ـ که یک چیزهای مبهمی است، تفسیرپذیر است، تحلیلپذیر است ـ بروند سراغ جزئیات، نه، این منطقی نیست.»
2 ـ عدم توافق و راههای مقابله با تحریم؛ «همه آنچه هم قرارداد بسته میشود بین مسئولان ما و بین طرف مقابل، باید روشن، واضح، غیرقابل تفسیر و تأویل باشد. این جور نباشد که طرف مقابل ـ که با دبه کردن و چکوچانه زدن، کار خود را پیش میبردـ بتواند باز سر قضایای گوناگون، بهانهگیری کند، دبه در بیاورد، کارها را مشکل بکند؛ نه، همه اینها برای این است که سلاح و حربه تحریم از دست دشمن خارج بشود. اگر بتوانند این کار را بکنند خوب است. البته باید به معنای واقعی کلمه تحریم از دست دشمن خارج بشود، تحریم برداشته بشود؛ توافق به این صورت [بشود]؛ والا اگر چنانچه در این زمینه به توفیق نرسیدند، ملت ایران و مسئولان و دولت محترم و دیگران، راههای فراوانی دارند و یقیناً باید آن راهها را طی کنند. برای اینکه بتوانند حربه تحریم را بیتأثیر کنند و کُند کنند.»
پس از این بیانات مهم و آگاهیبخش امام خامنهای (مدظلهالعالی) جانکری، وزیر امور خارجه و باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا در مخالفت با آن موضعگیری کردند. جان کری تهدید کرد که در این صورت آمریکا میز مذاکره را ترک میکند و اوباما نیز گفت خواهان توافق دومرحلهای است. با بیانات امام خامنهای (مدظلهالعالی) که بر توافق یک مرحلهای تأکید کردند، موضوع جدید و بسیاری مهمی به مذاکرات هستهای اضافه شد که ضمن جلوگیری از فرو غلتیدن مذاکرهکنندگان هستهای ایران در ورطه خطرناک و برنامهریزی شده دشمن، کار را برای طرف مقابل بسیار سخت کرده است.