۲۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۸:۱۷
کد خبر: ۲۶۶۶۵۰
رییس موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران مطرح کرد؛

پایبندی عملی علمای بزرگ به مصرف کالای داخلی و تأثیر آن در مردم

خبرگزاری رسا ـ رئیس موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران اقتصاد ایران را در دوران قاجار دارای وابستگی کمتری به کشورهای خارجی توصیف کرد و گفت: در دوران قاجار کالاهای خارجی رفته رفته جای کالاهای داخلی را می‌گرفت ولی از آن حیث که منجر به سلطه کفار در حوزه اقتصادی می شد با عکس العمل علما و پاره ای از مردم مواجه شد.
دکتر موسي حقاني رئيس مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران
به گزارش خبرگزاری رسا٬ دکتر موسی حقانی رئیس مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران در گفتگویی موارد مشابهی از به کار بردن اقتصاد مقاومتی در کشور را مورد بررسی قرار داده که گفت و گوی وی در ذیل آمده است.
 
بازخوانی تجربه اقتصاد مقاومتی در تاریخ ایران و نقش علمای شیعه در این زمینه می تواند یکی از مهمترین مباحثی باشد که ما را از تهاجم اقتصادی حال حاضر نظام سلطه خارج کند و به سر منزل مقصود برساند. مرور تاریخ اقتصادی کشورمان نشان می دهد هر جا که مردم به مصرف کالای داخلی و عدم استفاده از کالاهای خارجی روی آوردند، چرخ اقتصاد کشور بسیار بهتر از زمانی که چشم و هم چشمی سبب روی آوردن به مصرف کالاهای خارجی و واردات بی رویه آن شد، چرخیده است. از همین رو با دکتر موسی حقانی رئیس موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران گفتگویی داشتیم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
 
آیا مولفه های اقتصاد مقاومتی نمونه های مشابهی هم در تاریخ دارد؛ در چه دوره های تاریخی کشورمان از لحاظ اقتصادی از درون شکوفا بوده و دلیلش چه بوده است؟
 
بحث شکوفایی اقتصادی با اقتصاد مقاومتی دو بحث جدا از هم است، ما بالاخره در دوره هایی از تاریخ سرزمین مان شاهد امنیت و شکوفایی علم بوده ایم، اقتصادمان هم یک اقتصاد متکی به خود بود. این دوره ها را هم ما می توانیم در دوران باستان جستجو کنیم و هم دوران پس از اسلام یا ورود اسلام به ایران نوعی شکوفایی اقتصادی در کشور ما دیده می شود. نزدیکترین دوره به ما دوره صفویه است که ما به جهت امنیتی که به وجود می آید شاهد نوعی شکوفایی اقتصادی در کشور هستیم؛ اگر کسی از خارج از مرزهای ایران وارد می شود ما به نحوی صادرات هم داریم. البته از همین دوره و به علت ضعف صفویه رفته رفته یک مقداری روند معکوس می شود و شاهد ورود کالاهای خارجی به کشور هستیم، منتهی خیلی کم و در حد شاید نخبگان سیاسی که به نحوی با اروپاییان ارتباط داشته اند، برخی کالاهای لوکس که در ایران یا وجود نداشت و یا تولید نمی شد. اما برخی جنبه های شخصی و فخر فروشی داشت مانند انواع و اقسام آیینه ها و بلورجات از همین دوره وارد کشور شد. اما چون این مسئله خیلی جدی و گسترده هم نبوده شاهد انعکاس اجتماعی آن در جامعه نیستیم.
 
به نظر می رسد دوران قاجار، آغاز روند وابستگی اقتصادی کشور بوده است. نظر شما چیست؟
 
در دوره قاجار هجوم اقتصادی استعمار غرب به کشور ما بیشتر می شود و این هجوم به نحوی به سمت آن می رود که ما شاهد سلطه کفار در حوزه‌های اقتصادی کشورمان می شویم. نوع مصرف گرایی که در این مقطع رخ می دهد و هم امتیازاتی که به بیگانگان واگذار می شود به ویژه پس از ترکمنچای و پذیرش اینکه حقوق گمرکی ایران را باید روس ها تعیین کنند و به تبع آن هر سه دول "کاملة الوداد" از این امتیاز برخوردار شدند ما رفته رفته شاهد سرازیر شدن کالاهای خارجی به کشور خودمان هستیم.
 
آیا این وضعیت با واکنش نخبگان و علما روبه رو شد یا خیر؟
 
این مسئله از آن حیث که منجر به سلطه کفار در حوزه اقتصادی می شد با عکس العمل علما و پاره ای از مردم مواجه شد. البته مردم به عنوان قشر مصرف کننده وقتی کالا وارد می شد و آب و رنگ داشت خود به خود شاید متاثر از فضای چشم و هم چشمی حاکم در جامعه، به مصرف سوق پیدا می کردند. اما علما همیشه هشدار می دادند که نباید مصرف این کالاها و استفاده از آن منجر به سلطه بیگانگان بر ما شود، مخصوصا زمانی که برخی از آن کالاها در داخل تولید می شد و نمونه داخلی داشت.
هم علما در این زمینه تلاش داشتند و هم شخصیت هایی نظیر مرحوم امیر کبیر حساسیت روی کالاهای ایرانی داشتند و سعی داشتند تا صنعتگران ایرانی خودشان تولید کنند. حتی اگر دانش یک محصولی در ایران وجود نداشت، سعی کنند تا آن دانش را کسب کنند. امیرکبیر در این زمینه دارالفنون را راه اندازی کرد و تشویق صنعتگران ایرانی بخش دیگر کار او بود. حتی اگر از کالای مشابه خارجی می ساختند مورد حمایت امیرکبیر قرار می گرفت چرا که باز هم حمایت از کارگر بود.
 
دوره حکومت پنجاه ساله ناصر الدین چه اثراتی بر اقتصاد ایران می گذارد؟
 
در ابتدای دوره ناصری خیلی وضع وخیم نیست و بنابر آنچه که در منابع ذکر شده یک تومان ایران برابر با یک پوند انگلیس است. اما در اواسط دوره ناصری که دیگر خط امیرکبیر هم دنبال نمی شود و جریان دینی هم در ایران تا حدودی تضعیف می شود ما شاهد هجوم کالای خارجی به ایران و نابودی و تضعیف بنیان های اقتصادی کشور هستیم. به نحوی که در اواسط دوره ناصری یک پوند انگلیسی با 50 تومان ایرانی برابری می کرد و سقوط ارزش پول ایران بخاطر ضعف اقتصادی و از بین رفتن بنیه های تولیدی که در کشور وجود داشت، حالت بدی را به کشور ما تحمیل کرد. پس از آن ما شاهد تکاپوی علما و مراجع برای جلوگیری از سقوط اقتصادی ایران هستیم.
 
در چنین فضایی مرحوم شیخ رضا کرمانی طی استفتایی از مرحوم میرزای شیرازی تکلیف جامعه اسلامی و مومنین را در قبال کالاهایی که از بلاد کفر وارد ایران می شود، جویا می شود. به خصوص که در آن زمان واردات زیادی از روسیه داشتیم، به طوری که کالاهای روسی به طرز چشمگیری در بازار ایران وجود داشت و از آن سمت هم از انگلستان و دیگر سرزمین های بلاد کفر شاهد سرازیر شدن محصولات آنها به کشور خودمان بودیم. حساسیت ایجاد می شود که اگر این روند ادامه پیدا کند موجب غلبه کفار بر مسلمین خواهد شد.
 
از همین رو مرحوم میرزای شیرازی نیز پاسخ می دهند که ما در گام اول نباید کالای خارجی مصرف کنیم. بنابراین نهضت تحریم در 1306 قمری شکل می گیرد و نهضت تحریم تنباکو در ادامه ی نهضت تحریمی بود که در سال 1306 شکل گرفت. البته نهضت کلی تحریم به وقوع پیوست و توام با پیروزی، هم برای مردم و هم برای مرجعیت شیعه بود.
 
در خصوص نامه ی معروف علمای اصفهان خطاب به مردم در عدم مصرف کالاهای خارجی و تاکید بر استفاده از کالای ایرانی توضیحاتی را بفرمایید.
 
بحث دیگر در این زمینه آن بود که حالا ما کالای خارجی را مصرف نمی کنیم اما نیاز بازار را چه کنیم؟ بنابراین بحث های مختلف مطرح شد، هم بحث صرفه جویی و هم اینکه ما برویم به سمت تولید کالاهای مورد نیاز مردم از قبیل منسوجات، اقمشه، کاغذ و قلم و غیره که در آن زمان جزء ضروریات زندگی مردم محسوب می شد. در همان موقع حمایت از سرمایه گذار داخلی به جد مطرح می شود و علما هم از ظرفیت های دینی استفاده می کنند تا مردم را متقاعد به مصرف کالاهای داخلی و ترک مصرف کالاهای خارجی کنند.
 
ما یک نامه ای از علمای اصفهان داریم که تعدادی از علمای اصفهان که مرحوم آقا نجفی هم در راس آنان قرار دارد اعلام می کنند که ما چند نفری که این نامه را امضا کردیم پس از این بر مرده ای که پارچه کفنش از پارچه غیر از ایرانی باشد، نماز نمی خوانیم. این امر نشان می دهد که پارچه های ایرانی بوده اما پارچه های خارجی آمده و می خواسته تا جای پارچه های ایرانی را بگیرد و تولید کننده داخلی قطعا آسیب می دید بنابراین علما از همین ظرفیت دینی استفاده کردند و چنین اعلامیه ای را خطاب به مردم امضا می کنند.
 
بحث بعدی در این اعلامیه، آن است که می گویند پس از این ما معاملاتی که بر روی کاغذ خارجی ثبت شده باشد را در محضرهای خودمان ثبت و تایید نمی کنیم و همه ی این موارد بیانگر یک ظرفیت بزرگی است که ما در ادبیات دینی خودمان می بینیم. مردم تا حد زیادی تبعیت می کنند. اما نیازهای جدی همچنان مطرح است و ما در سال 1317 شاهد تاسیس شرکت اسلامیه در اصفهان هستیم. کار این شرکت آن بود که کالاهای مورد نیاز مردم را در سایر منسوجات خودشان تولید کنند. آنها شروع به ساختن کارخانه و تولیدات داخلی کردند که حتی صادرات محصولات آن به کشورهای دیگر حتی مصر نیز صادر و با استقبال رو به رو می شد.
 
پایبندی عملی علما به دفاع از تولید ملی چه قدر در جلب نظر مردم موثر بود؟
 
 مقاومت در برابر هجوم کفار به بازار مسلمین، زندگی روزمره مردم را تحت الشعاع خودش قرار داده بود. علما خیلی جدی وارد می شوند؛ علما و مراجع بزرگی که خودشان نیز به همین توصیه هایی که به مردم ارائه می کردند عمل می کردند به طوری که بسیاری از علما همین اواخر که شاید همین الان هم باشند از پارچه غیر ایرانی استفاده نمی کنند و مصرف هر کالای خارجی را با توجه به اینکه از یک طرف باعث تقویت کفار و غیر مسلمین می شود و از طرف دیگر تضعیف بازار اسلامی و تولید کننده ی اسلامی را در بر دارد، مقاومت می کنند و مصرف نمی کنند.
 
پیشینه ی این مقاومت به دوره قاجار برمی گردد، بسیاری از علما از تولید داخلی حمایت می کردند. در دوره مشروطه هم ما شاهد گفتارهایی از علما و نوشته جاتی از علما هستیم که تاکید بر بنیه اقتصادی جامعه اسلامی و عدم مصرف کالاهای خارجی دارند. البته روند کشور در دوران مشروطه که کاملا غرب گرا شد، تغییر کرد. چرا که با روی کار آمدن پهلوی ها مصرف گرایی به جامعه ایرانی تزریق شد و شاهد وادادگی اساسی در این زمینه هستیم که کالاهای خارجی وارد کشور می شود و اصلا سبک زندگی ایرانی را تحت تاثیر خود قرار می دهد.
 
اگر بخواهید یک تطبیق تاریخی دهید دوران شکوفایی اقتصادی را با دوران امروز چه توصیه هایی به مردم و سیاست گذاران می کنید؟
 
ببینید این قضیه دو جنبه دارد، اولا اینکه مردم تابع دولت هایشان هستند و اگر دولت ها این سیاست اقتصاد مقاومتی را که پس از انقلاب هم مد نظر حضرت امام و هم مد نظر مقام معظم رهبری است، به طور جد در این زمینه فعالیت و برنامه ریزی کنند مردم هم از این مسئله تبعیت می کنند؛ این طور نیست که دولت ها بخواهند اقتصاد مقاومتی باشد و مردم ایران هم مقاومت کنند. بالاخره مردم هم دوست دارند که کشورشان رشد و توسعه داشته باشد و کالای ایرانی مصرف کنند. اما این دو پیش شرط دارد یکی آنکه اولا خود دولت ها به این مسئله پایبند باشند و حداقل در گام اول جلوی کالاهای غیر ضروری را بگیرند دوم آنکه تولید با کیفیت متناسب با نیازهای مردم، تولید شود.
 
این طور نیست که ما مردم را از مصرف کالاهای غربی منع کنیم اما دروازه های کشور برای ورود کالاهای غیر ایرانی باز باشد و تبلیغات گسترده هم صورت بگیرد و از آن طرف هم کالای با کیفیت ایرانی عرضه نشود و توقع داشته باشیم که مردم حمایت کنند. این یک چرخه ای است که باید آن را رعایت کرد، از یک طرف باید کیفیت تولید را در ایران بالا برد تا مردم به مصرف کالای ایرانی افتخار کنند کما اینکه ما در برخی زمینه ها کیفیت بالایی داریم اما از لحاظ فرهنگی و عدم تبلیغات درست همان کالا را با برند خارجی در بازار وارد می کنند.
 
مهمترین مسئله به عقیده من حرکت همزمان در این زمینه است یعنی ممانعت جدی از ورود کالاهای خارجی غیر ضروری و بالا بردن فرهنگ حمایت و صیانت از کالاهای داخلی که به نوعی نفی مصرف گرایی است. باید در همه ی حوزه های تبلیغی ما مورد توجه قرار بگیرد و همچنین بالابردن کیفیت محصول اهمیت زیادی دارد چرا که اگر کالا کیفیت خوبی نداشته باشد در دراز مدت مصرف کننده به این نتیجه می رسد که دارد متضرر می شود و خود به خود عرصه برای قاچاق و خرید کالاهای خارجی فراهم می شود.
 
به عنوان آخرین سوال بفرمایید اقتصاد مقاومتی چگونه مسیر حرکت تاریخ مردم ایران را به سمت پیشرفت و عزت را تصحیح می کند.
 
در حال حاضر دشمن مشغول به جنگ اقتصادی با ما است. درگیر یک جنگ اقتصادی گسترده در حوزه های سیاسی، علمی و دفاعی است که در حوزه فرهنگی نیز ما این درگیری و نزاع را داریم. اما آنچه که الان برای ما مهم است تامین معیشت مردم و رفع ضعف کارخانجات و تولیدات است. ما اگر بخواهیم در برابر غرب و این تهاجم گسترده اقتصادی که علیه استقلال و سربلندی مردم ایران صورت گرفته تا ما را دوباره به همان شرایط مصرف کنندگی دوران پهلوی برگردانند، بایستیم باید یک تجدید نظر اساسی در نحوه ی اداره ی اقتصادی کشور و همچنین اداره ی معیشت مردم داشته باشیم.
 
یکی از مواردی که مقام معظم رهبری خیلی روی آن تاکید دارند، بحث قطع وابستگی از نفت و خام فروشی نفت است که متاسفانه از اواخر دوره قاجار و در طول دوره پهلوی اقتصاد ما را آلوده کرد و غربی ها هم به دنبال این مسئله بودند تا اقتصاد ایران یک اقتصاد تک محصولی و تک پایه ای باشد چرا که آنها به دنبال بازار مصرف می گردند. نفت ما را هم مدت هاست مفت و مجانی از دست ما خارج می کردند و به مصرف کارخانجات و تولیدات خودشان می رساندند که این مسئله باید قطع شود. یعنی اتکای ما به نفت و درآمدهای نفتی حداقل در اداره ی کشور متوقف شود و اگر درآمدی را هم ما در آنجا حاصل می کنیم یا باید صرف تکمیل زیرساخت ها شود یا اساسا با خام فروشی باید به سمت استفاده بهینه از این ثروت خدادادی باشیم. این یک بحث جدی است و تا این اتفاق نیفتد ما تلاطم هایی را که به واسطه کشورهای اروپایی و غربی علیه ما به وجود می آید، گرفتار مشکلات جدی خواهیم شد.    
 
بحث بعدی صرفه جویی جدی و اساسی در دولت و نهایتا در جامعه است؛ بالاخره فرهنگ غربی، فرهنگ مصرف گرایی و تشدید کننده ی مصرف گرایی است. که باید هم در دولت و هم در آحاد جامعه با وضع قوانین و فعالیت های فرهنگی جلوی مصرف گرایی گرفته شود. باید ضمن حمایت از تولید کالای داخلی توسط دولت و مردم، این روند رشد را کمک و تکمیل کرد. ما با این چند اقدام یعنی قطع وابستگی به نفت، صرفه جویی در زمینه های مختلف هم از سوی دولت و هم از سوی مردم و نیز اصلاح رفتار دولت در این زمینه می توانیم ان شاء الله از این محاصره اقتصادی و از این فشاری که دشمن از این جهت بر ما وارد می کند تا مردم دست از آرمان های خودشان بردارند، با موفقیت عبور کنیم./836/د101/ج
ارسال نظرات