۱۸ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۴
کد خبر: ۲۷۹۴۳۸

تلنگری در باب اقتصاد خانواده از دکتر پیغامی

خبرگزاری رسا ـ روابط بین ‌خانواری، یک شبکه اجتماعی است، این شبکه اجتماعی باعث می‌شود فرزندان ما راحت‌تر کار پیدا کنند، زیرا دایی‌‌اش یا همسایه‌اش او را سر کار برده است. برخی از مشکلاتی که ما در حال حاضر داریم به خاطر ناسالم‌ بودن خانواده و یا غیر اسلامی بودن خانواده‌ است؛ به این معنا که خانواده، شبکه‌های اجتماعی‌اش را گم کرده و در هیچ شبکه اجتماعی عضو نیست.
تلنگری در باب اقتصاد خانواده از دکتر پیغامی

به گزارش خبرگزاری رسا، محتوای نوشتار حاضر، طراحی محور پژوهشی با موضوع«سلامت اقتصادی خانواده» یا «خانوادۀ مطلوب به لحاظ اقتصادی» می باشد. این نوشتار، خلاصۀ سخنرانی دکتر پیغامی است دربارۀ محوری پژوهشی که به سؤالاتی از این قبیل در حوزه اقتصاد خانواده پاسخ می‌دهند: خانوادۀ مطلوب چیست؟ خانوادۀ سالم چیست؟ خانوادۀ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت چیست؟ الگوی اسلامی ایرانی خانواده چیست؟

 

تخصیص‌های یک خانواده
یک محور دانش اقتصاد خانواده، تخصیص‌هایی است که به آن «تخصیص درون‌خانوار» می‌گویند؛ یعنی هرگونه تخصیصی که درونِ خانواده اتفاق افتاده است. به عنوان مثال، فرض کنید ما پولی داریم و می‌خواهیم برای سفر یا برای اثاثیۀ منزل خرج کنیم؛ همۀ این‌ها تخصیص درون‌خانوادهای است.


در تخصیص درون‌خانواری یک بخش مهم، مصرف است که شامل انواع مسائل مصرف از جمله: سلیقه‌ها، مصرف، فرهنگ مصرفی، بحث اسراف و تبذیر و… است. بخش دیگر مسائل مربوط به درآمد است که چگونه و از کجا و با چه مشاغلی درآمد کسب کنیم؟ از نظر اسلام برخی از مشاغل مکروه‌اند. اقتصاد خانوادۀ اسلامی می‌گوید که دنبال این درآمدها نرو. بخشی هم مربوط به تقسیمات بین زمانی است، مانند این‌که چقدر در طول روز کار کنیم و چقدر فراغت داشته باشیم؟ و…


تخصیص دیگری که داریم، تخصیص بیناخانواری است؛ یعنی به عنوان مثال، من و خانوادۀ دایی‌ام چه رابطه‌ای داریم؟ چه مسائل اقتصادی بین ما شکل می‌گیرد؟ خانواده¬‌ها که دور هم جمع می‌شوند، به عنوان مثال، صندوق قرض‌الحسنه راه می‌اندازند و به همدیگر وام می‌دهند و…


روابط بین‌خانواری، یک شبکۀ اجتماعی است. این شبکۀ اجتماعی باعث می‌شود فرزندان ما راحت‌تر کار پیدا کنند، زیرا دایی‌¬اش یا همسایه‌¬اش او را سر کار برده است. برخی از مشکلاتی که ما در حال حاضر داریم به خاطر ناسالم‌ بودن خانواده و یا غیر اسلامی ‌بودن خانواده‌ است؛ به این معنا که خانواده، شبکه‌های اجتماعی‌اش را گم کرده و در هیچ شبکۀ اجتماعی عضو نیست.


در واقع، چنین خانواده‌ای بیمار است، زیرا برای انسان که فطرتش مدنی‌ الطبع است خانوادۀ بریده از مدنیت و بریده از پیوندهای مدنی و اجتماعی را می‌توان خانوادۀ بیمار عنوان کرد. تا این‌جا دو محور از مباحث خانواده و اقتصاد را در خصوص تخصیص‌ها بیان کردیم.


نقش خانواده در اقتصاد کلان
یک محور بزرگ در اقتصاد خانواده، تأثیر حوزۀ کلان اقتصادی در داخل خانواده است. اقتصاد خانواده از شوک‌ها و نوسانات کلان اقتصادی متأثر است. اگر اقتصاد کلان، تکانی بخورد و تورم شود، خانواده متأثر و ناسالم می‌شود.


همچنین جامعه‌ای که سبک زندگی‌اش به این سمت رفته که همیشه سه نوع غذا بپزند، داخل اقتصاد خانوادۀ ما هم سرایت می‌کند و ما هم مصرف‌گرا می‌شویم. جامعه‌ای که اشراف‌زده، مُسرف و مبذر باشد، خانوادۀ ما را هم به این سمت می‌برد.


مالیۀ خصوصی
محور چهارم، حوزۀ «مالیه شخصی» است که دست‌کم شش زیر محور دارد؛ یک محورش مسئلۀ «مدیریت ریسک» است. خانواده‌ها با انواع و اقسام ریسک‌ها مانند: آتش‌سوزی، زلزله، بحث‌های بیمه، ریسک بیکار شدن و… مواجه‌اند.


یکی دیگر از محورها (ذیل مالیۀ خصوصی)، بحث مدیریت پولی است. گاهی اوقات، خانواده‌ها پولی لازم دارند و باید قرض بگیرند، مهارت‌ها و تکنیک‌های خانواده در بازار سرمایه که آیا سهام بخرد یا پس‌انداز کند، به این بخش مرتبط است. خانوادۀ ناسالم، به لحاظ اقتصادی فرهنگ پس‌انداز ندارد.


محور دیگر بحث، حمایت از خانواده و در واقع ابزارها و شاخص‌های حمایتی از اقتصاد خانواده است. به عنوان مثال، قانون حمایت از مصرف کننده، یک ابزار حمایتی از خانواده است.


خانواده و تولید

اگر خانواده را به مثابۀ یک سازمان، ساختار و یا بنگاه تولیدی ببینیم، مجموعه‌ای از تخصیص‌های تولیدی در آن خانواده شکل می‌گیرد. خانوادۀ سالم باید آدم سالم تولید کند؛ اول این‌که بچه‌هایش به لحاظ جسمی سالم باشند تا فردا هزینه‌ای بر دوش مملکت و دولت نگذارند. دوم این که به لحاظ اخلاقی سالم باشند و در جامعه بزهکاری نکنند تا پلیس، زندان و هزینه ایجاد نکنند.


در واقع، سلامت فکری، سلامت روحی، سلامت رفتاری و سلامت معنوی، خدماتی است که خانواده برای جامعه تولید می‌کند. خانواده‌ها اگر به لحاظ عاطفی اشباع شده باشند، جامعه دچار مشکلات عاطفی نمی‌شود.


اشتباه بزرگ جامعۀ مدرن

یک اشتباه جامعۀ مدرن این است که در آن، آموزش و پرورش انسان می‌سازد، اما بریده از خانواده! به عنوان مثال، بنگاه همسریابی راه می‌اندازند و تکنولوژی اجتماعی تعریف می‌کنند که دخترها در خانه نمانند. بنگاه همسریابی‌اش را بریده از خانواده، در سایت‌های اینترنتی راه می‌اندازد.


در سیستم مدرن، اگر کسی بیمه نداشته باشد و با ماشین خود ده نفر را بکشد، قطعاً به زندان می‌رود. حال اگر او خانواده و شبکۀ خانوادگی و یا به عبارتی، «روابط بیناخانواری» نداشته باشد که بیاید او را نجات دهد، در زندان می‌ماند. درحالیکه در اسلام بیمه به شکل مدرنش نبوده، اما به شکل خانوادگی‌اش به نام «سیستم عاقله» بوده است.


سیستم عاقله، دقیقاً شرایطی داشت که به شکل بیمه عمل می‌کرد و به لحاظ تئوری، مشکل «خطرات اخلاقی» و مشکل «انتخاب معکوس» را نداشته است، زیرا خسارت را خانواده پرداخت می‌کردند، از این‌رو همه مواظب یکدیگر بوده‌اند. در ساختن تکنولوژی اجتماعی، خیلی اوقات، خانواده‌ها را فراموش می‌کنیم.


در ادامۀ بحث تولید، باید بگوییم که یکی از تولیدات مهم خانواده، نوزاد است و بچه تولید می‌کند. باید بررسی شود که آیا خانواده‌ای که دو بچه تولید می‌کند، سالم است یا خانواده‌ای که ده بچه دارد؟ خانوادۀ سالم چند تا بچه باید تولید کند؟ این مبحث، در اقتصاد خانواده اهمیت زیادی دارد.


در ازدواج که دختر از یک خانواده است و پسر از یک خانواده، مسائل اقتصادی هم وجود دارد. باید بررسی شود که سهم پسر و دختر چقدر است؟ چه باری بر دوش خانوادۀ دختر قرار دارد و چه باری بر دوش خانوادۀ پسر که هر دو خانواده در یک معامله و تبادل بینا خانواری می‌خواهند یک خانوادۀ جدید شکل بدهند که می‌توان آن را «اقتصاد ازدواج» نامید.


خانوادۀ سالم، خانواده‌ای است که بتواند همان‌طور که زود بچه تولید می‌کند، خانوادۀ دیگری هم تولید کند، یعنی تکثیر شود و دو خانواده، به یک خانوادۀ دیگر تکثیر ‌شوند. در غیر این‌صورت، شکست تعاملی بین خانوارها اتفاق می‌-افتد که برای سلامت یا عدم سلامت خانوادگی، ملاک است.


خانوادۀ سالم، نتیجۀ ازدواج
خانوادۀ سالم خانواده‌ای است که در نوسانات اقتصادی مقاوم باشد و سریع نشکند. ازدواج در واقع فقط زیر یک سقف زندگی کردن، نیست. البته آن هم یک نوع اقتصاد دارد که ما در جامعۀ سالم‌مان آن را قبول نداریم. جامعه و خانوادۀ سالم، جامعه و خانواده‌¬ای است که قواعد این نهاد که اسمش خانواده است حتماً به شکل ازدواج باشد.


اقتصاد خانواده

تقریباً تا قبل از سال 1950٫م اقتصاد خانواده جایگاهی در ادبیات اقتصادی نداشت؛ هرچند «آدام اسمیت» در کتابش در مورد خانواده صحبت می‌کند، ولی اما به غیر از کار «مالتوس» سیستماتیک نبوده است.


برخی وقت‌ها مباحث اقتصاد خانواده مقایسه‌ای‌اند؛ به عنوان مثال باید بین کشورهای درحال توسعه و کشورهای توسعه‌¬یافته، در عرصه¬‌های مختلف مقایسۀ تطبیقی صورت گیرد. یا حتی بعضی وقت‌ها بین خانوادۀ شهری با خانوادۀ روستایی، یا چه بسا ملاک‌های سلامت خانواده مثلاً در دهک یک، باید ملاک‌های سلامت خانواده با دهک ده متفاوت باشد و یا میزان تقاضای بچه در تمام انواعی که گفتیم با هم تفاوت داشته باشد.


هزینه‌های جست‌وجو و اطلاعات نامتقارن
در بحث‌های مربوط به ازدواج، یکی از موضوعات مهمی که اقتصاد خانواده سعی می‌کند حل کند، بحث کاهش هزینه‌های جست‌وجوست؛ یعنی اقتصاددان‌ها مسئلۀ خانواده را با ابزار جست‌وجو، حل می‌کنند. همچنین اطلاعات، گاهی نامتقارن، برخی اوقات ناقص و برخی وقت‌ها ناتمام است.


به عنوان مثال، زمانی‌که در تجارت مشکل انتخاب معکوس اتفاق می‌افتد و کسی که می¬‌آید با شما شریک شود، فکر می‌کنید آدم حسابی است و ده میلیون تومان به او پول می‌¬دهید و او آن پول را می‌خورد، انتخاب معکوس است که اتفاق می‌افتد.


خانوادۀ سالم خانواده‌ای است که ابزارهای مدیریت اطلاعات نامتقارن و ناقص را دارد و در شرایط می‌داند با اطلاعات نامتقارن چه کند؛ به عنوان مثال، خانوادۀ سالم، خانواده‌ای است که در بحران، می‌تواند ریسک کند. یعنی در تردیدها و بحران‌ها می‌تواند از ابزارهای مربوطه استفاده کند.


سه محور کارایی در خانواده
خانوادۀ سالم خانوادۀ کارآمد است؛ یعنی انتخاب‌ها و تخصیص‌هایش کاراست. در واقع ما در اقتصاد، سه محور برای بهینگی به معنای سلامت داریم: یک محور تداوم است. کاری که تداوم داشته باشد، بهینگی‌اش بالاتر است. محور دوم، هماهنگی است؛ خانواده‌ها در حوزۀ تعامل‌شان همدیگر را خنثی نمی‌کنند، بلکه هم‌افزا هستند. محور سوم، مولدیت خانوار است. یک مفهوم مولدیت این است که اسراف، تبذیر و اتلافش کم است.


پارامترهای چهارگانۀ بین خانواری

پارامترهای بین خانواری را چهار گروه ذکر کرده است: اول، دستیابی به منابع اجتماعی و جمعی، دوم، دریافت حمایت از دولت‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد غیردولتی که پارامترهای بین خانواری هستند. سوم، مسائل مربوط به اشتغال و بازار سرمایه و بازار پول و وام. چهارم، مربوط به نُرم‌های اجتماعی و ادراک در مورد نیازها و مشارکت‌هایشان؛ به عنوان مثال، خانواده‌¬ای که برای آیندۀ خودش خیلی امید خوبی ندارد و آینده و چشم¬‌انداز مطلوبی نمی-‌بیند، ادراکش مشکل پیدا کرده است.


اثر اقتصاد خانواده بر سبک زندگی
سبک زندگی ما از اقتصاد خانواده و همین‌طور، اقتصاد خانواده از خیلی مسائل دیگر متأثر است. در تهران در طی بیست سال اخیر، تعداد مراکز تهیه و توزیع غذا هفت الی هشت برابر شده است. به خاطر این‌که خانواده‌ها و زنان، بیرون کار می‌کنند و چون کار می¬‌کنند، می‌ارزد که غذای‌شان را از بیرون بخرند؛ نمی‌صرفد و نمی‌توانند که خودشان غذا تولید کنند. بعد از آن هم بازار جدیدی به نام تهیه و توزیع غذا به راه می‌افتد./978/

ارسال نظرات