۱۱ شهريور ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۷
کد خبر: ۲۸۵۰۵۶
بخش پایانی/تحلیل‌گر مسائل سیاسی در گفت‌وگوی تفصیلی با رسا؛

برخی برای القای شبهات تئوریک به مردم مدام از امام خاطره نقل می‌کنند/ در مسأله‌ هسته‌ای خواص باید عمارگونه عمل کنند

خبرگزاری رسا ـ دکتر فیروزیان، تحلیل‌گر مسائل سیاسی با تأکید بر روشنگری خواص در مسأله هسته‌ای به دلیل تلاش برخی برای سوء استفاده از این موضوع اظهار کرد: خواص باید به دنبال متن خوانی و بررسی متن توافق بروند. کار به جای حساسی رسیده که نباید رهبر انقلاب را تنها گذاشت. اگر عمارها شبهات را بزدایند دست حضرت آقا برای موضع‌گیری بازتر می‌شود.
دکتر شبير فيروزيان

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، دکتر شبیر فیروزیان از جمله افرادی است که مسائل سیاسی روز را با استناد به آیات، روایات و تاریخ اسلام که مرتبط با رشته دانشگاهی وی نیز است مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهد.

 

مدرس دانشگاه‌های علامه طباطبایی، امیرکبیر و صنعتی شریف معتقد است که اکنون کشور به دلیل توافق هسته‌ای در شرایط حساسی قرار داشته و باید خواص عمارگونه به تبیین مسائل مختلف بپردازند. به عقیده دکتر فیروزیان اکنون در شرایط «فتنه تحمیل» هستیم که دارای شاخصه‌های مختلفی بوده و عبور از این فتنه‌ تنها با بصیرت و روشنگری به ویژه از سوی خواص صورت می‌گیرد.

 

این تحلیل‌گر مسائل سیاسی در گفت‌وگوی تحلیلی ـ تفصیلی ضمن تشریح شاخصه‌های «فتنه تحمیل» به بیان مطالب مختلفی درباره علل پذیرش توافق هسته‌ای از سوی آمریکا پرداخت که بخش نخست آن پیش‌تر منتشر شد و در ادامه متن بخش دوم(پایانی) را از نظر می‌گذرانید؛

 

 

 

رسا ـ حضرتعالی بحثی به نام «فتنه تحمیل؛ خطرناک‌تر از فتنه 88» را پیش‌تر مطرح کرده بودید، دلیل شما برای مقایسه توافق با فتنه چیست؟

 

فتنه سیاسی شاخصه‌های دارد که حوادث سیاسی کشور را باید با این شاخص‌ها سنجید تا مشخص شود آن حادثه فتنه است یا خیر. بنده با استناد به آیات، روایات، تاریخ اسلام و تجربه‌های سیاسی پنج شاخص را برای این موضوع مطرح کرده‌ام.

 

شاخص نخست؛ شکل‌گیری یک فتنه سیاسی

 

نخستین شاخص این است که افراد فتنه‌گر و به تعبیر قرآن مریض‌دلان «فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ» در صدد فشار به ولی هستند تا آن‌چه مورد رضایت او نیست را بپذیرد. ممکن است این ولی، رهبر یا حاکم جامعه معصوم باشد همانند امیرمؤمنان(ع)، امام حسن(ع) و سایر معصومان(ع) و ممکن است تالی تلو معصوم باشد، همانند ولی فقیه. در دوران انقلاب اسلامی نیز فتنه‌های مختلفی به وجود آمده که این شاخص در آن‌ها وجود داشته است و آخرین مورد در این زمینه فتنه 88 بود؛ چرا که فتنه‌گران می‌خواستند موضوعی را به رهبر انقلاب تحمیل کنند که مورد رضایت ایشان نبود. می‌خواستند بدعت‌های غیر قانونی به وجود بیاورند تا بحث تقلب و برگزاری دوباره انتخابات را مطرح کنند که رهبر انقلاب صراحتاً در نماز جمعه فرمودند: «بنده زیر بار بدعت‌های غیر قانونی نخواهم رفت.»

 

فشار به ولی نخستین شاخص است که باید بررسی شود آیا در موضوع هسته‌ای این شاخص وجود دارد یا خیر؟ همه می‌دانند و بر همه روشن شده که گرایش جدی دولتمردان ما به سمت مذاکره، اعتماد و اطمینان به آمریکایی‌ها است. بنده چند مورد از سخنان رهبر معظم انقلاب در طول دو سال اخیر را مطرح می‌کنم تا افراد خود قضاوت کنند که آیا ایشان به مذاکره با آمریکا علاقه داشته‌اند یا آن را با کراهت پذیرفته‌اند! رهبر انقلاب می‌فرمایند: «...آمریکایی‌ها، امروز با کمال وقاحت می گویند اگر در قضیه هسته‌ای، ایران کوتاه هم بیاید تحریم‌ها، یکجا و همه برداشته نمی شود.»(در دیدار پرشور هزاران نفر از مردم قم، 17 دی 93)

 

ایشان همچنین در بحبوحه مذاکرات بیان کردند: «...رابطه با آمریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بی‌منفعت برود!؟»(در دیدار وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگی‌های ایران در خارج از کشور)

 

 

انسان از این سخنان چه برداشتی می‌تواند داشته باشد؟

 

رهبر انقلاب همچنین می‌فرمایند: «این اظهارات، برای مردم ما مایه عبرت است. ملت ایران مذاکرات اخیر و اظهارنظرهای بی‌ادبانه آمریکایی‌ها را زیر نظر داشته باشد، تا همه، دشمن را به خوبی بشناسند.»(در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی)

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین می‌فرمایند:‌ «[درباره مذاکره با آمریکا] جدّاً دغدغه دارم؛ این دغدغه ناشی از آن است که طرف مقابل به‌شدّت اهل فریب و دروغ و نقض‌عهد و حرکت در خلاف جهت صحیح است؛ طرف مقابل این‌جوری است... من البتّه هیچ ‌وقت نسبت به مذاکره با آمریکا خوش‌بین نبودم. نه از باب یک توهّم بلکه از باب تجربه؛ تجربه کردیم.»(20/01/94)

 

ایشان می‌فرمایند: «من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون تجربه‌های گذشته‌ ما نشان می‌دهد که گفتگو در منطق حضرات آمریکائی به این معنی نیست که بنشینیم تا به یک راه حل منطقی دست پیدا کنیم ــ منظورشان از گفتگو این نیست ــ منظورشان از گفتگو این است که بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول کنید!»(در اولین روز سال 1392)

 

حضرت آقا می‌فرمایند: «من نمی‌فهمم مذاکره در زیر شبح تهدید چه معنایی دارد؟ مذاکره کنیم زیر شبح تهدید! مثل اینکه یک شمشیری بالای سر [ما باشد]. ملت ایران این‌جوری نیست؛ ملت ایران مذاکره زیر سایه تهدید را برنمی‌تابد. چرا تهدید می‌کنند؟»(در دیدار جمعی از معلمان و فرهنگیان)

 

آیا از این سخنان واضح‌تر که فرد بداند حضرت آقا در مسأله مذاکره با آمریکا کراهت دارند و ابتدائاً نظرشان این نیست! به عقیده بنده شاخص نخست تطبیق می‌کند. چرا که شاخص اول این است که ولی نسبت به موضوعی رضایت ندارد، ولی جریانی به دنبال این است که نتیجه‌ای همانند مسأله حکمیت یا صلح امام حسن(ع) را به نظام تحمیل کنند. البته همین جا باید بگویم که به عقیده بنده شرایط ما شرایط امام حسن(ع) نیست؛ بلکه به فرموده حضرت آقا شرایط بدر و خیبر است. یعنی معتقدم اگر خواص درست عمل کنند، در انتها إن‌شاءالله از این فتنه سر بلند بیرون خواهیم آمد و «ولی» ما همانند امام حسن(ع) تنها نخواهد ماند. ولی در جریان این فتنه ریزش‌هایی خواهیم داشت که باید این ریزش‌ها را به حداقل برسانیم. صلحی همانند صلح امام حسن(ع) را «ولی» ما امضا نخواهد کرد. حتی قطعنامه‌ای همانند قطعنامه 598 نیز امضا نخواهد شد. یعنی رفتار رهبر انقلاب درباره مذاکرات متفاوت از رفتار ایشان در سایر فتنه‌های گذشته خواهد بود.

 

 

شاخص دوم؛ القای شبهات تئوریک به توده مردم

 

یعنی جریان فتنه برای اثبات نظر خود به دنبال تئوری‌پردازی می‌رود تا حرفش پشتوانه تئوریک داشته باشد. در ماجرای حکمیت این اتفاق از سوی اشعث افتاد. انسان وقتی به سخنان او در زمان حکمیت مراجعه می‌کند، می‌بیند که وی چه استدلال‌های زیبایی برای پذیرش حکمیت مطرح می‌کرده است! استدلال‌ها به ظاهر زیبا بود و مردم ساده‌لوح را قانع می‌کرد. این موضوع نیز مستند قرآنی دارد که می‌فرماید «فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ؛ اما کسانى که در دل‌هایشان انحراف است، براى فتنه‌جویى و طلب تأویل آن [به دلخواه خود،] از متشابه آن پیروى مى‌کنند؛ با آن‌که تأویلش را جز خدا و ریشه‌داران در دانش کسى نمى‌داند.»(آل عمران ـ 7) قرآن تأکید می‌کند که افراد فتنه‌گر متشابهات را دست می‌گیرند؛ یعنی حرف‌ها و استدلال‌های دو پهلو بیان می‌کنند. از آیات، روایات و تاریخ اسلام برای اثبات سخنان خود استفاده می‌کنند. مدام صلح امام حسن(ع) را پیش می‌کشند. مدام برخی خاطرات از امام راحل نقل می‌کنند که ایشان در اواخر با شعار «مرگ بر آمریکا» موافق نبود و فرمودند «جام زهر برای من شیرین شده است!»

 

تمام این موضوعات القاء شبهات تئوریک به مردم است تا جریان فتنه از یک پشتوانه تئوریک برخوردار باشد. حتی آیه قرآن می‌خوانند که «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها؛ اگر دشمن به تو پیشنهاد صلح داد بپذیر.»(انفال ـ 61) تا سازش با دشمن را تئوریزه کنند. چرا؟ تا این‌که پذیرش عمومی میان مردم ایجاد شود. ولی باید گفت: برادر محترم! شما که این آیه را می‌خوانی چرا ادامه آن را نیز نمی‌خوانی که می‌فرماید «وَإِن یُرِیدُواْ أَن یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللّهُ هُوَ الَّذِیَ أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ؛ و اگر بخواهند تو را بفریبند، [یارى‌] خدا براى تو بس است. همو بود که تو را با یارى خود و مؤمنان نیرومند گردانید.»(انفال ـ 62)

 

امیرمؤمنان(ع) نیز در نامه 53 سوره نهج‌البلاغه خطاب به مالک اشتر می‌فرمایند «و لا تدفعن صلحا دعاک الیه عدوک لله... لکن الحذر کل الحذر من عدوک بعد صلحه... دشمن اگر تو را به صلح فراخواند بپذیر... اما به طور کامل از دشمن پس از صلح بر حذر باش. چرا که بسا دشمن اظهار نزدیکی می‌کند تا غافلگیر کند.»

 

این عبارات رهبر انقلاب پاسخ به استدلال کنندگان به این آیه است که می فرمایند: «حالا دولت جدید آمریکا می‌‌گوید ما مایلیم با ایران مذاکره کنیم، بیایید گذشته را فراموش کنیم. می‌‌گویند ما به سمت ایران دست دراز کردیم. خوب، این چه جور دستی است؟ اگر دستی دراز شده باشد که یک دستکش مخمل رویش باشد، اما زیرش یک دست چدنی باشد، این هیچ معنای خوبی ندارد. عید را به ملت ایران تبریک می‌گویند، اما در همان تبریک، ملت ایران را به طرفداری از تروریسم، دنبال سلاح هسته‌ای رفتن و از این قبیل چیزها متهم می‌کنند!.»(در آغاز سال 88 ـ حرم رضوی)

 

حضرت آقا می‌فرمایند: «من سال گذشته، روز اول سال، در همین اجتماع عظیم به شما مردم عزیز گفتم: در مقابل اظهاراتی که رئیس جمهور جدید ایالات متحده‌ آمریکا می‌کند و می‌گوید ما دست دوستی را دراز می‌کنیم، با نگاه تیزبین مسئله را دنبال خواهیم کرد. ما نگاه می‌کنیم ببینیم آیا واقعاً دست دوستی است؟ آیا واقعاً نیت، نیت دوستانه است یا نیت خصمانه در قالب الفاظ فریب‌گر؟ این برای ما خیلی مهم است. پارسال گفتم اگر در زیر دستکش مخملی، دست چدنی و پنجه‌ چدنی باشد، ما دستمان را دراز نمی‌کنیم؛ دوستی را قبول نمی‌کنیم. اگر با لبخندی که زده می‌شود، خنجری در پشت پنهان شده باشد، ما حواسمان جمع است. متأسفانه آنچه که اتفاق افتاد، همان چیزی بود که حدس زده می‌شد.»(بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی)

 

بنابراین شاخصه دوم این است که فتنه گران از آیات قرآن، روایات و تاریخ اسلام استدلال می‌کنند که ما باید با دشمن بسازیم، چرا که چاره‌ای نداریم. آیا این شاخص وجود دارد؟ دیدیم که وجود دارد.

  

 

شاخص سوم؛ ایجاد اختلاف میان مردم و از بین رفتن وحدت جامعه

 

این شاخص در هر فتنه‌ای اتفاق می‌افتد. یعنی مردم دو یا چند دسته می‌شوند. در فتنه‌های مختلف تاریخ اسلام این اتفاق افتاده است. در فتنه 88 نیز این اتفاق رخ داد. رهبر معظم انقلاب درباره حفظ وحدت میان ملت نیز می‌فرمایند: «ملّت ایران باید متّحد باشد. از این قضایای هسته‌ای و غیر هسته‌ای و مانند اینها، دودستگی درست نشود که هر دسته یک‌جور بگویند -بالاخره یک کاری است دارد انجام می‌گیرد، مسئولینی دارد، دنبال می‌کنند؛ ان‌شاءالله آنچه منافع ملّی است تشخیص بدهند و دنبال آن باشند- بین مردم نباید دودستگی به‌وجود بیاید. دشمن این را می‌خواهد. الان هم اگر کسی تعقیب کند این سخن‌پراکنی‌های بیگانگان را، این رادیو تلویزیون‌ها و این وبگاه‌هایی که از طرف آنها دارد همین‌طور مرتّب توسعه پیدا می‌کند و مرتّب هم دارند مطلب می‌دهند، دنبال این هستند که بین مردم دودستگی ایجاد کنند؛ نگذارید دودستگی بشود؛ وحدت را حفظ کنید، با هم باشید.»(در دیدار جمعی از مسئولان کشور، سفرای کشورهای اسلامی و قشرهای مختلف مردم در روز عید فطر) بنابراین این شاخصه نیز بر فتنه بودن این مسأله تطبیق می‌کند.

 

شاخص چهارم؛ به خطر افتادن استقلال و موجودیت نظام

 

در هر فتنه‌ای که در نظام اسلامی شکل می‌گیرد، فتنه‌گران به دنبال این شاخص یعنی براندازی نظام هستند. آیا در مسأله هسته‌ای این اتفاق نیفتاده است؟! آیا در توافق هسته‌ای که ما انجام داده‌ایم استقلال کشور زیر سؤال نرفته است؟! به عقیده بنده اگر فردی متن توافق را بخواند، حتی اگر کارشناس نیز نباشد، می‌تواند به راحتی بفهمد که استقلال کشور زیر سؤال رفته است. این‌که بازرسان آژانس حق داشته باشند حتی از مراکز نظامی ما بازدید کنند، زیر سؤال رفتن استقلال کشور نیست؟! موجودیت نظام را به خطر نمی‌اندازد؟! این‌که حق ورود و خروج سلاح نداشته باشیم، موجودیت نظام را به خطر نمی‌اندازد؟! این‌که آن‌ها بر روی مسأله موشکی دست گذاشته‌اند، موجودیت نظام را به خطر نمی‌اندازد؟! از بین بردن زیر ساخت‌های صنعت هسته‌ای به خطر افتادن استقلال نظام نیست؟ ما حتی در قطعنامه 598 نیز که با دشمن امضا کردیم استقلالمان را ندادیم، یک وجب از خاکمان را ندادیم، ولی در این مسأله به نظر این‌گونه نیست!

 

چگونه آمریکایی‌ها پس از توافق می‌گویند: پس از این توافق حمله به ایران هدفمند‌تر خواهد شد. این چه معانی دارد؟ شما رفته‌اید توافق کرده‌اید که امنیت‌تان تأمین شود و یا ناامنی ایجاد کنید؟! وقتی اطلاعات سری را می‌دهید این‌گونه می‌شود. البته آقایان می‌‌گویند: «ما اطلاعات را نمی‌دهیم» ولی تمام این موضوعات حرف است، چرا که امضا کرده‌اید و نمی‌توانید زیر بار آن نروید. به عقیده بنده با این توافق، استقلال کشور زیر سؤال رفته است. در فتنه 88 نیز افراد به دنبال براندازی نظام و از بین بردن موجودیت نظام بودند.

 

 

 

شاخص پنجم؛ ریزش برخی خواص و افشای چهره منافقان

 

در هر فتنه‌ای برخی خواص ریزش خواهند کرد و چهره منافقان نیز افشا خواهد شد. در فتنه 88 این اتفاق افتاد و همه مشاهده کردند. به فرموده حضرت آقا: «برخی از خواص رفوزه شدند.» برخی از خواص نیز سکوت کردند، دو پهلو حرف زدند، موضع صریح نگرفتند. منافقان نیز رسوا شدند؛ چرا که خاصیت فتنه، رسوایی منافقان است. خداوند متعال در قرآن تأکید می‌کند که ما منافقان را دچار آزمایش می‌کنیم. سنت خدا است که در جامعه‌ زمینه‌ای را ایجاد ‌کند که منافق چهره واقعی خود را نشان ‌دهد.

 

در فتنه 88 نیز این اتفاق افتاد. در این فتنه(فتنه تحمیل) هر چند این شاخص بسیار مشخص نشده است، ولی به عقیده بنده این اتفاق خواهد افتاد و چهره برخی از افراد رو می‌شود. برخی از خواص نیز در آزمون سختی قرار گرفته‌اند. در این شرایط خواص نباید رهبر انقلاب را تنها بگذارند، بلکه باید عمارگونه سخن بگویند و روشنگری کنند. رهبر انقلاب درباره عمار می‌فرمایند: «در طول جنگ صفین، عمار، در هر نقطه‌ای که احساس می‌کرد برای سپاه علی(ع) شبهه و سؤالی به وجود آمده است، فورا در آن نقطه حاضر می‌شد و با بیانی رسا و روشنگرانه، حقایق را برای مردم روشن می‌ساخت.»

 

خواص هم باید درباره شبهات تئوریکی که مطرح می‌شود روشنگری کنند. نباید دو پهلو سخن بگویند و موضع بگیرند. نباید از این خوششان بیاید که به او بگویند انسان معتدل؛ البته برخی روشنگری را تندروی می‌دانند و فردی که سخن دو پهلو می‌زند را معتدل می‌دانند. در حالی که نباید این‌گونه باشد.

 

نباید از این ترسید که به فرد، تندرو گفته شود؛ البته ما هیچ‌گاه تندتر از مواضع حضرت آقا نباید عمل کنیم. نباید به دولت و تیم هسته‌ای بی‌احترامی کنیم و زحماتشان را قدر نشناسیم؛ تمام این مسائل باید در جای خود باشد، ولی به این معنی‌ نیست که متن توافق را نقد نکنیم؛ این اشتباه است. برخی‌ها فکر کردند چون رهبر انقلاب درباره تیم هسته‌ای برخی صفات نیک را به کار بردند، پس نباید هیچ انتقادی کرد. این چه حرفی است؟! این‌ها افراد متدین، خوب و زحمتکش هستند، ولی دلیل نمی‌شود که متن توافق را نقد نکرد. توافقی که به عقیده بنده استقلال کشور را زیر سؤال برده است.

 

چرا رهبر انقلاب در پایان مذاکرات در پاسخ به پیام تبریک رییس جمهور تبریک نگفتند؟! در حالی که ایشان برای پیروزی یک تیم ملی در عرصه جهانی تبریک می‌گویند. یعنی «پیروزی» معادل «تبریک گفتن» حضرت آقا به ملت ایران است. ولی چرا در این موضوع تبریک نگفتند؟ از لفظ «تبریک» استفاده نکردند و به عرض خسته نباشید بسنده کردند؟ اینها معنی دارد. ما نباید خیال کنیم چون رهبر انقلاب درباره تیم هسته‌ای آن تعابیر را به کار بردند، پس، از توافق هم راضی هستند. این اشتباه است و این‌گونه نیست. تعریف دلیلی دارد که باید در جای خود بحث شود. نقد توافق نیز در جای خود باید صورت گیرد.

 

رهبر انقلاب حتی در آن پیام فرمودند: «متن باید به دقت مورد ملاحظه قرار گیرد.» این نشان می‌دهد که خواص باید به دنبال متن خوانی و بررسی آن بروند. عمارها و مالک‌ها باید در وسط میدان باشند، کار به جای حساسی رسیده که نباید رهبر انقلاب را تنها گذاشت. اگر عمارها شبهات را بزدایند، دست حضرت آقا برای موضع‌گیری بازتر می‌شود.

 

چرا رهبر انقلاب با وجود این‌که مخالف بودند، ولی با اصل مذاکره موافقت کردند؟ پاسخ یک موضوع است. از امیرمؤمنان(ع) وقتی سؤال کردند چرا برای موضوع حکمیت مدت تعیین کردید و بلافاصله نگفتید که همین اکنون مذاکره کنید؟ چرا پس از چند ماه این کار را کردید؟ حضرت پاسخ دادند: «وَ اَمّا قَوْلُکُمْ: لِمَ جَعَلْتَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ اءَجَلاً فِی التَّحْکِیمِ؟ فَإِنَّما فَعَلْتُ ذلِکَ لِیَتَبَیَّنَ الْجاهِلُ، وَ یَتَثَبَّتَ الْعالِمُ؛ اما اینکه مى‌گویند چرا در این داورى مدت معین کردى، از این‌رو چنین کردم تا در این مدت آن‌که جاهل است حقیقت را دریابد و آن‌که داناست، در اعتقاد خود ثابت قدم شود.»

 

حضرت آقا موافقت کردند تا برای مردم و برخی از دولتمردان و خواص ما همانند روز روشن شود که به این دشمن نمی‌توان اعتماد کرد. آرام آرام نیز این موضوع در حال محقق شدن است. حضرت ابراهیم(ع) برای این که مردم به جهل خود درباره بت‌ها پی ببرند، صحنه‌ شکسته شدن بت‌ها را طراحی کردند تا همه به اشتباه خود پی ببرند و فرمودند: «فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ کَانُوا یَنْطِقُونَ». امام صادق(ع) در ذیل این آیه شریفه می‌فرمایند «حضرت ابراهیم(ع) این کار را کرد تا مردم اصلاح شوند.» ممکن است فرد ده‌ها سخنرانی داشته باشد و در آن تأکید کند که آمریکا دشمن بد عهدی است، ولی افراد نپذیرند. ولی وقتی یک صحنه‌ای اتفاق می‌افتد و مردم آن را به چشم خود می‌ببیند و لمس می‌کنند، می‌پذیرند.

 

رهبر انقلاب نیز اجازه دادند تا مردم دشمنی آمریکا را لمس کنند. این اتفاق باید یکبار رخ می‌داد و این تجربه برای مردم و برخی از خواص حاصل می‌شد که به دشمن نمی‌شود اعتماد کرد. حضرت آقا هیچ‌گاه دیکتاتور مأبانه برخورد نمی‌کنند و با سعه صدر اجازه می‌دهند اتفاق بیفتد، کارها پیش برود، مردم آگاه شوند و منافقان نیز رسوا شوند.

 

بنابراین باید گفت که فتنه تحمیل فتنه عجیبی است؛ چرا که جریان نفاق با ظاهر فریبنده‌تری وارد شده و دارای ظاهر بسیار موجهی است! به همین دلیل مسؤولیت خواص نیز بیشتر است.

  

 

رسا ـ قربانیان اصلی این فتنه چه کسانی خواهند بود و این فتنه از چه زمانی آغاز شده است؟

 

البته امیدواریم قربانی نداشته باشد و تمام دعایمان نیز این است؛ ولی چه کنیم که در هر فتنه‌ای برخی از خواص قربانی می‌شوند. به فرموده قرآن کریم «لِّیَجْعَلَ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِتْنَةً لِّلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَ‌ضٌ وَالْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِینَ لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ ﴿٥٣﴾ وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ؛ تا آنچه را که شیطان القا مى‌کند، براى کسانى که در دل‌هایشان بیمارى است و [نیز] براى سنگ‌دلان آزمایشى گرداند و ستمگران در ستیزه‌اى بس دور و درازند.(53) و تا آنان که دانش یافته‌اند، بدانند که این [قرآن‌] حق است [و] از جانب پروردگار توست.»(حج ـ 53 و 54) ما قطعا ریزش خواهیم داشت. باید سعی کنیم این ریزش‌ها به حداقل برسد. خواص باید روشنگری کنند تا این ریزش به حداقل برسد. منافقان نیز إن‌شاءالله رسوا خواهند شد. کسانی که برای نظام و رهبر انقلاب هزینه تحمیل کنند قطعا رسوا خواهند شد.

 

نکته دوم، درباره زمان برنامه‌ریزی برای این فتنه نیز باید گفت که این‌ها مشخصا پس از انتخابات سال 92 این موضوع را شروع کردند. فتنه تحمیل از آن زمان برنامه‌ریزی شده بود؛ البته این‌ها پشتوانه‌هایی در سال‌های گذشته نیز داشته‌اند و به گونه‌ای نیست که برخی از این افراد به یکباره به فتنه‌گران تحمیل تبدیل شوند؛ بلکه این‌ها سوابقی داشتند و چه بسا قطعنامه 598 را نیز برخی از این آقایان به امام راحل تحمیل کردند و با یک سابقه سیاسی مشخصی وارد شدند. ولی شروع مسأله پس از انتخابات سال 92 بود.

 

رسا ـ راهکار مقابله با این فتنه چیست؟

 

تنها و تنها راهکار روشنگری است. ما در این مسأله نیازی به کارهای خشنونت آمیز نداریم؛ بلکه باید تنها روشنگری کرد. باید میان مردم مطالبه عمومی شود که به این دشمن نمی‌شود اعتماد کرد. مردم بفهمند توافق خطرناک است و استقلال کشور زیر سؤال می‌رود. باید مردم بفهمند «وَلَن تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ» باید در مردم «فرجعوا الی انفسهم» اتفاق بیفتد و به درون خودشان رجوع کنند. خواص نیز بفهمند نمی‌شود به دشمن اعتماد کرد؛ چرا که به دنبال نابودی و براندازی ما هستند. با حل مسأله هسته‌ای نیز هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و آن‌ها یکی یکی پیش‌روی خواهند کرد. باید عمارگونه عمل کرد.

 

/993/403/ر

گفت‌وگو از محمد راستگردانی

ارسال نظرات