۲۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۲
کد خبر: ۳۰۱۶۷۷
استاد سطح عالی حوزه خراسان:

پذیرش اثر ظلم و بقای ظالم نشان از عدم دشمن‌شناسی است/ استکبارستیزی نوعی تبری است

خبرگزاری رسا ـ استاد سطح عالی حوزه خراسان با بیان این‌که پذیرش اثر ظلم و بقای ظالم به ظلمش بدون حذف ظالم از جامعه نشان از عدم دشمن‌شناسی است، گفت: استکبارستیزی نوعی تبری و حرکت در مسیر حذف ظالم است.
حجت الاسلام ضيايي

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حجت الاسلام سید حسن ضیایی، استاد سطح عالی حوزه علمیه خراسان در ادامه مباحث تهذیب نفس یا مدیریت بر خویشتن از کتاب وسایل الشیعه جلد یازدهم که صبح امروز در جمع طلاب مدرسه علمیه مرحوم آیت الله خویی برگزار شد، اظهار کرد: باب معتزله به عنوان یکی از فرق اهل تسنن، معتقدند که خدا گناهان کبیره را نمی آمرزد.

 

وی با اشاره به این‌که امام رضا(ع) در جمعی که افراد معتزله نیز وجود داشتند و از قول امام صادق(ع) پاسخ عقیده این گروه را بیان کردند، گفت:  امام صادق(ع) فرمودند، فرمایش خدا در قرآن برخلاف قوم معتزله است و خدا فرموند «و انّ ربّک لذو مغفرة لناس عدوّا منه؛ و خداوند می بخشد بنده ای را که با انجام گناه کبیره یک ظلم نسبت به خود(نفس) و نیز ظلمی غیر(دیگران) مرتکب می شود».

 

حجت الاسلام ضیایی عقل را دارای دو قسم نظری و عملی معرفی کرد که عملی به عنوان عقل حسابگر  و نظری به عنوان عقل معاد(عاشق) است و افزود: تدبیر داشتن در امور زندگی از آثار مثبت عقل حسابگر و  ایمان، روحیه ایثارگی، سخاوت و شهادت طلبی از جمله اثرات دارا بودن از عقل عاشق محسوب می شود.

 

وی تصریح کرد: محبین اهل بیت(ع) مسلمانان و گاه برخی شیعیان با این که چند ویژگی خوب دارند به طور مثال افزون بر داشتن علم(شناخت) آگاهی(معرفت) لازم را نیز دارند ولی فقط عقل معاد را ندارند و به همین خاطر احتمال می رود که چنین شخصی فریب خورده و به دشمن دل بندد و مانند این ها برای او  اتفاق افتد چرا که این فرد عقل معاد را تعطیل کرده، مصلحت ولایت حقه، مصلحت عامه مسلمین، تمام شیعه و نیز کل اسلام ولایی را نمی فهمد چون عقل عاشق را تعطیل کرده است یعنی حساب یوم الدین را در نظر ندارد به این دلیل که فقط با عقل عاشق به قیامت، حساب و کتاب، محشر و برزخ و نکیر و منکر را باور دارید و این ها معنی می دهد و سپس اصول رسالت ، ولایت و بعد اطاعت وتبعیت از ولایت را می پذیرید.

 

عدم دشمن‌شناسی و تبری به نفع یهود نژادپرست است

استاد سطح عالی حوزه خراسان به تبیین تبری پرداخت و خاطرنشان کرد: اگر کسی تولی و تبری صحیحی داشته باشد یعنی دشمن را می شناسد از دشمن بیزاری می جوید و هیچ وقت اطاعت و تبعیت از دشمن نمی کند(تبری) ولی این که، نه فقط دشمن را بشناسد اما دشمن ستیزی نداشته باشد نه، فقط نفوذ دشمن را بشناسد اما مانع نفوذ دشمن نشود اون تبری نیست بلکه حالت باب افتعال و انفعال است یعنی پذیرش اثر ظلم و بقای ظالم به ظلمش بدون حذف ظالم از جامعه که این به نفع یهود نژادپرست می شود.

 

حجت الاسلام ضیایی در ادامه گفت: تبری این است که شخص، ظالم، دشمن و نفوذ استکبار را شناخته و سپس در جهت حذف آن اقدام و برایش مانع ایجاد کند که ظلم ظالم محقق نشود و یا ظلم ظالم به مظلومین نرسد بنابراین باید مانع ایجاد کند برحذف ظلم و ظالم و بعد می توان گفت به تبری عمل کرده یعنی عقل عاشق را در مدار اصلی اش قرار داده است ولی اگر ظلم و ظالم را ببینم و نسبت به آن بی تفاوت باشیم این تبری نسیت حتی اگر صد بار در روز سوره برائت را بخوانیم؛ خدا ثواب را به عقل می دهد پس ترک عقل سبب عقاب می شود، بعضی چه از اهل تشیع یا تسنن هستند که فقط قرآن می خوانند ولی آن ها چون فاقد عقل عملی اند پس عمل به محکمات قرآن، آیات و روایات تعطیل است.

 

وی در باب تولی بیان کرد: اگر شخصی تولی و تبری داشت( شیعه اثنی عشری) این درواقع نشانه ارتباط روحی شخص و اشخاص با خدا و اهل بیت(تولی)  و نیز نشانه عدم ارتباط با ابلیس و شیاطین جنس و انس است(تبری) بنابراین تولی و تبری اعتقادی و عملی داریم چرا که  عقل عملی و  نظری وجود دارد.

 

خداوند محب اهل بیت(ع) را به طریق اولی دوست دارد

 

استاد سطح عالی حوزه خراسان غفلت زدگی را به عنوان یکی از راه های نفوذ شیاطین جن و انس خواند و اظهار کرد: اگر کسی درحالی که علم و معرفت به قیامت، امامت و ولایت دارد ولی عقل معاد را فراموش و تعطیل کند و یا به عبارت دیگر به خاطر عدم العلم و عدم المعرفه وگاهی به خاطر عدم العقل و نیز گاهی به خاطر غفلت است که این فراموشی ایجاد می شود و دشمن از آن سوء استفاده می کنند.

 

حجت الاسلام ضیایی با یادآور شدن این که خداوند محب اهل بیت(ع)، شیعه اثنی عشری و مومنین و مومنات را به طریق اولی دوست دارد، خاطر نشان کرد: همه ما و هر آن چه که هست مخلوق خداست و خدا تمام مخلوقاتش را دوست دارد و برخی همچون شیعه اثنی عشری را بیشتر دوست دارد چرا که افزون بر این که مخلوق اند در   چارچوب اسلام ولایی عمل می کنند و عقل عاشق(عقل معاد) و نیز عمل صالح با نیت خالص دارند پس خدا آنان را به دلیل دارابودن این اولویت ها بیشتر دوست می دارد.

 

وی با بیان این که مخلوقی که علم معرفت و عقل دارد و در غفلت نیست، یقین دارد که بالذات محتاج پروردگار است، تصریح کرد: ما محتاج به خدا و  فقیر بالذات هستیم ولی خداوند" بصیربالعباد و رووف بالعباد" مشتاق ماست بنابراین به کدامین راه می روید یا درکجاها سیر وسلوک دارید که در قیامت معذب می شوید«ما سلککم فی سقر» درحالی که خدا مشتاق ماست و می گوید خود را بی جهت سرگردان نکن و موقعیت و سمت و سو یت به سمت من خدا باشد پس باب التوبه اختصاص به هیچ زمان، مکان، سن، مذهب و جنسیتی ندارد بلکه توبه بدون هیچ قیدی واجب فوری بوده و نشان دهنده شدت علاقه خداوند به انسان است؛ رفتارهایی که از هرشخص سر می زند نشانه شخصیت واقعی آن فرد است آیا در مقابل خدای علیم خبیر حکیم رفتارهای منفی از تو سر می زند، خدایی که مشتاق تو است.

 

استاد سطح عالی حوزه خراسان، عقل عملی به ویژه از جنبه نظری و نیز عدم عمل کردن مطابق حکم الله واقعی را از جمله مشکلات امروز در حوزه و دانشگاه و در داخل و خارج کشور دانست و اظهار کرد: خدا محیط و آگاه بر انسان «اقرب الیه من حبل الورید» و ائمه(ع)به عنوان حجت و واسطه فیض الهی و از هر انسانی به شخص نزدیک تر هستند و نیز بر ظاهر و باطن افراد آگاهی دارند بنابراین باید عقل عملی را به کار گیریم یعنی ارتباط صحیح روحی خود را با خدا و ائمه(ع) با دارا بودن دائمی ذکر حقیقی یعنی ورع( ترک محرمات) و تقوای عملی( انجام واجبات)برای همیشه برقرار کنیم.

 

حجت الاسلام ضیایی کسب علم نافع، معرفت کامل، فکر خوب متمرکز، عقل فعال کاربردی، عمل صالح خالصانه را از جمله اعمال واجب برانسان معرفی و خاطر نشان کرد: وقتی از اهل بیت(ع) و محبت ایشان صحبت می کنید باید در کردار و رفتار نیز ایشان را الگو قرار دهید  بنابراین ذکر ایمه(ع)ذکر همه خوبیها و کمالات است و  عقل، ایثارگری، شهادت طلبی در اوج خود  هستند پس"فزت و رب الکبه" حقیقی است چرا حضرت به دلیل عقل معاد، دائم برای رسیدن  به محبوب واقعی و خداوند در تلاش اند؛ بررسی کنید که هر یک از ما چقدر در راه حقیقی طی مسیر کردیم درحالی که امام علی(ع)در این خصوص موعظه می فرمایند و از ما عمل صالح کاربردی می خواهند و این که با اطاعت از نفس اماره، عقل عملی را اسیر دشمن نکنیم.

 

وی افزود: راه های نفوذ شیطان در انسان و افراد جامعه گاهی در ظاهر و گاهی در باطن یکی از این راه ها در باطن، غلبه نفس اماره و خواسته های نابجای آن بر اوامر عقلیه عملیه و هر دو نوعش(ظاهر و باطن) است که خواسته نابجای نفس اماره و غلبه احساسات بی جا را بر عقل عملی مقدم می دارد بنابراین پیش از این که شخص در بیرون اسیر دست اجانب شود از درون اسیر دیو نفس اماره شده است.

 

عقیده حق، عصاره علم جان آدمی است

 

استاد سطح عالی حوزه خراسان با بیان این که دنیا برای عمل صالح است و  قیامت برای انجام عمل صالح نیست بلکه جای حساب و رسیدگی به اعمال است، تصریح کرد: در قیامت صفحه علمی فرد باز می شود و ضریب قدرت علمی اش در عالم برزخ و قیامت بالا می رود که این با به کار گیری عقل، ایمان و عقیده حق چرا که عقیده حق، عصاره علم جان آدمی است بنابراین اکثریت افراد، عقد علمی دارند ولی عقیده حق و ایمان ندارند چرا که عقل عملی نیست.

 

حجت الاسلام ضیایی با یادآور شدن این که شهوت و غضب بی جا به واسطه القائات شیطانی ایجاد می شود که در آن عقل فعال از بین می رود، بیان کرد: در چنین حالتی شخص، محرمات را انجام و واجبات را ترک می کند، علم و یقین قدرت دارد و می تواند عمل خوب انجام دهد ولی انجام نمی دهد چون عقل عملی ندارد و  تفرعون داره یعنی فرعون صفت و ادعای خدایی دارد و عمل کردن بر اساس دستوری که بر پایه خواسته های نابه جا است و در آن عقل، علم و  دین نیست را مطرح می کند.

 

وی با بیان این که انسان اجتماعی خلق شده ولی در قیامت زندگی فردی است، تصریح کرد: این که در  اصطلاح به قیامت" یوم الجمع" می گویند ولی فرد در حالی محشور می شود و به اعمالش رسیدگی و نیز باید از پل صراط که یک پل معلق بر روی جهنم به طول سه هزار سال است و تمام این ها فردی انجام می شود و خداوند می فرماید «کلهم آتیهم یوم القیامة فرداٌ» بنابراین حکم خدا را ترک نکنید و بدانید در قیامت همه با هم محشور می شویم ولی به صورت فردی به اعمال رسیدگی شده و  هیچکس نمی تواند پارتی شود«یوم تبل السرائر و ما له من قوة و لا ناصر».

 

استاد سطح عالی حوزه خراسان، نصرت را به معنای کمک به دیگری و  انتصار را به دفاع کردن از اصول ارزشی از حریم دین و ولایت حقه معرفی کرد و گفت: برای ظالمین در قیامت،شافع، نصرت، انتصار و  صدیق حمیم وجود ندارد بنابراین اگر توبه نصوح نکنید و  ایمان راسخ و عقل عملی نباشد«یوم لا تنفع الشفاعة الشافعین» می شوید؛  در بحث خضوع(تواضع ظاهری) باید خشوع(تواضع باطنی) نیز یعنی خضوع وخشوع همچون رکوع وسجود باید هردو باهم باشند.

 

انسان باید خود را مجرای فیض حق قرار دهد

 

حجت الاسلام ضیایی خاطر نشان کرد: انسان با توجه به آن چه خدا از کرامت های مختلف در اختیارش قرار داده است باید خود را معبر قرار دهد یعنی اکنون که خدا به تو کرامت داده پس تو نیز کریم باش و به مردم خیررسانی کن، خدا به تو آبرو، علم و حافظه داده پس معبر باش و به مردم برسان«زکات علم نشره» و از توان علمی و آبرویت به مردم خیر رسانی کن و بدانید که  هرکسی که حبّ ذاتش از حیث غلبه نفس اماره به او غلبه کند درواقع معبر را می بندد پس وقتی مانع را بستی دیگر خیر به تو نمی رسد.

 

وی در ادامه خاطر نشان کرد: فرد باید خود را مجرای فیض حق قرار بدهد و نه این که مجرای دستورات کاذب خباثت آمیز نفس اماره و جزء ماعون«و یمنعون الماعون» و مانع نباشد برای کسانی که محتاج اند بلکه خیر رسان و مجرای فیض حق باشد یعنی اهل خیر بوده و اهل خیر باقی بماند تا اهل ریا نباشید بلکه اهل تواضع باطنی و ظاهری باشید، اهل ایمان به غیب بوده و باقی بمانید و  اهل انفاق باشید و همیشه  مقداری از مال خود را برای سائل و محروم در نظر بگیرید و این غیر از خمس و زکات است که انفاق همچون ایمان و ایثار گری به عنوان یکی از آثار مثبت عقل عملی به شمار می رود «وفی اموالهم حق لسائل والمحروم».

 

استاد سطح عالی حوزه خراسان افزود: انفاق کردن به این خاطر نیست که خدا حقی بر گردنم بگذارد بلکه به خاطر وجود عقل فعال کاردبردی است و پیش از که کسی از تو درخواست کند و یا حکم تکلیفی به گردنت آید باید خمس و زکات مال خود را بپردازی یعنی همیشه مبلغی از در آمدهای حلال خود را ماهانه یا سالانه برای فقرا، ایتام و اقشار آسیب پذیر جامعه در نظر داشته باشید و این بسیار بالاتر از صدقات مستحبی و یا واجب است./844/201/ب2

ارسال نظرات