جای خالی آموزش در شیوه کتابخوانی
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، در آمار حداکثری مورد اشاره؛ مطالعه کتب درسی، کتب ادعیه، قرآن، صفحات مجازی و هر چیزی که به خواندن ربط داشته باشد نیز لحاظ شده است؛ آماری که روز به روز مسئولان از آن کوتاه آمدند و در نهایت آمار مطالعه در ایران به میزانی متغیر میان 15 الی 20 دقیقه رسید. البته هیچ وقت از سوی مراجع مربوطه گفته نشد که این آمار چطور و با چه روش آماری و طی انجام چه مراحلی به دست آمده است.
حالا سری هم به سایر کشورها بزنیم. ژاپنیها 90 دقیقه از وقت خود در طول شبانه روز به مطالعه مشغولند و از نظر عادت به کتابخوانی جایگاه نخست را دارند چرا که 91 درصد مردم این کشور بهطور معمول کتاب میخوانند. انگلیسیها در روز 55 دقیقه مطالعه میکنند. مردم ایسلند در سال 40 کتاب میخوانند و بالاتر از آنها فنلاندیها هستند که در سال 47 کتاب میخوانند.
یک پژوهشگر فلسفه در این خصوص میگوید: «بطور کل بسیاری از کارشناسان فرهنگی اعتقاد دارند که فاجعه فرهنگی در امر کتاب و کتابخوانی اتفاق افتاده است. برای یک جامعه 80 میلیونی که براساس آمارهای رسمی بالای 80 درصد باسواد هستند تیراژ 200 و 500 نسخه در حد شوخی است.»
وی با اشاره به این نکته که باید «کتاب خواندن» را به مردم آموزش داد، میگوید: «من در سال 1970 به عنوان دانشجو وارد دانشگاه منچستر شدم. در این دانشگاه درسهای عمومی در سالن آمفی تئاتر با حضور جمعیتی افزون بر 400 دانشجو برگزار میشد. اولین درسی که شروع کردیم فلسفه بود. نخستین کلام استاد آن جلسه را پس از گذشت 45 سال هنوز به روشنی در خاطر دارم ما در دانشگاههای انگلستان به کسی درس نمیدهیم، بلکه یاد میدهیم چگونه کتاب بخوانند.»
آماری که روز به روز مسئولان از آن کوتاه آمدند و در نهایت آمار مطالعه در ایران به میزانی متغیر میان 15 الی 20 دقیقه رسید. البته هیچ وقت از سوی مراجع مربوطه گفته نشد که این آمار چطور و با چه روش آماری و طی انجام چه مراحلی به دست آمده است.
اهمیت آموزش
احتمالا پس از دیدن این آمارها و اظهارات راحتتر میتوانیم به چرایی رسیدن آمار مطالعه 55 دقیقهای انگلیسیها در روز دریابیم؛ آنها بدون شک بهره هوشی بالاتری نسبت به ما ندارند و تنها نگاهی به دستاوردهای جوانان ایرانی برای اثبات این امر کافی است. تفاوت میان ما و آنها در برنامهریزی آنها است. جایی که تا کنون به بحث آموزش در زمینه کتابخوانی در کشورمان با نگاهی عمیق پرداخته نشده است.
حجتالاسلام احمد پناهیان مدیر مةسسه فرهنگی راه فخرالائمه در گفت و گو با گزارشگر کیهان میگوید: «ما در موضوع مطالعه همچون هر موضوع دیگری باید راهنما داشته باشیم و هدفمند مطالعه کنیم. مطالعه پراکنده ممکن است ذهن ما را به یک مدیریت نادرست سوق دهد زیرا کتاب و مطالعه خود یک نوع زندگی است. اینگونه نیست که شخص به صورت پراکنده هر کتابی را بخواند و شخص باید بداند در هر مرحله چه کتابی را مطالعه کند.»
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح میکند: «سیر مطالعاتی هر شخصی باید براساس نیازهای ذهنی، قلبی، روحی و رفتاری وی تنظیم شود و سیری منطقی باشد. در مطالعه پراکنده گاهی اوقات بعضی از بچهها هنوز قواعد اسلام و جبهه حق را به خوبی یاد نگرفتهاند اما سراغ آثار جبهه باطل میروند و چنین مطالعهای غلط است زیرا ابتدا باید شخص در اعتقادات خود به پایه محکمی برسد و سپس سراغ عقاید دیگران برود و آن را با عقاید خود مقایسه کند.»
اکنون به سراغ یک نویسنده رمان میرویم. احمد شاکری نویسنده رمان انجمن مخفی در گفت و گو با گزارشگر کیهان در این خصوص میگوید: «در بحث کتاب و کتابخوانی از یک طرف بحث خواننده مطرح است و از طرف مقابل موضوع کتاب،و اگر بخواهیم از طرف خواننده موضوع را بررسی کنیم به نظر میرسد نیاز به یک الگوی مناسب داریم. باید دید کتاب برای چه خوانده میشود و قصد و غرض خواننده از خواندن کتاب چیست؛ شاخصه اصلی کتاب خوب تناسب بین نیاز و اهداف مخاطب است.»
نیاز به تفکیک مخاطبان
شاکری تصریح میکند: «باید مخاطبان کتاب را دسته بندی کنیم، همانطور که وقتی از بیماری یاد میکنیم میگوییم درمان هر بیماری از بیماری دیگر متفاوت است لذا کتابهای خوب نیز نسبت به نیاز مخاطب ارزیابی میشوند. ما برای دستیابی به معیارهای کتاب خوب باید نیازهای مخاطبان را طبقه بندی کنیم. مجموعه کتابهایی برای مخاطب مناسب هستند که در یک سیر مطالعاتی به مخاطب معرفی شوند؛ این به این معنی است که در حال حاضر مجموعه کتب تامین شده و نیازهای مخاطبان باهم در تطابق نیستند لذا باید سیر مطالعاتی وجود داشته باشد که از این طریق نیازهای مخاطب تامین شود.»
نویسنده رمان «عریان در برابر باد» در ادامه میگوید: «بهطور مثال کتابهایی که برای یک شخص علاقه مند به نویسندگی در بازار موجود است از تنوع کمتری نسبت به داستانهای عمومی برخوردار است و این تفکیک، تمایز و دقت بیشتر به ما کمک میکند به مخاطب متذکر شویم فرد برای رسیدن به کتاب خوب باید برنامهریزی داشته باشد و نیازهای خود را بداند. در حال حاضر در بازار رسانههای ما انبوهی از توصیهها درباره کتاب موجود است این در شرایطی است که باید به افراد سیر مطالعاتی معرفی شود و این به معنای کتابخوانی هوشمند و هدفمند است.»
تنوع و تبلیغ
شاکری بیان میکند: «تنوع میتواند یکی از معیارهای مهم در حوزه کتاب باشد؛ البته تنوع نیز باید در سیر مطالعاتی تعریف شود. نوآوری روح هنر است و کتابهایی مثل کتابهای حاوی خاطره گویی که مخاطبان فراوانی نیز دارند نوآوری محسوب میشوند. مخاطبان عموما به دنبال یک حرف و شکل جدید هستند و نوآوری همانطور که شکل هنر را تشکیل میدهد مطلوب مخاطب نیز میباشد.»
وی میافزاید: «نوآوری لزوما فرمی و محتوایی نیست؛ گاهی اوقات میشود درباره یک محتوای ساده نوآوری داشت. خطایی که در سالهای گذشته صورت گرفته این بوده است که به اسم نوآوری، ادبیات ما دچار هنجار گریزی شده است. ما باید برای جذب مخاطب خلأهای آثارمان را برطرف کنیم و باید ببینیم آیا استطاعت نویسندگان ما در این حد هست یا خیر. اینکه ما چگونه میتوانیم در معرفی به مخاطبان از آثار فعلی استفاده کنیم سوال دیگری است که در پاسخ آن باید گفت ما نیاز به شبکههای دقیق و روزآمدی در حوزه توزیع کتاب داریم که البته مخاطب به صحت این شبکهها و شمارههایشان نیز اطمینان داشته باشد.»
نویسنده رمان «انجمن مخفی» ادامه میدهد: «این شبکهها علاوه بر دقت باید توانایی معرفی کتب در حجم گستردهای را داشته باشند و البته آثار بروز را نیز معرفی کنند. علاوه بر ضعف در سیستم توزیع متاسفانه سیستم تبلیغ و معرفی کتاب ما نیز با مشکل مواجه بوده است.»
نقش آموزش و پرورش
شاکری تصریح میکند: «سنت مطالعه کتاب و کتابخوانی در ایران رشد نداشته است و ضعیف است و ابزارهای جدیدی جایگزین کتاب شدهاند. در چنین حالتی اینکه چگونه آموزش و پرورش میتواند برنامه کتابخوانی را در سیستم آموزشی خود بگنجاند موضوعی تخصصی است که دغدغه بسیاری از اهالی کتاب نیز بوده است و البته نیاز است آموزش و پرورش، رسانهها و اهالی کتاب جدیتر به این موضوع نگاه کنند. آیا صرفا چاپ داستان کوتاه در کتابهای درسی کافی است؟ زنگ کتاب و کتابخوانی و مسابقات کتابخوانی نیز میتواند راهکارهای دیگری در این زمینه باشد؟ در مجموع آموزش و پرورش ظرفیتهای این کار را داراست ولی تنها راه و مهمترین راه نیست و میتوان از راههای دیگری نیز به موفقیت رسید.»
شاکری در بخش پایانی صحبتهای خود ضمن تاکید بر ظرفیتهای آموزش و پرورش در راستای کتابخوان شدن جامعه میگوید مهمترین راهکار در این مسیر، آموزش و پرورش نیست. این درحالی است که بیژن نوباه وطن عضو کمیسیون فرهنگی مجلس برخلاف شاکری در این خصوص میگوید:« به اعتقاد من برنامهریزی برای خواندن فقط و فقط از آموزش و پرورش آغاز میشود. ما وقتی به یک کودک میخواهیم بگوییم بخوان، باید دلایل خواندن را نیز برای او تشریح کنیم تا در او شوق و انگیزه مطالعه را ایجاد کنیم. لزومی ندارد که ما به کسی بگوییم غذا بخور، چراکه اگر فرد گرسنه شود خودش به سمت غذا میرود، اما این احساس گرسنگی و ایجاد انگیزه برای مطالعه کتاب را در هیچ جای کشور ایجاد نکردهایم. ما باید این احساس را در تربیت انسان ایجاد کنیم و این تربیت از آموزش و پرورش آغاز میشود و حتی میتوانم بگویم که در این موضوع آموزش پرورش بر خانه و خانواده مقدم است.»
نوباوه وطن همچنین با اشاره به ارتباط کمرنگ جامعه با کتاب میگوید: «همین موضوع که مردم کتاب نمیخوانند و جامعه ما کمتر میل به خواندن کتاب دارد، خود یک برنامه از پیش طراحی شده فرهنگی علیه ما است. کتاب خواندن یکی از مهمترین مسائل ما در جامعه است؛ به طوری که حتی اولین کلمه ای که بر پیامبراعظم(ص) نازل شده کلمه «اقرأ» (بخوان) است.»
این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در ادامه با تأکید بر تقویت موضوع کتابخوانی در جامعه، خاطرنشان میکند: «ما به هر صورتی که شده باید کتاب خواندن را در جامعه تقویت کنیم، چه در قالب خواندن مجله و کتاب و چه در فضای مجازی و رسانهها نیز باید توجه ویژهای به موضوع کتاب داشته باشند تا نگذاریم خواسته ابرقدرتها مبنی بر عدم رشد کشورهای جهان سوم و در حال توسعه به نتیجه برسد. بیش از 80 درصد مردم در بسیاری از کشورهای اروپایی که سرانه مطالعه بالایی دارند، رمان میخوانند. این در حالی است که رمان پاسخگوی نیاز فکری جامعه نیست. به همین دلیل میبینیم که سطح اطلاعات عام در کشورهای اروپایی به نسبت کشورهای جهان سوم بسیار پایینتر است.»
وضعیت نشر بحرانی است
سعید عاکف نویسنده کتاب خاکهای نرم کوشک در گفت و گو با گزارشگر کیهان در خصوص وضعیت نشر در کشورمان میگوید: «تا سه یا چهار سال پیش وضعیت نشر بحرانی بود اما امسال و این روزها فوقبحرانی شده است. اصطلاح بدتر و بهتر را استفاده نمیکنم؛ چراکه یک عده به آن حساس هستند و میگویم بحرانی و فوقبحرانی. فوقبحرانی یعنی باید به سرعت یکسری اقدامات عاجل و تاثیرگذار برایش انجام داد، نه اقدامات باری به هر جهت و نمایشی.»
وی میافزاید: «مثلا در اقدامی نمایشی، کمپینی در تهران راهاندازی کردهاند. در این اتفاق نویسندگان و ناشرانی را که در بحث کتاب به قولی استخوان خرد کردهاند کنار گذاشتهاند، بعد یک ورزشکار یا هنرپیشه یا احتمالا کسی را که در رالی شرکت کرده باشد آوردهاند، تا آنها به مردم بگویند کتاب بخوانند. کسانی که به یقین مطمئن هستم برخی از آنها در عمرشان یک کتاب درست و حسابی نخواندهاند؛ این مسائل واقعاً اقدامات نمایشی است که هیچ دردی از گرفتاریهای کتاب را درمان نمیکند.»
کم توجهی به موضوع کتاب در دوران کودکی، توجه افراطی به فضای مجازی، مشکلات موجود در عرصه تولید و توزیع، نیاز به تلاش بیشتر نویسندگان، ضرورت توجه به شاخصههای موضوعی آثار، اهمیت آموزش در عرصه کتابخوانی و نقش دولت و سایر متولیان در بحث کتابخوانی مختصری از محورهای گزارش ما در این چهار روز بود./998/د101/ف2
منبع: روزنامه کیهان