قرآن و اهلبیت از قوس نزول جداییناپذیر بودند
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی، روز چهارشنبه در درس خارج تفسیر خود در مسجد اعظم در تفسیر آیات پایانی سوره مبارکه شوری با قرائت آیه «وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ ٱللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِن وَرَآئِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًۭا فَیُوحِىَ بِإِذْنِهِۦ مَا یَشَآءُ ۚ إِنَّهُۥ عَلِىٌّ حَکِیمٌۭ ﴿٥١﴾»، گفت: در بخش پایانی سوره مبارکه شوری درباره وحی و توحید و معاد است و در آیات انتهایی اقسام وحی را ذکر فرمود و فرمود بشر به غیر از این سه راه نمیتواند وحی را دریافت کند و درباره غیر بشر نیز این چنین است.
وی با اشاره به آیه «وَکَذَٰلِکَ أَوْحَیْنَآ إِلَیْکَ رُوحًۭا مِّنْ أَمْرِنَا ۚ مَا کُنتَ تَدْرِى مَا ٱلْکِتَـٰبُ وَلَا ٱلْإِیمَـٰنُ وَلَـٰکِن جَعَلْنَـٰهُ نُورًۭا نَّهْدِى بِهِۦ مَن نَّشَآءُ مِنْ عِبَادِنَا ۚ وَإِنَّکَ لَتَهْدِىٓ إِلَىٰ صِرَٰطٍۢ مُّسْتَقِیمٍۢ ﴿٥٢﴾»، اظهار کرد:این که فرمود اگر وحی نبود شما آگاه نبودید، این اختصاصی به بشر ندارد، فرشته و شیطان هم این چنین است و اگر چیزی را بخواهند بدانند، حتما با تعلیم الهی است، گفتوگوهایی که فرشتگان با خداوند داشتند از این آیه برنمیآید، زیرا این آیات درباره نحوه تکلیم الهی با بشر است و نمیتوان گفتوگوی شیطان با خداوند را و نحوه جواب دادن خدا را از این آیه استنباط کرد.
مفسر برجسته قرآن کریم خاطرنشان کرد: فن کلام را به همین مناسبت کلام نامیدهاند که درباره کلامالله سخن میگوید، بین معتزله، اشاعره و حنابله و فرق فرعی این مذاهب اختلافات فراوانی است درباره قدیم بودن و حادث بودن کلام خداوند، و فخر رازی در این قضیه با حنابله به شدت برخورد میکند.
وی ادامه داد: ما در مسأله اجتماع نقیضین هیچ تردیدی نداریم که محال است، زیرا در آن مرحله اولی که قبل از بدیهی است، دلیل ندارد، چیزی که بالذات بدیهی است و محتاج به دلیل نیست اولی است، اما قضیه بدیهی نیاز به دلیل دارد اما دلیلش ذکر نمیشود، شک همیشه در جایی است که دو چیز باشد، بدیهی خارجی ممکن است شکبردار باشد اما اولی بالذات اصلا شکبردار نیست، این که انسان هم شک بکند و هم شک نکند محال است، اجتماع نقیضین اولی است و نه تنها دلیل نمیخواهد بلکه محال است دلیل داشته باشد.
حضرت آیتالله جوادی آملی با بیان این که فخر رازی همواره شکاک است، اظهار کرد: فخر رازی اگر بخواهد درباره ملکوتیان هم سخن بگوید، باز فخر رازی است، درباره اولیات هم بخواهد سخن بگوید باز هم فخر رازی است و با ابزار شبهه وارد میشود، حالا بنگرید که در تفسیرش با آیات چگونه برخورد میکند، چرا مخلصین اصلا شک ندارند، امام علی(ع) میفرماید آن لحظهای که حق را به من ارائه دادند اصلا در هیچ چیزی شک نکردم، فخر رازی نمیداند یک جایی هست که در آن جا دو چیز نیست، باز در تفسیرش میگوید فرشتهها از کجا بدانند که این کلامی که دریافت میکنند کلامالله است و در ادامه میگوید پیامبر(ص) از کجا بداند که این کلام کلام خداوند است.
وی اظهار کرد: بخش سوم حرف فخر رازی درست است که میگوید بشر عادی وقتی کسی میآید و میگوید من پیامبرم چون او معیاری مگر معجزه ندارد از او میپرسد به چه دلیل تو پیامبری، یک کار خارقالعاده انجام بده و جامعه آن کار را میبیند و میپذیرد، اما او خیال کرده که رابطه پیامبر(ص) با فرشته و رابطه فرشته با ذات اقدس اله همچون رابطه مردم با پیامبر اکرم(ص) است، او به این حرف بسنده نکرده است گفته است پیامبر میتواند یک معجزه بیاورد چون مردم او را میشناسند، اما چون فرشته به چند صورت میتواند دربیاید پیامبر از کجا میتواند بشناسد و برای هر بار نیاز به معجزه است، برای فخر رازی درک این مرحله مشکل است که مرتبهای وجود دارد که بدلیسازی و شیطنت در آن راه ندارد.
قیامت جایی برای دروغ گفتن اختیاری وجود ندارد
استاد درس خارج حوزه علمیه اظهار کرد: عباد مخلص پا گذاشتند در ابزار دنیا و شیطان به آنان دسترسی ندارد، شیطان با مخلصین کار ندارد نه به این دلیل است که به آنان احترام میگذارد، بلکه به این دلیل است که نمیتواند، آنها به گونهای شدند و در مرتبهای قرار گرفتند که شیطنت و بدلیسازی در آن راه ندارد، در سوره حجر فرمود «قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِى لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِى ٱلْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿٣٩﴾ إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ ٱلْمُخْلَصِینَ ﴿٤٠﴾».
وی با بیان این که در روز قیامت جا برای کذب نیست چون صحنه صحنه شهود است، اظهار کرد: این که بعضیها دروغ میگویند ظهور ملکات دنیا است، آنها میگویند ما مشرک نبودیم، با این که بتپرستیشان را دارند میبینند، انسان بددهن در عالم خواب هم که حرف میزند فحش میدهد، این اختیاری نیست، اما یک انسان عاقل و حکیم در خواب هم که حرف میزند با ادب و حکیمانه سخن میگوید، در خواب سخن گفتن انسان تابع ملکات نفسانی انسان است، این طور نیست که در قیامت زبان به اختیار خود انسان باشد و انسان هر گونه که بخواهد سخن بگوید.
حضرت آیتالله جوادی آملی گفت: انبیا(ع) هیچ تردیدی ندارند که معجزه بخواهند آنها در محدوده حق هستند، در محدوده «لاریب فیه» هستند، آنها شک در نبوت و عصمتشان ندارند، مثل این که ما الان شک نداریم که انسان هستیم، اگر چیزی مشهود انسان باشد جا برای شک وجود ندارد و چون دو چیز نیست جا برای شک نیست، انسان خودش خودش است دیگر، اما اگر شیء ثانی باشد آن گاه میتواند شک کند، انسان اگر وارد منطقهای شد که «لاریب فیه» بود دیگر جایی برای شک باقی نمیماند.
متقین در مقاطع مختلف تاریخی پیروز خواهند بود
وی اظهار کرد: مشکل فخر رازی را دیگران هم دارند، در سوره حج فرمود هیچ پیامبری نیامده مگر این وقتی شروع به تبلیغات کرد، شیطان در حوزه کارش وارد میشود و کار آن پیامبر را از بین میبرد، اما خداوند وارد میشود و این شیطنت شیطان را خنثی میکنند، اما برخی خیال میکنند این شیطنت شیطان در حوزه دریافت وحی از فرشته و خداوند هم هست، شیطنت شیطان در کار مردم است اما در هر بخشی خداوند کار خود را انجام میدهد و در هر مقطع تاریخی حق پیروزی است و گاه این مقاطع تاریخی طول میکشد، این که فرمود «والعاقبة للمتقین»، نه این که این عاقبت برای متقین تنها در قیامت تحقق مییابد.
وی با اشاره به حدیث ثقلین بیان کرد: این طور نبوده که قرآن و اهلبیت(ع) در این دنیا با قرآن آشنا شدند و در قوس صعود تا حوض کوثر با هم هستند، اهلبیت(ع) و قرآن در قوس نزول با هم آشنا شدند، آمدند این جا و در قوس صعود هم با خواهند بود، شیخ مفید در امالی میگوید وقتی ذات اقدس اله فرمود خداوند همه را از اولین و آخرین جمع کرده و هنگامی که گفت «ألست بربکم»، ابتدا وجود مبارک پیامبر اکرم(ص) و دومین نفر وجود مبارک امام علی(ع) بود که «بلی» گفتند.
صاحب تفسیر تسنیم با اشاره به این که سفر اربعین در پیش است، گفت: ما توفیق ادامه بحث را نداریم و چند جلسه دیگر از تفسیر سوره مبارکه شوری باقی مانده است که ان شاءلله بعد آن را پیگیری میکنیم./914/پ201/ج