۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۳
کد خبر: ۴۲۶۴۵۸
استاد حوزه علمیه:

حفظ دین از تحریف و نشر آن از وظایف مهم طلاب است

استاد حوزه علمیه گفت: حفظ دین از تحریفات و نشر دین و تعلیم و تبلیغ آن از وظایف مهم امروز طلاب حوزه‌های علمیه است.
سید علی میلانی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، آیت‌الله سیدعلی میلانی در چهلمین سالگرد ارتحال حضرت آیت‌الله سید محمدهادی میلانی که امروز در مدرسه علمیه امام صادق(ع) مشهد برگزار شد، به بیان خصوصیات آیت‌الله میلانی پرداخت و گفت: همان‌طور که می‌دانید بیان خصوصیات آیت‌الله میلانی کار بسیار مشکلی است و بعضی از جوانب زندگی ایشان وصف‌شدنی نیست.

 

وی در ادامه به ضرورت برگزاری این‌گونه مراسم‌ها پرداخت و افزود: برگزاری مراسم‌های یادبود فواید زیادی دارد؛ زیرا انعقاد این مراسم تکریم علم و علما و تجلیل از زحماتی است که در سال‌های متمادی انجام داده‌اند. این تجلیل‌ها نه‌تنها در دین ما بلکه در ادیان و مذاهب و ملل دیگر نیز مرسوم است.

 

آیت‌الله میلانی به وجه دیگر این‌گونه مراسم اشاره کرد و گفت: این مراسم سبب می‌شود طلاب به کار و راهی که در پیش‌گرفته‌اند دلگرم شوند و بیشتر به تلاش بپردازند همچنین طلاب به این فکر می‌افتند که آیا فقط آیت‌الله میلانی به این مرتبه رسیده است یا ما هم می‌توانیم برسیم؟ او چه کرد که به این درجه‌ها رسید تا ما هم همان راه را برویم.

 

وی به تأسفی که آیت‌الله میلانی می‌خوردند پرداخت و افزود: مرحوم آیت‌الله میلانی مدت زیادی از عمرشان را در نجف بودند و نصف دیگر در کربلا و حدود بیست سال هم در مشهد مقدس. بسیار از ایشان شنیدم که می‌فرمود؛ من از زندگی لذت مادی نبردم، می‌ترسم که در آخرت هم چیزی نداشته باشم و خسرت دنیا و آخرت شده باشم. این برای ما طلاب درس عبرت است و بایستی پند بگیریم. معنای این کلام چیست؟ این کلام یعنی باید طلاب عزیز تمام وقتشان را وقف تحصیل کنند و زحمت بکشند تا به‌جایی برسند و در آخرت سرفراز باشند.

 

استاد حوزه علمیه خراسان به دو مرحله از زندگی آیت‌الله میلانی تذکر داد و گفت: آیت‌الله میلانی در دو زمینه کار کردند. نخست تحصیل علم و دوم کار بر نفس و تزکیه آن. بدون زحمت و کوشش و پشت‌کار داشتن انسان به این مراتب نمی‌رسد. خاطره‌ای از آیت‌الله میلانی و آیت‌الله خویی تعریف می‌کنند که این دو بزرگوار در حرم حضرت علی(ع) مشغول بحث و گفت‌وگو می‌شوند. این بحث آن‌قدر ادامه پیدا می‌کند که پاسی از شب می‌گذرد و مردم به خانه می‌روند و خادم درهای حرم را می‌بندد. بعد به سراغ این دو طلبه می‌آید و می‌گوید خارج شوند تا آخرین در را هم ببندد. این دو بزرگوار هنگامی که از حرم خارج می‌شوند در کوچه‌های نجف به بحث ادامه می‌دهند تا جایی که اذان صبح آن‌ها را به خود می‌آورد و بحث و مباحثه آن‌ها پایان می‌یابد. یعنی نه احساس خستگی کردند و نه احساس تشنگی و گرسنگی. آیا طلاب با استراحت بیش از حد و با تضییع وقت در آنچه نباید صرف شود می‌توانند به مرتبه این اساتید بزرگ برسند؟

 

آیت‌الله میلانی به مرحله دوم از زندگی آیت‌الله سیدمحمدهادی میلانی پرداخت و درباره تزکیه نفس گفت: چه می‌شود که یک انسان عادی به‌جایی برسد که از حالات شخصی افراد دیگر خبر داشته باشد؟! و به او اطلاع بدهد. وقتی جوانی از تهران با قطار به مشهد آمد تا به زیارت حرم امام رضا(ع) مشرف شود. در راه با هم‌سفرهای خود به گناه مشغول می‌شود. وقتی صبح به مشهد می‌رسد جرأت نمی‌کند به زیارت برود. همچنان از صبح تا غروب سرگردان می‌ماند که چه کند؟ مرحوم آیت‌الله میلانی آن زمان در صحن آزادی نماز جماعت می‌خواندند. بعد از نماز هم می‌نشستند تا هرشخصی سؤالی داشت بپرسد. آن جوان خدمت آیت‌الله می‌رود، ایشان همان ابتدا به او فرمود که تو قبح فعلی پیدا کردی و قبح فاعلی که نداری بعد از گناه هم پشیمان شده‌ای و توبه کردی، امام رضا(ع) شما را می‌پذیرد. از این نمونه‌ها در زندگی ایشان بسیار است.

 

در ادامه وی به دو بال و چرخ محرک یک طلبه که آیت‌الله میلانی بسیار به آن تذکر می‌دادند اشاره کرد و افزود: مرحوم آقا به دو امر تأکید می‌کردند که با هم پیش بروند؛ اول علم و دوم تقوا. می‌فرمود: علم بدون تقوا ضرر و خطرناک است. تقوای بدون علم هم فقط به درد خود شخص می‌خورد و دردی از جامعه درمان نمی‌کند. طلابی که می‌خواهند اثری بگذارند باید جامع باشند هم در علم و هم در تقوا.

 

استاد حوزه علمیه به بیان وظیفه روحانیت در تاریخ تأکید کرد و گفت: روحانیت در طول تاریخ تشیع دو امر را بر عهده داشته است، امر اول حفظ دین که با بیان اصول اعتقادی و حفظ از تحریفات دین، همچنین بیان احکام و مؤدب بودن به اخلاق دینی برپا شده است. امر دوم نشر دین، تعلیم و تبلیغ دین است. در تمام این مراحل آن علم و تقوا به کمک طلاب می‌آید و وی را پیش می‌برد.

 

وی در پایان به حالت روحی خاصی که در آیت‌الله میلانی وجود داشت پرداخت و افزود: ایشان مقید بودند به تلاوت قرآن. می‌دیدم که با تدبر قرآن می‌خواندند و بسیار منقلب می‌شدند و اشکشان جاری می‌شد و بسیار به یاد حضرت بقیه‌الله (عج) بودند و در هر مجلس و سخنی از حضرت بسیار یاد می‌کردند./202/862/ب1

ارسال نظرات