۱۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۳:۴۲
کد خبر: ۴۴۱۸۵۹
رییس ستاد اصلاح‌طلبان تهران:

چیزی از ائتلاف باقی نمانده است

علی صوفی تصریح کرد: فضای موجود در بین اصلاح‌طلبان، فضای مثبتی در راستای تداوم ائتلاف نیست. چون در حال حاضر چیزی از ائتلاف باقی نمانده است.
علی صوفی، وزیر دولت اصلاحات

به گزارش سرویس پیشخوان  خبرگزاری رسا به نقل از فارس، روزنامه آرمان امروز چهارشنبه ۹۵/۵/۱۳ گفت و گویی با علی صوفی، رییس ستاد اصلاح‌طلبان تهران انجام داده است که مشروح آن  را در ادامه می خوانید:

 

این روزها، با شکل‌گیری فراکسیون مستقلین و جدایی برخی از اعضای فراکسیون امید، شاهد انتقاداتی هستیم که اصلاح‌طلبان به اعضای لیست امید وارد می‌کنند. وضعیت موجود را چطور ارزیابی می‌کنید؟

 

از کوزه همان برون تراود که در اوست! بیش از این از لیستی که ما در شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان بستیم، انتظاری نیست. این هم نه بدان جهت است که ما در شرایط برابر از هویت خود عبور کردیم و تساهل و تسامح در پیش گرفتیم و به سراغ افرادی رفتیم که یا از جریان مقابل بودند یا اینکه حداقل در چارچوب اصلاح‌طلبی نمی‌گنجیدند، بلکه به این جهت است که شرایط به ما تحمیل شد و ما در شرایطی قرار گرفتیم که تنها دو راه پیش روی ما قرار داشت. اول، تحریم انتخابات و دوم، ارائه لیستی این‌چنینی! البته شخصا فکر می‌کنم که هدف از رد صلاحیت‌های گسترده این بود که ما را به موضع سال ۹۰ و انتخابات مجلس نهم بکشانند. اما اصلاح‌طلبان از این مساله عبور کرده بودند و به هیچ‌وجه حاضر نبودند که سلاح تحریم را در دست بگیرند. استراتژی اصلاح‌طلبان این بود که تحت هر شرایطی در صحنه انتخابات حضور پیدا کرده و سعی کنند اهداف خود را اولویت‌بندی کنند و اهدافی را که دسترسی به آنها امکان پذیر است، پیگیری کنند. یکی از اهداف بسیار مهم آن بود که به سه دوره مجلس اصولگرایی و تندرو، در کنار دو دوره ریاست‌جمهوری و قبضه کردن ارکان اجرایی توسط جریان اصولگرا که پیامدهای تلخ و سنگینی داشت، خاتمه داده شود. کوشیدیم همچنان که در سال ۹۲ با اتحاد و اتفاق و با وجود فقدان کاندیداهای اصلی خود در عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری، بین خیر الموجودین به اجماع و وحدت برسیم تا اجازه ندهیم که روند گذشته ادامه پیدا کند. ما این شکل از اتحاد و ائتلاف را در سال ۹۲ تجربه کرده و طعم شیرین پیروزی را هم چشیده بودیم. دومین رکن انتخابی که باقی مانده بود، مجلس بود. در انتخابات مجلس هم ما همان استراتژی قبل را داشتیم. یعنی حضور در صحنه با حداقل‌ها و اجماع و تهیه لیست واحد سراسری، برای کنار زدن جریان تندروی حاکم بر مجلس. ما از استراتژی ایجابی تشکیل مجلس اصلاح‌طلبی صرفنظر کردیم و به استراتژی نفی مجلس تندرو رو آوردیم. مردم هم همین استراتژی را پذیرفتند. بنابراین انتخابات از حالت رقابتی خارج و به مبارزه تبدیل شد. مبارزه برای کنار زدن جریان حاکم بر مجلس و تعدیل شرایط و رفع خطر از کشور. چرا که جریان‌های تندرو، کشور را تا سر حد جنگ هم پیش بردند. در اینجا مردم انگیزه ایجابی و رقابتی خود را از دست داده بودند. بنابراین با انگیزه پای صندوق‌های رای آمدند. ما قبلا هم از این انگیزه در انتخابات
سال ۹۲ استفاده کرده بودیم. مردم برای اینکه جریان وابسته به دولت مستقر حاکم نشود، احساس خطر کردند و با وجود اینکه نامزدهای اصلی اصلاح‌طلب در صحنه حضور نداشتند و همه رد صلاحیت شده بودند، مردم برای مبارزه وارد صحنه شدند. این در حالی است که آقای حسن روحانی چهره‌ای اصلاح‌طلب محسوب نمی‌شد اما چون اصلاح‌طلبان در پشت سر او قرار گرفتند، مردم او را برگزیدند. حتی آقای عارف اصلاح‌طلب، مصلحت را در آن دید تا با تشخیص شورای مشورتی اصلاح‌طلبان و شخص رییس دولت اصلاحات، صحنه را به آقای روحانی واگذار کند. در انتخابات ۹۴ هم همین موضوع پیش آمد. ما در کنار اصولگرایان معتدل قرار گرفتیم. اگر در حوزه‌ای رقابت بین یک اصولگرای معتدل و یک اصولگرای تندرو بود، اصلاح‌طلبان از اصولگرای معتدل حمایت کردند و حتی نام آنها را در لیست امید قرار دادند. با نماینده دولت که حزب اعتدال و توسعه بود، ائتلاف کردیم که نامزدهای مورد نظر آن حزب، که نه با شاخصه اصلاح‌طلبی بلکه با شاخصه حمایت از دولت انتخاب می‌شدند را حمایت کنیم. خاصه نمایندگانی که در مجلس نهم حضور داشتند و از دولت تدبیر و امید حمایت کرده بودند، در لیست قرار گرفتند. حتی حزب اعتدال و توسعه پیشنهاد کرد که عنوان ائتلاف اصلاح‌طلبان به ائتلاف امید تغییر کند. ما این پیشنهاد را هم پذیرفتیم. با چنین شروط و شرایطی ائتلافی شکل گرفت تا ما بتوانیم به هدف خود که کنار گذاشتن مجلس تندرو بود، دست پیدا کنیم.

 

پس چرا با تمام این اوصاف، اصلاح‌طلبان تاکید دارند که تمامی نامزدهایی که در لیست امید قرار داشتند، حتی اصولگرایان معتدل، باید در انتخابات ریاست مجلس به آقای عارف رای می‌دادند و حتی امروز از جدا شدن برخی از آنها از فراکسیون امید و پیوستن به فراکسیون مستقلین ناراحتند؟

 

دقت کنید که در این ائتلاف، تضمین‌های جریانی و سیاسی وجود نداشت. شما در چنین تضمین‌هایی کسانی را انتخاب می‌کنید که چهره‌های معتبر سیاسی، امتحان پس داده و شناخته شده‌ای هستند که نیازی نیست کسی از آنها بخواهد کاری را انجام دهند. چنین چهره‌هایی هر قدمی که بردارند در راستای آرمان‌های خودشان است. آنها عناصر مبارزاتی هستند. شاخصه یک عنصر مبارز این است که شجاع و مومن به آرمان‌هاست و جهتگیری مشخص سیاسی و انگیزه‌ای قوی دارد. اما در نام‌هایی که در لیست امید قرار گرفته بودند، چنین افراد و چنین شاخصه‌هایی وجود نداشت. اینجا برای ما تردیدی پیش آمد که آیا اساسا لیست ببندیم یا نه! در شورای عالی سیاستگذاری، بحث‌هایی حول این محور شکل گرفت. بحث این بود که اگر شرایط به نحوی پیش رفت که ما نامزدهای اصلی خود را نداشتیم، با یک میثاق‌نامه مساله را حل کرده و نیروهای اصولگرای معتدل را در لیست خود جای دهیم. البته این نظر موافقان و مخالفانی داشت اما اکثریت رای دادند که میثاق‌نامه باشد. در حال حاضر ناراحتی اصلاح‌طلبان از چند مورد است. اول اینکه چرا کسانی که میثاق‌نامه را امضا کردند به آن وفادار نماندند. دوم، کسانی که در لیست امید قرار گرفتند و میثاق‌نامه امضا نکردند، به هرحال باید گرایش و تعهدی به این لیست، به عنوان کسانی که در این لیست و برآمده از این ائتلاف هستند، نشان می‌دادند. چرا که اگر در لیست امید قرار نمی‌گرفتند، قطعا رای نمی‌آوردند و اخلاقا باید به این موضوع پایبند می‌ماندند. سوم، حزب اعتدال و توسعه به عنوان طرف اعتدالی و حامی دولت در این ائتلاف، باید بیشتر پای این ائتلاف می‌ایستاد. ورود وزرای دولت به نفع جریان نامزد جریان مقابل هم مایه گلایه مندی شد. گلایه اصلاح‌طلبان تا حد زیادی به افراد مربوط نیست. مربوط به جریانی است که در سال ۹۲، اصلاح‌طلبان خود را پشت او قرار دادند و رای این جریان، عقبه اصلاح‌طلبی داشت. مربوط به جریانی است که با ما در این انتخابات ائتلاف کرد و هر پیشنهادی دادند، ما پذیرفتیم. اما بعد از انتخابات دیدیم که از آن عدول کردند. نه تنها عدول کردند و درظاهر‌، ساز بی‌طرفی کوک کردند بلکه عملا دیدیم که بی‌طرف هم نبودند. بیشترین گلایه‌ها از این باب است.

 

درصحبت‌های شما مواردی هست که هنوز در هاله‌ای از ابهام است و مایلم از شما پاسخ صریح در این باب داشته باشم. مثل اینکه آیا میثاق‌نامه‌ای وجود داشت و اگر پاسخ مثبت است، همه افراد لیست امید در سراسر کشورآن را امضا کردند؟

 

میثاق‌نامه وجود داشت. اصل بر این بود کسانی که در لیست امید قرار می‌گیرند، آن را امضا کنند. در بعضی مناطق که با تعدد کاندیداهای اصولگرای معتدل مواجه بودیم، قرار شد کسی که میثاق‌نامه را امضا کرد، در لیست قرار بگیرد. کسانی که امضا کردند، در لیست قرار گرفتند و بدیهی است که کسانی هم که امضا نکردند، در لیست قرار نگرفتند. در تهران، آقای علی مطهری که موضع مستقلی در انتخابات داشت، میثاق‌نامه را امضا کرد. اما تاکید کرد که الزام حضور در فراکسیون اصلاح‌طلبان را که بند چهارم میثاق‌نامه بود را ملاحظه خواهد کرد.

 

اما آقای مطهری در فراکسیون امید هم حضور پیدا کرد!

 

بله، شروط دیگر میثاق‌نامه را نیز پذیرفت. بنابراین میثاق‌نامه وجود داشت و قریب به اتفاق کسانی که در لیست امید قرار گرفتند، این میثاق‌نامه را امضا کردند.

 

پس چرا افرادی مثل آقایان کاظم جلالی و بهروز نعمتی مدعی هستند که میثاق‌نامه‌ای ندیدند و آن را امضا نکردند؟

 

من خاطرم نیست که این دو نفر میثاق‌نامه را امضا کرده باشند یا اساسا اصراری صورت گرفته باشد که این دو نفر میثاق‌نامه را امضا کنند. شاید از ابتدا هم انتظاری از این دو نفر نبود که بخواهند در فراکسیون امید قرار بگیرند. چون این افراد پیشنهاد حزب اعتدال و توسعه در ائتلاف بودند و در مجلس نهم به عنوان حامیان دولت محسوب می‌شدند.

 

در میثاق‌نامه شرط پایبندی وجود داشت که امضا‌کنندگان را ملزم کند در انتخابات ریاست مجلس، به آقای عارف رای دهند؟

 

به هیچ‌وجه چنین الزامی وجود نداشت. تنها حضور در فراکسیون اصلاح‌طلبان که بعدها فراکسیون امید نام گرفت و تمکین از رای این فراکسیون، شرط بود.

 

در بخشی از صحبت‌های خود اشاره داشتید که انتظار اصلاح‌طلبان از حامیان دولت این بود که تا آخر در کنارشان بماند. این«آخر» دقیقا کجاست؟

 

توقع ما این بود که حامیان دولت، بیشتر از کسانی که میثاق‌نامه را امضا کردند، پایبند به ائتلاف باشند. بعد از اتمام انتخابات و در بازه زمانی که تا افتتاح مجلس وجود داشت، احساس شد که آنها ‌ساز دیگری می‌زنند و به ویژه فعالیت دولت برای پیروزی آقای لاریجانی به صورت آشکار و پنهان، ادامه داشت. به نحوی که یکی از نمایندگان ادعا کرده که شش وزیر با او تماس گرفتند و وعده‌هایی به او دادند تا به آقای لاریجانی رای دهد! برخی دیگر از وزرا، مواضع آشکار‌تری داشتند.

 

می‌توانید به نام‌های این وزرا اشاره کنید؟

 

خیر، اجازه دهید از این حد فراتر نروم. البته وزیری که موضع کاملا آشکاری داشت، آقای محمود واعظی بود که گفت من اصولگرا هستم و آشکارا هم از آقای لاریجانی حمایت کرد. سه وزیر دیگر در جلسه‌ای که با رییس دولت اصلاحات داشتیم، حضور داشتند و از آقای لاریجانی اعلام حمایت کردند و از رییس دولت اصلاحات هم خواستند که ایشان از آقای لاریجانی اعلام حمایت کند.

 

رییس دولت اصلاحات هم که نپذیرفتند!

 

بله، رییس دولت اصلاحات با این استدلال نپذیرفتند. کاندیدای ما هم از ابتدای امر آقای دکتر عارف بودند. رییس دولت اصلاحات در آن جلسه صراحتا اعلام کردند که شخصا نظر من آقای عارف است.

 

پس شما بر نقش وزرا در انتخاب آقای لاریجانی تاکید دارید!

 

حتی در جلسه‌ای که با استانداران داشتیم، آنها هم همین حرف‌ها را می‌زدند. بسیاری از وابستگان به دولت هم به این مساله اشاره می‌کردند که یارگیری به این شکل توسط دولت انجام می‌شود. ما کارگروه تعامل داشتیم. چند نفر مشخص شدند و تقریبا همان افرادی بودند که قبلا با حامیان نزدیک دولت برای بستن لیست ائتلاف مذاکره کرده بودند. همین دوستان و چند نفر دیگر مامور شدند تا با حزب مذاکره کنند.

 

مذاکره بر سر چه موضوعی؟

 

مذاکره برای یافتن پاسخ این سوال که آیا ائتلاف تا درب مجلس بوده یا ائتلاف تا انتخابات سال ۹۶ ادامه خواهد داشت. با قاطعیت پذیرفتند که ما پایبند به ائتلاف هستیم. آقای دکتر نوبخت موضع رسمی و رسانه‌ای اتخاذ کرد و گفت که ما پایبند به ائتلاف امید و فراکسیون امید هستیم. گمان می‌کنم که در استان گلستان بود که آقای نوبخت این موضعگیری را انجام داد. خیال ما از این بابت راحت شد اما چند روز بعد برخی دیگر موضع بی‌طرفی اعلام کردند. آن هم در روز چهارشنبه قبل از افتتاح مجلس. این اعلام بی‌طرفی، به جهت انتقادات و اعتراضاتی بود که به دولت صورت می‌گرفت. اما بعدا از طرف رییس دولت اصلاحات این مطلب به آقای رییس‌جمهور منتقل شد و آقای عارف این کار را انجام داد. به آقای جهانگیری و آقای نوبخت هم این مطلب اعلام شد. بعد از آن قرار شد آقای روحانی اعلام موضع بی‌طرفی کند و در جلسه هیات دولت این کار انجام شد. آقای مجید انصاری، معاون سابق پارلمانی رییس‌جمهور موضع بی‌طرفی دولت را تکرار کرد. اما این بی‌طرفی زمانی اتخاذ شد که وزرا با وعده و وعید، کار خود را انجام داده بودند و یارگیری‌ها در فاصله دهم اردیبهشت تا هشتم خرداد انجام شده بود.

 

چرا آقای عارف حاضر نشدند در جریان انتخاب رییس، دست به تعاملی با آقای لاریجانی بزنند تا رقابت بین این دو نفر، در صحن مجلس رخ ندهد؟ چرا که آقای لاریجانی مدعی شدند چند روز مانده به انتخابات ریاست، آقای عارف در تماسی گفتند که چند نفر برای مذاکره حول موضوع ریاست نزد رییس مجلس نهم می‌روند اما نهایتا مذاکرات بی‌نتیجه ماند!

 

تا جایی که من به خاطر دارم، اساسا این مذاکرات شکل نگرفت! چرا که آقای لاریجانی گفت اگر قصد صحبت دارید، منهای ریاست مجلس مذاکره می‌کنیم و اعلام کرد که روی موضوع ریاست مجلس، مذاکره نمی‌کند.

 

یعنی تا این حد مطمئن بودند که پیروز می‌شوند؟

 

هم مطمئن بودند و هم اینکه موضع داشتند. حاضر نبود که بنشیند با آقای عارف سر موضوع ریاست صحبت کند. آقای لاریجانی مطلقا حاضر نشد روی این موضوع مذاکره کند. من همان زمان هم اعلام کردم که ما برای مذاکره اعلام آمادگی کردیم اما آقای لاریجانی هیچ پالس مثبتی نشان نداد. آقای لاریجانی، هم مصمم بود و هم با یار‌گیری‌ها و با ضعف‌هایی که در طرف مقابلش می‌دید، مطمئن شده بود که رای با اوست. در جریان رای‌گیری هم ۳۵ نفر از کسانی که از حزب نزدیک دولت به لیست امید معرفی شده بودند، همان زمان از فراکسیون امید جدا شدند و با موضع مشخصی که وزرا گرفتند، آنها به این نتیجه رسیدند که به آقای لاریجانی رای دهند. چرا که نمایندگان با دولت و وزرا کار دارند. به همین جهت اصلاح‌طلبان به این نتیجه رسیدند که نه تنها دولت در پی ریاست آقای دکتر عارف نیست، بلکه سعی دارد که آقای عارف رییس مجلس نشود.

 

شما اشاره کردید که آقای نوبخت، اعلام کرده که تا انتخابات سال ۹۶ به ائتلاف با اصلاح‌طلبان پایبند است. حال سوال اینجاست که با مشکلات و اختلافاتی که پیش آمد کرده، این ائتلاف از جانب اصلاح‌طلبان،
کان لم یکن اعلام می‌شود یا شما با حزب نزدیک دولت وارد مذاکره می‌شوید و تصمیم‌گیری را به بعد از مذاکرات موکول می‌کنید؟

 

فضای موجود در بین اصلاح‌طلبان، فضای مثبتی در راستای تداوم ائتلاف نیست. چون در حال حاضر چیزی از ائتلاف باقی نمانده است! اما به هر حال اصلاح‌طلبان در پی تامین منافع ملی هستند. در بسیاری موارد هم گذشت کردند و حتی در انتخابات سال ۹۲ پشت کسی ایستادند که صراحتا گفت من اصلاح‌طلب نیستم! گرچه بعدا مواضع اصلاح‌طلبانه بسیار عالی و جالبی داشت. به حق می‌توان گفت که مواضع آقای روحانی، هیچ کم و کاستی از مواضع اصلاح‌طلبان ندارد. آن زمان اصلاح‌طلبان برای تامین منافع ملی ترجیح دادند که گذشت کنند و آقای دکتر عارف هم پذیرفت!

 

حاضرید برای سال ۹۶ بار دیگر گذشت کنید؟

 

بله! این قابل تکرار است. اما چون بدعهدی‌هایی دیده شده، شاید با عهد و پیمان‌های استوار و محکمی همراه باشد. این نظر شخصی من است اما شواهد و قرائنی دیده می‌شود که برخی از اصلاح‌طلبان می‌گویند ما دیگر از هویت خود عبور نخواهیم کرد! این نشان می‌دهد که اگر جبهه اصلاحات می‌خواهد در سال ۹۶ به پیروزی برسد، باید میثاق محکمی بین سران اصلاحات و اعتدال یا شورای عالی سیاستگذاری صورت گیرد.

 

پس می‌توانیم همه این اختلافات را علت عدم حضور آقای عارف در ضیافت افطاری رییس‌جمهور بدانیم؟

 

نه! من از آقای عارف در این خصوص چیزی نشنیدم که او به جهت دلخوری در ضیافت افطاری شرکت نکرده باشد. من سوال که کردم، گفتند کار داشتم! این را نمی‌توانیم ملاک قرار دهیم.

 

شورای عالی سیاستگذاری از چه‌وقت فعالیت خود را برای انتخابات سال ۹۶ آغاز می‌کند؟

 

ماموریت اصلی شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان، برگزاری انتخابات مجلس دهم بود. اما انسجام بخشی اصلاح‌طلبان و ایجاد ساختار مستحکمی برای وحدت و اجماع اصلاح‌طلبان، در فرایند انتخابات هفتم اسفند، دستاورد بزرگی است که به راحتی نمی‌توان از کنار آن گذشت. تصور این است که این شورا استمرار خواهد داشت. اما لازمه این استمرار آن است که ارزیابی دقیقی از عملکرد شورای عالی سیاستگذاری توسط شورا و کارگروه‌هایی که دارد صورت بگیرد و در حال حاضر یک نظرسنجی از سراسر کشور، از احزاب و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در دست انجام است. گمان می‌کنم که تا پایان مرداد ماه تکلیف شورای عالی سیاستگذاری با جلسه در محضر رییس دولت اصلاحات، به عنوان بنیانگذار این شورا، روشن خواهد شد. در این جلسه گزارشی از نحوه عملکرد شورا ارائه و فعالیت و ماموریت جدید شورای عالی سیاستگذاری برای انتخابات پیش رو تعیین خواهد شد.

 

بعد از شکست آقای عارف، انسجام اولیه فراکسیون امید، فرو ریخت. سوال اینجاست که چرا فراکسیون امید دچار این انفعال شد؟

 

اساسا شکل‌گیری فراکسیون امید منسجم، قوی و با برنامه نبود. چون بر آمده از لیستی بود که هویت اصلاح‌طلبی نداشت و آرمان و انگیزه مشخصی در افراد این لیست وجود نداشت. اغلب آنها چهره‌های گمنامی بودند که حضور و پیروزی آنها در انتخابات، به جهت کنار گذاشتن چهره‌ها و نامزدهای اصلی اصلاح‌طلبان بود. بنابراین، این پیروزی برای بسیاری از اعضای لیست امید، غیر مترقبه بود. حتی شاید برخی از آنها آمادگی لازم را برای این پیروزی نداشتند. چنین نمایندگانی در بدو ورود، در معرض وعده‌ و وعیدهای رییس مجلس نهم و وزرا و چهره‌های شاخص قرار گرفتند. طبیعی است که این وضعیت تعادل افراد را بر هم می‌زند. آنها هم آینده نگری می‌کنند که آینده سیاسی‌شان در کجا و در گرو چیست! فراکسیون امید چنین فراکسیونی است. به تعبیر بعضی دوستان، فراکسیونی ژله‌ای است. پس فراکسیون امید از همان ابتدا قدرت کافی را نداشت. درست در نقطه مقابل آن، آقای لاریجانی و تیم او، بعد از هفتم اسفند کار خود را با برنامه‌ریزی دقیق شروع کردند. اینکه عرض می‌کنم دقیق به این دلیل است که اگر مثلا فراکسیون امید جلسه‌ای را تشکیل می‌داد، از همان نخستین جلسه، بلافاصله در جناح مقابل اعلام جلسه می‌شد. روز اولی که قرار شده بود از اعضای لیست امید برای تشکیل فراکسیون امید در ساعت هشت صبح دعوت کنند، همان زمان آقای لاریجانی همه نمایندگان را دعوت کرد. از او گله کردیم که ما قبلا با شما هماهنگ کرده بودیم. نهایتا جلسه فراکسیون امید موکول شد به ساعت دو بعد از ظهر! در همان ساعت دو، جامعه روحانیت مبارز، نمایندگان را به جلسه دعوت کرد. هر زمان که فراکسیون امید جلسه‌ای تشکیل داد، از طرف مقابل برای اینکه جلسه به حداقل برسد، با تدابیری دقیق، جلوی آن را می‌گرفتند. اینها موضوعاتی است که ما از دوستان خود در فراکسیون امید شنیدیم. بنابراین فراکسیون امید، با ضعف‌هایی که داشت و تجاربی که نداشت، به رقابتی فشرده و سرنوشت‌ساز ورود کرد. رقابت اول که بحث روسای شعب بود، اهمیت روسای شعب، وظایف و نقشی که بعدها در ترکیب کمیسیون‌ها دارد، اصلا برای اعضای فراکسیون امید مشخص نبود. حتی از اعضای فراکسیون امید شنیدم که گفتند وقتی ما برای تعیین روسای شعب شرکت کردیم، برخی از دوستان ما که کاندیدای ریاست بودند را نمی‌شناختیم! آنها هم ما را نمی‌شناختند! فراکسیون امید چنین وضعیتی از سر گذراند و رقابت‌ها را به طور نسبی واگذار کرد. اما به تدریج در حال منسجم شدن است و تاثیرگذار هم خواهد شد. به طور مثال توانستند در موضوع نمایندگانی که باید در شوراها حضور پیدا کنند، کاندیداهایی معرفی کرده و در صحن مجلس رای بگیرند. اعضای فراکسیون امید تشکیلاتی نیستند اما به تدریج این روند شکل خواهد گرفت.

 

فکر نمی‌کنید که آقای عارف می‌توانستند بیش از این در انسجام‌بخشی و رهبری فراکسیون امید نقش‌آفرینی کند؟

 

آقای عارف انسانی اخلاقی است. او در مقابل بداخلاقی‌ها واکنش نشان نمی‌دهد. شاید این نقطه ضعفی در او باشد. خاصه در امر سیاسی. فعالیت سیاسی هیجانات خود را می‌طلبد و‌سازو کارها و چالش‌های خود را دارد. دکتر عارف سعی کرد تا جایی که می‌تواند سکوت کند و احساسات خود را کنترل نماید. واکنش‌های بعدی که از آقای عارف دیدیم، موضعی بود که آقای عارف باید زودتر از اینها نشان می‌داد. من به آقای عارف امیدوارم. او گرچه در صحنه‌های مختلف گذشت و ایثار کرد اما عملکرد طرف مقابل را هم رصد می‌کند. وقتی هم واکنش نشان می‌دهد، پای آن می‌ایستد. اگر بدعهدی دید، صراحتا حرف خود را می‌زند! بنابراین آقای عارف به زمان احتیاج دارد. در مراحل بعدی، شاهد قاطعیت بیشتری از او خواهیم بود.

 

موافقید که آقای عارف بعد از شکست دچار سرخوردگی شدند؟

 

من موافق نیستم. به این دلیل که آقای عارف گفت من از دو هفته پیش از انتخابات ریاست می‌دانستم که رای نخواهم آورد. اما مجبورم بمانم! او گفت من همچنان که در سال ۹۲ احساس وظیفه می‌کردم که کنار بکشم، در سال ۹۴ با وجود اینکه مطمئن بودم رای نخواهم آورد، احساس وظیفه کردم که بمانم. حتی شنبه شب که مجلس افتتاح شد و فراکسیون امید جلسه داشت و من در آن جلسه حضور داشتم، آقای عارف به هیچ‌وجه امیدوار نبودند که رای بیاورند. بنابراین چون از قبل توقع داشتند، سرخوردگی دیگر معنا ندارد. البته این به آن معنا نیست که شکست، برای آقای عارف ضربه نبود! شخصا معتقدم که ضربه بود اما به هر حال برای آقای عارف دور از انتظار نبود. اما دو هفته بعد از آن با قضیه کنار آمد. به طوری که وقتی در کمیسیون آموزش و تحقیقات ثبت نام کرد، اگر زمینه را مساعد می‌دید برای ریاست کمیسیون هم ثبت نام می‌کرد. قبل از آن شاهد رایزنی‌های او بودم. یا اگر از طرف آقای لاریجانی و هیات رییسه به جد از آقای عارف برای ریاست مرکز پژوهش‌ها دعوت می‌شد، می‌پذیرفت. اما احساس می‌کرد که درخواست جدی نیست. به همین دلیل پا جلو نگذاشت. آقای عارف در جریان انتخابات ریاست، از افراد کمتر دلخور بود. حتی آقای نعمتی که به او انتقاد می‌شد که باید به لیست امید وفادار بماند، به آقای عارف رای داد! برخی از اصولگرایان به آقای عارف رای دادند. بیشتر دلخوری آقای عارف از دولت و نزدیکان دولت بود./836/د102/ل

ارسال نظرات