۲۷ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۵
کد خبر: ۴۴۴۷۲۵
مصاحبه با دکتر محمدجواد توكلي؛ (بخش اول)

اقتصاد اسلامی یک نوع سیستم غیرمتمرکز است

دکتر محمد جواد توکلی گفت: انديشه‌هاي اقتصاد اسلامي به صورت مدون با انديشه‌هاي شهيد صدر احيا شد، در اقتصاد سرمایه‌داری رشد بر عدالت اولویت دارد؛ با توجه به تحقيقاتي كه بعضي از متفكرين اسلامي انجام داده‌اند به نظر مي‌رسد دیدگاه اسلام اين است كه تأمين اجتماعي يك سيستم غيرمتمركز باشد، با "تأمين اجتماعي مسجدمحور" ما می‌توانیم سيستم غيرمتمركز را در تأمين اجتماعي به کار گیریم.
محمد جواد توکلی

به گزارش سرویس پیشخوان  خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه جریان شناسی فکری روحانیت رسای اندیشه، استاد محمدجواد توكلي متولد 1351 است و از سال 1365 وارد حوزه علمیه شد. مطالعات اقتصاد اسلامی را از سال 1369 هم‌زمان با ورود به مؤسسه امام خميني(ره) آغاز کرد. كارشناسي ارشدش را در رشته اقتصاد در اين مؤسسه گرفت و مدرك دكترایش را در رشته فلسفه اقتصاد اسلامي از کشور هلند اخذ کرد. او هم اکنون عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) و مدیر مسئول مجله‌ معرفت اقتصاد اسلامي است و علاوه بر تدریس، تدوين مقالات اقتصادی به زبان فارسی و انگلیسی از عمده فعالیت‌های وی می‌باشد. آقای توکلی چندین كتاب نیز منتشر کرده است و كتاب «سازوكار بانك‌داري اسلاميِ» وی، منبع درسي رشته بانك‌داري و مالي اسلامي در مقطع کارشناسی ارشد است. با آقای دکتر توکلی درباره تاریخچه علم اقتصاد اسلامی و وضعیت حالِ حاضر این علمِ نوپا در حوزه علمیه و دانشگاه‌ها گفتگو کردیم که قسمت اول آن‌را در ادامه می‌خوانید.

تاريخچه‌اي از اقتصاد اسلامي را براي ما بگوييد. اينكه از كجا شروع شد و چه فراز و نشيب‌هايي را پشت سرگذاشت و الان در چه مرحله‌اي است؟

اگر بخواهيم يك نگاه تاريخچه‌اي به اقتصاد اسلامي داشته باشيم با دو بعد مي‌توان به آن نگاه كرد. بعضي از كساني كه تاريخ اقتصاد اسلامي نوشته‌اند انديشه‌هاي اوليه‌اي كه در حوزه اقتصاد مطرح شده است را از ابن خلدون مي‌دانند و مي‌گويند سررشته‌هاي دانش

بعضی‌ها مي‌گويند سررشته‌هاي دانش اقتصاد اسلامي به امثال ابن خلدون مي‌رسد

اقتصاد اسلامي به امثال ابن خلدون و حتي متفكرين قبل از ايشان مي‌رسد. در مقام مقايسه نیز مي‌گويند اين‌كه پدر دانش اقتصاد را آدام اسميت بدانيم اشتباه است؛ به خاطر اينكه قبل از ايشان، ابن خلدون انديشه‌هاي اقتصادي خيلي نابي داشتند. اگر بخواهيم با رويكرد اسلامي به دانش اقتصاد نگاه بكنيم شايد بتوانيم سابقه‌اش را به دوران ظهور اسلام برسانيم؛ انديشه‌هايي كه در بيانات رسول مكرم اسلام و رهيافت‌هاي اقتصادي ائمه اطهارعلیهم‌السلام وجود دارد. هرچند ما خيلي روي اين رهيافت‌ها به صورت مدون كار نكرديم و آن‌گونه كه بايد و شايد انديشه‌ها را استخراج نكرديم.

ولي سابقه دانش مدونِ اقتصاد اسلامي را می‌توان به حدود 30،40 سال اخير برگرداند. به خصوص با ظهور متفكر شيعي علامه محمدباقر صدر با كتاب ارزشمند اقتصادنا. شايد بتوان گفت كه انديشه‌هاي اقتصاد اسلامي به صورت مدون با انديشه‌هاي شهيد صدر احيا شد به

انديشه‌هاي اقتصاد اسلامي به صورت مدون با انديشه‌هاي شهيد صدر احيا شد

گونه‌اي كه ما در اين عرصه مديون شهيد صدر هستيم. ايشان اولین بار اقتصاد اسلامي را خيلي مستحكم و به صورت مدون بنيان نهادند. شهيد صدر در پاسخ به استفتايي كه ظاهرا يكي از مقلدينش در كويت از ايشان كرده بود كتاب البنك الربوي را نوشتند. با این کتاب مي‌خواستند بانك اسلامي را ايجاد كنند. شهيد صدر اين اواخر مجموعه‌اي خاص‌تر با گرايش اقتصاد اسلامي به نام «الاسلام يقود الحيات» جزوه‌هايي را تدوين كردند. ايشان به صورت نظام‌مند وارد مباحث اقتصاد اسلامي شدند. عمده بحث‌هاي شهيد صدر پيرامون نظام‌هاي اقتصادي است. زماني كه بين سوسياليست و سرمايه‌داري، و اسلام تقابل بود شهيد صدر خيلي خوب مباحث مقايسه‌اي بين نظام‌هاي اقتصادي را مطرح كردند. اما نسبت به شهيد صدر كم‌لطفي شده و انديشه‌هاي ايشان آن‌قدر كه بايد و شايد نه در حوزه و نه در دانشگاه ترويج نشده است. تاكنون بايد ده‌ها و بلكه صدها كتاب با موضوع اقتصاد اسلامي از انديشه‌هاي شهيد صدر داشته باشيم، همان‌طوري كه غربي‌ها در مورد آدام اسميت همين كار را مي‌كنند و هنوز هم بعد از 300 سال قرائت‌هاي مختلف از آدام اسميت و گونه‌هاي مختلف وجود دارد. متفكرين غربي سعي مي‌كنند متفكرين سابق‌شان را احيا كنند و هر مقاله‌اي كه مي‌نويسند اگرچه خيلي به بحث آدام اسميت مربوط نباشد ولي به گونه‌اي به

تاكنون بايد ده‌ها و بلكه صدها كتاب با موضوع اقتصاد اسلامي از انديشه‌هاي شهيد صدر داشته باشيم

اسميت استناد مي‌دهند تا سابقه تمدني خودشان را بازسازي كنند. به نظرم بايد بتوانيم در حوزه‌هاي علميه -كساني كه در فضاي اقتصاد اسلامي كار كرده‌اند- فضاي انديشه‌ اقتصاد اسلامي را حتي از صدر اسلام بازسازي كنيم. من به خيلي از دانش‌پژوهان خودمان سفارش مي‌كنم كه پايان‌نامه‌هايشان را در اين حوزه‌ها بگيرند. مثلا ما يكي از ذخاير ارزشمندي كه داريم كتاب مكاسب مرحوم شيخ انصاري است. عمده اين كتاب فقهي است و نگاه آكادميك به بحث‌هاي اقتصادي ندارد، ولي مي‌شود انديشه‌های اقتصادي شيخ انصاري و خيلي ديگر از علما را استخراج كرد. حتي در سيره علما مي‌توانيم كار كنيم كه كار نشده است.

به سؤال شما از زاويه‌هاي مختلفي مي‌توان پاسخ داد. از جهت ميراث تمدني اقتصاد اسلامي بايد سابقه‌ آن را از همان ظهور اسلام و در انديشه‌هاي اسلامي جستجو كنيم. يك‌سري از انديشه‌هاي اسلامي داريم كه الان محققين مسلمان روي آن‌ كار مي‌كنند.

اگر امکان دارد یک مثال عینی بزنید تا بحث واضح‌تر شود.

يك نمونه‌اي كه اخيرا دوستان در مورد آن تحقيق مي‌كنند سيستم تأمين اجتماعي است. مي‌دانيد كه سيستم تأمين اجتماعي فعلي يك

به نظر مي‌رسد دیدگاه اسلام اين است كه تأمين اجتماعي يك سيستم غيرمتمركز باشد

نوع سيستم متمركز است. دولت‌ از اقشار مختلف ماليات مي‌گيرد و آن را در خزانه دولت جمع مي‌‌كند. اين ماليات‌ها بعد با مكانيزمي به صورت يارانه تخصيص داده مي‌شود. ولي با توجه به تحقيقاتي كه بعضي از متفكرين اسلامي روي مباحث خمس و زكات كرده‌اند ( از جمله رهيافت‌هايي كه در اقتصاد اسلامي به خصوص در زكات توصيه شده این است که در همان محل مصرف شود و یا این‌که ابتدا به فقراي اقوام‌تان بدهيد) به نظر مي‌رسد دیدگاه اسلام اين است كه تأمين اجتماعي يك سيستم غيرمتمركز باشد. دلايل مختلفي مي‌تواند داشته باشد. يكي از دلايلش اين است كه وقتي سيستم، دولتي شد آن نيت‌ها و انگيزه‌ها و ارتباط مستقيم بين فقير و غني حذف مي‌شود و ديگر آثار تربيتيِ سيستم مالياتي اسلامي-اگر بتوانيم نامش را سيستم مالياتي اسلامي بگذاريم- ندارد. دليل ديگر آن اين است كه هزينه‌ها زياد مي‌شود. محاسبه كرده‌اند كه حتي سيستمي مثل كميته امداد در تخصيصش خيلي هزينه دارد. يعني تا پول‌ها در اين سيستم جمع شود و دوباره بخواهد تخصيص پيدا كند خيلي هزينه مي‌برد؛ هزينه‌هايي مانند هزينه اطلاعاتي -كه بايد افراد را شناسايي كنند- هزينه‌هاي پرسنلي و خيلي از منابع دیگر؛ هر چند ممكن است از جاي ديگر تأمين شود ولي به هر حال هزينه دارد.

پس ادعا مي‌شود كه سيستم اقتصاد اسلامي يك نوع سيستم غيرمتمركز بوده است. با این وجود در این مثال چه ساختاری را برای غیرمتمرکز کردنِ تأمین اجتماعی ارائه می‌دهید؟

بر اساس همين ايده شايد ما بتوانيم يك‌سري ساختار بسازيم. ايده‌اي است با عنوان بحث "تأمين اجتماعي مسجدمحور" كه دوستان روي آن كار مي‌كنند. اين‌كه ما مسجد را - با آن انديشه اسلامي كه هر كسي نسبت به 40 خانوار اطرافش مسئول است- محور قرار بدهيم. ما می‌توانیم سيستم غيرمتمركز را در تأمين اجتماعي به کار گیریم و از منابع مختلفي كه در سيستم مالياتي اسلامي -مانند زكات و خمس- بودجه تخصيص پيدا كند. اين مي‌تواند خيلي منافع داشته باشد. يكي اينكه هزينه اطلاعات كم مي‌شود. شما در محله، همسايه‌ها را

با "تأمين اجتماعي مسجدمحور" ما می‌توانیم سيستم غيرمتمركز را در تأمين اجتماعي به کار گیریم

مي‌شناسيد و به راحتي مي‌توانيد اطلاعات كسب كنيد. خيلي از افراد داوطلبانه و بدون هزينه اين كار را انجام مي‌دهند. نمونه‌هايي هم در همين شهر قم است كه بعضي از آقايان به صورت تبرعي و خيرخواهانه اين كار را انجام ‌مي‌دهند. اين يك نمونه بود كه عرض كردم. اگر ما در انديشه‌هاي ديني كه رسول مكرم اسلام و ائمه به ما عرضه كردند غور كنيم ‌مي‌توانيم برداشت‌هايي براي طراحي‌هاي اقتصادي ارائه كرد كه بر اساس آن نظام‌سازي كنيم.

ولي اين برداشت‌ها با آن نظام‌سازي خيلي فاصله دارد.

عرض كردم كه متأسفانه شهيد صدر مظلوم واقع شد. شهيد صدر 40 سال پيش اقتصادنا را نوشت. آن جوي كه لازم بود در حوزه ايجاد شود و بقيه كار شهيد صدر را ادامه دهند اتفاق نيفتاد. مباحثي كه شهيد صدر مطرح كردند كم و بيش توسط محققين خوانده شد ولي نبودند كساني كه بيايند اين را بازتوليد كنند و گام‌هايي به جلو ببرند. يك مقدار به خاطر ضعف نيرو بود. خوشبختانه الان مراكزي مانند مؤسسه امام خميني، و -تا حدودي- دانشگاه امام صادق، پژوهشگاه حوزه دانشگاه، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه و مؤسسات آموزشي و پژوهشي

آن جوي كه لازم بود در حوزه ايجاد شود و بقيه كار شهيد صدر را ادامه دهند اتفاق نيفتاد

مشابه كار نيروسازي را شروع كردند. ما الان در اقتصاد اسلامي نيروهاي خوبي داريم. در انجمن اقتصادي حوزه علميه هفتاد عضو داريم كه كارشناسي ارشد اقتصاد دارند و عمدتا دروس حوزه را در سطح‌هاي عالي گذرانده‌اند. اين ظرفيت‌هاي خوبي را ايجاد كرده است. اين نيروها هر كدام در جاهاي مختلف در فعاليت‌هاي آموزشي و پژوهشي پخش شده‌اند و منشأ خيرات و بركات زیادی هستند. تا اينكه اين غول نهفته اقتصاد اسلامي كم كم خودش را بازسازي كند و بتوانيم در آينده ايده‌ها و نظرات خاص اسلامي را استخراج و نظام‌سازي كنيم. ما اگر بخواهيم ايده‌ها را به صورت خام صادر كنيم شايد خريداري نداشته باشد. يعني بايد ابتدا به قالب‌هاي اجرايي تبديل و عملياتي شود تا چالش‌هايش شناسايي و برطرف شود. همين بحث "تأمين اجتماعي مسجدمحور" كه عرض كردم يك ايده خوبي است. ممكن است زماني كه به مرحله اجرا مي‌رود اشكال داشته باشد. در مورد اين‌كه ساختارش چه باشد بايد بحث شود. ممكن است طرح‌هاي مختلف داشته باشيم. آيا هيأت امنايي عمل كنيم یا به روش دیگر. اين‌چيزهايي است كه بايد در فضاي اجرا و دانش اقتصادي، آن را بومي‌سازي كنيم. بعضي گزاره‌ها،

قتصاددان‌ها عمدتا تلاش مي‌كنند كه بگويند ما در اقتصاد، گزاره‌هاي "بايد"ي نداريم

گزاره‌هاي "بايد" است و بعضي ديگر گزاره‌هاي "هستي" است. اقتصاددان‌ها عمدتا تلاش مي‌كنند كه بگويند ما در اقتصاد - اقتصاد علمي به مفهوم اثباتي‌اش- گزاره‌هاي "بايد"ي نداريم. اقتصاددان فقط مي‌گويد اگر قيمت فلان كالا بالا رود تقاضاي مردم كم مي‌شود. مي‌گويند ما هيچ ارزش‌گذاري نمي‌كنيم و رويكرد هنجاري نداريم و رويكردمان عمدتا اثباتي است. اين ادعايي بوده است كه افرادی به خصوص مثل نيونل رابينز خيلي آن را تشدید کرد. اقتصاددانان با نزدیک شدن به علومي مثل فيزيك خواستند اقتصاد را جزء علوم دقيقي مطرح کنند. همچنین از ابزار رياضي خيلي استفاده كردند. گفتند اصلا با ارزش، كاري نداريم و ارزش را از سياست‌مدار مي‌گيريم. منِ اقتصاددان فقط هر چيزي را كه براي سياست‌مدار ارزش است مي‌گويم كه با چه ابزاري مي‌توان به آن دست یافت؛ متغيرها چگونه با هم ارتباط دارند، تورم با بيكاري چگونه با هم مرتبط است و قيمت‌ها با تقاضا چه رابطه‌اي مي‌تواند داشته باشد.

شهید صدر در این باره چه نظری دارند؟

شهيد صدر هم اين را البته در انديشه‌هاي اوليه‌شان به گونه‌اي پذيرفتند و بين مكتب اقتصاد اسلامي و علم اقتصاد اسلامي تفكيك كردند. گفتند در واقع مكتب اقتصاد اسلامي ناظر به يك‌سري از رهيافت‌هاي هنجاري اقتصاد اسلامي است. اين‌كه اقتصاد اسلامي مي‌گويد عدالت

اسلام عدالت را بر رشد مقدم می داند

بر رشد اولويت دارد، در فضاي اقتصادي بايد فقر را ريشه‌كن و به فقرا رسيدگي كنيم. این‌که مالكيت از منظر اسلام اين است كه بايد در چارچوب ارزش‌هاي اسلامي باشد و يا دولت بايد اين‌گونه باشد و امثال اين‌ها، به نوعي يك نوع ارز‌ش‌گذاري است. اين‌ها يك رويكرد هنجاري –بايدهايي- است كه شهيد صدر به آن مكتب اقتصاد اسلامي مي‌گويد.

آيا اين هنجارها كه شهيد صدر به آن مكتب اقتصاد اسلامي مي‌گويد در علم اقتصاد وجود ندارد؟

بعدا كساني كه به اين تفكيك شهيد صدر انتقاد داشتند به همين نكته اشاره كردند. علم، در مورد رابطه‌ها بحث مي‌كند. مثلا مي‌گويد اگر فلان متغير تغيير كند فلان اثر ايجاد مي‌شود كه اين يك بحث اثباتي است. شهيد صدر مي‌گويد براي اين‌كه بتوانيم اين را اثبات كنيم بايد رهيافت‌هاي هنجاري اسلام و انديشه‌هاي اسلامي در يك جامعه‌اي پياده شود؛ یعنی مردم خمس و زكات بدهند و دولت آن‌گونه كه ما مي‌خواهيم باشد. بعد از شناسایی مثلا بگوييم اگر نرخ زكات اين‌گونه باشد چه تأثيري روي متغيرهاي ديگر دارد. به خاطر همين شهيد صدر

وقتي تطبيق‌يافته هنجارها را در جامعه اسلامي تحليل مي‌كنيم علم اقتصاد، اسلامي مي‌شود

گفتند به جاي اين‌كه بگوييم «علم اقتصاد اسلامي داريم» باید بگوييم «علم اقتصاد كشورهاي اسلامي» داريم. در واقع وقتي تطبيق‌يافته آن هنجارها را در جامعه اسلامي تحليل مي‌كنيم علم اقتصاد اسلامي مي‌شود. البته بعدا به اين اشكال شد. اين در فضايي بود كه تقسيم اقتصاد به اقتصاد اثباتي و هنجاري پذيرفته شده بود. ولي بعدا خود متفكرين غربي هم در اين تشكيك كردند و گفتند نمي‌توان بين اقتصاد هنجاري و اقتصاد اثباتي مرز دقيقي گذاشت. شما همان وقتی هم که دارید اثباتي حرف‌ مي‌زنید به گونه‌اي پيش‌فرض‌هاي هنجاري نيز داريد. شايد روشن‌ترين حالتش در بحث‌هاي اقتصاد رفاه باشد. يعني شما وقتی بگویید اگر يارانه بدهيم خط فقر اين‌قدر جابه‌جا مي‌شود يا اين تحولات اتفاق مي‌افتد، پيش‌فرض هنجاري شما این است که رفاه خوب است؛ يعني هدف اقتصاد را به دست آوردن رفاه تعريف كرده‌ايد. هدف ديگر عدالت است. در اقتصاد سرمايه‌داري بعد از بحران‌هايي كه از سال 1930 به بعد اتفاق افتاد تقريبا چرخش‌هاي فكري به وجود آمد و تا حدي

در اقتصاد سرمایه‌داری رشد بر عدالت اولویت دارد

به سمت سوسياليست رفت. زيرا ديد اگر بخواهد عدالت را كنار بگذارد هزينه‌هاي جانبي‌اش خيلي زياد است. آن‌ها عمدتا مي‌گويند رشد بر عدالت اولويت دارد. اصطلاحا در نظريه نشر عدالت مطرح مي‌كنند كه بايد رشد باشد و اين كيك اقتصاد بزرگ شود. وقتي كه كيك اقتصاد بزرگ شد افرادي كه قبلا سهم‌شان از اقتصاد يك قاچ كوچك بود با بزرگ‌تر شدن قطب اقتصاد اندازه قاچ‌شان هم بيشتر مي‌شود. هرچند فردي كه زياد داشت سهمش از كيك اقتصاد زياد و نابرابري هم بيشتر مي‌شود ولي به هر حال وضع فقير هم بهتر مي‌شود. اين عدالت نيست. ولي اين‌ها چاره‌اي نداشتند و به سمت اقتصاد رفاه‌ رفتند. اين روندي بود كه اقتصاد سرمايه‌داري به سمت آن رفت./836/د102/ل

ارسال نظرات