بخشش خداوند از روی لطف است/ بنده توبه کار هیچ استحقاقی برای بخشش ندارد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اصفهان، آیت الله سید ابوالحسن مهدوی، صبح امروز در جمع طلاب اصفهان با تبریک به مناسبت میلاد امام هادی(ع) و با اشاره به فرازهایی از صحیفه سجادیه، گفت: برخی از نظرات بزرگان اهل تسنن مبنای عقلی ندارد.
وی با قرائت دعای دهم صحیفه سجادیه و با بیان این که بالاترین معارف اسلام در این دعاهای بی نظیر بیان شده است، ابراز داشت: شرایط در دوران امام سجاد(ع) به گونه ای بوده است که از برگزاری جلسات اعتقادی از سوی امام زین العابدین(ع) جلوگیری می شده است و ایشان مجبور بودند معارف دین را در قالب ادعیه بیان کنند.
آیت الله مهدوی با اشاره این که برخی از معارف دین به گونه ای است که با عقل انسان قابل درک نیست، تصریح کرد: اگر روایات و معارف اهل بیت(ع) نباشد، شاید به سالها تفکر نیاز باشد تا به نتیجه برسیم در صورتی که یکی از مسائلی که برای عقول ما بسیار سخت حل می شود این سؤال است که اگر انسانی بعد از ارتکاب معصیت توبه کند آیا بر خداوند واجب است که این توبه بپذیرد یا واجب نیست؟ این سؤال به ظاهر ساده بسیار عمیق است و بزرگان شیعه و سنی سخنان بسیار زیاد و متفاوتی راجع به آن گفته اند.
نماینده مردم اصفهان در مجلس خبرگان رهبری با بیان تقسیم بندی اعتقادی اهل تسنن به دو گروه معتزله و اشعری به تبیین نظرات آنها و تفاوت نظراتشان با مکتب تشیع پرداخت و تشریح کرد: فرقه معتزله از لحاظ اعتقادی و فکری به شیعه نزدیک تر هستند و در مورد سؤال مطرح شده می گویند «اگر کسی توبه کرد، بر خداوند واجب است توبه او را بپذیرد»، ولی فرقه اشعری که از معارف دین فاصله بیشتری دارند می گویند لزومی ندارد که اگر کسی توبه کرد، خداوند توبه اش را بپذیرد، ولی هیچ کدام از این دو فرقه خداوند را عادل نمی دانند.
امام جمعه موقت اصفهان ادامه داد: این بی اعتقادی اهل تسنن به عدل الهی و امامت اهل بیت(ع) باعث شده است که شیعه عدل و امامت را جزء اصول دین خود معرفی کند، وگرنه همه می دانیم که امامت دنباله نبوت است و نیازی نیست که به شکل جدا در پایه های اعتقادی مطرح شود و همین طور عدل که دنباله توحید است، پس آنهایی که عدل را از توحید و امامت را از نبوت تفکیک کردند باعث شدند شیعیان به طور جداگانه عدل و امامت را جزء پایه های اعتقادی خود معرفی کنند.
نماینده ولی فقیه در هلال احمر اصفهان با توجه به نظر شیخ طوسی و شیخ بهایی که گفته اند، اگر بنده ای گناه کند و خداوند توبه او را نپذیرد، خداوند بر اساس عدلش عمل کرده و مرتکب ظلمی نشده است، تبیین کرد: این نظر کاملاً عقلی است و می گوید چون عبد گناه کرده است، استحقاق مجازات دارد و اگر توبه کند بر خداوند لازم نیست که او را ببخشد.
استاد اخلاق حوزه علمیه در تشریح دلیل نظر شیخ طوسی و شیخ بهایی اظهار کرد: دلیل این که شیخ طوسی و شیخ بهایی چنین نظری می دهند این است که زمانی چند نفر از صحابه پیامبر(ص) از حضور در جهاد سرباز زدند ولی بعد از مدتی پشیمان شدند و توبه کردند ولی خداوند توبه آنها را نپذیرفت، چرا که آنها استحقاق پذیرش توبه را نداشتند.
وی افزود: به دلیل این که انسان گناهکار استحقاق ندارد که خداوند توبه اش را بپذیرد، اگر خداوند توبه او را بپذیرد از روی لطف است.
آیت الله مهدوی در تعریف لطف تبیین کرد: لطف آن چیزی است که نتیجه آن سبب بشود عبد به صراط مستقیم بازگردد و متقرب درگاه الهی شود، بدون این که عبد استحقاقی داشته باشد، یعنی این لطف منجر به پاک شدن گناهان می شود و با جدا شدن آلودگیها و گناهان از انسان، مسیر حرکت انسان به سمت خداوند هموارتر خواهد شد.
نماینده مردم اصفهان در مجلس خبرگان رهبری اذعان کرد: برای پذیرش وجوب هر چیزی یک الزام عقلی لازم است، مثلاً اگر بخواهیم وجوب وجود عقل در وجود انسان را بررسی کنیم، به دلیل این که اگر عقل نباشد ادراکی وجود ندارد و با نبود ادراکات انسان هیچ تکلیفی ندارد، پس بر خداوند واجب است که عقل را بیافریند و به انسانها عطا کند ولی چیزی که خداوند را ملزم کند به این که باید به توبه کننده لطف کند و او را ببخشد، وجود ندارد.
امام جمعه موقت اصفهان گفت: مسأله دیگری که باید عنوان شود این است که اگر وجوب پذیرش توبه بر ذمه خداوند باشد، برخی انسانها در معصیت تجری می کنند یعنی ترسی از معصیت کردن ندارند و دائماً به گناه آلوده هستند، دلیل این که عمر سعد با وجود این که می دانست قتل امام حسین(ع) گناه کبیره است و دستور قتل ایشان را صادر کرد این بود که فکر می کرد با توبه کردن خداوند او را خواهد بخشید.
نماینده ولی فقیه در هلال احمر اصفهان بحث لطف را از ارتباط عبد با معبود به ارتباط انسانها با یکدیگر کشانید و تبیین کرد: قاعده لطف یک انسان به انسان دیگر اگر باعث خروج از حدّ فردی شود که در حقش لطف می شود، نباید به او لطف کرد، مثلاً فرض کنید پدری بارها و بارها اشتباهات فرزندش را می بخشد ولی از رفتار فرزندش این گونه برمی آید که قصد ترک این اشتباه ندارد و احساس می کند که بر پدرش لازم است که او را ببخشد، به دلیل این که نباید چنین احساسی به سراغ فرزند بیاید، پدر باید در بخششهای بعدی اش کمی صبر کند و سپس او را ببخشد، این تأمل در بخشش به خاطر عدم روحیه عفو در وجود پدر نیست بلکه در این جا مصلحت بالاتری وجود دارد و آن تربیت فرزند است.
استاد اخلاق حوزه علمیه با اشاره به آیات هفدهم و هجدهم سوره نساء، توضیح داد: انسان در هر زمینه ای هیچ گونه حقی بر ذمه خداوند ندارد، چرا که خداوند واجب الوجود است و انسان ممکن الوجود است و موجودی که ممکن الوجود است در همه جوانب زندگی اش علت می خواهد و محتاج است.
وی ادامه داد: منظور این است که انسانی که در به وجود آمدنش از لطف الهی بهرمند شده است، نمی تواند ادعا کند که بر خداوند لازم است که توبه اش را بپذیرد، ما در وجود حقی نداریم چه برسد به این که در صفات بخواهیم اقامه حق داشته باشیم، ولی آیات هفدهم و هجدهم سوره نساء می گوید خداوند برای انسان توبه کار حقی قائل شده است، وجود این حق نیز از لطف الهی است و نباید بگوییم بر خداوند لازم است که توبه انسان توبه کار را بپذیرد.
آیت الله مهدوی در پایان و با توجه به این عبارت نورانی از زیارت جامعه کبیره که امام هادی(ع) در آن می فرمایند«فبحقهم اوجبت لهم علیک» اظهار کرد: حتی وجود مبارک چهارده معصوم(ع) نیز بر ذمه خداوند حقی ندارند، در این عبارت خداوند به خاطر لطفش برای این چهارده نور مقدس حقی قائل شده است./201/867/ب1