۲۲ مهر ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۰
کد خبر: ۴۵۵۱۵۵

آثار و اسرار شهادت امام حسین در نگاه آیت الله مکارم

بی تردید شهادت‏ امام حسين‏(ع) و ياران پاكبازش، به احياى مكتب محمدى صلى الله عليه و آله كمك كرد و خون پاك اباعبدالله عليه السلام درخت اسلام را آبيارى نمود که به رشد و بالندگى امت اسلامى و بيدارى مسلمانان انجاميد وسبب بقاء دين‏ و ادامه خط نبوت و حفظ ايمان شد.
آیت الله مکارم شیرازی

به گزارش خبرگزاری رسا، دهم محرم‏ (عاشورا) روز پرحماسه و فراموش ‏نشدنى تاريخ اسلام و تشيع؛ روز فداكارى، جانبازى و[1] شهادت‏ سرور و سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين‏ عليه السلام و ياران باوفايش، در سرزمين كربلا است.[2]

ماجراى خونين كربلاى سال 61 هجرى و شهادت‏ امام حسين‏ عليه السلام و ياران پاك باخته و با ايمان او و به اسارت بردن زنان و كودكان حريم نبوى صلى الله عليه و آله به دست عمال وى، مهم ترين جنايتى است كه به دستور يزيد انجام شد.[3]

جريان شهادت امام حسين عليه السلام و حوادث دردناك و اسف‏انگيز «كربلا»، آثار حزن ‏انگيز به جای گذاشته است که هرگز فراموش نخواهد شد و هميشه در دل ها باقى خواهد ماند.[4] لذا توصيه ‏هایى فراون در روايات نسبت به برپا نمودن مجالس عزا و گريه‏ بر مصائب امام حسين عليه السلام وارد شده است.[5]

هر چند آثار مثبت گريه در پالايش روح انسان و حتى تكامل آن قابل انكار نيست، ولى چنين تحليلى هرگز نمى‏ تواند سر اين همه تأكيد و سفارش ائمه اطهار عليهم السلام براى گريستن بر امام حسين‏ عليه السلام و وعده ثواب‏ هاى فراوان آن باشد. اين تحليل يك اشتباه بزرگ است، بلکه هر كس روايات اسلامى را در اين زمينه بخواند، مى‏داند هدف مهم ديگرى در كار بوده است.[6]

تأمّلی در مفهوم امامت

بی شک مسأله خلافت و امامت‏ بعد از پيامبر خدا صلی الله علیه و آله يكى از اساسى‏ ترين مباحث دينى ماست، بلکه مسأله ‏اى است كه از نظر دينى سرنوشت‏ ساز بوده و آثار زيادى براى امروز و فردا و فرداها دارد و مى ‏تواند در بسيارى از مسائل مربوط به اصول و فروع اسلام‏ اثر بگذارد.[7]

امامت‏ به عنوان  جانشينى پيامبر صلی الله علیه و آله، مقام والاى روحانى است كه به‏ عنوان مسئوليت و وظيفه‏ اى الهى بر دوش امام افكنده مى ‏شود، همچون نبوت براى پيامبر اسلام‏، بنابراين صبغه دنيايى ندارد كه زودگذر و زوال ‏پذير باشد.[8]

بلکه «امامت‏» يك منصب الهى است كه بايد از سوى خدا تعيين شود، ويكى از شرايط اصلى آن معصوم بودن است كه هيچ كس جز خدا از آن آگاه نيست.[9]مطابق اين تعريف امامت چيزى فراتر از رياست و حكومت بر مردم مى‏ باشد؛ بلكه تمام وظايف انبياء بجز دريافت وحى و آنچه شبيه آن است براى امامان ثابت است.[10]

بنابراین يكى از وظايف مهم امامت‏ و ولايت، پاسدارى از قرآن و خزائن علوم پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و انتقال صحيح آن به علماء و دانشمندان و تبيين اختلافاتى است كه در ميان امت اسلامى پديد مى‏ آيد.[11]

احیاء دین اسلام در پرتو امامت؛ راز شهادت امام حسین علیه السلام در روزعاشورا

بدیهی است امامت‏ براى نظام بخشيدن به دین و امت اسلامی است[12]،[13] زیرا امام مجری قانون است و قوانين دين و احكام الهى را اجرا می­ كند.[14] بدین نحو که امام براى اجراى احكام الهى تشكيل حكومت مى‏ دهد تا حدود شرعى را اجرا كند، حق مظلومان را بگيرد، نظم را در جامعه حاكم كند، امنيت را فراهم آورد، و همه امور مربوط به دين را به سامان برساند.[15]

هم چنین امامت اساس اسلام‏ بارور و شاخه بلند آن است[16]،[17] و دايرۀ آن چه از نظر زمان و چه از نظر مكان،  به مانند رسالت پيامبر اسلام‏ صلى الله عليه و آله بسيار گسترده بوده است، اين مأموريت «جهانى» و «جاودانى» است، يعنى هم تمام روى زمين را شامل مى‏ شود و هم تمام زمان ‏ها را تا دامنه قيامت در بر مى ‏گيرد.[18] لذا بدون امامت‏ و رهبرى يك دين‏ جهانى فراگير و خاتم نخواهد شد، واين، بدون وجود امامى معصوم در هر زمان امكان ‏پذير نيست.[19]

بنابراین مسأله امامت‏ تنها مسأله ديروز ما نيست، مسأله امروز جهان اسلام‏ و مسأله رهبرى امت است كه عامل بقاء و استمرار نبوت، و مسأله سرنوشت اسلام است.[20]،[21]

حال با این تفاسیر باید به  نقش بسيار مهم شهادت‏ امام حسين‏ عليه السلام در بقاء اسلام اشاره نمود. ‏[22] زیرا يكى از اهداف مهم قيام امام حسين عليه السلام احياى دين خدا است و در اين راه موفقيت بزرگى نصيب آن حضرت شد، هر چند آن حضرت و ياران باوفايش به شهادت رسيدند، ولى تكانى به افكار خفته مسلمين دادند و لرزه بر اندام حكومت جباران افكندند، در نتيجه اسلام را زنده ساختند.[23]

به واقع شهادت‏ مظلومانه امام حسين‏ عليه السلام و فرزندان پيامبر صلى الله عليه و آله خط بطلانى بود بر چهل سال تبليغات مسموم بنى ‏اميه كه با نيرنگ و فريب، خود را دولت اسلامى جا زده بودند.[24]لذا  شهادت آن حضرت در روز عاشورا مسلمانان را از خطر«بنى اميه» آگاه كرد و سبب نجات و بقاى اسلام شد.[25]

شهادت حضرت سیدالشهداء در روز عاشورا؛ تداوم نبوت با شيوه امامت

گفتنی است امامت‏ تكميل كننده نبوت و در نتيجه باعث كمال دين‏ است؛[26] لذا  شهادت امام حسین علیه السلام تداوم خط نبوت با شیوۀ امامت‏ است.[27]

در چنين شرايطى شهادت‏ امام حسين‏ عليه السلام به احياى آيين خدا كمك كرد و درخت توحيد و نبوت را طراوت و سرسبزى تازه ‏اى بخشيد.[28] و از اضمحلال دستاوردهاى نهضت نبوى صلى الله عليه و آله جلوگيرى كرد و مسلمانان را از حيرت و گمراهى نجات داد.[29]

بی تردید شهادت‏ امام حسين‏ عليه السلام و ياران پاكبازش، به احياى مكتب محمدى صلى الله عليه و آله كمك كرد و خون پاك اباعبدالله عليه السلام درخت اسلام را آبيارى نمود که به رشد و بالندگى امت اسلامى و بيدارى مسلمانان انجاميد[30] وسبب بقاء دين‏ و ادامه خط نبوت و حفظ ايمان شد.[31]

چراغ هدایت و کشتی نجات؛ تشعشع امامت درپرتو شهادت امام حسین علیه السلام

لازم به ذکر است مسأله‏ «امامت‏ و ولايت منصوص» از سوى خدا براى تكميل هدايت مردم و اجراى تعليمات پيغمبر اسلام‏ صلى الله عليه و آله و سلم معين شده است.[32] لذا  امامت‏ تنها يك مقام حكومت ظاهرى نيست، بلكه يك مقام بسيار والاى معنوى و روحانى است، و امام علاوه بر رهبرى حكومت اسلامى، هدايت همه جانبه را در امر دين و دنيا بر عهده دارد. فكر و روح مردم را هدايت كرده و شريعت پيامبر اسلام‏ صلى الله عليه و آله را از هر گونه تحريف و تغيير پاسدارى مى‏ كند.[33]

در حقيقت مقام امامت، مقام تحقق بخشيدن به اهداف مذهب و هدايت به معنى «ايصال به مطلوب» است، نه فقط« ارائه طريق».[34]

علاوه بر اين «هدايت تكوينى» را نيز شامل مى‏ شود يعنى تاثير باطنى و نفوذ روحانى امام و تابش شعاع وجودش در قلب انسان هاى آماده و هدايت معنوى آنها.[35]

در رواياتى كه از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در كتب شيعه و اهل تسنن آمده است خاندان او يعنى امامان اهل بيت و حاملات مكتب اسلام به عنوان «كشتى‏ نجات‏» معرفى شده‏اند. يعنى، هنگامى كه توفانهاى فكرى و عقيدتى و اجتماعى در جامعه اسلامى رخ مى‏ دهد تنها راه نجات، پناه بردن به مكتب اهل بيت عليهم السلام است.[36]

حال با توجه کلام رسول اکرم صلی الله علیه و آله که فرمود: «إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ .. مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِینَةُ نَجَاةٍ؛ حسین بن على چراغ هدایت و کشتى نجات است»[37]، باید گفت  امام حسين‏ عليه السلام در مسير هدايت‏ مسلمين و دفاع از مظلومان حضور سازنده ‏اى داشت‏،[38] لذا این روح هدايت‏[39] و اين ناخداى بزرگ به هنگامى كه سفينه‏ اش گرفتار سخت‏ترين طوفان ها، مى ‏شود كمترين ضعف و سستى و دستپاچگى به خود راه نمى ‏دهد، او هم ناخداست هم لنگر مطمئن اين كشتى، هم چراغ‏ هدايت‏ است، و هم مايه آرامش و راحت روح و جان سرنشينان.[40]

علم امام حسین علیه السلام به شهادت در روز عاشورا؛ تبلور مقام والای امامت

شك نيست كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم و امامان‏ معصوم عليهم السلام كراراً از امور پنهانى مربوط به حال يا آينده خبر داده ‏اند، و به تعبير ديگر داراى علم غيب‏ بودند. [41]

لذا بر اساس شواهد تاريخى جاى هيچ ترديدى نيست كه امام حسين‏ عليه السلام از فرجام قيام خويش آگاه بود و با يقين به شهادت‏، نهضت خويش را آغاز كرد[42]

روايات و اخبارى كه از طريق شيعه و اهل سنت از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در موضوع شهادت امام حسين عليه السلام نقل شده است به اندازه‏اى مشهور بود كه ابن عباس مى ‏گويد:؛ ما اهل بيت همگى ترديدى نداشتيم كه امام حسين عليه السلام در سرزمين طف (كربلا) به شهادت خواهد رسيد».[43]،[44]چنان‏كه از مفاد اين روايت استفاده مى‏ شود، نه تنها امام، بلكه عموم اهل بيت حتى از محل شهادت آن حضرت با اطلاع بودند. علامه مجلسى در بحارالانوار هفتاد و يك روايت در اين باره نقل كرده است!.[45]،[46]

از سوی دیگر درست است كه حسين‏ عليه السلام و ياران وفادارش پس از يك نبرد قهرمانانه، شربت شهادت‏ نوشيدند، اما آنها هدف مقدس خود را، به تمام معنا، از آن شهادت افتخارآميز گرفتند.[47]

هدف اين بود كه ماهيت نهضت ارتجاعى و ضد اسلامى «اموى‏» آشكار گرديده و افكار عمومى مسلمانان بيدار شود تا از توطئه‏ هاى اين بازماندگان دوران جاهليت و رسوبات دوران كفر و بت‏پرستى آگاه گردند كه اين هدف از صاحب مقام والای امامت، به خوبى انجام شد.[48]

لذت آنها سرانجام ريشه‏ هاى درخت ظلم و بيدادگرى «بنى ‏اميه» را قطع كردند و با فراهم ساختن مقدمات انقراض آن حكومت غاصب كه افتخارش زنده كردن رسوم جاهلى و فساد و تبعيض و ستمگرى بود، سايه شوم و ننگين آن را از سر مسلمانان كوتاه ساختند.[49]

سخن آخر

سزاوار است همه ارادتمندان اهل‏بيت عليهم السلام با تشكيل مجالس سوگوارى، هرچه باشكوه تر در تعظيم اين شعائر بكوشند، و خطباى گرامى اسرار شهادت آن بزرگواران وآثار مهم آن را براى بقاى اسلام و تشيع، شرح دهند.[50]

اینگونه است که ما شيعيان همه سال با چشم خود آثار حيات امام حسين عزيز علیه السلام و دوستان شهيدش را در كربلا مى‏ بينيم كه جلسات سوگوارى آنها سرچشمه چه جنبش هاى عظيمى مى‏ شود؟! بلکه ما با چشم خود شاهد و ناظر حركت ميليونها نفر مسلمان بيدار در ايام عاشوراى حسينى براى ريشه كن ساختن كاخ ظلم و استبداد و استعمار هستیم.[51]

[1] كليات مفاتيح نوين ؛ ص599.

[2] همان، ص: 600.

[3] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص218.

[4] آيين ما (اصل الشيعة) ؛ ص124.

[5] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص.66.

[6] همان ؛ ص68.

[7] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏1 ؛ ص334.

[8] همان؛ ج‏11 ؛ ص237.

[9] پيام قرآن ؛ ج‏9 ؛ ص22.

[10] همان ؛ ص21.

[11] آيات ولايت در قرآن ؛ ص459.

[12]  نهج البلاغه، حكمت 252.

[13] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج‏1 ؛ ص79.

[14] قهرمان توحيد، شرح و تفسير آيات مربوط به حضرت ابراهيم (ع)، ص: 194.

[15] همان.

[16]  كافى، ج 1، ص 200، ح 1.

[17] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏14 ؛ ص104.

[18] پيام قرآن ؛ ج‏7 ؛ ص247.

[19] آيات ولايت در قرآن ؛ ص57.

[20]  امامت و رهبرى تأليف آية الله شهيد مطهرى، صفحه 13.

[21] پيام قرآن ؛ ج‏9 ؛ ص19.

[22] احكام عزادارى ؛ ص117.

[23] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص234.

[24] همان ؛ ص685.

[25] تفسير نمونه ؛ ج‏2 ؛ ص38.

[26] آيات ولايت در قرآن ؛ ص57.

[27] تفسير نمونه ؛ ج‏20 ؛ ص417.

[28] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص660.

[29] همان ؛ ص234.

[30] همان ؛ ص658.

[31] پيام قرآن ؛ ج‏9 ؛ ص389.

[32] پيام قرآن ؛ ج‏7 ؛ ص63.

[33] اعتقاد ما ؛ ص76.

[34] تفسير نمونه ؛ ج‏1 ؛ ص438.

[35] همان.

[36] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج‏2 ؛ ص347.

[37] عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج ‏1، ص 59 ،64.

[38] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص44.

[39] همان ؛ ص352.

[40] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج‏3 ؛ ص600.

[41] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏2 ؛ ص668.

[42] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص259.

[43]  مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 160.

[44] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها، ص: 260.

[45] بحار الانوار، ج 44، ص 223- 266.

[46] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص260.

[47] فلسفه شهادت، ص: 15.

[48] احكام عزادارى ؛ ص20.

[49] همان.

[50] كليات مفاتيح نوين ؛ ص600.

[51] تفسير نمونه ؛ ج‏20 ؛ ص130.

/1323/د102/ج1

ارسال نظرات