۳۰ دی ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۳
کد خبر: ۴۷۴۸۵۳
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تبیین کرد؛

معنای حیث التفاتی و تمایز فلسفه ذهن در اسلام و غرب

حجت الاسلام قائمی نیا با بیان این که حیث التفاتی در فلسفه جدید بسیار نزدیک به مفهوم اضافی بودن علم در نگاه فخر رازی است، گفت: به طور کلی فلسفه ذهن اسلامی با فلسفه ذهن غربی متفاوت است و بر دو ذهن متفاوت منجر شده است.
حجت الاسلام علیرضا قائمی نیا

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام علیرضا قائمی نیا، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ظهر امروز در نشست علمی «تبیین و بررسی حیث التفاتی و تأثیر آن بر نگرش به نفس» که در مؤسسه آموزش عالی حکمت قم برگزار شد، اظهار داشت: بحث در رابطه با حیث التفاتی از مباحث مهم فلسفی و علوم شناختی در عصر حاضر است که ریشه در مباحث دیرین فلسفی در قرون وسطی در غرب تحت عنوان حالات عینی و ذهنی دارد.

وی با بیان این که ایده اصلی علوم شناختی یک نوع ذهن شناسی پسینی است، گفت: ما یک ذهن شناسی پیشین داریم و یک ذهن شناسی پسین داریم و شهید مطهری می گوید که ما بدون ذهن شناسی نمی توانیم فلسفه داشته باشیم.

ذهن شناسی بر تمام علوم و تمدن های بشری تقدم دارد

حجت الاسلام قائمی نیا با بیان این که ادعای غربی ها این است که ذهن شناسی نه تنها بر فلسفه بلکه بر تمام شاخه های علوم و حتی تمدن تقدم دارد، خاطرنشان کرد: ذهن شناسی که در قدیم مطرح بوده ذهن شناسی پیشین است؛ برای شناخت حقیقت ذهن و فرایندهای ذهنی ما باید راه میانه را انتخاب کنیم و هم از دستاوردهای علوم تجربی استفاده کنیم و هم از علوم ذهنی و این یک ذهن شناسی جدید است که ما به آن پسین می گوییم.

وی با بیان این که دکارت مسبب پیدایش بحث حیث التفاتی است، اظهار داشت: به نظر دکارت در تمام حالات زندگی خود اندیشیدن محوریت ندارد بلکه حالات ذهنی به سمت چیزی اشاره دارد؛ او حالاتی از ذهن را مورد نظر داشت که حیثیت التفاتی دارند که این با مفهوم ذهن در فلسفه اسلامی تطابق ندارد.

تعریف ذهن در فلسفه اسلامی و غربی متفاوت است

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان این که در فلسفه اسلامی نگاه به ذهن نگاه هستی شناختی است و متفاوت با وجود عینی است، گفت: در تحلیل های جدید که نسبت به ذهن مطرح می شود به جنبه های مختلفی از ذهن اشاره می شود و یک رویکرد شناختی نسبت به ذهن ایجاد می شود زیرا ذهن چیزی است که فرایندهایی در آن رخ می دهد و علم یکی از آن فرایندها است.

وی افزود: نگاه دوم به ذهن که ریشه در عصب شناسی دارد ذهن را شبیه به سیستم عصبی می داند و تأکید من بر این است که ما نباید ذهن در فلسفه اسلامی را با ذهن در فلسفه غرب یکی بدانیم.

حیث التفاتی اعم از معنی قصدیت است

حجت الاسلام قائمی نیا با بیان این که حیث التفاتی را نمی توان به معنی قصدیت دانست، خاطرنشان کرد: این واژه مفهوم حیث التفاتی را محدود می کند زیرا حیث التفاتی به معنی این است که حالت های ذهنی جهت یافتگی و سو یافتگی دارند و نمی شود آن را در معنی قصدیت محدود کرد.

وی با بیان این که در فلسفه ذهن بحث اصلی این است که ذهن به عنوان یک پدیده حالت های خاصی دارد، ابراز داشت: مادی گرایان ذهن را با مغز یکی می دانند؛ در این صورت آنها باید پاسخ دهند که اگر قائل به این شویم که ویژگی اصلی ذهن این است که به سمت چیزی اشاره دارد چطور می شود که ذهن و مغز را یکی دانست.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به این که کسانی که نگاه های مادی را نمی پذیرند تأکید می کنند که ذهن یک پدیده مادی نیست، افزود: موضوع دیگری که مورد مناقشه میان فلاسفه است تفاوت میان هوش طبیعی و هوش مصنوعی است و دسته زیادی قائل شده اند که تمایز اصلی در حیث التفاتی و جهت دار بودن هوش طبیعی است.

اضافی بودن علم در دیدگاه فخر رازی نزدیک به معنی حیث التفاتی در فلسفه جدید است

وی با بیان این که برخی از نگاه ها در فلسفه اسلامی نزدیک به موضوع حیث التفاتی است، گفت: فخر رازی علم را امری اضافی می داند، در نگاه فلسفه اسلامی علم حصولی از این جهت که به معلوم در خارج اشاره دارد حیث التفاتی دارد ولی علم حضوری با حیث التفاتی در تعارض است و باید حل شود و در این زمینه فلسفه اسلامی با فلسفه جدید متفاوت است.

حجت الاسلام قائمی نیا در پاسخ به این سؤال که ذهن غربی و اسلامی نمی تواند دو چیز باشد، اظهار داشت: ذهن دلالت به یک امر که ما به ازای عینی در خارج داشته باشد ندارد زیرا برخی چیزها هویت های عینی هستند و برخی چیز ها هم تعریفشان نظری است و بسته به نظریه ای که داریم متغیر است؛ تغییر نظریات ما را با دو پدیده مواجه می کند بنابراین ذهن در غرب و ذهن در اسلام متفاوت است.

اگر فلسفه ذهن تغییر کند ماهیت ذهن هم تغییر خواهد کرد

وی با بیان این که ذهن یک اصطلاح فلسفی است که بر اساس نظریه مطرح شده و اگر فلسفه تغییر کند ذهن هم تغییر می کند؛ ابراز داشت: نگاهی که امروز در فلسفه غربی به ذهن است و نگاه اسلامی به ذهن باید توجه شود و سنجیده شود و توانمندی این ها را در حل مسائل فلسفی باید دید؛ باید دید که تجرد ذهن این مسائل را حل می کند یا بدن مندی و عصب وارگی ذهن این مسائل را حل خواهد کرد.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار داشت: این که علم خصوصی باشد یا عمومی به حیث التفاتی ربط ندارد زیرا علم در هر صورت که باشد حیث التفاتی وجود دارد و مسأله اصلی حیث التفاتی خصوصی بودن یا عمومی بودن علم نیست زیرا علم هر چه باشد به سمت چیزی نشانه می رود.

حیث التفاتی با تمثّل در فلسفه ابن سینا متفاوت است

وی با بیان این که حیثیت التفاتی تفاوت زیادی با تمثّل در فلسفه ابن سینا دارد، خاطرنشان کرد: تمثل به معنی آینه وارگی است و یک ادعای معرفت شناختی دارد و یک ادعای هستی شناختی دارد ولی حیث التفاتی به معنی باز نمایی است و در رابطه با ادعای معرفت شناختی و هستی شناختی آزاد است و بر حیثیت پدیداری اشاره دارد.

حجت الاسلام قائمی نیا افزود: اگر ما پدیدار شناسی را به عنوان روش در نظر بگیریم و یا به عنوان فلسفی در نظر بگیریم متفاوت است، افزود: بُعد ذهنی وجود انسان یک بعد متافیزیکی و فلسفی است ولی در واقع که وجود انسان به سمت چیزی جهت پیدا می کند می تواند نقطه آغاز خوبی برای فلسفه اسلامی باشد که فضای بحث را تغییر دهیم؛ با این نگاه حیث التفاتی تبدیل به بعد اساسی وجود انسان می شود و دائما به سمت چیزهای مختلفی جهت یافتگی پیدا می کند که با مضامین کتاب و سنت تناسب زیادی دارد.

وی با بیان این که هویت های فلسفی ماهیت ذهن را تغییر می دهند، گفت: هر تعریف از ذهن عالم متفاوتی را به وجود می آورد و چون هویت یک هویت نظری و فلسفی است بر اساس تعاریف ذهن متفاوت می شود و  این امری ثابت شده است.

علم حضوری در فلسفه اسلامی با حیث التفاتی در تضاد است

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان این که مهمترین مشکلی که حیث التفاتی برای فلسفه اسلامی به وجود می آورد علم حضوری است، تصریح کرد: فلاسفه اسلامی علم را یا حضور شیء و یا حضور صورت شیء در ذهن تلقی کرده اند در حالی که در غرب به گونه دیگری به حیث التفاتی توجه کرده اند.

وی با بیان این که جهت یافتگی وجودی با حیث التفاتی متفاوت است، گفت: تمام موجودات عالم به سمت خداوند جهت یافتگی دارند ولی حیث التفاتی در انسان با سایر موجودات که نشانه به سمت خداوند دارند متفاوت است./843/پ201/ب1

ارسال نظرات