آیا اتانازی مُجاز است؟
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از صبح نو، آقای همتی مقدم، بخش نخست جلسه را به بررسی مفهوم اتانازی پرداخت و در بخش دوم وارد بحثهای اخلاقی اتانازی شد. وی بحث خود را این گونه شروع کرد که با توجه به پیشرفت دانش پزشکی مفاهیمی مانند حیات، مرگ و بیماری نیاز به بازبینی و تعریف مجدد دارد. مهمترین اصطلاحی که در رابطه با مفهوم مرگ به کار میرود اتانازی است. شورای اخلاقی و قضایی انجمن پزشکی آمریکا تعریفی از اتانازی ارائه داده است: «اتانازی عمل ایجاد مرگ در یک بیمار لاعلاج است که یک رنج غیر قابل تحمل دارد،با روشی بسیار سریع و بدون مرگ با دلایل ترحم انگیز.» اتانازی را به چند نوع تقسیمبندی کردهاند: اتانازی فعال داوطلبانه، اتانازی فعال غیر داوطلبانه، اتانازی غیر فعال داوطلبانه، اتانازی غیر فعال غیر داوطلبانه، اتانازی فعال اجباری، اتانازی غیر مستقیم و خودکشی با همراهی پزشک.
دکتر همتی مقدم هریک از این انواع را چنین تعریف کرد؛
اتانازی فعال داوطلبانه: تزریق عامدانه دارو یا هر اقدام دیگری که منجر به مرگ میشود و با تقاضای صریح بیمار یا رضایت کاملاً آگاهانه او انجام میشود. هم قصد پزشک خاتمه زندگی است و هم خود بیمار قصد مردن دارد و شرط دیگر این است که بیمار به لحاظ استانداردهای پزشکی لاعلاج باشد.
اتانازی فعال غیر داوطلبانه: تزریق عامدانه دارو یا هر اقدام دیگری که منجر به مرگ بیمار شود اما در این حالت بیمار صلاحیت تصمیم گیری ندارد، پزشک یا تیم پزشکی برای اقدام به مرگ درخواست میکنند.
اتانازی فعال اجباری: تزریق عامدانه دارو یا هر اقدام دیگری که منجر به مرگ بیمار شود در این حالت بیمار صلاحیت تصمیم گیری دارد و هیچ در خواستی نمیکند ولی پزشک یا تیم پزشکی او را میکشند.
اتانازی غیر فعال: پزشک کاری انجام نمیدهد، یا درمان را شروع نمیکند یا درمان برای بهبودی را قطع میکند.
اتانازی غیر فعال داوطلبانه: بیمار درمان را نمیپذیرد تا در مرگش تسریع شود.
اتانازی غیر فعال غیرداوطلبانه: خود بیمار صلاحیت تصمیم گیری ندارد ولی پزشک برای بهبودی درمانی انجام نمیدهد.
اتانازی غیر مستقیم: در این حالت قصد کشتن نیست اما برای رفع درد، ضد دردهای مخدر یا داروهای دیگر برای تسکین بیمار تزریق میشود و باعث مرگ بیمار میشود.
خود کشی با همکاری پزشک: در این حالت پزشک داروها یا اقدامات دیگر را برای بیمار فراهم میکند با توجه به این که او میداند قصد بیمار از آنها خود کشی است.
دکتر همتی مقدم تصریح کرد: به لحاظ حقوقی و قانونی احکام مختلفی بر هر نوع اتانازی مترتب است. به طور مثال خودکشی با همکاری پزشک در خیلی از ایالتهای آمریکا قانونی است. همچنین مباحث اتانازی در سه حوزه مطرح میشود؛یا در قالب اتانازی و مفهوم مرگ یا در مورد وضعیت اخلاقی اتانازی یا درباره وضعیت حقوقیاش بحث شده است. در مورد مفهوم مرگ و اتانازی دو پرسش هستی شناسانه و معرفت شناسانه مطرح میشود؛ مرگ چیست؟ و چه معیاری وجود دارد که بدانیم کسی مرده است؟ قبل از پرداختن به بحثهای اخلاقی اتانازی پرداختن به این پرسشها مهم است.
او با طرح مهمترین سؤالی که در حوزه اخلاقی بحث اتانازی مطرح است، به بخش دوم سخنان خود که بررسی اخلاقی اتانازی است وارد شد. این پرسش این است که آیا اتانازی اخلاقاً مجاز است؟ وی در پاسخ به این سؤال گفت:باید به انواع مختلف اتانازی بازگردیم. همان طور که گفته شد اتانازی را به دو دسته فعال و غیر فعال تقسیم بندی میکنند. اصل بحث اخلاقی اتانازی بر محور همین دو نوع کلی اتانازی است. معیار تمایزی که بین فعال و غیرفعال است، این است که فعال به معنی عمل کردن است و انفعالی به این معناست که هیچ کاری انجام نگیرد. بنابراین معیار اتانازی فعال، میشود انجام هر کاری که منجر به مرگ شود و اتانازی انفعالی میشود عدم انجام کاری برای مرگ یا بهبودی، ولی انجام ندادن کار باعث مرگ بیمار میشود.
در اتانازی غیر فعال بیماری است که منجر به مرگ میشود ولی در اتانازی فعال عامل انسانی است که باعث مرگ میشود. حال سؤال این است که آیا به لحاظ اخلاقی بین این دو نوع تفاوت معناداری وجود دارد؟ اگر این تفاوت وجود داشته باشد آیا این تفاوت میتواند تأثیرحقوقی داشته باشد؟ اصل بحث اخلاقی اتانازی حول محور همین پرسش از تفاوت میان اتانازی فعال و غیر فعال است.
همتی مقدم در ادامه افزود: غالب کشورها و حقوقدانان با اتانازی فعال مخالفند ولی پذیرش اتانازی غیر فعال بیشتر است، دلیلش هم این است که غالباً فکر میکنند به لحاظ اخلاقی اتانازی غیر فعال مجاز است. پرسش را جزئیتر میکنیم که آیا اتانازی غیرفعال اخلاقاً مجاز است؟ چرا فکر میکنیم اتانازی غیر فعال اخلاقاً مجاز است؟ ادعای اصلی این است که خیلیها فکر میکنند تفاوت فعال و غیر فعال تفاوت میان killing (کشتن) و letting to die (اجازه به مرگ) است. اگر میان کشتن کسی و این که اجازه دهیم او بمیرد تفاوت به لحاظ اخلاقی وجود داشته باشد، پس باید بپذیریم بین اتانازی فعال و غیر فعال هم تمایز وجود دارد.
وی استدالهای تمایز میان اتانازی فعال و غیرفعال را برشمرد و گفت:اینها به دو دسته کلی تقسیم میشوند. بعضی می گویند بین کشتن کسی و اجازه به مرگ کسی تفاوت ذاتی وجود دارد، بنابراین اگر بپذیریم اتانازی فعال هم مصداقی از کشتن است و اتانازی انفعالی مصداقی از letting to die است، بنابراین باید بین این دو تمایز قائل شد. استدلالهایی که در این دسته هستند دو شکل دارند یک سری مبتنی بر مبانی الهیاتیاند و یک سری استدلالهای مبتنی بر مقدمات الهیاتی نیستند. دسته دیگر استدلالها که می گویند بین اتانازی فعال وغیرفعال تمایز وجود دارد، استدلالهایی هستند که کاری به تمایز killing و letting to die ندارند. این استدلالها به نتایج و پیامدهای اتانازی فعال اشاره دارند و می گویند اتانازی فعال نتایجی دارد که به لحاظ اخلاقی خیلی بد است ولی اتانازی غیر فعال آن نتایج را ندارد.
بنابراین کسانی که می گویند بین اتانازی فعال و غیر فعال تمایز است، دو دستهاند؛ یک دسته به نتایج اتانازی فعال ارجاع میدهند، دسته دیگر تمایز میان اتانازی فعال و غیر فعال را به خاطز تمایز killing و letting to die میدانند.
همتی مقدم ادامه داد: چگونه ممکن است کسی بدون توسل به مبانی دینی و مبانی الهیاتی بتواند استدلال کند میان killing و letting to die تفاوت معنا دار وجود دارد حتی اگر نتایج یکسان داشته باشند؟ تنها راه، توسل به شهودها یا احساسات اخلاقی است. اگر killing و letting to die در همه جنبههای اخلاقی با هم تفاوتی نداشته باشند پس تفاوت در شهودها به جنبههای اخلاقی برمی گردد، ولی اگر شرایط و متغیرها کاملاً یکسان باشند و بگویید در شرایط کاملاً یکسان killing و letting to die با هم تفاوت دارند، بنابراین این دو به لحاظ اخلاقی تفاوت ذاتی دارند. تز این است که به لحاظ اخلاقی killing و letting to die به یک اندازه بدند. خیلیها از این تز دفاع میکنند و استدلالهایی هم به نفع این نگرش میآورند. مهمترین استدلالها در این حوزه استدلالهای موازیاند.
دکتر همتی مقدم در پایان، به یک نمونه استدلال در این حوزه پرداخت و بیان کرد: راشل، مهمترین استدلال این مبحث را در مقاله خود آورده و نتیجه گرفته است به لحاظ اخلاقی بین killing و letting to die تفاوتی وجود ندارد و هر دو به یک اندازه بدند.
استدلال او این است که اتانازی فعال مانند killing است و اتانازی غیر فعال مانند letting to die است، بین killing و letting to die تمایزی وجود ندارد، بنابراین میان اتانازی فعال و انفعالی تمایزی وجود ندارد.
راشل دو سناریو میچیند و تنها تفاوت این است که در یکی فرد کسی را میکشد و در مورد دیگر اجازه میدهد کسی کشته شود و سؤال میکند آیا مسوولیت کار کسی که اجازه به کشتن میدهد کمتر از کسی است که دست به کشتن می زند؟ وی چنین نتیجهای نمیگیرد و مسوولیت هردو کار را به یک اندازه میداند./1325//102/خ