اگر با روحانی می نشستم سیگاری نمیشدم
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، چند شب پیش در یکی از پارک های استان زنجان، برنامه گپ و گفت با جوان ها را داشتم. برای افطار و اقامه نماز آماده شدم. چه نمازی بود این نماز. تا به حال فکرش را کرده اید که سه نفر روحانی وسط یک پارک مشغول اقامه نماز بشوند؟!
بعد از افطار رفتم سراغ صندلی، تا چند دقیقه ای را استراحت کنم. منتظر بودم تا جوانی سؤالی داشته باشد و در کنارم بنشیند و با هم گفت و گو کنیم. اتفاقا جوانی آمد و با زبان ترکی شروع به احوالپرسی کرد. او نمی دانست که من زبان ترکی بلد نیستم. اما برایش خیلی جالب بود که یک روحانی که زبان ترکی هم بلد نیست برای تبلیغ کوله بارش را بسته و به استان زنجان آمده است. نشست و از خاطرات زندگی شخصی خودش برایم تعریف کرد.
از آنجا که همیشه هم صحبتی با جوانان را در تبلیغ می پسندم، به او گفتم دوست دارم حس خودت را نسبت به حرف زدن با یک روحانی برایم تعریف کنی. جالب اینجا بود که یک جوانی که سیگار می کشد و به قول خودش خیلی آدم مذهبی نیست؛ اما می گفت او هم همیشه از نشست و برخاست با روحانیون جوان و خوش فکر لذت می برد.
تا اینجا بخشی از شیرینیهای تبلیغی من بود.
اما میخواهم از تلخیهای تبلیغ هم برایتان تعریف کنم.
وقتی ناراحت شدم که این جوان گفت شاید اگر در ابتدای سنین جوانی یک روحانی با من رفیق می شد و صمیمی به من تذکر می داد که سیگار نکش. الآن مبتلا به این دودهای خطرناک نمی شدم.
او همچنان صحبت خودش را ادامه داد. گفت: حاج آقا شاغل هستم و مدتها است که درآمد نسبتا خوبی دارم. در کارخانه ای که توسط سرمایهداران چینی در ایران راه اندازی شده، مشغول به کار هستم. زبان چینی را خوب بلد بود. حتی حاضر بود با اشتیاق تمام زبان چینی را به یک روحانی بیاموزد. او از عقاید و اندیشه های مردم چین می گفت. سفرهای زیادی به کشور چین داشته و دارد.
اما مطلبی که دلم را لرزاند و بسیار ناراحت شدم این بود که چرا باید کارهای معدنی را در کشور خودمان به دست سرمایه گذاران چینی بسپاریم؟ چرا باید جوان ایرانی زیر دست مردان و بلکه زنان چینی کار کنند؟ آیا این با فرهنگ یک ایرانی سازگار است؟ یعنی یک جوان ایرانی توانایی راه اندازی یک کارخانه معدنی را ندارد؟ و باز هم او ادامه داد: بسیاری از کارگرانی که آنجا مشغول به کار هستند از کارگران چینی هستند.
با خودم گفتم آیا شایسته است که جوان ایرانی خودمان را رها کنیم و به سمت سرمایه گذاران و کارگران چینی روانه شویم؟ شاید شما علاقه زیادی به میل کردن میوه های تلخ ندارید؛ اما حقیقت آن است که این واقعیت از آن هم تلختر است، تا می توانیم اقتصادمان را بومی کنیم./918/پ۲۰۱/س
حجت الاسلام بهروز دلاور، مبلغ حوزه علمیه قم