رجوع به متخصصان موضوعات در ابواب فقهی سبب پویایی و به روز شدن فقه می شود
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آیت الله محمد سند بحرانی استاد برجسته حوزه علمیه پیش از ظهر امروز در نشستی علمی با حضور طلاب حوزه علمیه قم درباره معیارهای استنباط و متدهای فقهی، گفت: مجتهد باید ابواب و اقوال را تا حدودی حفظ باشد و آن ها را در ذهن داشته باشد و همچنین ارتباط اقوال با یکدیگر را بداند که به این حالت عارضه فقهی و اصولی یا در زمینه علم های دیگر گفته می شود؛
وی افزود: گاهی کسی دقت اصولی دارد اما عارضه در این علم ندارد، این مسأله در اعلمیت در فقه، اصول، رجال و حدیث اثرگذار است؛ باید از علوم دینی و حوزوی آگاهی لازم را داشت، تعریف و ابزار علوم باید برای طلاب مشخص باشد تا بتوانند استفاده لازم را انجام دهد.
استاد برجسته حوزه علمیه با بیان این که باید علوم را شناخت و دانست که چه تأثیری در مراحل استنباط دارد، اظهار داشت: متأسفانه گاهی بزرگانی در زمینه علم حدیث آگاهی لازم را ندارند، بحث اعلمیت در اجتهاد و فقه در این راستا نقش ساز است.
وی ادامه داد: طلبه باید از علوم و فرهنگ حوزوی آگاهی داشته باشد، اگر طلبه ای حتی فهرست و مباحث یک کتاب و علوم حوزوی را نداند و آشنایی نداشته باشد واویلا است چون در بحث اجتهاد و مراحل آن لنگ می زند و نمی تواند کاری انجام دهد.
آیت الله سند بحرانی وجود ذوق عرفی برای اجتهاد را مهم دانست و ابراز داشت: ذوق عرفی غیر از ذوق فقهی است، بین عارضه فقهی و اصولی با ذوق فقهی و اصولی تفاوت وجود دارد؛ عارضه صفتی است که از تتبع در ابواب بسیار، کنجکاوی و تحقیق حاصل می شود که انسان مستهظر خواهد بود اما ذوق این است که استنتاج اجمالی و حدس فرد در آن علم قوی و سریع باشد.
وی عنوان کرد: در عارضه استظهار مواد و ربط ها وجود دارد نه برش نتیجه که در ذوق دیده می شود، همچنین واژه های در متد فقهی باید مورد بررسی قرار گیرد و انسان متوجه باشد، مراد از مراحل بیان شده برای استنباط و اجهاد ترتیب زمانی نیست بلکه ترتیب رتبی به شمار می رود.
استاد برجسته حوزه علمیه خاطرنشان کرد: یکی از مسائل بغرنج بحث های فقهی و اصولی است و باید روی آن کار کرد، این است که فرق ترتیب زمانی با ترتیب رتبی چه چیزی است که از مباحث صناعی به شمار می رود، کسی که می خواهد استنباط کند باید متوجه حیثیت های بحث و گزاره ها باشد.
وی اضافه کرد: اگر نکته ای در روند استنباط به ذهن انسان آمد یا آن را کشف کرد اما آن را یادداشت نکند از دست می رود، هر گزاره و جرقه ذهنی باید سریعا یادداشت شود و گرنه بعید است که به راحتی آن مسائل را برگرداند.
آیت الله سند بحرانی با بیان این که در روند استنباط مجتهد باید مقتضای قاعده اصولی در مسأله را در نظر بگیرد، گفت: قواعد اصولی که به مسأله ارتباط و نسبت دارد باید از وجوه و اقوال بیان شده استخراج شود، مراحل استنباط جدای از یکدیگر نیستند اما هویت دارند؛ یکی از مسائل سلیقه فقهی و اصولی است و کسی که چنین صفتی داشته باشد می داند که در کجا و چه زمانی باید مسائل را جمع کند.
وی افزود: مرحله دیگر استباط مراقبت ابزاری مسائل اصولی و به کارگیری این ابزار در کار است، صناعت اصولی بر صناعت، سیر و روند فقهی مهیمن است؛ مراتب حجیت در علم اصول نقشه ترتیبی استدلال در فقه است، اصول عملیه متأخر از حجج و ادله ظنه است و این مسأله را علم اصول تعیین می کند.
استاد برجسته حوزه علمیه با بیان این که مرحله آخر استنباط نتیجه گیری کلی است، اظهار داشت: نتیجه گیری کل متدهایی دارد، نتیجه کلی به معنای نقشه کلی کار با مواد آن است.
وی با اشاره به انواع متدهای فقهی، ادامه داد: این بحث در فهمیدن مراحل استنباط مؤثر است، یک متد در بین فقها وجود دارد که متد ملازمات نام دارد، شهید اول و شیخ جعفر کاشف الغطا ازجمله کسانی هستند که از این روش استفاده می کنند، در این روش لوازم در نظر گرفته می شود که آیا با جاهای دیگر فقه همخوانی دارد یا خیر، اگر نداشته باشد می فهمد که یکی از مراحل استباط دچار خلل است.
آیت الله سند بحرانی با بیان این که این روش بیشتر روی فکر فقیه کار می کند، ابراز داشت: این منهج بررسی تحلیل گرا به دید همگانی و جمعی ابواب است، در این روش فقیه باید عارضه و ذوق قوی داشته باشد.
وی از منهج تحلیلی به عنوان متد دوم فقهی نام برد و عنوان کرد: محقق حلی و محقق کرکی از این روش استفاده کرده اند، در این روش فقیه ماهیت ها را موشکافی می کند و از شکم ماهیت، ماهیت های دیگر در می آورد، محقق اول و دوم بسیار در این متد موفق هستند.
استاد برجسته حوزه علمیه خاطرنشان کرد: روش دیگر منهج تشقیق است که مربوط به شهید ثانی می شود، در این روش افراد و زیر مجموعه های نتیجه به صورت تفصلی وارسی می شود، بررسی می شود که نتیجه با افراد زیر پوشش آن همخوانی دارد یا ندارد.
وی اضافه کرد: اگر این زیر مجموعه ها با نتیجه همخوانی نداشته باشد می فهمد که نتیجه دچار خلل است؛ روش دیگر تنقیح فرض فقهی و مواد استدلال است که در این زمینه صاحب حدائق و مجلسی اول و دوم در این زمینه بسیار کار کردند.
آیت الله سند بحرانی با بیان این که هرچه فرض فقهی و اصولی ورزیده شود در مراحل بعد کار قوی تر می شود، گفت: سلامتی و اتقان مرحله متقدم در مراحل استنباط در مرحله بعد از آن مؤثر است، برخی از بزرگان در مرحله اول استنباط سهل انگاری می کنند.
وی افزود: فهمیدن فرض فقهی بسیار مهم است که موضوعی سرنوشت ساز به شمار می رود مرحوم آیت الله گلپایگانی در این مرحله خستگی ناپذیر بود و کار می کرد؛ در استنباط معنا کردن لغوی واژه ها می شود، بعد از معنای لغوی مسأله رجوع به متخصصان موضوعات در ابواب فقهی بسیار مهم بوده و این موضوع برای پویا و به روز شدن فقه و علوم دیگر اثرگذار است که متأسفانه بسیاری از اوقات مغفول می ماند.
استاد برجسته حوزه علمیه با بیان این که هر باب فقهی موضوعی دارد، اظهار داشت: اقتصاد، پزشکی و مسائل دیگر از موضوعات ابواب فقهی است، همان ضرورتی که برای رجوع به لغت وجود دارد برای مراجعه به صاحب نظران نیز موجود است، متأسفانه این موضوع بسیار مورد غفلت است./1323/۲۰۱/ب2