جنبه تهاجمی علم کلام
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از مهر، نشست الهیات امام صادق(ع)، در حسینیه ارشاد با سخنرانی همایون همتی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران برگزار شد.
همتی در ابتدای این نشست با بیان اینکه در این جلسه به الهیات و اندیشه های امام صادق(ع) از منظر کلامی و همچنین بررسی اندیشه های ایشان در زمان حال خواهم پرداخت، گفت: به این دلیل به این علم، علم کلام گفته می شود که درباره تکلم خداوند است. علم کلام بر اساس مشهورات و مقبولات است و از قیاس جدلی استفاده می کند. بر خلاف فلسفه که بر اساس یقینیات و بدیهیات است و قیاس برهانی ارائه می دهد.
همتی اظهار داشت: علم کلام امروز در مسیحیت خیلی گسترش پیدا کرده است، اما ما کم کار کرده ایم و فقط رویکرد آپولوژِیک داریم. در حالی که رویکرد آپولوژِیک یعنی جنبه تدافعی کلام یک شاخه از الهیات مسیحی است نه همه آن. کلام جنبه تهاجمی هم دارد. اما بحث من بیشتر الهیات امام صادق(ع) است نه کلام امام صادق(ع)، که بحثی گسترده تر است.
وی افزود: کتابی است منسوب به امام صادق(ع) با نام «مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه» در عرفان و سلوک است اما انتساب آن به امام صادق(ع) قطعی نیست. در کلاس آیت الله بهجت خصوص از ایشان پرسیدم از منظر سند و علم رجال نه بلکه خودتان از شهود بفرمایید که آیا این کتاب نوشته خود امام صادق(ع) است؟ گفتند بله، تمام ابواب و فصول این کتاب اولین سطرش از خود ایشان است اما باقی نوشته خود راوی است.
همایون همتی در ادامه گفت: کتاب دیگر توحید مفضل است که علامه طباطبایی معتقد است عمر بن مفضل جعفی از شاگردان امام صادق(ع) بوده و حضرت املاء کرده و به قلم مفضل است و علامه صحت انتسابش به امام صادق(ع) را قبول دارد. از طرفی امام صادق(ع) حدود ۱۳ مناظره دارد. در مناظرات به قدری ادب بحث را رعایت می کرد که خود افرادی که با ایشان مناظره می کردند از اخلاق ایشان تعریف می کردند.
وی افزود: بسیاری از علوم اسلامی را اولین بار ایشان تدوین کرده و بیشترین احادیث در اختیار ما از ایشان است. ایشان همچنین شاگردان برجسته ای تربیت کرده است. مثل محمد بن مسلم، حسن بن محبوب، جمیل بن درّاج، زراره، هشام و ... .۴۰۰۰ و برخی نوشته اند ۶۰۰۰ شاگرد تربیت نمود که بسیری از این ها شیعه نبوده اند. نزدیک به ۲۰۰ دانشجو که من لیست آن ها را دارم شاگرد غیر عرب ایشان بوده اند. یک فردی هندی در کتابش این اسامی را آورده است. زنان بسیاری جزو شاگردان ایشان بوده اند. در حالی که دختران در زمان جاهلیت زنده به گور می شدند.
این استاد دانشگاه در ادامه عنوان کرد: کتاب سیری در سیره معصومین نوشته شهید مطهری بسیار خوب است و جالب است که یک فیلسوف سیره بنویسد. دانشنامه هایی که درباره ائمه داریم استاندارد و دانشگاهی نیستند و برای پاسخ به نیازهای روز مناسب نیستند که بتوان به دست دانشجویان داد. این گونه ائمه را مظلوم می کنیم و چندباره می کشیم. وظیفه ذاتی پژوهشگاه ها این است که در این زمینه ها کار کنند. تنها کار قابل توجهی که در این حوزه دیدم کاری از دانشگاه امام صادق(ع) بود که ۲ جلد کتاب درباره امام رضا و یک جلد هم درباره امام صادق(ع) کار شده بود.
وی در ادامه گفت: ۲ نوع معجزه داریم؛ قولی و فعلی. ابن سینا می گوید معجزات فعلی برای عوام مناسب است و معجزات قولی برای خواص. امروز الهیات امام صادق(ع) بسیار مناسب برای پاسخ دادن به اندیشه های توماس آکویناس و اندیشه های تومیستی است. خوشمان بیاید یا بدمان بیاید فلسفه ارسطو بیشترین ظرفیت را برای طرح مباحث الهیات اسلامی دارد. همچنین عرفان افلوطینی برای طرح عرفان دینی بیشترین ظرفیت را دارد. افلوطین و فیلون بیشترین تأثیر را بر ابن عربی و مولانا داشته اند. توماس آکویناس می گوید آثار ارسطو را نمی فهمیدم از آثار مسلمانان به خصوص ابن رشد استفاده کردم. توماس آکویناس ۵ دلیل برای اثبات خداوند می آورد. البته می گوید وجود خداوند بدیهی است که علامه طباطبایی نیز این را می گوید و توماس آکویناس می گوید این ها دلیل اثبات خداوند نیستند بلکه ۵ راه برای رسیدن به خداوند هستند. طنز روزگار این است که ما امروز آثار توماس آکویناس را می خوانیم و افتخار می کنیم. بحث صفات و اسماء الهی و ذات الهی که ما داریم از حرف های ارسطو است.
همتی در ادامه اظهار داشت: کتاب تحف العقول به لحاظ نزدیکی نویسنده به دوران غیبت کبری باعث شده دوران امام حسن عسکری(ع) را درک کرده باشد و احتمال اشتباه بودن آن خیلی کم است. حدیثی در آن است که در ادامه به آن اشاره می کنم. امام صادق(ع) در برخی احادیث با برهان نظم، برهان فطرت و ارجاع به فطرت و وجدانیات که انسان در اوج مشکلات و اضطرار به دنبال امداد غیبی می گردد، همچنین با برهان حدوث و حرکت (که همان برهان کازمولوژیک است) خداوند را اثبات می کند. علاوه بر این ها ۲ برهان ابتکاری نیز دارد که مختص اوست. یکی برهان فرجه است که ۲ واجب الوجود بالذات را در نظر می گیرد و ما به الامتیاز و ما به الاشتراک آن ها را بیان می کند. دیگری برهان هلیله است که ابن سینا در نمط ۴ اشارات از آن استفاده می کند. طبق این برهان کافی است شما یه تکه سنگ یا یک حبه قند یا یک قطره را بپذیرید، وجود خدا با همان اثبات می شود.
این محقق و پژوهشگر ادیان و عرفان در انتها گفت: امام صادق(ع) در زمان خود و در جلسات علمی خود پاسخ تمام فرقه های زمان خود را داده است که بسیاری از این فرقه های فکری امروز نیز وجود دارند. امام صادق(ع) می فرماید: خدا هیچ گاه به ذهن نمی آید. آن چیزی که ذهن تان از خدا ترسیم می کنید مخلوق شماست و زاییده ذهن شماست. در ذهن شما محاط و محدود است. هر کس با توهمات شخصی برای خود خدا ترسیم کند مشرک است. علامه طبابایی این حدیث را با سند نقل می کند. خدا را باید با حضورش شناخت. در عرفان می گویند ذهن گذرگاهی برای دل است. با تهجد و تهذیب نفس و شب بیداری نهایتاً ذهن صاف می شود و برای انسان پنجره ای باز می شود تا به اندازه خودش خدا را ببیند، نه به اندازه خدا. امام سجاد نیز می فرماید: معرفت من به تو به اندازه خودم است نه به اندازه تو. در تفکر اسلام معرفت و تفکر و علم بیشترین ارزش را دارد به طوری که پیامبر وارد مسجدی می شود و می بیند ۲ گروه حضور دارند. گروهی به عبادت مشغول اند و گروهی دیگر به فعالیت علمی. پیامبر نزد گروهی می رود که در حال مباحثه و فعالیت علمی هستند و می فرماید: بِالتَّعلیم اُرسلتُ. همچنین پیامبر اکرم به اسرای جنگ می گفت هر کس به ۴۰ مسلمان سواد یاد بدهد آزاد است و این گونه از هر فرصتی برای گسترش علم و معرفت و تفکر استفاده می نمود./۱۳۲۵//۱۰۲/خ