مراسم اختتامیه سمینار سهروزه جامعهشناسی حجاب و بدحجابی برگزار شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، عبدالرسول علم الهدی، پژوهشگر مطالعات سیاستی دانشگاه امام صادق(ع)، در اختتامیه سمینار سهروزه جامعهشناسی حجاب و بدحجابی در پنل سوم آن تحت عنوان « گفتمانهای فرهنگی و سیاستی مواجهه با بدحجابی» که به همت پژوهشکده باقرالعلوم(ع) سازمان تبلیغات اسلامی و با مشارکت مرکز تحقیقات زن و خانواده حوزه علمیه قم و جبهه مردمی حجاب و عفاف در پژوهشکده باقرالعلوم(ع) برگزار شد، گفت: سیاست گذاری درباره عفاف و حجاب به مثابه یک ارزش اسلامی با تقلیل گرایی همراه بوده است.
وی افزود: نگاه به امر عفاف و حجاب از دوران کشف حجاب و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یک مساله بسیار مهم در کشور مورد توجه بوده است بر هیمن اساس دشمن با هجمههای فرهنگی درصدد تخریب و ضربه زدن به این اصل مهم بوده و هست.
علم الهدی درباره سازوکار تدوین سیاستی حجاب و عفاف در دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران، بیان داشت: ارتباط عفیفانه فراگیر ارسال و دریافت پیام بین افراد بر اساس کرامت انسانی باید صورت بپذیرد که چارچوب مفهومی ارتباط عفیفانه شامل 24 بخش مانند ارتباط کلامی، محتوای سخن و کلام سالم، عدم شوخی بین نامحرمان، سخن گفتن با نامحرم در حد ضرورت، حجاب بانوان و سایر موارد میشود که تنها یک بخش این مهم به حجاب بانوان اختصاص دارد.
این پژوهشگر مطالعات سیاستی دانشگاه امام صادق(ع) در ادامه با اشاره به شمولیت سیاستهای پیشین، گفت: شمولیت سیاستهای پیشین شامل تاکید بر آگاهی بخشی نسبت به فرهنگ دینی و آسیب هنجاریهای اخلاقی،تقویت گرایشهای اخلاقی، تسهیل ازدواج دانشجویی و ازدواج آسان، برخوردانضباطی با افراد خاطی، شفافیت و عدم ابهام در قوانین انضباطی میشود که باید مورد توجه قرار گیرد.
وی با اشاره به سیاستهای موثر برای ارتباط عفیفانه در دانشگاه، عنوان کرد: امروز بازسازی نظام تعلیم و تربیتی بر اساس هویت زنان باید مورد توجه قرار گیرد که با آموزش ارتباط عفیفانه به مثابه آموزش و رفتارهای اخلاقی در دروس عمومی دانشگاه این مهم امکان پذیر است.
علم الهدی افزود: برخی از رفتارها قابل آموزش است اما بر بخش دیگر نیاز به مهارت افزایی داریم که یکی از ثمرات آن مدیریت نیاز جنسی است. امروز در نهادهای مشاورهای دانشگاهها با وجود ساعتهای کاری و عدم دسترسی به زندگی دانشجویان ما شاهد رجوع تنها نه درصد از دانشجویان به این نهادها هستیم. لازم است مشاورههای دانشگاهی به عنوان مربیان دینی و عاطفی بیشتر از حوزههای علمیه جذب داشته باشند.
پژوهشگر مطالعات سیاستی دانشگاه امام صادق(ع) درباره تقویت فرهنگ علمی، ارتقای الگوها و اهداف دانشجویان در جریان زندگی دانشگاهی، گفت: اساتید و اعضای هیات علمی نقش اساسی در زمینه تربیتی دانشجویان دارند.
وی ادامه داد: از دیگر سیاستها که باید مورد توجه قرار گیرد مساله تغییر و اصلاح دانشگاه به ویژه خوابگاههای دانشجویی است بر همین اساس هویت شناسی یک امر ضروری در دانشگاه به شمار میرود.
علم الهدی با اشاره به تغییر و اصلاح ساختاری دانشگاه، عنوان کرد: امروز پرهیز از اردوهای مختلط که سبب شکل گیری روابط صمیمانه بین دانشجویان میشود باید دقت و اصلاح شود.
پژوهشگر مطالعات سیاستی دانشگاه امام صادق(ع) درباره برگزاری برنامههای فرهنگی در دانشگاه، اظهار داشت: مشارکت دادن و برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی دانشجویان در مباحث عفاف و حجاب در ایجاد اغنای فکری دانشجویان نقش بسزایی میتواند داشته باشد.
وی در خصوص زمینه سازی هم کفیابی و پرداخت برای امر ازدواج دانشجویان، گفت: امروز برخی تصور میکنند پول مساله و مشکل اساسی عدم ازدواج دانشجویان است درحالی که مهمترین مساله ازدواج دانشجویان هم کفیابی است همچنین باید به دلیل افزایش طلاق دانشجویان توجه ویژه شود.
علم الهدی در پایان خاطر نشان کرد: برخورد انضباطی با دانشجویان پرخطر در دیدارهای اخلاقی و هماهنگی با خانواده دانشجو باید به نحوی صورت بپذیرد که به بازسازی فرد ختم شود نه به طرد و رها سازی آنان در جامعه.
در بخش دیگر این سمینار خانم فاطمه جناب اصفهانی، پژوهشگر مطالعات سیاستی با اشاره به پیامدهای مبارزه با بدحجابی برای زنان چادری، گفت: بعد از انقلاب اسلامی از سال 1358 رعایت حجاب در کشور به صورت قانونی الزامی شد.
وی افزود: این قانون اول از ادارههای دولتی و دانشگاهها و بعد از آن در جامعه به اجرا درآمد، مقابله در برابر این الزام با مقابله نیروهایی همچون کمیته مواجه میشد که امروز هم این امر ادامه دارد.
جناب اصفهانی با بیان اینکه طرح مبارزه با بدحجابی ابتدا در قالب طرح امنیت اجتماعی اخلاقی آغاز شد، ابراز کرد: هدف از این طرح مبارزه با بدحجابی، مبارزه با مفاسد اجتماعی و افزایش امنیت اجتماعی شهروندان و حرکت به سمت جامعه اخلاقی توام با نشاط بود.
این پژوهشگر مطالعات سیاستی درخصوص اینکه مبارزه با امر بدحجابی با روشهایی همچون طرح گشت ارشاد، دریافت جریمه نقدی و سایر موارد نتوانست فضای امن روانی برای شهروندان به همراه داشته باشد، گفت: سال 98 طرحی را با روش مصاحبه عمیق هم از زنان چادری و معتقد به حجاب و هم از زنانی که اعتقاد به رعایت حجاب نداشتند انجام دادیم تا سخنان این زنان را از طرحی که در حال انجام بود بشنویم.
وی ادامه داد: بیشتر بانوان چادری چنین حسی داشتند که به دلیل چادر از اجتماعاتی مثل دانشگاه، کافه و رستوران، فروشگاه و سایر موارد طرد میشوند و یا با ورود به جمعی احساس معذب بودن داشتند، آنان احساس میکردند که در جامعه به خاطر چادرشان تحقیر میشوند و بیشتر این حس را از طرف زنانی که به حجاب اعتقاد نداشتند کسب کرده بودند. آنان چنین میگفتند که انگار مخاطب همه نقدهای اجتماعی و سیاسی که به اوضاع مملکت برمیگردد متوجه آنها است.
جناب اصفهانی اضافه کرد: وقتی نظر آنها را درباره گشت ارشاد پرسیدیم اکثر آنها میگفتند اجرای چنین طرحهایی باعث تحریک بیشتر زنان بدحجاب میشود و با روشهای متفاوت مقاومت به فعالیتهای زیرزمینی و پنهان روی میآورند و با زنان چادری خشن برخورد میکنند.
این پژوهشگر مطالعات سیاستی در ادامه اظهار داشت: زمانی که از زنان بدحجاب مصاحبه شد آنان نظرشان این بود که زنان چادری افرادی خودخواه هستند و قصد دارند همه بانوان همانند آنان حجاب داشته باشند برخی از آنها افراد متظاهری هستند که فقط برای کسب منافع اجتماعی این پوشش را انتخاب کردهاند و زنان چادری حتما از موقعیتهای اجتماعی بسیاری برخوردار هستند.
وی افزود: آنها هم حسی مشابه زنان چادری داشتند و حس میکردند زنان چادری به آنها بد نگاه میکنند آنها چنین بیان میکردند که زنان چادری آنان را افرادی گمراه میبینند و متنفرند. بیشتر آنان در این باور بودند که زنان چادری از اجرای طرح گشت ارشاد نفع میبرند و کاملا از اجرای چنین طرحهایی رضایت دارند چون جامعه با آنها همرنگ میشود حس سلطه طلبی آنان ارضا و خیالشان نسبت به شوهران و پسرانشان که ممکن است گرفتار فساد شوند آسوده است.
جناب اصفهانی با بیان اینکه غیریت سازی به واسطه داشتن نوع پوشش در جامعه اتفاق افتاده است، گفت: هر چه رسانههای جمعی و نیروهای رسمی کنترلی جامعه سعی در مبارزه با بدحجابی میکنند زنان چادری به انزوا بیشتر پناه میبرند و از آن طرف زنان غیر محجبه مقاومت بیشتری میکنند و شکلهای مقاومتشان تغییر میکند پس از آن اعتماد متقابلی که موجب رابطه صمیمانه تاثیرگذار میشود وجود ندارد.
این پژوهشگر مطالعات سیاستی اضافه کرد: با این توصیف زنان چادری در جامعه تبدیل به دیگری میشوند و تعاملشان با دیگر زنان که به حجاب اعتقادی ندارند کم و کمتر میشود و انسجام اجتماعی زنان در این رابطه دوسویه پایین میآید. آنها به خاطر داشتن شباهت پوشش با زنان گشت ارشاد کلیشه میشوند و در یک سر طیف قرار میگیرند و زنان غیر محجبه هم در سر دیگر طیف مستقر میشوند و هیچ کدام از او دوری یکدیگر نفع نمیبرند.
وی ادامه داد: خشم به وجود آمده از دوقطبی شدن زنان در جامعه با فعالیتهای غیر راهبردی نیروهای کنترلی از بیرون تشدید میشوند و شکاف گروههای اجتماعی هم به تبع آن بیشتر میشود. امروز برخی از مکانها از وجود زنان چادری خالی تهی شده و زنان چادری نمیتوانند به نسبت مساوی از این فضاها استفاده کنند.
جناب اصفهانی در ادامه تصریح کرد: عدم اعتماد و هراس زنان غیر محجبه از زنان چادری به عنوان عامل و گاه جاسوس نظام رسمی کشور مانع از زیست مسالمت آمیز آنها در کنار هم میشود در حالیکه در زندگی شهروندی همه ما به چنین آرامش و امنیتی در کنار هم نیازمند هستیم.
جناب اصفهانی با بیان اینکه زنان چادری برای داشتن هویت اجتماعی ناگزیر هستند از طریق بازنمایی که از سوی آنان اتفاق میافتد تکه تکه هویت خودشان را جمع کنند، گفت: هویتی که موقعیت گفتمانی بانوان محجبه را میسازد مرهون همین بازنماییهای اجتماعی و یا رسانهای است و این بازنماییها دارد از زنان محجبه و غیر محجبه هم جنس که مسائل و مشکلات مشترکی دارند یک ذهنیت سیاه و سفید میسازد.
این پژوهشگر مطالعات سیاستی ادامه داد: این دوقطبی شدن سیاسی اجتماعی به نفع هیچکدام از دو طیف زنان نیست و زیست روزمره آنان را دستخوش تغییر میکند و از زنان چادری در ظاهر یک دیگری قدرتمند میسازد.
وی در پایان خاطر نشان کرد: پیامدهای طرحهایی همچون گشت ارشاد برای زنان چادری بسیار هزینه بر خواهد بود و زمان و انرژی زیادی را برای اصلاح نگرش زنان غیر محجبه و جلب اعتماد آنها طلب میکند که اصلا عاقلانه به نظر نمیرسد چه بهتر که قبل از اجرای یک طرح ضربتی و تاثیرگذار به پیامدهای آن فکر کنیم و وقتی دیدیم نتیجه بخش نیست به ادامه آن اصرار نورزیم بنابراین اجازه دهیم کنترل اجتماعی مردم بین هم اتفاق بیفتد تا زمینه رابطه همدلانه آنها را فراهم شود.
در بخش دیگر فهیمه رمضانی پژوهشگر مطالعات سیاستی گفت: حفظ سطح دینی افراد در جامعه اسلامی و ایجاد گرایش سایر مردمان جامعه بیدینان به دیندار شدن از مهمترین وظیفه جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود.
وی افزود: امر به معروف و نهی از منکر واجبی است که نمیشود به بهانههای مختلف کنار گذاشت بنابراین هر مسلمانی وظیفه دارد راه حل و یا طریقهای برای انجام این واجب الهی پیدا کند. امروز با توجه به تغییر فرهنگ اجتماعی باید به این نکته که در حال حاضر کدام نوع از امر به معروف و نهی از منکر میتواند جامعه را متحول و دگرگون کند، باید دقت شود.
پژوهشگر مطالعات سیاستی با اشاره به برنامه تلوزیونی لاک جیغ تا خدا، بیان داشت: این برنامه از سال 93 کار خود را در صدا و سیما آغاز کرد و صدها نمونه از دخترانی که به زندگی دینی بازگشتند را مورد بررسی قرار داد و اثر مطلوبی در گرایش بسیاری از بانوان به امر حجاب داشت.
رمضانی ادامه داد: برخی از گروهها مانند سفیران دعوت در کنار این برنامه و با هدایت کارگردان برنامه برای ترویج امر حجاب تشکیل شدند تا با رجوع به جمعهایی مانند مدارس و بسیج به سوالات بسیاری از دختران پاسخ دهند و سیر تحول را برای زنان بیان کنند.
وی اضافه کرد: موسسه بهشت ثامن به عنوان یک مرکز دینی و مذهبی از سال 82 در استان البرز فعالیت خود را آغاز کرد و با آموزش و تربیت کادرهای متخصص به مدارس و محل اجتماع بانوان اعزام میشوند تا با دعوت زنان غیر محجبه به شرکت در اردوی مشهد با هدف استحاله دینی افراد اقدامات قابل توجهی انجام پذیرفته است.
پژوهشگر مطالعات سیاستی با بیان اینکه عوامل بسیاری در تغییر سبک زندگی افراد به سبک زندگی دینی نقش دارد، عنوان کرد: پرورش اجتماعی انسان به دو مرتبه اولیه و ثانویه تقسیم میشود در پرورش اجتماعی اولیه فرد در محیط خانواده قرار دارد اما در پرورش اجتماعی ثانویه فرد در اجتماعی است و عمده تغییرات در آن صورت میپذیرد.
رمضانی ادامه داد: در پرورش اجتماعی ثانویه افراد با عواملی روبرو میشوند که با شناخت هویتی خود دچار مشکل شده و با بحرانهایی در زمینه شناخت و ادراک خویش مواجه هستند که اگر این بحران با شناخت اولیه او انطباق نداشته باشد فرد نمیتواند مسیر خود را به درستی انتخاب کند.
وی اضافه کرد: وجود مربی و راهنما انسان را در شناخت مسیر درست کمک کرده و انقلاب عاطفی عظیمی در وجود او ایجاد میکند.
پژوهشگر مطالعات سیاستی در پایان خاطر نشان کرد: متاسفانه برخی از محیطهای آموزشی، محیطهای مذهبی نما و عدم قدرت دوستیابی در اکثر مواقع عامل دوری افراد غیر محجبه از دین و گروههای مذهبی میشوند.
در بخش دیگر این سمینار سینا کلهر پژوهشگر مطالعات سیاستی و استاد دانشگاه، با اشاره به تحول سیاست حجاب از سیاست سالم سازی محیط با سیاست آگاهی بخشی و کنترل عاطفی، گفت: امروز چهار نیرو در کشور جریان سیاستگذاری فرهنگی جامعه را تحت الشعاع قرار میدهند.
وی افزود: یکی از مهمترین نیروهایی که در مساله سیاستگذاری حجاب و ساختار فرهنگی به صورت کلی اثر گذار است ساختار نیروهای سیاسی یا بدنه حاکمیت سیاسی است که میزان انسجام نیرویهای سیاسی مهمترین مساله در سیاست گذاری حجاب به شمار میرود، مساله نخبگان و ذهنیتی که بر آنان حاکم است و دیگر نیروهای رسانهای و جریانهای شکل دهنده همچنین ذهنیت عمومی جامعه نقش بسزایی در اثرگذاری بر سیاست جامعه دارند.
پژوهشگر مطالعات سیاستی بیان داشت: آن چهار جریان نیروهایی بودند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز سیاستهای عفاف و حجاب را در جامعه شکل دادند.
کلهر با اشاره به شاخصههای دوره اول، بیان داشت: در این دوره ما یک سیاست شکننده در زمینه عفاف و حجاب داریم که از سال 57 آغاز و تا سال 59 به طول میانجامد در این دوره حجاب اجباری و الزامی طرح میشود اما به سبب وجود آن چهار نیرو سیاست اجباری شدن حجاب اجرایی نمیشود.
وی در ادامه با اشاره به موضوع نخبگان، ابراز کرد: در بین نخبگان نیز همان چند پارگی وجود دارد، جریان رسانهای به شدت متکثر است و جریان اذهان عمومی جامعه در راستای تقویت حجاب بسیار قدرتمند و همراه است.
پژوهشگر مطالعات سیاستی ادامه داد: مردم به نوعی با رعایت حجاب و الزامی شدن آن در ادارات و اماکن عمومی موافق هستند اما چون آن سه جریان نسبت به این مهم همراهی ندارد موفقیتی حاصل نمیشود.
کلهر در تبیین اینکه از سال 59 تا 74 ما شاهد یک دست شدن این چهار نیرو در جامعه بودیم، اضافه کرد: پس از این دوران ما شاهد پیچیده تر جرم انگاری در زمینه حجاب هستیم که در غالب بخش نامه به برخورد با برخی موارد پرداخته میشود اما در سال 76 ما شاهد به پایان رسیدن اجماع در زمینه عفاف و حجاب هستیم و در این دوران یک اتفاق سیاستی که رخ میدهد تاکید بر آگاهی و به جای رفتار است و دو دسته شدن حاکمیت در این برهه زمانی اتفاق میافتد و جهت فعالیتها و مخالفتهای رسانهها متفاوتی میشود و ذهنیت اکثر مردم جامعه تغییر نگرش پیدا میکند و ما در این ایام تنها جریان همراه با حجاب یعنی ذهنیت عمومی مردم را از دست میدهیم.
وی با بیان اینکه سیاست رها سازی روش عاقلانهای است اما ادامه دادن این سیاست و رادیکال کردن آن نیز بنیاد عقلانی ندارد، گفت: جریان حرکت این چهار نیرو نه تنها به نفع اجباری کردن حجاب نیست بلکه به نفع خود حجاب هم نخواهد بود.
این پژوهشگر مطالعات سیاستی در پایان خاطر نشان کرد: حجاب یک مساله عادی نیست رسما به یک مساله سیاسی تبدیل شده برای مثال امروز کاندیداتورهای انتخاباتی مساله حجاب را به ابزار رای آوری بهره میبرند.
در ادامه سید علی کشفی پژوهشگر مطالعات سیاستی، با اشاره به ربط فرهنگ و قدرت ریشه یابی گونههای مختلف سیاستگذاری حجاب در ایران پس از انقلاب، گفت: امروز برخی مشکلات در جامعه بیانگر اختلافات و تفاوتهایی است که ما در جامعه شاهد آن هستیم.
وی افزود: امروز گروههای مختلف مردم در کشور گرایش به برهنگی تا یا تمایل به پوشیدگی کامل دارند و این تمایل و گرایش را نیز در اماکن عمومی و خصوصی به منصه ظهور میرسانند.
کشفی با بیان اینکه حجاب تفاوت زن و مرد را مشخص میکند، ابراز کرد: حجاب رابطه زن و مرد را معنادار میکند و اگر حجابی وجود نداشته باشد تفاوت جنسیتی بی معنا میشود امروز ما در جهان غرب شاهد بحران جنسیت زدایی هستیم بنابراین ما باید این اختلافات را به صورت صحیح کنترل کنیم.
این پژوهشگر مطالعات سیاستی حجاب را یک مساله سیاسی دانست و اظهار داشت: سیاست گذاری کشور با تاکید بر حفظ حجاب درصدد ایجاد انسجام و اتحاد ملی است اما بسیاری از سیاست مداران و فعالان اجتماعی امروز بر این عقیده هستند که تاکید بر حجاب انسجام و قدرت حاکمیت کشور را مورد خدشه قرار میدهد.
وی ادامه داد: امروز ما با از دست دادن اقتدار دولت روبرو هستیم و این دولت است که صوری شده و در این تقلیل حجاب به عنوان یک کالا تنزل یافته به مصرف میرسد.
کشفی اضافه کرد: زمانی که اسناد سیاستی را مطالعه میکنیم متوجه شکافهای اساسی در این عرصه میشویم این شکافها به ما نشان میدهد صحنهای که به عنوان سند تصویب میشود نیروهای اجتماعی نیز در آن صحنه حاضر هستند. در این اسناد هم به الزامات امر حجاب و هم به جنبه صوری آن تاکید میشود.
در بخش دیگر سجاد لطیفی پژوهشگر مطالعات سیاستی درباره گونه شناسی ذهنیتهای خط مشی گذاران و مجریان درباره مدیرت مواجهه با بدحجابی در ایران، گفت: امروز اگر ما بخواهیم علت وضع موجود را ببینیم و از ذهنیت غفلت کنیم، دچار خطا خواهیم شد.
وی با طرح این پرسش که چرا وضعیت عفاف و حجاب در جامعه روند نزولی دارد، بیان داشت: چرایی وضعیت عفاف و حجاب در کشور روند نزولی این عرصه و یا روند پوشش مردان و زنان در جامعه ما به انظار عمومی گرایش دارد انسان را به این سوال سوق میدهد که مگر ما سیاستهایی در این زمینه تصویب نکردهایم؟
لطیفی ادامه داد: با بررسیهای که بنده انجام دادم متوجه شدم در مجلس شورای اسلامی در زمینه حجاب و عفاف قوانین بسیاری تصویب شده که متاسفانه بسیاری از آنان اجرایی نشده و یا به صورت ناقص اجرایی میشود.
این پژوهشگر مطالعات سیاستی اختلاف نظر بین مسؤولان را مهمترین عامل پنهان در عدم به اجماع رسیدن نظرات در زمینه عفاف و حجاب دانست و گفت: اگر در این زمینه اجماعی وجود نداشته باشد به طور قطع اقدامی صورت نخواهد پذیرفت.
وی درباره علت اختلاف نظر مسوولان، ابراز کرد: یکی از عوامل اختلاف مسؤولان وجود ذهنیتهای مختلف است که ما با بررسی هزار و 400 خبر از مسؤولان و مدیران به پنج دسته ذهنیت پی بردیم.
لطیفی ادامه داد: اجراگرایان، خط مشی گرایان، نگرش گرایان، عامه گرایان و متحیران پنج طیف ذهنیتی از مسؤولان است که هر یک نظرات متفاوتی در زمینه عفاف و حجاب ارائه میکنند.
در بخش دیگر کیومرث اشتریان استاد دانشگاه و پژوهشگر مطالعات سیاستی به ارزیابی نظریه تغییر در سیاستهای حجاب و بدحجابی پرداخت و گفت: در کشور ما تنها دولت و مسؤولان در امر سیاستگذاری نقش ندارند بلکه رفتارهای رسانهها و جدلهای سیاسی نیز نقش بسزایی در سیاست گذاری جامعه دارد.
وی افزود: یکی از کارکردهای مجموعه سیاستگذاری کشور استفاده منازعاتی جناحهای سیاسی از آن است و مردم نیز به سخنان سیاسیون آگاه هستند و میدانند افراد دلشان برای حجاب نسوخته بلکه هدفشان رسیدن به مقصودشان است.
استاد دانشگاه کارکرد دیگر سیاست گذاری کشور را ایجاد دوگانگی در جامعه بیان کرد و ابراز کرد: یکی از کارکردها، تبلیغ عدم اعتماد به نفس بانوان محجبه است و این امر بین دو قشر نتیجه تخریبی خواهد داشت و از دیگر کارکردها خارج کردن عرف از عرصه سیاست گذاری بود که سبب شد ما کارکردهای عرف اجتماعی را از دست بدهیم.
اشتریان با بیان اینکه اجماع در امر سیاست عامل قطعی برای موفقیت به شمار نمیرود، بیان داشت: در زمینه رفتارها و روحیات متفاوت انسانها، اجماع مسؤولان تاثیر قطعی بر موفقیت نظریه آنان در جامعه نمی گذارد./813/۲۰۰/ب۱