رفتارشناسی دشمن و جنگ ترکیبی در دوران پس از جنگ 12 روزه

اشاره: در سدۀ حاضر، مواجهه جمهوری اسلامی ایران با جنگِ ترکیبی دشمنانِ متنوع و پیچیده است که از ترکیبی از ابزارهای نرمافزاری و سختافزاری، رسانهای و اقتصادی و فرهنگی بهره میبرند. این یادداشت با رویکردی تحلیلگرایانه، به بررسی رفتارشناسی دشمن و سنجش راهبردهای جنگ ترکیبی آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران در دوران پس از نبرد ۱۲ روزه میپردازد. هدف از این ویرایش، ارتقاء وضوح، انسجام و اثرگذاری متن است؛ با حفظ محتوای اصلی و معنای بنیادین، مقدمهای روشن، تیترهای جذاب و زیرعنوانهای سازگار با ساختار منسجم ارائه میگردد تا مخاطب از چارچوبی نظاممند برای تحلیل و پاسخ به تهدیدات استفاده کند.
آیتالله عباس کعبی عضو هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری در یادداشتی به رفتارشناسی دشمن و تحلیل جنگ ترکیبی آمریکا و رژیم صهیونیستی بر علیه جمهوری اسلامی ایران در دوران بعد از جنگ ۱۲ روزه پرداخته است.
متن کامل این یادداشت آیت الله کعبی که در اختیار خبرگزاری رسا قرار داده، بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
۱. در سطح دولتمردان و مدیران:
جبهه جهانی طاغوت به سرکردگی امریکا و صهیونیسم بین الملل از این رفتارها حمایت میکنند:
گرایش به سازش و عقبنشینی در سیاست خارجی (مثلاً امید بستن صرف به مذاکره منهای میدان و اقتدار دفاعی و کوتاه آمدن از اصول و بنیانهای انقلاب).
وابستگی به غرب در اقتصاد، علم و تکنولوژی (ایجاد تصور اینکه بدون غرب ایران نمیتواند).
فساد مالی و ناکارآمدی مدیریتی چون باعث بیاعتمادی مردم به نظام میشود.
دوگانهسازی و انشقاق در حاکمیت؛ یعنی اختلافهای داخلی علنی و شدید که اقتدار ملی را تضعیف میکند.
۲. در سطح نخبگان و روشنفکران:
آنها از این موارد استقبال میکنند:
ترویج سکولاریسم و لیبرالیسم بهجای اندیشه اسلامی–انقلابی.
قطع پیوند میان نخبگان و حوزه علمیه/مرجعیت دینی.
الگوبرداری از غرب در علوم انسانی و مدل حکمرانی و القای بیاعتباری تمدن اسلامی.
انتقادهای غیرمنصفانه و ناامیدکننده که جامعه را نسبت به آینده بیاعتماد کند.
ترویج فردگرایی و گسست اجتماعی بهجای همبستگی ملی.
۳. در سطح تودههای مردم:
آنها پشتیبان این رفتارها هستند:
مصرفگرایی و سبک زندگی غربی (موسیقی مبتذل، مدگرایی غربی، سرگرمیهای بیهوده، شبکههای اجتماعی که برای دین ودانش ملت ایران الگو میسازند).
بیتفاوتی سیاسی و اجتماعی؛ یعنی مردم فقط دنبال زندگی فردی باشند و کاری به مسائل کلان ملی و استقلال ملی و حساسیت درباره تجزیه کشور و یا مقابله با دشمنان نداشته باشند.
ناامیدی نسبت به آینده و القای اینکه "هیچ چیز درست نمیشود".
قطبیسازی اجتماعی؛ مثلاً نسل جوان در برابر نسل انقلاب، مذهبیها در برابر غیرمذهبیها.
تضعیف خانواده و باورهای دینی که ستون مقاومت فرهنگی ایران است.
۴. در سطح افکار عمومی و رسانهها:
جبهه استکبار به رهبرى امریکا و رژیم صهیونیستی و تباران و کینهتوزان ملت ایران سرمایهگذاری میکنند، روی:
پررنگ کردن مشکلات و سیاهنمایی مطلق و نادیده گرفتن دستاوردها.
ساخت قهرمانهای جعلی در فضای مجازی برای جهتدهی به افکار عمومی.
ترویج دوگانهی دروغین «آزادی در غرب – محدودیت در ایران».
توجیه سکوت در برابر جنایات صهیونیها که نفرت از خونخواری آنها جهانی شده و تلاش برای پرهیز از دشمنی با آنها و بلکه عادیسازی رابطه با آنان بر مبنای ترس و خودباختگی.
القای حاکمیت بحران دائمی (اقتصادی، سیاسی، زیستمحیطی...) برای ضربه به امید جمعی.
چرایی این سیاستها:
علت روشن است: آنها میدانند قدرت واقعی جمهوری اسلامی در دین و دانش، ایمان مردم، و پیوند ملت با ولایت فقیه حکیم و شجاع است که با تدبیر و عقلانیت راهبردی همراه است. بنابراین از هر چیزی که این انسجام را بشکند یا ایران را از استقلال و مقاومت دور کند استقبال میکنند.
هدف نهایی دشمن:
تغییر هویت و محو قدرت تمدنی ایران، به کمک خودباختگان و مرعوبان و غربزدههای داخلی و زمینهسازی برای دوران گذار و تضعیف روحیه دفاعی و انسجام ملی و عزم و اراده قوی برای ایران قوی با تدابیر و عقلانیت راهبردی ولایت فقیه و رهبر عزیزتر از جانمان حضرت آیتالله العظمی خامنهای مدظله العالی است.
عباس کعبی
۲۷/ ۵/ ۱۴۰۴