سند تحول، زندانی زیاده خواهیهای سیاسی!
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از رسالت، این روزنامه در سرمقاله امروز خود نوشت: سالهاست که عدهای در پوشش دفاع از حقوق و رفع مشکلات معیشتی معلم و رسیدگی به نیازهای صنفی او، اهداف سیاسی و دگراندیشانه خود را دنبال می کنند بی آنکه راهکاری برای حل این مشکلات ارائه دهند یا گامی در این راه بردارند و به تعبیر روشنتر باید گفت سند تحول بنیادین و رسیدگی به دغدغههای معلم، زندانی زیادهخواهیهای سیاسی این گروه می باشد.
البته پشت پرده نیروهای ظاهرالصلاح و خط مقدم این گروه، سیاسیون کارکشته و جامانده از مردم و انقلاب هستند که در پوشش شعارهایی زیبا عدهای را تحریک و قربانی می کنند.نکته قابل توجه آن است که همانند جریان حصر و دکانی که عدهای برای اهداف سیاسی خود باز کردهاند، در ماجرای این گروه به ظاهر مدافع معلم، اگر چه شعار آنان حل مشکلات اقتصادی فرهنگیان است، اما هدف واقعی آنان نه تنها حل این مشکلات نیست بلکه با به کارگیری شیوههای تنشآفرین، مانع بررسی کارشناسانه و دستیابی به روشهایی منطقی برای کاهش دغدغههای معلمان هم می شوند و حتی اگر بتوانند مانند قضیه صندوق ذخیره فرهنگیان موجب تشدید این مشکلات هم می شوند و در واقع استمرار مشکلات معلمان رمز بقا و فلسفه وجودی این گروه فشار می باشد.
اینان اگر چه با غوغاسالاری رسانهای، چنین وانمود میکنند که صدای معلم هستند و پایگاه اجتماعی قدرتمندی در میان جامعه فرهنگیان دارند و متأسفانه گاهی این ادعای غیر واقع را کسانی که بیرون از جامعه فرهنگیان می باشند هم باور می کنند، اما واقعیت آن است که باید بین تعداد طرفداران این شعارها و تعداد طرفداران شعاردهندگان تفکیک قائل شد و شاهد ادعا آنکه علی رغم استمرار مشکلات معلمان طی سالهای گذشته و با آنکه سالهاست این گروه تلاش می کنند با دستاویز قرار دادن این مشکلات، معلمان را به وادی مقابله با نظام بکشانند اما به هیچ وجه در هدف شوم خود توفیقی نیافتهاند و با آنکه در بسیاری موارد، این گروه حتی از موضع قدرت و در مسند مدیریت، معلمان را تحریک به اعتصاب و تنشآفرینی کردهاند، اما در تحقق نیات پلید خویش شکست خوردهاند.
واقعیت آن است که فرهنگیان علاوه بر دلبستگی به نظام مقدس اسلامی که خود نقش تعیینکنندهای در برپایی آن داشتهاند، به دو دلیل دیگر نیز خواسته آنان را اجابت نکردهاند؛ یکی آنکه شأن معلمان والاتر از آن است که برای دستیابی به حقوق خود، حقوق دانشآموزانشان را زیر پا بگذارند و دیگر آنکه فرهنگیان هوشیارتر از آن هستند که اجازه دهند عدهای سیاست پیشه با استفاده ابزاری از آنان و کشاندن فرهنگیان به صحن خیابان، اهداف قدرت طلبانه خود را پی گیری نمایند.
در شرایط کنونی هم قرائن حکایت از آن داد که پس از تصدی آقای بطحایی، این گروه فشار مجدداً فعالانه وارد صحنه شده و از همین روزهای نخست، با تاکتیک حمله به وزیر، میخواهند ایشان را وادار به انفعال نمایند تا در راستای اهداف و منافع گروهی آنان حرکت نمایند و انتظار می رود آقای بطحایی از عملکرد مدیریتی و حمایتهای دکتر فانی از این گروه و سرانجام این حمایتها! عبرت بگیرد و با هوشیاری و اقتدار مانع آن شود که این گروه فشار در پشت پرده، دغدغههای سیاسی اقتصادی خود را دنبال نمایند و تاوان آن را وزیر بپردازد. همچنان که فرهنگیان شاهد بودند گروه فشار فوق، با زیادهخواهی، بسیاری از مناصب قدرت را در دوران آقای دکتر فانی تصرف کردند و خصوصاً با دلبستگی فراوان، مدیریتهای حوزه اقتصادی نظیر صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه را تصرف کردند و سنگینترین پرونده سوء استفاده مالی کشور را رقم زدند و طبعاً معلمان، ضرباتی را که بر اندوختهشان وارد آمد، نتیجه عملکرد مدیریتی وزیر اسبق و انتصابات وی می دانند.
قابل توجه آنکه علاوه بر مفاسد اقتصادی، برخی افراد این گروه سوابق سوء سیاسی و حتی پرونده محکومیت دارند اما به عنوان عالیجنابهای در سایه و با استفاده از میدان عملیای که در دولت یازدهم به آنان داده شد، همچنان در پی انتصاب یاران تندرو و افراطی خود می باشند و هدفشان آن است که مدرسه و آموزش و پرورش را به حزب تمام عیار سیاسی خویش تبدیل نمایند.
با توجه به این زیادهخواهی ها، طبیعی است که فرهنگیان انتظار داشته باشند وزیر آموزش و پرورش برای مقابله با فشار گروه سیاسی فوق، از پشتیبانی رئیس جمهور بهره بگیرد و از تمکین در برابر انتظارات بیجای آنان و انتصاب افراد تندرو و افراطی خودداری نماید. همچنان که رئیس جمهور محترم نیز برای ایستادگی در مقابل زیادهخواهی های
سردمدار فتنه و داعیهدار ریاست اصلاحات، از مسئولین عالی رتبه نظام استمداد جست تا بتواند بر اساس نظر خویش وزیران دولت خود را انتخاب نماید.
واقعیت آن است که امروز آموزش و پرورش با انبوهی از مشکلات دست و پنجه نرم می کند که رسیدگی به آنها نیازمند محیطی آرام برای یافتن بهترین راهکارها و نیز نیازمند همدلی و همکاری جمعی است و طبعاً با سلطه طلبی گروهی امتیاز طلب و تنش آفرین، این فضا فراهم نخواهد آمد و آقای بطحایی برای کاهش فشار این گروه، می تواند جامعه فرهنگیان را در جریان اعمال فشارها و امتیازطلبی های
آنان قرار دهد و روی بصیرت و حمایت فرهنگیان حساب باز کند و از طرف دیگر چون این گروه فشار عمدتاً اهداف سیاسی خویش را در پوشش شعارهای صنفی پیگیری می کنند، می توان با پیشبینی راهکارهایی برای انتصاب نمایندگان واقعی فرهنگیان در عرصههای صنفی نظیر تعاونیهای مسکن، مصرف، صندوق ذخیره فرهنگیان و موارد مشابه، زمینه سوء استفاده این گروه را از بین برد.
در هر حال فرهنگیان امیدوارند وزیر آموزش و پرورش بی توجه به این گونه فشارها و بده بستانهای سیاسی همچنان که وعده داده است سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را سرلوحه برنامهها و اقدامات خود قرار دهد و با تکیه بر سیاستهای ابلاغ شده توسط مقام معظم رهبری و برنامه ششم توسعه، در جهت حل مشکلات معیشتی معلمان و ایجاد تحول در تعلیم و تربیت نسل آینده، گام های اساسی بردارد./۱۳۲۵//۱۰۲/خ