خوانشی از رابطه زبانشناسانه حکمت متعالیه و علم سیاست
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، محمد پزشگی در نشست علمی «خوانشی از رابطه زبانشناسانه حکمت متعالیه و علم سیاست» که شب گذشته در سالن جلسات مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد، به تبیین وجه ممیزه «حکمت متعالیه» از دیگر شاخه های حکمت اسلامی پرداخت و گفت: تفاوت اول در «مسائل» است؛ صدرالدین شیرازی مؤسس حکمت متعالیه نخستین فیلسوفی در این نوشته است که می توان ادعا کرد تمایز حکمت متعالیه از دیگر حکمت ها را بر اساس تفاوت در مسائل آنها بیان می کند.
دانشیار پژوهشی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: رساله «شواهدالربوبیه» صدرالدین شیزاری به بیان 186 مسأله ای اختصاص یافته است که جزو نوآوری های مکتب متعالیه به شمار می رود؛ این رساله به صورت فهرست وار نظرات خاص وی را بیان کرده است و شامل مسائل متنوع حِکَمی به شمار می رود.
وی دومین وجه ممیزه «حکمت متعالیه» از دیگر شاخه های حکمت اسلامی را اینگونه بیان کرد: سایر حکمت ها تک منبعی هستند، اما منابع معرفتی در حکمت متعالیه کثرت دارد.
پزشگی سومین وجه ممیزه «حکمت متعالیه» از دیگر شاخه های حکمت اسلامی را تفاوت در «فرازبان» دانست و عنوان کرد: به نظر آقای حائری یزدی واژه «هستی» نه یک مسأله حکمی، بلکه یک «مبدأ تصوری» است؛ وی می گوید «اولین مطلبی که او(صدرالدین شیرازی) در آغاز اندیشه گرایی خود آن هم نه به صورت مسأله بلکه در قالب یکی از مبادی تصوری موضوع حکمت مطرح می کند، مفهوم ذهنی و همگانی وجود است».
استاد دانشگاه بیان کرد: به این بیان، آقای حائری یزدی بر خلاف شهید مطهری(ره) و درگر حکمای مسلمان، «هستی» را یک مسأله حکمی نمی داند، بلکه آن را نخست برای صحبت از مسائل حکمتی به شمار می آورد.
وی با بیان اینکه پیدایش مفهوم «اصالت وجود» به دنبال خود سبب پیدایی یک نظام زبانی جدید در حکمت اسلامی(نظام زبانی حکمت متعالیه) می شود، ابراز داشت: منظور از «نظام» در اینجا مجموعه ای از قلمروهای به هم پیوسته زبانی است که بر اساس شباهت ها و نزدیکی های صدایی یا معنایی ایجاد می شوند.
پزشگی افززود: این نظام زبانی بر اساس تتبعات عبدویت شامل مفاهیم «اصالت هستی»، «عینیت هستی»، «مجعول بالذات بودن هستی»، «امکان فقری» و «تقدم بالحقیقه» می شود.
دانشیار پژوهشی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به سنخ شناسی هستی ها پرداخت و گفت: هستی ها سه سنخ دارند که عبارتند از «مفاهیم ماهوی و واقعیت های خارجی»، «مفاهیم انتزاعی و واقعیت های رابطی» و «مفاهیم اعتباری و واقعیت های تأسیسی».
وی به تشریح سنخ هستی های سیاسی پرداخت و اظهار داشت: هستی های سیاسی حقایق عینی هستند؛ محقق عراقی می گوید واقعیات سیاسی، سنخ امور قراردادی است، اما حقایق مزبور پس از طی مرحله تأسیس و یافتن ثبات دیگر واقعیتی قراردادی نداشته بلکه به سان واقعیات عینی تحقق و تقرر می یابند به گونه ای که تداوم حیات آنها بستگی به وجود مؤسسان اولیه ندارد.
پزشگی با بیان اینکه انتزاعی بودن هستی های سیاسی دومین ایده ای است که می توان درباره سنخ «هستی های سیاسی» بیان کرد، عنوان داشت: آقایان علی پور و حسنی این ایده را به آیت الله محمدتقی مصباح نسبت می دهند و خود نیز به ان معتقد هستند؛ این دو نویسنده ایده انتزاعی بودن هستی های اعتباری را به سه کتاب «تعلیقات بر نهایة الحکمه»، «آموزش حکمت» و «جامعه تاریخ از دیدگاه قرآن» نسبت می دهند و خود آن را در کتاب «پارادایم اجتهادی دانش دینی(پاد)» توضیح می دهند.
استاد دانشگاه درپایان با اشاره به اینکه سومین ایده در زمینه هستی های سیاسی، «حقایق اعتباری» بودن آنها است، خاطرنشان کرد: ایده اعتباری محض بودن تمامی اعتباریات عملی از جمله اعتباریات و هستی های سیاسی مورد پذیرش فیلسوفانی همچون محمد حسین طباطبایی، مرتضی مطهری و مهدی حائری است؛ بر اساس این ایده مفاهیم اعتباری معانی غیر حقیقی هستند و در خارج از ذهن تحقق و تقرر ندارند./841/پ۲۰۲/ی