۱۶ مهر ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۵
کد خبر: ۵۳۰۳۳۵
یادداشت؛

داعش، بازسازی خلافت در اربیل

کاملا پیداست که هم‌اینک بارزانی برای جبران ضعف خود به داعش پناه برده و گمان می‌کند این نیروهای شکست‌خورده می‌توانند ولو برای مدتی مردم عراق و جبهه مقاومت را سرگرم کنند تا آب‌ها از آسیاب بیفتد و دولت مستقل کردی مستقر بشود.
داعش

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از کیهان، سعدالله زارعی طی یادداشتی در این روزنامه نوشت: حجم مباحثی که در سطوح مختلف کشورها درباره «همه‌پرسی» اقلیم کردستان عراق و زمینه‌چینی جدایی شمال از بقیه بخش‌های عراق مطرح شده است، ابعاد این اقدام را به خوبی نشان می‌دهد با این حال بعضی از جریانات سیاسی در ایران و خارج از ایران در صدد برآمده‌اند تا ماجرا را کوچک و متعلق به حوزه‌ای خاص جلوه بدهند. هدف آن‌ها عادی‌سازی موضوعی بزرگ و تسهیل اتفاقی سهمگین است. اما واقعیت این است که اگر اینگونه بود این همه بحث در سطح دنیا را به دنبال نداشت و کسانی که در قبال بسیاری از حوادث مهم سکوت می‌کنند در این مورد خاص به میدان نمی‌آمدند. در خصوص این موضوع توجه به نکات زیر اهمیت دارد.

1- بعضی از چهره‌های دانشگاهی که از آنان توقع موضع علمی می‌رود در ارتباط با جداسازی شمال از بقیه مناطق عراق گفتند آنچه در حال ظهور است نه جبهه‌ای علیه ایران بلکه برساختن و بالا آمدن قطعه‌ای از ایران و یا ایرانی دوم است چرا که ما و آن‌ها در چند هزار سال قبل بخشی از تمدنی مشترک بوده‌ایم و در نقطه روبرویمان قوم عرب وجود داشت و از این رو در این هنگامه جدایی‌طلبی بخش کردی از بخش عربی ما باید دست‌افشان به استقبال رفته و برگزارکنندگان همه‌پرسی جدایی را در آغوش بگیریم! این حرف‌ها اگر در یک روزنامه در یک نقطه‌ای دور افتاده هم زده می‌شد، جا داشت متأسف باشیم؛ ولی عجبا که کسانی در قامت استاد دانشگاه و در تهران چنین نوشتند و این بار احساس مسئولیت شدید کردند که درباره یک تحول مهم منطقه‌ای اظهارنظر نمایند و حال آنکه پیش از این درباره اشغال نظامی کشورهایی نظیر افغانستان و عراق یا وقوع جنگ‌های بزرگ در لبنان، فلسطین و یمن سکوت کرده بودند.

البته در این بین بعضی از اساتید فرهیخته دانشگاه که حسب سابقه قلمی‌شان در تحولات مهم سخنان منطقی و برخاسته از آگاهی و شناخت معیارها بر زبان می‌رانند به صحنه آمده و به این آقایان پاسخ دادند. بله اگر کسی گمان کند هنوز چیزی از تمدن‌ها و دولت‌های پارت و ماد و آشور و کلدان باقی مانده و یا تصور کند امکان احیای آن تمدن‌ها وجود دارد، می‌تواند تجزیه‌طلبانی که آیین انسانی کشورداری را وا نهاده و به قیمت جان هزاران انسان، دنبال مطامع شیطانی هستند، ذی‌حق و شایسته‌پذیرش بداند و عجیب این است که همین‌ها که به تاریخی دور آدرس داده و همراهی با تجزیه‌طلب را بازسازی «ایران بزرگ» می‌نامند، توسعه نفوذ معنوی جمهوری اسلامی در منطقه را نکوهش و از آن به اقدامی فراتر از توان ایران و ایرانی تعبیر می‌کنند: همین‌هایی که وقتی آمریکا افغانستان و عراق را اشغال نظامی کرد، دردشان نگرفت و نگفتند وا ایرانا و حال آنکه عراق نه در 7000 سال پیش که حتی در فاصله سال‌های 1001-1017 ش (1622-1638‌م) بخشی از ایران بوده و تحت سیطره سلسله صفویه قرار داشته است و افغانستان بطور کامل در حکومت افشاریه که از زمان انقراض آن فقط 267 سال می‌گذرد بخشی از ایران بود و بخش‌های وسیعی از افغانستان تا اوائل سلطنت رضاخان نیز بخشی از ایران به حساب می‌آمد. آقایان در این ماجرا از تمدن مادها و پارت‌ها سخن به میان می‌آورند چرا که هم اینک مقابل قراردادن ایران با برادران هم‌کیش عربش یک استراتژی است که بطور آشکار در محافل خاص جهانی تنظیم و تبلیغ می‌شود!

2- مسعود بارزانی در برگزاری همه‌پرسی جدایی منطقه شمالی عراق به گونه‌ای رفتار کرد که معنایش این بود که چاره‌ای جز ایستادن ندارد این در حالی است که از یک سو در درون خود کردها، اتحادیه میهنی کردستان، جریان تغییر موسوم به گوران و احزاب اسلامی کرد با صراحت از نامناسب بودن زمان همه‌پرسی سخن گفتند و از سوی دیگر دولت و مجلس عراق و به تعبیری حاکمیت عراق که کردها نیز بخشی از آن به حساب می‌آیند و مرجعیت شیعه عراق که بدون تردید از رهبران کرد به حقوق و آسایش کردها دلسوزتر است و کشورهای همسایه بخصوص ایران که در طی یکصد سال اخیر که کردها در معرض انواعی از تهاجمات بوده‌اند از آنان با نثار مال و جان و دادن پناه حمایت کرده‌اند، اقدام بارزانی به جداسازی منطقه شمالی عراق را خطرناک و مردود برشمردند. در اینجا این سؤال پیش می‌آید که علیرغم این سطح از مخالفت، بارزانی با تکیه بر کدام نیرو، عقب‌نشینی در برگزاری همه‌پرسی را غیرممکن خواند. اگر گمان کنیم این پس زدن دعوت دیگران صرفاً به روحیه او باز می‌گردد، سخن شایسته‌ای نگفته‌ایم چرا که بارزانی بارها در برابر دیگران کوتاه آمده و به راحتی از ائتلافی به ائتلاف دیگر درآمده است.

اگر به تصاویر روز برگزاری همه‌پرسی در منطقه اقلیم نظر بیاندازیم تعداد قابل توجهی عناصر کارکشته آمریکایی نظیر «زلمای خلیل‌زاد» را می‌بینیم و این در حالی است که آمریکا وانمود می‌کرد با همه‌پرسی مخالف است. از سوی دیگر رفتار بارزانی به گونه‌ای است که پشت‌گرمی او به یک قدرت خارجی کاملاً واضح است. در یک روند طبیعی عقل سلیم حکم می‌کند، تجزیه‌طلب پس از برداشتن یک گام تلاش کند تا اوضاع عادی شود در این شرایط طبعا بارزانی باید برای رفع نگرانی‌های عراق، ایران و ترکیه دست به یک سلسله اقدامات آرام‌بخش می‌زد. اما او برخلاف این منطق سلیم شروع به تهدید «واحدهای نگران» کرد. او از یک سو از طریق تلویزیون رسمی خود دائما روی کردستان بزرگ مانور کرد و در پس زمینه اخبار شبکه تلویزیونی خود از چند روز پیش از همه‌پرسی تا همین امروز نقشه‌ای گذاشت که مدیترانه را به خلیج‌فارس وصل می‌کرد! و از طرف دیگر یک مقام رسمی اقلیم کردی - علی عدنی - در مصاحبه با شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی، جمهوری اسلامی را غاصب مهاباد و سایر مناطق کردی خواند! همزمان با این مسایل وقتی به خبرها، تحلیل‌ها، مصاحبه‌ها، گزارش‌ها و تصاویر بی‌بی‌سی درباره همه‌پرسی و جدایی کردستان عراق نظر می‌افکنیم، حمایت انگلیس از این فتنه جدایی‌طلبی قومی را به وضوح مشاهده می‌کنیم.

براین اساس می‌توان گفت برگزاری همه‌پرسی، یک اقدام کردی و مربوط به مسعود بارزانی نیست بلکه همانگونه که در سال 1323 پدر وی ملامصطفی بارزانی به دستور انگلیسی‌ها به همراه هزاران نفر از نیروهایش و نه به اراده خود برای جداسازی مناطق کردی از ایران به مهاباد که در آن هنگام تحت سیطره قاضی‌محمد و ذیل عنوان «جمهوری مهاباد» قرار داشت، اعزام گردید. هر چند استاد بعدی سفارت انگلیس در بغداد آن را اقدامی در جهت مقابله با موج کمونیزم معرفی کرد اما در واقع یک اقدام فتنه‌انگیزانه برای تضعیف سه کشور ایران، عراق و ترکیه بود. مسعود بارزانی در دیدار با مقامات ایرانی که همه‌پرسی را آغاز جنگی خونین دانسته بودند با صراحت گفته بود امکان انصراف ندارم این در حالی است که کمتر از دو سال پیش اگر نیروهای ایرانی نبودند، امروز اثری از دولت کردی نبود تا بتواند بر طبل جدایی بکوبد. بارزانی همان بارزانی است که ملتمسانه خطاب به سردار سلیمانی گفت اگر همین امشب به اربیل نیایی، اربیل سقوط می‌کند و نیروهای پیشمرگه‌اش همان‌هایی هستند که وقتی داعش از میدان تره‌بار ورودی شهر اربیل عبور کرد، بی‌درنگ به سمت کوه‌های شمال اربیل گریختند و آمریکا همان است که خود بارزانی می‌گوید پیش از تماس با سردار سلیمانی از نیروهای نظامی آمریکا کمک خواستند ولی آنان اعتنایی نکردند. با این وصف می‌توانیم بگوئیم بارزانی در این صحنه مجری سیاست‌هایی است که امکان تخلف از آن را ندارد.

3-در این صحنه بهره‌گیری از داعش نیز موضوع جالبی است. براساس گزارش‌های معتبر، نیروهای داعشی مستقر در منطقه وسیع «حویجه» وقتی با حمله روزهای اخیر نیروهای حشدالشعبی و ارتش عراق مواجه شدند، پس از اندکی مقاومت به مناطق کردی رفتند اینها که تعدادشان به بیش از هزار نفر می‌رسیده به هیچ‌وجه تهدیدی علیه کردها تلقی نشده‌اند! و حال آنکه همین‌ها حدود دو سال پیش به اربیل حمله کردند! البته در اوایل ظهور داعش هم اسناد زیادی از همکاری بین مسعود بارزانی و ابوبکر البغدادی را شاهد بودیم.

یک مقام ایرانی می‌گوید در ماه‌های اول حمله داعش به عراق، در ملاقات با بارزانی از او خواسته‌ است که به ارتش عراق برای دفع حمله داعش کمک کند اما او گفته است این جنگی است بین اعراب، ما دخالت نمی‌کنیم. وی می‌گوید به بارزانی گفتم این‌ها قطعا به منطقه‌ کردی هم حمله می‌کنند، بارزانی در پاسخ لبخندی زده و گفته است این‌ها به ما قول داده‌اند اقدامی علیه کردها انجام ندهند! کما اینکه حضرت آیت‌ا... سیستانی در اوایل حمله داعش به مناطقی در عراق در ملاقات با یک مقام ایرانی گفته بود من خبر دارم که بخش عمده‌ای از سلاح‌های داعش از طریق اربیل تامین می‌شود پس کاملا پیداست که هم‌اینک بارزانی برای جبران ضعف خود به داعش پناه برده و گمان می‌کند این نیروهای شکست‌خورده می‌توانند ولو برای مدتی مردم عراق و جبهه مقاومت را سرگرم کنند تا آب‌ها از آسیاب بیفتد و دولت مستقل کردی مستقر بشود و این در حالی است که دولت عراق که خود را با توطئه‌ای مشترک از سوی آمریکا، داعش و بارزانی مواجه می‌بیند و از عواقب طولانی‌مدت آن آگاه است، نمی‌تواند با آزادسازی حویجه و منطقه القائم واقع در جنوب استان الانبار کار را پایان یافته تلقی نماید. کمااینکه پذیرش حضور نیروهای جنایتکار داعش در منطقه کردی در حالی که از پوشش یک طاغی کرد برخوردار است، به معنای پذیرش خطری هر روزه است.

عملیات دو هفته پیش داعش در استان ناصریه که با حمله به یک رستوران صورت گرفت و به شهادت بیش از 80 نفر از مردم عادی منجر گردید، به دولت عراق و متحدان آن می‌گوید، شکست نظامی داعش کافی نیست باید هر موقعیت کوچک و بزرگ آن در هر کجای منطقه را آزاد کرد تا مردم امنیت پیدا کنند./۱۳۲۵/۱۰۳/خ

ارسال نظرات