قوه مجریه از «دختران مجرد» خبر ندارد؟
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، قصه مهم تربیت همیشه و در همه زمان ها اولین و اصلی ترین خواسته اولیای الهی یعنی پیامبران و امامان معصوم(ع) بوده است. تربیت والایی که هم سعادتمندی مادی و معنوی در این دنیا را شامل حال انسان میکند و هم آن جهان، اشرف مخلوقات دست پر محشور می شود.
تربیت، خود سه ضلع دارد. ضلع اول آن خانواده، ضلع دومش مدرسه و ضلع سوم آن تشکل است. همواره ضلع دوم و سوم قائم به ضلع مهم و حیاتی اول است. خانواده اگر باشد این مثلث کامل است آن دو سویه می شود دو خط که یا همدیگر را قطع می کنند و یا موازی هستند و بی انتها. خانواده است که مثلث ساز است.
جامعه چیست؟ آیا غیر از همین خانواده های کوچک و بزرگ در هم تنیده شده هر شهر و روستا است؟ غیر از والدین و فرزندان است؟ اگر این نهاد مقدس هم در ظاهر و هم در باطن پابرجا بماند دیگر شاهد بسیاری از مشکلات اجتماعی و فرهنگی نیستیم.
حال این خانواده که ارکان مهمی مانند والدین دارد و رکن رکین آن یعنی شمع وجودی زن و مادر خانواده، بر دوش کشنده اصلی ترین وظیفه عالم یعنی تربیت نسل را برعهده دارد چه جایگاهی باید داشته باشد؟ آیا حفظ و صیانت از او غیر از حفظ و صیانت از کیان خانواده است؟
در این گذر اشاره ای داریم هرچند کوتاه اما ضروری که توجه و عمل به آن باعث حل بسیاری از معضلات اجتماعی خواهد شد و مهم ترین برنامه ریز و عمل کننده آن دولت محترم است. از باب اینکه نقدکردن آزاد است و باید حتی مسئولان را به بوته نقد گذاشت و از دید قضیه دفع ضرر محتمل واجب است، انتقادات خود را پیرامون کیان ارزشمند و حیاتی خانواده بیان می کنیم.
سه گام کاربردی به سوی خانواده آرمانی ایرانی
فرهنگ سازی ازدواج آسان
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان بازوی فرهنگی نهاد دولت باید در زمینه شناساندن فرهنگ ازدواج آسان و تربیت و هدایت خانواده های ایرانی به طرف آسان گیری والدین و توجیه فرزندان بر سهل گیری در ازدواج وظیفه خود را به دقت عمل کند. فرهنگ ازدواج آسان به این نیست که بیاییم و از مزایای ازدواج در سنین جوانی بگوییم بلکه باید بایسته های ازدواج آسان را در خانواده نهادینه کنیم تا زمانی که هنگامه بلوغ اجتماعی فرزندان فرا رسید این خانواده خود به خود مقدمات ازدواج را فراهم کنند.
مگر ما در روایات و گزارشات تاریخی از ائمه معصومین(ع) کم داریم که فرهنگ ازدواج آسان را نهادینه و ترویج می کردند؟ مگر نه این است که دختران انصار با مهاجرین بی پول وصلت می کردند و نیت هاشان نشان وصلتشان بود؟
چرا باید در کشور ما 980 هزار دختر مجرد قطعی وجود داشته باشد؟ چه شده است که سنین ازدواج دختران این قدر رشد داشته است؟ آیا نه این است که جای ارزش و ضد ارزش عوض شده است؟ آیا ارزش زن تلاش به اخذ مدرک صرفا برای کار کردن و درآمدزایی است یا طی کردن مدارج علمی و منشا ارزش گذاری تحقیقات علمی است؟ این کدام ارزش است که زن باید راننده تریلی باشد و به آن افتخار کند و برایش تبلیغ کنند و احسنت به او بگویند؟!
جوانی که در نظام آموزشی کشور باید سنش به 18 سال برسد و تازه وقتش تحصیلات عالیه اوست و حداقل با احتساب خدمت سربازی باید 6 سال زمان بگذرد تا در جایگاهی قرار بگیرد که زندگی تشکیل دهد. چرا فرهنگ تحصیل در آموزش عالی آن هم بدون برنامه ریزی در رشته ها و جایگاه های کاری آن اینقدر ترویج می گردد در صورتی که 50 هزار دانش آموخته در مقطع دکتری بیکار در کشور وجود دارد؟
فرهنگ سازی برای ازدواج آسان فقط زیاد کردن وام ازدواج و یا صرفا بهتر کردن تسهیلات ازدواج جوانان نیست بلکه می بایست زمینه سازی گردد تا فکر جوان به طرف دگمیت تحصیل و سربازی و استخدام در اداره ای نباشد و روح کارآفرینی را در جوان زنده کند تا با تکیه زدن به توان خود حتی با مدرک پایین بتواند ازدواج به موقع و خوشبخت کننده ای داشته باشد که به فرموده امیرمومنان علیه السلام تغییر باورها به تغییر رفتار منجر می شود.
شناساندن جایگاه زن در خانواده
ازدواج بیع و مبیع نیست که خریدار و فروشنده ای داشته باشد بلکه ثمن و مثمن است. زن در خانه همان اهمیت و جایگاه مختص به خودش را دارد که مرد دارد. مرد مدیر خانواده است و زن مدیر خانه. وقتی ارزش گذاری روی زن به درستی انجام نپذیرد و جو عمومی جامعه به طرفی گرایش پیدا کند که زن هم برخی وظایف مرد را به دوش بکشد و بالعکس آن نیز اتفاق بیفتد تنها به این اسم که تساوی زن و مرد رخ دهد دیگر انتظاری از جامعه موعود هست؟
مدینه فاضله زمانی رخ می دهد که هرکس جای خود باشد و نقش منحصر به فرد خود را به نحو احسن انجام دهد. زن در مکانیزم خانواده جایگاه والا و مهم تربیت دارد هم تربیت و رشد همسر برای رسیدن به منتهای سعادت و هم تربیت نسلی که به فرموده قرآن کریم برای متقین امام و پیشوا بشود.
متاسفانه در جامعه ما برخی زنان خودانگاره پیشرفت در غیر از مسیر اصلی خود را دارند و می پندارند اگر در فلان کار یا رشته و یا حرفه که هیچ دخلی و ارتباطی با وظیفه زنانگی خود ندارد نام آور شوند موفقیت کسب کردند. مثلا کسب تحصیلات عالیه حتی با طی وقت زیاد برای تحصیل، ازدواج دیرهنگام، فرزندآوری دیرهنگام به دلیل باقی ماندن طراوت خود از جمله مواردی است که برخی زنان جامعه ما برای خود ارزش تلقی می کنند.
این ارزش تلقی کردن موارد فوق، دربردارنده اثرات تخریبی وسیع و بطیئی است که دامان جامعه را میگیرد. بالارفتن سن ازدواج، کم شدن نسل بعدی بر اثر فرزندآوری کم و یا ازدواج دیرهنگام، کم توجهی و بی حوصلگی نسبت به تربیت نسلی که سازنده فردای جامعه است و چند ده اثر دیگر که جامعه سال های متمادی باید با آن دست و پنجه نرم کند.
وقتی زن به عنوان همسر و مادر نقش تعیین کننده خود را نشناسد با نقیصه ای همراه است. همان طور که رهبرمعظم انقلاب اسلامی در این باره فرمودند: مسألهی مادری، مسألهی همسری، مسألهی خانه و خانواده، مسائل بسیار اساسی و حیاتی است.... یعنی شما اگر بزرگترین متخصص پزشکی یا هر رشتهی دیگری بشوید، چنانچه زن خانه نباشید، این برای شما یک نقص است.
باید گفت که زن یک نقش حیاتی در خانواده ایفا می کند که حکم یک ستون را در وسط خانه دارد که اگر نباشد فرو می ریزد حال جامعه اسلامی را در نظر بگیرید که ساختمان بسیار بزرگی متشکل از خانواده های متعدد است، اگر ستون ها یا نباشند و یا تضعیف شده باشند آیا امنیتی برای زیر سقف ماندن این ساختمان بزرگ وجود دارد؟
تربیت مادر آینده توسط مادر
از قدیم و ندیم اصطلاحی که در جامعه هنگام ازدواج می گویند حلال زاده به دایی اش می رود معروف است. این اصطلاح ریشه در عقائد اصیل اسلامی دارد. به فرموده پیامبر اعظم «صلی الله علیه و آله و سلم» عرق دساس یعنی همان رگ و ریشه یکی از مهمترین عوامل تربیتی فرزند است. یعنی حیاتی ترین عضو اثرگذار تربیت فرزند رگ و ریشه و خانواده زن است. این عامل این قدر مهم است که بحث وراثت و محیط از پارامترهای بسیار انتخاب همسر، برای انتخاب زن به عنوان همسر لحاظ شده است.
به گفته دانشمندان علوم تربیتی سفارشهای اکید اسلام در تربیت فرزند بیشتر متوجه زن و انتخاب صحیح آن است. به طوری که اسلام تکیه بر این نکته دارد که بحث تربیت فرزند حتی به قبل از ازدواج و هنگامه خواستگاری و انتخاب زن آینده به عنوان مادر فرزندان آتی او باز می گردد.
پس این نکته حائز اهمیتی است که نقش تربیتی زن به عنوان مادر در خانواده حتی برای تشکیل خانواده های بعدی در طول زمان نیز اثرگذار است و اگر خلل و ضعفی در این بایسته تربیتی وارد گردد اثراتش را روی خانواده های بعدی نیز خواهد گذاشت. اگر مادری نسبت به تربیت فرزند دختر خود به عنوان مادر آینده و رکن رکین خانواده او، اهمیتی به نوع برخورد یا حضور اجتماعی وی و یا آموزش های پیرامونی یک زن مسلمان را انجام ندهد چه مشکلی رخ خواهد داد؟
دولت جمهوری اسلامی به عنوان مجری قوانین جمهوری اسلامی در جامعه وظیفه دارد نسبت به تشکیل خانواده و حفظ و حراست از آن اقدام کند. زیرا ارکان تشکیل دهنده همین جامعه ای که دولت محترم سکان خدمت به آن را به دست گرفته است متشکل از همین خانواده ها است.
وزراتخانه های آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی، علوم تحقیقات و فناوری باید با برنامه ریزی مدون به رفع مشکلات زنان که رکن اصلی تربیت نسل است اقدام کنند نه با تصویب برخی طرح ها پیرامون تشویق حضور حداکثری زنان در جامعه این قشر را از محیط خانه دور کنند. دولت محترم می تواند با در نظر گرفتن نقش زن در خانواده در مراحل مختلف زندگی از مقدمات تشکیل خانواده تا مراحل تربیت فرزند در سنین جوانی دست به حمایت های اساسی بزند.
در این میان موضوعاتی همچون آسان سازی مقدمات ازدواج در جامعه، گرفتن تسهیلات، تشویق به فرزندآوری و تکثیر نسل، حمایت از قشر متوسط و پایین جامعه، ایجاد امکانات رفاهی و تشویقی برای خانواده های بزرگ تر، حذف درس تنظیم خانواده از مراکز آموزش عالی و تفکیک کتب درسی دختران و پسران در دوره های ابتدایی و متوسطه شایسته رسیدگی و پیگیری از سوی دلسوزان و متولیات امر تربیت و فرهنگ کشورمان است.
در یک کلام می توان گفت دولت محترم اگر بخواهد کار مهمی در زمینه های رشد اجتماعی و اقتصادی بدهد ناچار از جمله «باید این کار را انجام دهیم» دست بشوید و به جمله «این کار انجام شد» مهاجرت کند و این مهم جز با عزم راسخ دولت محترم که قطعا در ایشان یافت می شود میسر است و این اتفاق رخ نمی دهد مگر به اجرای اسناد بالادستی و تحول بنیادین مورد تأکید رهبر معظم انقلاب؛ از این رو تنها با تحول پویایی مراکز آموزشی حیاتی در کشور همچون آموزش و پرورش و کانون خانواده این مهم به ثمر خواهد نشست.
از این رو ساختن خانواده های موفق آینده به ساختن مادران آینده بستگی دارد و ساختن مادران آینده به تربیت صحیح و اسلامی و اصیل مادران فعلی وابسته است. ای بسا اگر کارهای کاربردی به ظاهر کوچک اما حیاتی مانند این قضیه راه درست خود را طی کند می توان گفت بسیاری از مشکلات جامعه حل خواهد شد. البته ناگفته نماند بحث های اجتماعی در هم تنیده و به هم وابسته است که اگر همه آنها زنجیره وار عملیاتی شود به جرأت می شود گفت مشکلات جامعه اسلامی رخت خواهد بست و به تمدن نوین اسلامی خواهیم رسید. ان شاءالله./829/ی۷۰۲/س
حجت الاسلام محمدمهدی مرادی، پژوهشگر حوزه علمیه قم