۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۵:۴۰
کد خبر: ۵۶۲۷۸۵
یادداشت؛

توقع جوانان از تریبون نماز جمعه

بدون هرگونه تعصب باید این معضل را ریشه‌یابی کرد که چرا جوانان کمتر به نماز جمعه روی می‌آورند و یا چرا معمولاً میانگین سن نمازگزاران جمعه، چهل و پنجاه و بالاتر از آن است؟
نماز جمعه

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «منبرهای جمعه را بایستی پرجاذبه کرد و جوانان را به آن جذب نمود ... الآن اکثر جمعیت جوان‌اند، نمی‌شود گفت که این‌ها بی‌دین‌اند، جوان‌ها متدین، پرشور و علاقه‌مندند، (اگر کمتر در نماز جمعه شرکت می‌کنند) بدانید در این طرف تریبون عیبی وجود دارد، همه‌اش نباید آن طرف را متهم کرد که جوان‌ها نمی‌آیند و بی‌اعتنایی می‌کنند، باید دید در این طرف اشکال چیست؟ باید فوری جستجو کرد و آن عیب را برطرف نمود، به نظر من این نکته بسیار مهم و تعیین‌کننده است.» (1)

در این کلام حکیمانه و واقع‌بینانه مقام معظم رهبری در رابطه با نسل جوان، چند نکته حائز اهمیت و قابل بررسی است که به گونه گذرا به آن می‌پردازیم:

1. پرجاذبه کردن خطبه‌ها برای جوانان.

2. پایبندی و علاقه‌مندی جوانان به دین.

3. علت شرکت کمرنگ جوانان در نماز جمعه.

4. خطبای جمعه و نقد خویشتن.

5. شناخت اشکال و علاج فوری آن.

جاذبه آفرینی

برای پرجاذبه کردن نماز جمعه و جذب و کشاندن جوانان به آن باید به گونه جدی برنامه‌ریزی و راهکارهای جاذبه آفرین را شناسایی و عملیاتی کرد، به نظر می‌رسد در راستای جاذبه‌دار کردن تریبون نماز جمعه، چند نکته قابل توجه است.

- توجه به قالب همراه با محتوا

سخن خوب گفتن یک وظیفه است؛ اما خوب سخن گفتن هنر است. خطیب جمعه باید به آرایه‌ها و ادبیات سخن خود همان‌گونه بیندیشد که به محتوای آن می‌اندیشد؛ زیرا سخن خوب را در قالب زیبا قرار دادن، آن را دلپذیر و دل‌نشین می‌سازد.

سوگمندانه باید گفت ما با اینکه از فرهنگ غنی شیعی و اسلامی برخورداریم، در بسته‌بندی و ارائه کمتر تلاش می‌کنیم. آیه و روایت زیباست؛ لیکن به زبان روز و همراه با ذوق و سلیقه آن را بیان کردن بر زیبایی آن می‌افزاید و حوزه جاذبه گسترده‌تری به وجود می‌آورد.

زمان جوان و زبان جوان را باید شناخت. به فرمایش مقام معظم رهبری «مطلب باید قوی، مستند، منطقی، قانع‌کننده و متناسب با سؤال، استفهام، استفسار روحی و فکری او (جوان) و متناسب با نیاز او باشد.» (2)

باید پرسش‌های جوانان را شنید، نیازهای آنان را شناسایی کرد و بر اساس آن نیازها و پرسش‌ها، پاسخ‌های اقناعی نه اسکاتی را فراهم آورد تا نسل جوان احساس کند، عطش فرهنگی او را کوثری هست که پاسخگو باشد و رفع عطش کند.

- عقل معاشرت

جوان سد بزرگی را مانند است که در خود انرژی‌های بسیاری را ذخیره‌سازی کرده است، هنر یک عالم و روحانی و امام جمعه آن است که بتواند به شایستگی آن ذخایر را در مجاری سالم و سازنده قرار دهد، مگر امام حسین (ع) نفرمود: «مَجَارِی الاُمُورِ وَ الاَحکَامِ عَلَی اَیدِی العُلَمَاء بِالله»(3)؛ به جریان انداختن کارها و احکام الهی، به دست توانای دانشمندان الهی است.

آیا برای این سرمایه‌های انسانی بزرگ که در کشور ما اکثریت را تشکیل می‌دهند، کانال‌های صحیح و سالم پیش‌بینی کرده‌ایم؟ آیا توانسته‌ایم به تناسب این سرمایه‌های عظیم جوانان بهره‌های فرهنگی ببریم؟ آیا ابوت و پدر بودنمان را در رابطه با نسل جوان به کار گرفته‌ایم؟ و آیا آغوش مهر و محبت را برای جذب دل و فکر آنان گشوده‌ایم؟ این‌ها و صدها پرسش دیگر گویای این واقعیت است که باید در «عقل معاشرت» و شیوه برخورد و مواجهه با جوانان تجدیدنظر کنیم.

جوان خواهان «شخصیت» است، جوان دوستدار «محبت» است، جوان به دنبال پرورش و پرش به‌سوی «معنویت» است، جوان نزدیک‌تر به فطرت و به تعبیر امام راحل به ملکوت نزدیک‌تر است، با این‌چنین عنصری باید به‌گونه‌ای معاشرت و مصاحبت کرد که زمینه شکوفایی فطرت و رشد و بالندگی شخصیت او را فراهم ساخت.

شیوه تعامل با جوانان به گونه زیبا و نیکو، توقع و انتظار نابجایی نیست که از عالمان دینی و خطبا دارند.

قرآن برای انتقال معارف عمیق دینی به مخاطبان، از سه عنصر سخن می‌گوید؛ حکمت، موعظه و شیوه احسن. (4)، فکر انسان به سخن استوار و منطقی نیازمند است (حکمت)، دل آدمی به پند و اندرز و (موعظه) تغذیه می‌شود؛ اما از همه مهم‌تر رفتار و معاشرت و شیوه برخورد است که اگر «احسن» نباشد، مخاطب را به جای جذب، فراری می‌دهد. خدای حکیم به پیامبر خود می‌فرماید: «اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ»؛ (5) ای پیامبر! همانا از اخلاقی بزرگ برخورداری.

آنچه در مدیریت اجتماعی حرف اول را می‌زند و پایه نخستین است، مدیریت فرهنگی و اخلاقی است. اگر این «ظرف» سالم و طاهر نباشد، «مظروف» قابل استفاده نخواهد بود. مگر پیامبر اعظم (ص) نفرمود: «الخُلقُ وِعَاءُ الدِّینِ» (6)؛ اخلاق ظرف دین است.

معارف سنگین و متین و انسان‌ساز و تحول‌آفرین را اگر در ظرف اخلاق زیبا قرار بدهیم، پرمشتری و جاذبه‌دار خواهد شد.

در جوان حس جمال گرایی و زیبایی در اوج قرار دارد، اگر از یک امام جمعه گفتاری زیبا و پرمحتوا، در قالبی جذاب و همراه با اخلاقی دل‌نشین و معاشرتی دلپذیر مشاهده کند، مرید و شیفته او می‌شود.

بنابراین، به همان اندازه که به «عقل علمی» توجه داریم، باید بیش از آن به «عقل معاشرتی» توجه داشته باشیم. رفتار ما باید گفتار و اندیشه‌های ما را تأیید کند و عمل متناسب و شایسته ما باید گفته‌ها و استدلال‌های ما را آبیاری کند تا هنگامی که سخن از دل می‌گوییم، بر دل‌ها بنشیند.

دین‌داری جوانان

محور دیگر سخنان مقام معظم رهبری، در بیان این واقعیت است که جوانان، متدین و طرفدار دین و مذهب‌اند، نباید با انداختن توپ در زمین جوانان، از خودمان سلب مسؤولیت کنیم و بگوییم جوان‌ها نمی‌آیند، علاقه ندارند و مانند آن، به‌یقین اکثریت جوانان، شور دینی و عاطفه مذهبی بالایی دارند که اگر به‌درستی هدایت شوند، نتایج درخشانی برای جامعه دینی خواهند داشت.

دین‌داری به سن بالا و قیافه ویژه نیست، دین و دین‌داری را نمی‌توان با خط‌کش‌های ظاهری اندازه‌گیری کرد. حضور ایثارگرانه جوانان این مرز و بوم در جبهه‌های حق علیه باطل در دفاع مقدس و حضور پررنگ آنان در تولید علم برای سربلندی کشور اسلامی و نیز حضور جانانه و غیرتمندانه آنان در رفع جریان فتنه و جنگ نَرم دشمنان، کاشف و گویای آن است که جوانان ما عِرق دینی و غیرت ایمانی بالایی دارند و اگر نتوانسته‌ایم آن‌ها را به گونه مطلوب به نمازهای جمعه بکشانیم، باید در این طرف تریبون فکر کنیم نه در آن طرف تریبون و تهمت زدن و برچسب و انگ بی‌دینی زدن به جوانان و این سخن حکیمانه رهبری نظام است که به‌صراحت از آن نام بردند.

چرایی عدم شرکت فعال جوانان در نماز جمعه

بدون هرگونه تعصب باید این معضل را ریشه‌یابی کرد که چرا جوانان کمتر به نماز جمعه روی می‌آورند؟ چرا معمولاً میانگین سن نمازگزاران جمعه، چهل و پنجاه و بالاتر از آن است؟

باید دید چه شده است، آیا اشکال در خطبه است یا در خطیب؟ اشکال در ستاد و اعضای آن است یا در مجری و شیوه‌های دعوت؟ آیا در سطح شهر و شهرستان به اندازه کافی تبلیغ درست از نماز جمعه شده است؟ آیا کار فرهنگی بسترساز برای جوانان که آن‌ها را مشتاق نماز و نماز جمعه کند انجام گرفته یا خیر؟ آیا امام جمعه به‌طور غیرمستقیم، هسته‌هایی از خود جوانان برای جذب آنان تربیت کرده یا نه؟

آیا به جوانان موفق و ممتاز در میدان‌های علمی، ورزشی و اجتماعی از سوی نماز جمعه بها و ارزشی داده شده است؟ آیا از وجود جوانان در کارهای ستادی و اجرا استفاده عادلانه شده است؟ این‌ها و پرسش‌هایی از این قبیل، می‌تواند ما را به ریشه‌های استقبال و یا عدم استقبال جوانان به نماز جمعه رهنمون سازد.

شناخت درد و راه درمان

 رهبری فرهیخته فرمودند: «باید فوری جستجو کرد و آن عیب را برطرف نمود»، در این فراز از سخن، هم به «درد» اشاره شده و هم به ضرورت «درمان». شناخت درد نیمی از درمان است تا ما درد نسل جوان را حس نکنیم، برای درمان آن نخواهیم توانست کاری بکنیم.

درد نسل جوان ما چیست؟ آیا «بحران هویت» است، آیا «عقده حقارت» است، آیا «مورد بی‌مهری قرار گرفتن بزرگ‌سالان» است، آیا نداشتن «هم زبان» است، آیا همسو نبودن تبلیغ ما با مشکلات جوانان است؟ هر کدام از این‌ها و مانند آن باشد، باید دست به کار شد و راهکارهای برون‌رفت از بحران‌ها و مشکلات را عالمانه و کارشناسانه جستجو کرد.

«کسی که در یک شهری به امامت جمعه منصوب می‌شود، باید بداند که به چه چیزی منصوب شده است. او به اداره یک پایگاهی که باید آنجا مجمع دل‌ها و ذهن‌ها و عواطف و ارواح مردم باشد (نصب شده)، امام جمعه نباید سؤال کند که چرا مردم نمی‌آیند، بلکه اگر مردم نمی‌آیند، امام جمعه باید جواب بدهد که چرا مردم نمی‌آیند.»(7)

همین نکته را در رابطه با حضور و یا عدم حضور جوانان در نماز جمعه هم مطرح فرمودند که در آغاز سخن به آن اشاره کردیم.

سخن پایانی

شایسته است امام جمعه همواره گفتار و رفتار خود و خانواده و اعضای ستاد را رصد کند تا از این ناحیه ذهنیت جوانان خدشه‌دار نگردد. گاهی نحوه برخورد نادرست و نامناسب با جوان، او را برای همیشه از نماز و نماز جمعه دور می‌سازد. باید پیامبرگونه برخورد کرد:

«شخصی خدمت رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد: جوانی در مدینه است، در نماز جماعت شما شرکت می‌کند، ولی گاهی از او گناهی هم سر می‌زند، با او چه کنیم؟ فرمود: بگذارید نمازهایش را بخواند، یک روزی همین نماز او را به راه می‌آورد و مددرسان او به‌سوی سداد و صلاح خواهد بود.»(8)/9314//۷۰۴/خ

نگارش: حجت‌الاسلام والمسلمین ابوالقاسم یعقوبی، امام جمعه بجنورد

پی‌نوشت‌ها:

1- بیانات رهبری در تاریخ 30/6/71 در دیدار با امامان جمعه.

2- نماز جمعه و مطالبات رهبری، سید رضا تقوی، ص 193.

3- تحف العقول، ترجمه حسن‌زاده، ص 414.

4- نحل، 125.

5- قلم، 4.

6- میزان الحکمه، ج 4 / 1518.

7- نماز جمعه و مطالبات رهبری، سید رضا تقوی، ص 14.

8- مجمع‌البیان، ترجمه کرمی، ج 7 و 8، ص 285.

 

ارسال نظرات