راهكارهای مقابله با خروج آمریكا از برجام
به گزارش خبرگزاری رسا، برجام به امضای هیچیك از طرفها نرسیده و حاوی مفادی برای تصویب یا اجرایی شدن آن نیست اما در عین حال مجموعهای از «اقدامات داوطلبانه» میباشد كه گروه 1+5 طبق آن بایستی تحریمهایی را كه ذیل قوانین امریكا، قوانین اتحادیه اروپا و قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران وضع شدهاند، مرتفع كند.
امریكا- اروپا نه تنها به تعهدات خود پایبند نبوده بلكه بهواسطه تصویب و اجرای قوانین بسیاری مانند كاتسا و آیسا توافق هستهای را «نقض»كردهاند، با این توجیه كه برجام به امضای طرفها نرسیده و بر اساس «اقدامات داوطلبانه» و نه تعهدات الزامآور استوار شده به شكل یك تعهد سیاسی رفتار كرده است.
به واقع ایالات متحده امریكا برجام را در زمره تعهدات سیاسی غیرالزامآور تفسیر، خروج از این توافق بینالمللی و بهتبع آن احیای تحریمهای هستهای (تعلیق شده)ضدایرانی را فاقد تناقض با قوانین بینالمللی میداند.
حال این پرسش مطرح است كه با استدلالهای ذكر شده امریکاییها، این كشور میتواند از برجام (بدون پرداخت هزینه) خارج شود؟ و در صورت چنین رخدادی طرف ایرانی میتواند ایالات متحده را وادار به اجرای تعهدات كند یا خیر؟
در ادامه میتوان از دو جنبه به مسئله پرداخت ؛1- برجام یك سند حقوقی الزامآور است و آثار حقوقی دارد؟ و 2- ایران میتواند امریكا را ملزم به پرداخت هزینه و حداقل وادار به اجرای تعهدات كند؟
1-1- برجام به این دلیل كه تعهدات الزامآوری را برای كشورها ایجاد كرده است یك توافق (حقوقی) بینالمللی و نه صرفاً سیاسی است و طبق اصول قانون اساسی(اصل77 و 125) صرفاً یك تعهد سیاسی به شمار نمیآید و به همین دلیل به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.
اصل77قانون اساسی اشعار میدارد: «عهدنامهها، مقاولهنامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد. »
البته فراموش نكنیم كه شكل تصویب برجام در مجلس باید به همان صورتی انجام میگرفت كه در تصویب یك لایحه انجام میگیرد(كه همین مسئله نیز یكی از دلایل پایبند نبودن امریكا به متن برجام است).
2-1- ماده 7 كنوانسیون حقوق معاهدات 1969 وین، صرف یك عمل و رفتار در پذیرش مفاد یك توافق را مبنای رضایت در یك معاهده بینالمللی و اجرای تعهدات كشورها میداند و به همین دلیل امریكا با این توجیه كه برجام را امضا نكرده است نمیتواند از آن خارج شود و یا از اجرای تعهدات خود سرباز زند.
كنوانسیون معاهدات صرف پذیرش یك معاهده را حاوی مسئولیتهای حقوقی برای طرفین دانسته و «عمل به جای رضایت مكتوب» را مسموع قلمداد میكند كمااینكه درماده 191 قانون مدنی هم میآید: « عقد محقق میشود به قصد انشا به شرط مقرور نبودن به چیزی كه دلالت بر قصد كند».
3-1- هرچند متن توافق هستهای بر اساس «اقدامات داوطلبانه» نگاشته شده اما به دلیل اینكه قطعنامه 2231، تعهدات داوطلبانه سیاسی مندرج در برجام را ذیل خود تعریف میكند تعهدات سیاسی موردادعای امریكا را به تعهدات حقوقی الزامآور ذیل منشور ملل متحد تبدیل میكند. كمااینكه دربند 2 این قطعنامه شورای امنیت از همه دولتهای عضو، سازمانهای منطقهای و بینالمللی میخواهد از طریق خودداری از اقداماتی كه اجرای تعهدات وفق برجام را با مشكل روبهرو مینماید، خودداری كند.
2- در صورت خروج دونالد ترامپ از توافق هستهای طرف ایرانی گزینههای متعددی جهت انتخاب خواهد داشت: از سرگیری بخشی از برنامه هستهای ، احیای حقوق جامعه ایرانی از مكانیزم مندرج در برجام كه با محوریت شكایت به كمیسیون مشترك برجام و پیگیری از مجاری پیش بینی شده در حقوق بینالملل.
1-2- طرف ایرانی برای خروج امریكا از برجام از كانال چهارگانه حلوفصل اختلافات (طبق ماده 36 و37 و همچنین پیوست 2 برجام) عمل كند.
برگزاری بیش از10جلسه كمیسیون مشترك برجام در سطح معاونان وزیر امور خارجه (به عنوان گام نخست حل و فصل اختلافات) و برگزاری كمیسیون مشترك برجام در سطح وزیران با حضور آقای ظریف و وزیران كشورهای1+5 نشان میدهد، طرف ایرانی تاكنون به دوگانه ازچهارگانه حلوفصل اختلافات توجه داشته است.
نكته مهم اینكه در حالی جلسات كمیسیون مشترك در دو سطح معاونان وزیران امور خارجه و وزیران امور خارجه برگزار شده كه هیچگاه موضوع نقض برجام از سوی اروپا در این جلسات نیز بررسی نشده و درخواست برای برگزاری این جلسات از سوی ایران با محوریت نقض برجام از سوی امریكا و نه امریكا–اروپا انجام شده است.
دو گام بعدی از چهار گانه حل اختلافات شامل هیئتی سه نفره و گام بعدی شامل جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد است. در گام سوم كه هیئتی سه نفره است در عمل نظر هیئت سه نفره نظری مشورتی است و نه الزامآور و از نظر حقوقی فاقد ارزش آنچنانی است.
در گام چهارم (یا همان شورای امنیت)حل و فصل اختلافات ، امریكا در صورت طرح شكایت ایران تنها با رأی منفی ادامه تعلیق تحریمهای ضدایرانی را لغو و شش قطعنامه تعلیق شده شورای امنیت علیه كشورمان را بهروزرسانی میكند.
مكانیزم حل اختلاف و مشخصاً نوع رأیگیری (برای ادامه تعلیق تحریمها) در شورای امنیت قاعدتاً نمیتواند امریكا را ملزم به اجرای تعهدات و بازگشت دوباره به توافق(در صورت خروج ترامپ از آن) ملزم كند، بنابراین باید مسیرهای فرابرجام پیشبینی شده در حقوق بینالملل را هم مورد مداقه قرار داد.
2-2- طرح شكایت طرف ایرانی جهت وادار كردن امریكا به اجرای تعهدات برجامی بسیار دور از ذهن و پرچالش میباشد چرا كه كشورها برای جلوگیری از هدررفت منافع ملی خود سازوكار مطمئن و قابل اعتمادی را در متن توافق فی ما بین خود با یك یا چند كشور تعبیه میكنند (مسئلهای كه در متن برجام به حداقل آن اكتفا شده است)و مجامع قضایی بینالمللی نظیر دیوان بینالمللی دادگستری (با شروطی كه در اساسنامه این دیوان شروطی جهت دادخواهی پیشبینی شده است)مسیر را برای وزارت امور خارجه كشورمان بسیار دشوار كرده است.
3-2- البته درباره اینكه آیا دولت ترامپ میتواند بهصورت یكجانبه معافیتهای تحریمی صادر شده توسط دولت اوباما را قبل از فرارسیدن زمان انقضای آنها باطل كند، ابهام وجود دارد چرا كه در قوانین داخلی این كشور اشارهای به این موضوع نشده كه دایره شمولیت فرمان اجرایی جدید، معافیتهای تحریمی را كه در حال حاضر اجرایی هستند، هم شامل میشود یا خیر.
نكته پایانی آنكه بیشتر از آنكه به الزام حقوقی امریكا-اروپا برای پایبند ماندن به برجام تعلق روحی داشته باشیم باید با مجموعه اقداماتی سیاسی-فنی نظیر «خروج ازNPT یا اجرای غنیسازی20درصد»طرف غربی را در جهت «تغییر محاسبات ضد ایرانی»وادار كنیم./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: روزنامه جوان