"اجبار و عدم اجبار حجاب" در اختیار نظام اسلامی است
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، حجاب، از آموزه های اسلامی درباره نحوه حضور اجتماعی زن است. در تاریخ ایران اسلامی و دیگر کشورهای اسلامی، هم مردم و هم حاکمان اسلامی، همواره پاسداشت این آموزه را بر خود فرض دانسته و از آن حمایت می کردند. در قرن اخیر، پس از ورود و هجوم اندیشه های غرب گرا به درون کشورهای اسلامی، بسیاری از آموزه های اسلامی به چالش کشیده شد.
به دنبال همین چالش فراگیر و نیز پس از روی کار آمدن دست نشاندگان غربی در برخی از کشورهای اسلامی، از جمله: ترکیه مصطفی کمال آتاتورک و ایران رضاشاه ، حجاب اسلامی به عنوان یکی از آموزه های محسوس و فراگیر اسلامی، ابتدا فرض و واجب بودن آن ملغی اعلام شد و سپس به حکمی به طور کامل در تضاد با خود تبدیل شد، تا جایی که کشف حجاب قانون و خود حجاب اسلامی امر ناهنجار و خلاف قانون تلقی شد.
به منظور دستیابی به بخشی از پرسشها در مورد حجاب با آیت الله محسن فقیهی استاد درس خارج حوزه علمیه قم به گفتوگو نشستیم که در ادامه مشروح آن، تقدیم خوانندگان محترم می شود:
آیا حجاب، مسئله شخصی یا اجتماعی است؟
آنچه از روایات استفاده میشود، یکی از ضروریات دین اسلام مسئله حجاب زنان است. مسئله حجاب از ضروریات است، کسی که منکر وجوب حجاب شود در حد اینکه توجه داشته باشد که حجاب از ضروریات اسلام است، منکرش منکر ضروری است و مشکلاتی برایش به وجود می آید.
همه باید قبول کنند یکی از واجبات صریح اسلام مسئله حجاب است.
در خصوص اینکه حجاب مسئلهای شخصی است، گناهان بر دو قسم هستند، یک قسم از گناهان جنبه شخصی دارند، شخص ممکن است در خلوت کاری کند و کسی نیز متوجه گناه او نشود، که برخوردی نیز با آن تحقق پیدا نمیکند. اما مهمترین گناه، تظاهر به گناه است که در اسلام آثار زیادی دارد.
به طور مثال غیبت کردن از کسی که گناه مخفیانهای را انجام داده است، حرام است همانگونه که گفتهشده است: الغِیبَةُ اَشَدُّ مِنَ الزِّنا؛ اما اگر کسی آشکارا گناهی را انجام دهد از منظر اسلام متجاهر به فسق است و غیبت چنین شخصی جایز است.
کسی که متجاهر به فسق است یعنی کسی که علناً گناه میکند، از نظر اسلام ارزشش به قدری پایین میآید که آبرویش دیگر ارزشمند نیست. اگر کسی علناً گناهی را که جزو ضروریات اسلام است انجام دهد، گناه کبیره است و ارزش انسان در اجتماع ساقت میشود، آثار شرعی آن نیز جایز شدن غیبت او است.
لذا برخی از مسائل اثرات اجتماعی دارد، مثل کسی که علناً روزهخواری کند، فرد گناهی علنی مرتکب شده است و مجازات زیادی دارد. مسئله حجاب نیز همینطور است و کسی علناً حجاب خود را بردارد و رعایت نکند، مبارزهای است با اسلام و ضروریات اسلام و مجازات سنگینی دارد.
باید توجه کرد که این مسئلهای شخصی نیست، کسی که علناً این گناه را انجام میدهد، گناهش زیاد است و در اسلام مجازاتهایی برای آن مترتب است نسبت به کسی که مخفیانه گناهی را انجام میدهد.
دلیل فقهی اجباری بودن حجاب بانوان مسلمان و غیرمسلمان در اماکن عمومی چیست؟
اگر زمانی حکومت اسلامی تشکیل نشده باشد، در آن زمان امربهمعروف و نهی از منکر واجب است، درجایی که حکومت اسلامی نیست، نمیشود اجبار کرد. در زمانی که حکومت اسلامی تشکیلشده است، به دست حکومت است. زمانی حکومت و نظام مصلحت را در برخورد با اجبار میبیند. به طور مثال مجلس تصویب کند و قانون این باشد که با این موضوع برخورد شود.
زمانی نیز حکومت و نظام به این نتیجه میرسد که اجبار نباشد و در حد امربهمعروف و نهی از منکر لسانی باشد، که این تصمیم نظام است.
کما اینکه در مسئله قطع دست دزد، از نظر اسلام این کار باید انجام شود ولی هماکنون این کار نمیشود و مصلحت ندانستند که اجرایی شود. نظام کشور ، نظام اسلامی است و برخی از احکام را به دلایلی که خودشان در نظر گرفتهاند قانون قطع دست دزد اجرایی نمیشود. اگر جمهوری اسلامی مصلحت ندانستن برخی از احکام اسلامی اجرا شود، تصمیم نظام است.
در مسئله حجاب نیز همینطور است، میتواند اجبار باشد که از نظر شرعی نیز اجبار، اشکالی ندارد. اگر نظام عدم اجبار را مصلحت ببیند، تصمیم آنها است و اینگونه نیست که ما بگوییم حتما باید اجبار شود یا اینکه حتماً نباید باشد. خیر اجبار و عدم اجبار در اختیار نظام اسلامی است.
مبنای فقهی اجبار حجاب چیست؟
آنچه از آیات و روایات استفاده میشود نه در رابطه با حجاب، در رابطه با کل محرمات است، هر محرماتی که علناً انجام شود مثل اینکه کسی علناً روزهخواری کند، شرابخواری کند و یا گناهی که به نظر همه علما گناه و معصیت کبیره است را در بین مردم انجام دهد، باید جلویش گرفته شود، شارع مقدس میتواند جلوی آنرا به اجبار بگیرد.
در اینجا از آیات و روایات استفاده میشود و جای بحثی نیست. اما نظام گاهی مصلحت میداند انجام شود و گاهی مصلحت در عدم انجام آن است همانند قطع دست.
در خصوص حجاب هم همینطور است، باید برخورد با آن انجام شود اما اگر برخورد نمیکنند نه از این باب است که نمیتوانند قانونا برخورد کنند، شرعاً باید برخورد شود ولی ممکن است از نظر اسلامی مصلحت نداشته باشد.
همانند مجمع تشخیص مصلحت نظام که گاهی بر خلاف شورای نگهبان که مسئلهای را به خاطر مصلحت تصویب میکند، چنین وضعی را پیدا میکند. ممکن است مصلحت زمانی این باشد که حجاب را اجبار کند و حجاب اجبار نباشد، این دست تشخیص مصلحت نظام است که تشخیص دهند جو جامعه چگونه است که اگر اجبار کنیم بر ضرر اسلام است یا به نفع اسلام است.
شیوهی برخورد حکومتی معصوم مانند پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم، امیرالمؤمنین و امام حسن مجتبی علیهماالسلام که امر حکومت را در اختیار داشتند با مقولهی بدحجابی یا بیحجابی بانوان چگونه بوده است؟
بحث فقهی و تاریخی فرق دارد، بحث تاریخی آن چیزی است که در تاریخ آمده ولی از نظر فقهی ثابت نیست، همانند روایت ضعیفی که گفتهشده اتفاقی در زمانی افتاده است. برای ما ثابت نیست که وضع حجاب در آن زمان چگونه بوده است. آنچه مسلم است رعایت حجاب به همه زنان توسط پیامبر بوده است. روش فاطمه زهرا (س) و ائمه اطهار در خصوص حجاب چگونه بوده است مسلم است.
اینکه برخی استدلال میکنند به تاریخ و اینکه در تاریخ آمده است زنی فلان گونه بوده است، هیچکدام از منظر فقهی قابل استناد نیست مگر اینکه سند معتبری داشته باشد که مشهور هم به آن عمل کرده باشند و اگر قدما به این روایت عمل کرده باشند حجت شرعی میشود.
ولی در فقه نداریم که بی حجابی علناً انجامشده باشد و ائمه در رأس قدرت باشند و تذکر و اجبار نکرده باشند. اگر چنین چیزی در تاریخ باشد، اعتبار ندارد.
آیا میتوان تفکیک بین حد شرعی و حد قانونی حجاب را به عنوان راه حل بینابینی برای حل توأمان دو معضلِ حکومتی شدنِ حجاب و حرکت جامعه به سمت ابتذال در نظر گرفت؟
بحث مصلحت نظام با مبنای فقهی متفاوت است، یعنی مبنای فقهی این است که خانم باید کاملاً حجاب داشته باشد، در مبنای مصلحتی ممکن است زمانی مصلحت این باشد که اجبار در حجاب را به بیحجابی کامل بدهیم، آنکسی که نیمه حجابی دارد با او برخوردی نشود.
ممکن است با بیحجاب کامل برخورد شود و کسی که نیمه بیحجاب است مثلاً روسری اش خیلی کامل نیست برخورد نشود و تنها تذکر داده شود، این مصلحت نظام است.
راه کار های پیشنهادی شما برای بهبود وضعیت حجاب در جامعه چیست؟
مسئله حجاب در فرهنگ جامعه ریشه دارد. در سخنرانیها از حجاب گفته میشود، نصیحت میشود، اما با پخش فیلم هایی که در آن رعایت حجاب نمی شود همه این سخنرانی ها و نصیحت ها در مورد حجاب بی اثر می شود تا زمانی که این فرهنگ باشد نمیشود بیش از اندازه به مردم اجبار کرد. اجبار تأثیرگذار نخواهد بود مگر اینکه همه نظام تصمیم بگیرد مسئله حجاب را، تلویزیون، ادارات، بیمارستانها از ریشه حل کند. این خیلی عالی است و خواهش ما هم همین است، دست همه را میبوسیم.
هم از رسانه ها و از دولت میخواهیم در ادارات دولتی که بیتالمال را مصرف میکنند از خانمها بخواهند حجاب را رعایت کنند و حجاب کامل اسلامی یکی از شرایط پذیرش باشد.
اگر این حرکت از ناحیه دولت شروع شود، خیلی عالی است که البته باید از صداوسیما شروع شود سپس از طریق دولت که هماهنگ با هم میشود انجام داد تا فرهنگی در جامعه به وجود بیاید که حجاب برایشان ارزشمند باشد و این فرهنگ را به خاطر حضرت فاطمه زهرا (س) و پیروی از ائمه (ع) این فرهنگ را قوت ببخشند و خودشان را از آتش جهنم محفوظ کنند./۸۷۶/د۱۰۱/س
منبع: پایگاه اینترنتی فقه حکومتی(وسائل)