۱۵ آذر ۱۳۹۷ - ۰۲:۰۰
کد خبر: ۵۸۸۷۳۰
یادداشت؛

سال پرهیاهو برای اروپا

بسیاری از تحلیلگران مسائل اروپا معتقدند که منطقه یورو، دوران سختی را در سال آینده میلادی پیش رو خواهد داشت. وقوع اعتراض‌های گسترده اقتصادی در فرانسه، می تواند مقدمه ای جهت وقوع بحرانهای مزمن و دامنه دار در اروپا باشد.
فروپاشی اتحادیه اروپا

به گزارش خبرگزاری رسا، وقوع بحران‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در اروپا منجر به شکل گیری وضعیتی ناپایدار در قاره سبز شده است. تظاهرات در فرانسه، بلژیک و هلند از یک سو و ناکامی مقامات اروپایی و انگلیسی در دستیابی به یک راه حل متوازن در خصوص برگزیت، منجر به شکل گیری گره های کور و پیچیده ای در این مجموعه شده است.

بسیاری از تحلیلگران مسائل اروپا معتقدند که منطقه یورو، دوران سختی را در سال آینده میلادی( سال 2019 ) پیش رو خواهد داشت. وقوع اعتراض‌های گسترده اقتصادی در فرانسه، می تواند مقدمه ای جهت وقوع بحرانهای مزمن و دامنه دار در اروپا باشد. بحران‌هایی که مقامات فعلی اروپایی نه تنها قدرت حل و فصل آن را ندارند، بلکه با رفتارها و تصمیم سازی های نادرست خود بر شدت و حدت آنها می افزایند.

واقعیت امر این است که از سال 2007 میلادی، یعنی زمان تبلور کامل بحران اقتصادی در یونان و منطقه یورو تاکنون، سیاستمداران اروپایی با استناد به سیاستهای ریاضتی و صرفه جویی در بودجه عمومی و کاهش درآمدها و افزایش مالیات‌ها، سعی در مواجهه با وضعیت موجود داشتند اما هم اکنون با گذشت بیش از یک دهه، ناکارآمدی این سیاست‌ها به اثبات رسیده است.

نکته مهم تر اینکه تبدیل شدن سیاست‌های ریاضتی به یک سیاست ثابت و غیر قابل تغییر، خشم شهروندان اروپایی را از سیاستمدارانشان دوچندان ساخته است.

از سوی دیگر، اصلاحات ادعایی ماكرون در قبال منطقه یورو، نه تنها از سوی افکار عمومی قاره سبز ، بلکه از سوی شهروندان فرانسوی نیز با استقبال مواجه نشده است. در چنین شرایطی احزاب وابسته به جریان راست افراطی و ملی گرایان، قدرت یارگیری فوق العاده ای در فضای اجتماعی و سیاسی اروپا پیدا کرده اند. این مسئله می تواند خود را در انتخابات پارلمانی اروپا در سال پیش رو نشان دهد. در صورتی که راستگرایان افراطی بتوانند موقعیت خود را در پارلمان اروپا تقویت کنند، شاهد شکل گیری موج جدیدی در اروپای واحد خواهیم بود که خواستار بازگشت به گذشته ( دوران قبل از تشکیل اروپای واحد) است.

هم اکنون مقامات اروپایی شاهد تکثیر و گسترش نمادهای تخریب اروپای واحد هستند. در سال 1957 میلادی و با امضای توافقنامه مشترک اقتصادی رم میان 6 کشور اروپایی، اتحادیه اروپا پی ریزی شد. سرانجام در سال 1993، توافق ماستریخت چارچوب قانونی اتحادیه اروپا را تعیین کرد. در سال 1985 میلادی پیمان شنگن به امضای اولیه 5 کشور اروپایی رسید و سپس به سرتاسر اروپا گسترش یافت.

واحد پول یورو نیز در سال 1999 به عنوان واحد پول مشترک اروپا تعریف شد . از 28 عضو اتحادیه اروپا، هم اکنون 19 کشور عضو منطقه یورو هستند. همکاری های امنیتی مشترک کشورهای اروپایی نیز بر اساس نقاط مشترک فراوان امنیتی آنها با یکدیگر تعریف شد.

عضویت 21 عضو اتحادیه اروپا در ناتو این روند را تشدید کرد. در چنین شرایطی، اروپای واحد به دژی مستحکم تبدیل شده بود که طبق محاسبه واقع گرایانه غرب، باید روز به روز در همه ابعاد قوی تر می شد. اما امروز، در سال 2018 میلادی، شاهد گذار شهروندان اروپایی از سیاستمداران محافظه کار و سوسیال دموکرات هستیم. این "گذار" در نهایت می تواند به فروریزی دیوارهای اروپای واحد و سرکار آمدن ملی گرایان در قدرت ختم شود. در  این صورت دیگر نشانه ای از اتحادیه اروپا و متعاقبا منطقه یورو در نظام بین الملل باقی نخواهد ماند.

کشورهای اروپایی، خصوصا اعضای منطقه یورو در راستای گذار از وضعیت موجود، چاره ای جز "تخریب خودخواسته "بنیان‌های اقتصادی خود و جایگزینی آن با الگوهای جدید را ندارند. در صورتی که مقامات اروپایی همچنان بر روشها و الگوهای اقتصادی و سیاسی  موجود پافشاری کنند، در آینده ای نزدیک محکوم به شکست خواهند بود. حقیقتی که شاید افرادی مانند آنگلا مرکل و امانوئل ماكرون بسیار دیر متوجه آن شوند./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: رسالت

ارسال نظرات