برگزاری نشست علمی نقش عمومات و مطلقات قرآنی در مسائل مستحدثه
به گزارش خبرگزاری رسا، حجتالاسلام محمدعلی خادمی کوشا "عضو هیئت علمی پژوهشکده فقه و حقوق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی" در نشست علمی «نقش عمومات و مطلقات قرآنی در مسائل مستحدثه»، که در حاشیه نخستین نمایشگاه دستاوردهای قرآنی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد، اظهار داشت: بدون تردید قرآن کریم به عنوان یکی از منابع در استنباط احکام شرعی پذیرفته شده، گرچه گاهی شبهاتی در این زمینه مطرح شده است.
وی با بیان اینکه عمومات قرآنی الفاظ عام و مطلقی هستند که از نوع ظواهر بوده و در عرصههای مختلف مورد توجه فقیهان بوده و هست، گفت: وجود برخی افراط و تفریطها سبب شده تا برخی، الفاظ و عمومات قرآن در مسائل مستحدثه را مطلقاً جائز میدانند و برخی مطلقا آن را رد میکنند، از این رو مطالعه در این زمینه مهم است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به نقشآفرینی قرآن در استنباط احکام شرعی و با بیان اینکه این مسئله از دو جهت یعنی بررسی مقتضی حجیت عمومات و بررسی موانع حجیت قابل بررسی است، تصریح کرد: اقتضای حجیت در ادله لفظی بر اساس صدق لفظ و ظهور معنا شکل میگیرد؛ همچنین باید اشاره کرد که صدق عمومات قرآنی دو دسته هستند، نوع اول به نحو استعمال لفظ است که وصف حقیقت یا مجاز میگیرد و نوع دوم بحث انطباق معنا است که فقط وصف صدق و کذب میگیرد.
وی افزود: گاهی لفظ قرآن به کثرت به کار میرود ولی چون معنای مجازی است و یا نمیدانیم مجاز یا حقیقت است یا حقیقت برای وضع جدید است، نمیتواند حجیت در استنباط حکم داشته باشد.
حجت الاسلام خادمی کوشا با بیان اینکه اگر انطباق میان معنا و مسئله مستحدثه ایجاد شد در این صورت مقتضی حجیت خواهد بود، اظهار داشت: اینکه نمیتوان گفت عمومات قرآنی در مسائل مستحدثه، حجیت دارد، بستگی به شرائط دارد و این شرایط آن است که کاربرد حقیقی عمومات در موضوعات جدید، بدون وقوع وضع جدید باشد؛ همچنین باید انطباق معنای عمومات بر موضوعات جدید احراز شود.
وی با اشاره به موانع حجیت در عمومات قرآن بیان کرد: برخی میگویند عمومات قرآنی قابل استفاده نیستند چون در مقام اجمال هستند؛ علامه طباطبایی آن را پذیرفته است ولی معتقدان به آن همانند علامه، دلیل روشنی برای آن نیاوردهاند؛ وانگهی که قرآن چون ملاک شناخت روایات می باشد، چطور ممکن است عموماتش حجیت نداشته باشد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه برخی انصراف از موضوعات جدید را یکی دیگر از موانع در عمومات میدانند، بیان کرد: انصراف ذکرشده، انصراف بدوی است زیرا از نوع انصراف وجودی است که منشأ آن ندرت یا فقدان وجود خارجی است و از نگاه عرف نمیتواند در معنای لفظ تغییری ایجاد کند.
وی عدم امکان تقیید، عدم جریان اصل، عدم قرینه و عدم تخصیص در مورد مصادیق جدید را از دیگر موانع در این موضوع برشمرد و افزود: متکلم حکیم وقتی کلامی را برای همه اعم از آیندگان و... بیان فرموده، آیا میتواند در اینجا لفظی مطلق به کار برد؟ در عین اینکه میداند نمی تواند خاص شود و برای گروه خاصی مورد استفاده قرار بگیرد.
در ادامه، حجتالاسلام محمدصادق یوسفی مقدم "رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن" در نقد مطالب این محقق" اظهار داشت: در این مطلبی که ارائه شد، یک آیه از قرآن به عنوان شاهد مثال دیده نشد و خوب بود این کار انجام شود؛ همچنین آنچه به عنوان مبانی بیان شد، مشخص نشده که مبانی شخصی ارائه دهنده است یا مبانی پذیرفته شده حوزه فقه است، بنابراین جای حرف زیادی دارد.
وی با بیان اینکه ارائه دهنده معنای الفاظ و ظاهر آیات قرآن را تفسیر دانسته است، ادامه داد: وقتی ما ظاهر قرآن را معنا کنیم، تفسیر نیست، بلکه تفسیر، پردهبرداری از امر پوشیده و برداشتن پرده از معنای قرآن است.
رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن تاکید کرد: برخی کشف مقاصد قرآن را تفسیر میدانند و اگر از این منظر در حوزه عمومات نقش ایفا شود، دامنه استنباطات بسیار گسترده تر خواهد شد، بنابراین ارائه دهنده باید تکلیف خود را با اینکه ظاهر قرآن، تفسیر نیست، روشن کند.
وی افزود: بحث شایعی وجود دارد که عمومات و مطلقات قرآنی به نحو قضایای حقیقیه و نه خارجیه هستند؛ آیا واقعاً از قضایای خارجیه نمیتوانیم به قضیه حقیقیه برسیم؟؛ مثلاً مفسران و فقها در قصههای قرآن و آیاتی که صرفاً برای برخی اشخاص نازل شده تنقیح مناط می کنند و آن را به عموم تعمیم میدهند و این کار ایرادی هم ندارد.
حجت الاسلام یوسفی مقدم تأکید کرد: بسیاری از آیات قرآن، آیات الاحکام هستند زیرا از آن میتوانیم قضایای حقیقیه را به دست آوریم، بنابراین بحث را باید گسترده تر مورد توجه قرار دهیم.
وی با اشاره به سخنان ارائه دهنده مبنی بر اینکه در صورتی لفظ قرآن حجیت است که معنای آن در عصر کنونی منطبق بر دوره نزول قرآن باشد، بیان کرد: در این صورت، اگر معنای اصطلاحی تغییر جزئی هم داشته باشد، دیگر منطبق بر امروز نخواهد بود و از این حیث، نظر مؤلف محل بحث است.
رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن تصریح کرد: علامه طباطبایی معتقد است که ما روش مسلم در فقه داریم که باید آیات را در این روش مورد بحث قرار دهیم؛ آیه را نباید از مقام بیان بیندازیم، بلکه باید حدود و ثغور را روشن کنیم؛ این دیدگاه علامه منطبق بر این مسئله است که می گوید قرآن نور می باشد و برای فهم قرآن نیاز به چیز دیگری نداریم.
وی افزود: برخلاف نظر ارائه دهنده، مقام تشریع و مقام بیان بودن آن قابل تکفیک نیست.
همچنین، حجت الاسلام رضا اسلامی "دیگر ناقد این نشست" اظهار داشت: محورهای بحثی که ارائه شد، اختصاصش به قرآن روشن نیست و تنها بحثی اصولی بود که می تواند عام باشد و ربطی به قرآن هم ندارد.
وی با اشاره به برخی شبهات در مورد عمومات و مطلقات گفت: در مورد عمومات و اطلاقات قرآن، دو دسته نظر داریم، قرآن محورها می گویند چون سطح قرآن بالاست، به راحتی نمی توان عمومات و اطلاقات قرآن را بشکنیم و باید احترام آن را حفظ کنیم، از طرفی تخصیص و تقیید آن را یا باید با سنت یا با قرآن و یا با عقل بزنیم که این دسته تنها شمستن اطلاق و عموم را با خود قرآن می پذیرند.
وی خاطرنشان کرد: سنت محورها کسانی هستند که قرآن را گرچه تکریم می کنند ولی به لحاظ استفاده و ارتباط با منابع، سنت را در رده اول می دانند و می گویند قرآن هم از طریق سنت شناخته می شود؛ اهل سنت فعلی نیز اکثراً با اینکه احترام قرآن را دارند، در مقام استفاده، آن را مؤخر از روایت و سنت می دانند./1324/ج