در نشست علمی تبیین شد؛
لزوم ارتقا و تکمیل سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
حجت الاسلام مظاهری سیف گفت: رویکرد اقتصاد منهای معنویت در بخش تدابیر، سبب میشود که در میدان پیشرفتهای آینده، معنویت از ثروت اندوزی، فساد و تبعیض شکست بخورد.
به گزارش خبرگزاری رسا، نشسست علمی «ارتقا و لزوم ارتقا و تکمیل سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تکمیل سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» با ارائه حجت الاسلام حمیدرضا مظاهری سیف، پنج شنبه ۳۰ خرداد ۹۸ در سالن شیخ طبرسی، پژوهشکده معارف قرآن، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد. مشروح سخنان ایشان را در ادامه میخوانید:
الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت یک سند بالا دستی است که طرح حرکت پنجاه ساله کشور ایران را مشخص میکند. این سند شامل مبانی، آرمان ها، رسالت، افق و تدابیری است که حرکت کشور را برای پنجاه سال آینده ریلگذاری و جهت دهی مینماید. اما به نظر میرسد که در این سند مهم، معنویت در جایگاه شایستهای ننشسته و نقش برازندهای نیافته است.
معنویت یکی از ارکان انقلاب اسلامی و هویت ایرانی اسلامی است. مزیت بینظیری که انقلاب اسلامی را در موقعیتی برتر از سایر انقلابهای چند قرن اخیر قرار میدهد معنویت است؛ و این مولفه راز بزرگ توفیقات مردم ایران بوده و است و خواهد بود. حضرت امام خمینی (ره) معنویت را شامل امور مربوط به ساحت غیبی وجود انسان میدانست.
گذشته از این، دیگران هم معنویت را به «رابطهای درونی با امر مقدس» یا «تحولات درونی که انسان را به خدا نزدیک میکند» تعریف کردهاند. این همه نشان میدهد، که معنویت به استعداد روحی و باطنی انسان مربوط میشود، که در رابطه با خدا میشکافد.
میزان توجه به معنویت
در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت چهار بار واژه «معنوی» و سه بار واژه «معنویت» را میبینیم. ترکیبهایی نظیر «سقوط معنوی» و «مراحل معنوی» به هم رسیده است و مضامین «ابعاد معنوی و مادی پیشرفت»، «اقتصاد مبتنی بر معنویت» و «عدم تعارض میان تولید ثروت و معنویت» کنار هم نشستهاند.
در مقدمه سند به معنویت توجه اساسی شده است و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به عنوان «معرف سیر کلی تحولات مطلوب ایران در عرصه فکر، علم، معنویت و زندگی به سوی تمدن نویبن اسلامی» توصیف شده است.
فرازهای درخشان سند از دیدگاه پرداختن به موضوع معنویبت پیاپی طلوع میکند. مبانی ۳۲ گزاره را در خود جای داده است که ۲۱ مورد از آنها فحوای معنوی دارد. به این ترتیب بیش از ۶۵ درصد مبانی به این مهم اختصاص یافته است.
در بخش آرمانها بنیاد اصلی بر «خلافت الهی» و «حیات طیبه» گذاشته شده است و در صدر «ارزشهای تشکیل دهنده حیات طیبه»، «ایمان به غیب» بیان شده است؛ که همگی مضامین معنوی هستند و هماهنگی میان مبانی و آرمانها را به خوبی نشان میدهند.
در بخش افق سند مستقیما تعبیر معنوی به کار نرفته است و برای ترسیم سیمای ایرانیان گفته شده: «تربیت یافته به تناسب استعداد و علاقه تا عالیترین مراحل معنوی، علمی، مهارتی و...» سوگوارانه آفتاب معنویت در همین افق غروب میکند و بر تدابیر نمیتابد.
تدابیر که گستردهترین و عملیاتیترین بخش سند است، از معنویت سهم ناچیزی برده است و از ۵۶ تدبیر پیشنهادی تنها ۳ مورد بر معنویت دلالت میکند. (بندهای ۲، ۳ و ۶) یعنی کمتر از ۵/۵ درصد تدابیر، تفسیر معنوی را بر میتابد و بیشتر تدابیر مسائل اقتصادی و اجتماعی را فرا میگیرد. رویکرد اقتصاد منهای معنویت در بخش تدابیر، سبب میشود که در میدان پیشرفتهای آینده، معنویت از ثروت اندوزی، فساد و تبعیض شکست بخورد.
ترکیب ناهمگن مبانی و تدابیر در متن سند الگو نشان میدهد که نتوانستهایم مبانی را در سطح تدابیر جریان دهیم و آرمانهای انقلاب را عینی کنیم. این دقیقا مشکلی است که از ابتدای انقلاب گریبانگیر نخبگان و مدیران کشور بوده است و آنها نتوانستهاند مبانی معنوی انقلاب اسلامی را به میدان تدابیر عملی بیاورند.
نتیجه این شد که نهادهای اقتصادی و اجتماعی آنطور که بایسته است، بر اساس ارزشهای معنوی استوار نشود و جامعه اسلامی تحقق نیابد. تداوم این شکاف میان مبانی و تدابیر قطعا ما را از تحقق اهداف و آرمانهای اسلامی در جامعه و سپس رسیدن به تمدن نوین اسلامی ناکام خواهد گذاشت.
مشکل معنویت از اینجا آغاز میشود که تصور شفاف و مانعی از آن وجود ندارد. معمولا معنویت را به اخلاق تأویل میبرند. برخی مواقع آن را به جای عرفان به زبان میآورند، و یا با اظهار دینداری میسنجند. البته معنویت با این موارد پیوند وثیقی دارد، ولی در واقع غیر از آنها است.
اگر معنویت را واژهای تفننی بدانیم که گاهی بدل از اخلاق و گاهی بدل از دین و یا عرفان به کار میرود و آن را یه حوزه مطالعاتی مستقل ندانیم مسائل معنویت را نمیبینیم و به اهدافش نمیرسیم. معنویت یک شاخه علمی مستقل در طبقه بندی علوم انسانی است، که تا کنون به دلائل مختلف نیاز به آن احساس نمیشد. موضوع این علم، استعداد روحی انسان است و اهداف و مبانی و نیز روش و سایر رئوس آن قابل تعریف است و میتواند سرچشمهای جوشان برای بالندگی علوم انسانی ـ اسلامی باشد.
بی توجهی به مطالعات معنوی به عنوان یک رشته علمی و ابهام در مسائل آن، چهرهای ناموزون برای معنویت در سند الگو ترسیم کرده است به طوری که بخش مبانی بسیار فربه و قامت افراشته شده است، ولی در بخش تدابیر به شدت ضعف احساس میشود. در بخش تدابیر معنویت نادیده گرفته شده است.
در بخش مبانی به حقوق معنوی انسانها از نظر اندیشه دینی نگاه میشود. با کمی دقت میبینیم زیست معنوی و اخلاق دینداری در کنار هم ذکر شده است، ولی از هم متمایز شده است و این نشان میدهد دینداری بدون معنویت و اخلاق نمیشود. هر چند به جای آن میتوان گفت زیست دینمدارانه، ولی مهم این است که به نوعی تفکیک صورت بگیرد تا قابلیبت بررسی و توجه بیشتری را داشته باشد.
حتی مشاهده میشود در برخی از بندهای مبانی نیز معنویت فراموش شده و مغفول مانده است. ساخت یابی تغییرات فرهنگی بر معنویت استوار است و معنویت وجه ممیز انقلاب اسلامی با سایر انقلابها است و معنویت تمام هویت ما را تشکیل میدهد انقلاب ایران با تحولات معنوی شکل گرفته است و برای ادامه نیز به این معنویت نیاز است؛ به همین دلیل باید در تدابیر اجتماعی برای فرآیند پیشرفت مورد تاکید قرار بگیرد.
این سند طبق تجربه و سطح فکری اول انقلاب نوشته شده است به این صورت که در مبانی، معنویت لحاظ شده است، ولی در سطح تدابیر معنویت غایب است و به همین دلیل مشکلاتی در عرصه تدبیر به وجود میآید چراکه میبینیم پدیده آقازادگی شکل گرفته است و مسؤولان حاضر نیستند در سطح افراد پایین جامعه زندگی کنند.
پیشنهادات و تدابیر
علت ضعف مرکز الگو در بعد معنویت این است که معنویت را به عنوان حوزه مطالعاتی مستقل تعریف نکرده است و رئوس ثمانیه آن تعریف نشده است. در حالی که معنویت میتواند یک حوزه دانشی مستقل و حتی یک دانش مستقل باشد که موضوع آن درون انسان و استعدادهای روحی انسان است و مسائل آن در متون دینی به طور مفصل ذکر شده است. باید معنویت را که یک ایده ماورائی است به یک دانش تجربی و عینی تبدیل کرد. در این زمینه پیشنهاداتی وجود دارد:
۱- افزایش بهرهبرداری از سازمانهای آموزشی و رسانههای جمعی.
۲- بهرهگیری از دیپلماسی عمومی جهت برجستهسازی چهره رهبران معنوی ایران و افزایش نفوذ معنوی ایران در منطقه و جهان و به خصوص اروپا.
۳- استفاده از زیرساختهای ارتباطی برای تبدیل ایران به یک قطب معنوی.
۴- پیریزی نهضت معنویتگرایی اسلامی.
۵- پایش جریانهای معنویتگرا غیراسلامی و انحرافی و کاذب.
۶- توانمندسازی معنوی اقشار مختلف مردم از طریق آموزش معنوی.
۷- افزایش و توسعه گردشگری معنوی با التزام به آموزههای فقهی و اذعان به باورهای دینی.
۸- تقویت نظریهپردازی در باب معنویت و توسعه و پی گیری مطالعات کاربردی در این زمینه.
۹- مهار دنیاگرایی و نهادینه کردن معنویتگرایی. /۹۹۹/د101/س
الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت یک سند بالا دستی است که طرح حرکت پنجاه ساله کشور ایران را مشخص میکند. این سند شامل مبانی، آرمان ها، رسالت، افق و تدابیری است که حرکت کشور را برای پنجاه سال آینده ریلگذاری و جهت دهی مینماید. اما به نظر میرسد که در این سند مهم، معنویت در جایگاه شایستهای ننشسته و نقش برازندهای نیافته است.
معنویت یکی از ارکان انقلاب اسلامی و هویت ایرانی اسلامی است. مزیت بینظیری که انقلاب اسلامی را در موقعیتی برتر از سایر انقلابهای چند قرن اخیر قرار میدهد معنویت است؛ و این مولفه راز بزرگ توفیقات مردم ایران بوده و است و خواهد بود. حضرت امام خمینی (ره) معنویت را شامل امور مربوط به ساحت غیبی وجود انسان میدانست.
گذشته از این، دیگران هم معنویت را به «رابطهای درونی با امر مقدس» یا «تحولات درونی که انسان را به خدا نزدیک میکند» تعریف کردهاند. این همه نشان میدهد، که معنویت به استعداد روحی و باطنی انسان مربوط میشود، که در رابطه با خدا میشکافد.
میزان توجه به معنویت
در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت چهار بار واژه «معنوی» و سه بار واژه «معنویت» را میبینیم. ترکیبهایی نظیر «سقوط معنوی» و «مراحل معنوی» به هم رسیده است و مضامین «ابعاد معنوی و مادی پیشرفت»، «اقتصاد مبتنی بر معنویت» و «عدم تعارض میان تولید ثروت و معنویت» کنار هم نشستهاند.
در مقدمه سند به معنویت توجه اساسی شده است و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به عنوان «معرف سیر کلی تحولات مطلوب ایران در عرصه فکر، علم، معنویت و زندگی به سوی تمدن نویبن اسلامی» توصیف شده است.
فرازهای درخشان سند از دیدگاه پرداختن به موضوع معنویبت پیاپی طلوع میکند. مبانی ۳۲ گزاره را در خود جای داده است که ۲۱ مورد از آنها فحوای معنوی دارد. به این ترتیب بیش از ۶۵ درصد مبانی به این مهم اختصاص یافته است.
در بخش آرمانها بنیاد اصلی بر «خلافت الهی» و «حیات طیبه» گذاشته شده است و در صدر «ارزشهای تشکیل دهنده حیات طیبه»، «ایمان به غیب» بیان شده است؛ که همگی مضامین معنوی هستند و هماهنگی میان مبانی و آرمانها را به خوبی نشان میدهند.
در بخش افق سند مستقیما تعبیر معنوی به کار نرفته است و برای ترسیم سیمای ایرانیان گفته شده: «تربیت یافته به تناسب استعداد و علاقه تا عالیترین مراحل معنوی، علمی، مهارتی و...» سوگوارانه آفتاب معنویت در همین افق غروب میکند و بر تدابیر نمیتابد.
تدابیر که گستردهترین و عملیاتیترین بخش سند است، از معنویت سهم ناچیزی برده است و از ۵۶ تدبیر پیشنهادی تنها ۳ مورد بر معنویت دلالت میکند. (بندهای ۲، ۳ و ۶) یعنی کمتر از ۵/۵ درصد تدابیر، تفسیر معنوی را بر میتابد و بیشتر تدابیر مسائل اقتصادی و اجتماعی را فرا میگیرد. رویکرد اقتصاد منهای معنویت در بخش تدابیر، سبب میشود که در میدان پیشرفتهای آینده، معنویت از ثروت اندوزی، فساد و تبعیض شکست بخورد.
ترکیب ناهمگن مبانی و تدابیر در متن سند الگو نشان میدهد که نتوانستهایم مبانی را در سطح تدابیر جریان دهیم و آرمانهای انقلاب را عینی کنیم. این دقیقا مشکلی است که از ابتدای انقلاب گریبانگیر نخبگان و مدیران کشور بوده است و آنها نتوانستهاند مبانی معنوی انقلاب اسلامی را به میدان تدابیر عملی بیاورند.
نتیجه این شد که نهادهای اقتصادی و اجتماعی آنطور که بایسته است، بر اساس ارزشهای معنوی استوار نشود و جامعه اسلامی تحقق نیابد. تداوم این شکاف میان مبانی و تدابیر قطعا ما را از تحقق اهداف و آرمانهای اسلامی در جامعه و سپس رسیدن به تمدن نوین اسلامی ناکام خواهد گذاشت.
مشکل معنویت از اینجا آغاز میشود که تصور شفاف و مانعی از آن وجود ندارد. معمولا معنویت را به اخلاق تأویل میبرند. برخی مواقع آن را به جای عرفان به زبان میآورند، و یا با اظهار دینداری میسنجند. البته معنویت با این موارد پیوند وثیقی دارد، ولی در واقع غیر از آنها است.
اگر معنویت را واژهای تفننی بدانیم که گاهی بدل از اخلاق و گاهی بدل از دین و یا عرفان به کار میرود و آن را یه حوزه مطالعاتی مستقل ندانیم مسائل معنویت را نمیبینیم و به اهدافش نمیرسیم. معنویت یک شاخه علمی مستقل در طبقه بندی علوم انسانی است، که تا کنون به دلائل مختلف نیاز به آن احساس نمیشد. موضوع این علم، استعداد روحی انسان است و اهداف و مبانی و نیز روش و سایر رئوس آن قابل تعریف است و میتواند سرچشمهای جوشان برای بالندگی علوم انسانی ـ اسلامی باشد.
بی توجهی به مطالعات معنوی به عنوان یک رشته علمی و ابهام در مسائل آن، چهرهای ناموزون برای معنویت در سند الگو ترسیم کرده است به طوری که بخش مبانی بسیار فربه و قامت افراشته شده است، ولی در بخش تدابیر به شدت ضعف احساس میشود. در بخش تدابیر معنویت نادیده گرفته شده است.
در بخش مبانی به حقوق معنوی انسانها از نظر اندیشه دینی نگاه میشود. با کمی دقت میبینیم زیست معنوی و اخلاق دینداری در کنار هم ذکر شده است، ولی از هم متمایز شده است و این نشان میدهد دینداری بدون معنویت و اخلاق نمیشود. هر چند به جای آن میتوان گفت زیست دینمدارانه، ولی مهم این است که به نوعی تفکیک صورت بگیرد تا قابلیبت بررسی و توجه بیشتری را داشته باشد.
حتی مشاهده میشود در برخی از بندهای مبانی نیز معنویت فراموش شده و مغفول مانده است. ساخت یابی تغییرات فرهنگی بر معنویت استوار است و معنویت وجه ممیز انقلاب اسلامی با سایر انقلابها است و معنویت تمام هویت ما را تشکیل میدهد انقلاب ایران با تحولات معنوی شکل گرفته است و برای ادامه نیز به این معنویت نیاز است؛ به همین دلیل باید در تدابیر اجتماعی برای فرآیند پیشرفت مورد تاکید قرار بگیرد.
این سند طبق تجربه و سطح فکری اول انقلاب نوشته شده است به این صورت که در مبانی، معنویت لحاظ شده است، ولی در سطح تدابیر معنویت غایب است و به همین دلیل مشکلاتی در عرصه تدبیر به وجود میآید چراکه میبینیم پدیده آقازادگی شکل گرفته است و مسؤولان حاضر نیستند در سطح افراد پایین جامعه زندگی کنند.
پیشنهادات و تدابیر
علت ضعف مرکز الگو در بعد معنویت این است که معنویت را به عنوان حوزه مطالعاتی مستقل تعریف نکرده است و رئوس ثمانیه آن تعریف نشده است. در حالی که معنویت میتواند یک حوزه دانشی مستقل و حتی یک دانش مستقل باشد که موضوع آن درون انسان و استعدادهای روحی انسان است و مسائل آن در متون دینی به طور مفصل ذکر شده است. باید معنویت را که یک ایده ماورائی است به یک دانش تجربی و عینی تبدیل کرد. در این زمینه پیشنهاداتی وجود دارد:
۱- افزایش بهرهبرداری از سازمانهای آموزشی و رسانههای جمعی.
۲- بهرهگیری از دیپلماسی عمومی جهت برجستهسازی چهره رهبران معنوی ایران و افزایش نفوذ معنوی ایران در منطقه و جهان و به خصوص اروپا.
۳- استفاده از زیرساختهای ارتباطی برای تبدیل ایران به یک قطب معنوی.
۴- پیریزی نهضت معنویتگرایی اسلامی.
۵- پایش جریانهای معنویتگرا غیراسلامی و انحرافی و کاذب.
۶- توانمندسازی معنوی اقشار مختلف مردم از طریق آموزش معنوی.
۷- افزایش و توسعه گردشگری معنوی با التزام به آموزههای فقهی و اذعان به باورهای دینی.
۸- تقویت نظریهپردازی در باب معنویت و توسعه و پی گیری مطالعات کاربردی در این زمینه.
۹- مهار دنیاگرایی و نهادینه کردن معنویتگرایی. /۹۹۹/د101/س
منبع:پایگاه اینترنیتی وسائل
ارسال نظرات