۲۲ تير ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۱
کد خبر: ۶۱۱۷۰۸
بررسی تهران دمشق؛

سقوط آزاد با طعم خیانت

سقوط آزاد با طعم خیانت
نفوذ به قدری دقیق بود که دست بر روی زخم گذاشته بودند. همان زخم‌هایی که شش سال مردم را برای ترمیمش معطوف به مذاکرات دانستند.

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، حتما شما هم از این اوضاع کلافه شده‌اید. شرایط بد اقتصادی، بازار بی ثبات قیمت‌ها و بالا و پائین شدن همه چیز که جز عصبی شدن راه دیگری را برای انسان باز نمی‌گذارد. شاید وقتی کارتان به یک اداره افتاد، با برخورد بد کارمند اداره دولتی به همه چیز بدبین شدید و دیگر حاضر نیستید درباره چیزهای مرسوم هم با کسی صحبت کنید و نظرتان همین است که همین است.

اما چرا باید چنین اتفاقاتی بیفتد؟ تا حالا دقت کردید ایران کجای نقشه جغرافیا قرار دارد؟ به این فکر کردید که همسایه‌های ما چه کشورهایی هستند و تلاش ما دقیقا برای چه چیزی است؟ دشمن ما فعالیت دارد یا اینکه ما را به حال خود رها کرده است؟

تهران دمشق نمی‌شود

علی صدری نیا خیلی تلاش کرده است که مستند خود را از قالب دکترسلام بیرون بیاورد ولی ادبیات جا گرفته در جان کلام صدری نیا و شیوه ارائه متن‌گفتار یا نریشن آدم را به یاد همان دکتر سلام معروف می‌اندازد و اولین کار لودشدن سابقه ذهنی‌مان از چیزهایی است که درباره دکتر سلام می‌دانیم و از این زاویه به مستند نگاه می‌کنیم.

یادداشت // سقوط آزاد با طعم خیانت

قاب دوربین در دو زاویه به دو شهر نگاه می‌کند ولی شاید مهمترین نکته این باشد که دقیقا با چه رویکردی این مستند تولید شده است و دقیقا کارگردان اثر به دنبال چه جوابی برای سوالات خویش می‌گردد و آیا در انتها توانسته است به آنها پاسخ دهد؟

رویکرد شلخته کارگردان گاهی بیننده را عصبانی می‌کند

ابتدا باید گفت که مستند نگاه راهبردی به اصل فروپاشی دارد که این روزها در مجامع علمی درباره آن سخن می‌گویند. گسست یا فروپاشی اصطلاحی است که زیاد به گوش می‌خورد. جامعه در گیر و دار اتفاقات گوناگون در حوزه فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، قومی، فرقه‌ای، مذهبی، ملی، اقتصادی و ... دچار چالش‌های جدی و اساسی می‌شود. مثلا انتخابات سال 88 در میان جامعه شکاف سیاسی ایجاد شد که مسبب اصلی آن سیاست‌های پنهان غرب به کمک اصلاحات بود که به بهانه تقلب جامعه را به مرز فروپاشی برد.

برخی منتقدان گفته‌اند که کارگردان در تشبیه میان تهران و دمشق به شاخصه‌های اجتماعی و سیاسی توجه نکرده است. البته باید گفت که نیازی به توجه کارکرد اجتماعی و سیاسی در مستند نیست، چرا که دمشق به عنوان درس عبرت معرفی می‌شود. البته سیر داستان کمی شلخته است. یعنی ابتدا و انتهای استدلال‌ها به هم نمی‌چسبد و دقیقا بعضی چیزها حضورشان بی دلیل آورده شده است.

یادداشت // سقوط آزاد با طعم خیانت

شاید سکانس‌هایی همچون حضور صدری نیا در بازار دمشق برای سوال و جواب با کاسب‌ها دلیل بر ایجاد شبهه شده باشد. ضرورت نداشت که کارگردان شاخ و برگ زیادی به مستند خویش بدهد و با کاسب‌ها درباره لهجه‌های مختلف و گویش های ایرانی صحبت کند. مستند بایستی یک بار را از روی زمین بردارد و به یک سوال جواب بدهد و شاخ و برگ زیادی به مستند دادن نتیجه‌اش قوام نداشتن اثر خواهد بود.

شکاف اقتصادی در بدنه ایران آغازی بر یک پایان

بعد از سال 96 که کشور درگیر اغتشاشات سازمان‌دهی شده برای به بیرون کشاندن مردم علیه انقلاب اسلامی بود، رویکرد جدیدی آغاز شد برای قرار دادن مردم در مقابل حکومت اسلامی و آنقدر باگ‌ها و خلاهای اساسی در بدنه دولتی زیاد شد که گاهی نمی‌شد فهمید که داستان را از کجا باید شروع کرد و به کجا بایستی رساند.

نفوذ به قدری دقیق بود که دست بر روی زخم گذاشته بودند. همان زخم‌هایی که شش سال مردم را برای ترمیمش معطوف به مذاکرات دانستند و از برجام 1، 2 و 3 بگیر تا FATF و سند 2030 و اینستکس کشور را به جای نگاه به داخل؛ دست به دامان غرب کردند و کشور را به سمت وابستگی محض در همه حوزه‌ها کردند و کارخانه‌ها را تعطیل نمودند و کارگردان اخراج شدند و دیگر کسی پاسخگو نبود و عملا شکاف در حوزه اقتصاد عمیق و عمیق‌تر می‌شد.

یادداشت // سقوط آزاد با طعم خیانت

ظهور مسئله آقازادگی دقیقا در همین ایام، آتش را شعله‌ورتر ساخت. کسانی که از پول مردم برای خود کاخ ساخته بودند و حاضر نبودند برای لحظه‌ای از فخرفروشی و تبرج خود کم کنند. همه اینها شعله‌ها را گداخته‌تر ساخت و همین شد که بهترین حالت افراد تماشاچی بودند.

آنچه انتهای بازی را ترسیم می‌کند

به غیر از مباحث فنی و فرمی، چیزی که در مستند جایش خالی بود، مطالعه جدی بر روی مسئله شکاف بود که شاید از روی ساخت اثر بتوان به این نتیجه رسید که مطالعه برای بررسی این مسئله جدی گرفته نشده بود و از خاصیت سلبریتی گونه صدری نیا با برند دکتر سلام تلاش شده بود که اثر تولید شود. شاید گاهی اوقات باورمان نشود که یک بار فرصت دوربین به دست گرفتن برای ما حاصل می‌شود و حالا برای تولید مستند فاخر بکوشیم.

البته از انصاف نگذریم که اثر نقاط قوت زیادی داشت که مهمترین مسئله‌اش نتیجه‌ای است که مخاطب از دیدن به این مستند می‌گیرد. یعنی به یاد ما می‌ماند که در صورت کم کاری‌های جدی و اساسی در حوزه جامعه بدون شک باید کف خیابان به دنبال پاسخ باشیم و تلاش‌های ناگزیر دشمن در چپ و راست ما را به عقب نراند و از کار متوقف نکند. /882/ی702/س

علی اصغر سیاحت هویدا

 

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
طلاب انقلابی
Iran, Islamic Republic of
۲۲ تير ۱۳۹۸ - ۱۴:۵۵
چه قلم خوبی دارند این آقای سیاحت.
4
0
زمین را صالحان به ارث می برند
Iran, Islamic Republic of
۲۲ تير ۱۳۹۸ - ۱۴:۵۷
این متن دارد مستند تهران دمشق را تقد می کند، من که در متن تصریحی به نام مشتند ندیدم.
2
0
رضا
Iran, Islamic Republic of
۲۲ تير ۱۳۹۸ - ۱۴:۵۷
فکر کنم ایسان کارگردان مستند قائم مقام هم باشند.
3
0
درخشان
Iran, Islamic Republic of
۲۲ تير ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۰
این فیلم مستند با شیوه ای نوین و از زاویه‌ای مختلف تحولات سال‌های اخیر سوریه را تحلیل کرده و تلاش داشته وجه تماس میان تجربه مردم سوریه و مردم ایران را به تصویر درآورد.
3
0
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۲ تير ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۵
هشداری که در فیلم مطرح می‌شود یک هشدار اجتماعی و فرهنگی است.
هشداری که در فیلم مطرح می‌شود را فراتر از مسائل سیاسی می‌دانم شاید به این جهت که در مجادلات و دسته‌بندی‌های سیاسی این جنس هشدارها گاهی گم می‌شوند.
3
0
مجمد
Iran, Islamic Republic of
۲۷ تير ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۲
بله من هم قبول دارم وفکر می کنم این مستند می تواند به عنوان یک تلنگری برای ما باشد تا حواسمان بیشتر به جامعه و مردم و افکار مردم باشد واین واقعه واین تفرقه ها وشیعه سنی کردن ها حادثه را دوباره تکرار نکند _ با وجود نقص ها وعیب هایی که بر این مستند رواست ولی بازهم مستند خوبی است
0
0