کاری که جواد رضویان در برنامه عصر جدید کرد
به گزارش خبرگزاری رسا، از آخرین باری که در عرصه فرهنگی قلم زدهام بیش از یک دهه میگذرد و سالهاست از کوی فرهنگ به سیاست کوچ کردهام
اما دیشب صحنههایی از قاب تلویزیون دیدم که حیفم آمد در این رابطه چیزی ننویسم
سیدجواد رضویان، کمدین معروف، مهمان دیشب برنامه پرمخاطب عصرجدید در سیما بود
جوان بانمک قمی که سالها با شیرینکاریهای خود لحظات شادی را برای هموطنانش رقم زده است
مردم همیشه رضویان کمدین را جلوی چشمانشان دیده بودند اما این بار خود سیدجواد آمده بود بدون روتوش
با همان لبخند همیشگی وارد صحنه شد با ظاهری ساده شبیه به بسیاری از مردمان کشورش
نه لباسهای عجیب و غریب برتن داشت، نه موهابش را دم اسبی بسته بود و نه خبری از ادا و اطوارهای افرادی که فکر میکنند تافته جدابافته جامعه خود هستند
ساده، بیریا و متواضع رفتار می کرد و با همین سادگی کلامش در جان مخاطبانش مینشست
از خودش گفت، از ورودش به عرصه هنر و خانوادهای مذهبی که در این وادی سد راهش بود
و بعد از برهه خاص زندگیاش پرده برداشت که تا حال آن را فاش نکرده بود
برههای 11 ماهه در 20 سال پیش که دچار پوچی و افسردگی شدیده شده بود بخاطرعجب و غرور ناشی از شهرت
از لحظات غروب میگفت که برایش به صدا درآمدن ناقوس مرگ بود و دوبار وصیتنامهای که به نوعروسش داده بود
مرگ را در جلوی چشمانش حس کرده و خوابش را هم دیده بود که بعد از باران سوم پائیز کارش تمام است
و حالا همان خانوادهای که سد راهش در وادی هنر بود، از چاهویل افسردگی و بنبست پوچی نجاتش میدهند.
نوبت به توصیه کمدین معروف به جوانان جویای نام مسابقه میرسد با کلماتی ساده اما عمیق و پرمعنا
«اون بالاسری نخواد برگی از درخت نمیافته» جملهای که چند بار آن را تکرار میکند؛ ظاهرا ساده و عامیانه است اما ترجمه عینی آیه 59 سوره انعام و یکی از شاهکارهای کلام وحی
راز موفقیت را توکل به خدا، دعای والدین، تلاش فردی معرفی میکند و شرط آن نیز مغرور نشدن
با کلام دلنشینش باورهای غلط و دستگاه محاسباتی بخشی از جوانان امروزی را که منتظر در زدن شانس یا حمایت این و آنند به هم میریزد
و حضاری که با این سخنان صادقانه به وجد میآیند
و اشکهایی که از چهرهها سرازیر میشود حتی آن خانمی که خیسی چشمانش را کسی ندیده بود
مسلما همین نگاه در تکتکخانههای ایرانی که شاهد این برنامه بودند حاکم بوده است
رفتارهای دیشب رضویان را مقایسه میکنم با رفتار بر خی همسلکانش
با آن کمدینی که چندی پیش به کانادا رفته بود
برای اینکه مخاطب خارج نشین خود را بخنداند به هر خفتی تن می دهد
میگوید در تهران همه اخمو و عصبی هستند حتی سگها و در غرب همه به هم لبخند زده و صبح بخیر میگویند
و از زدن هر جفتکی به کشور و هممیهنانش دریغ نمیکند تا شاید بتواند دل آنسوی آبیها را به دست آورد
یا آن خانمی که در مرگ گربه خانگیاش استوری گذاشته که دیگر هیچ انگیزهای برای زندگی ندارد
دیشب رضویان نشان داد که میشود سلبریتی و محبوب بود اما به ارزشهای زیبای ملی و مذهبی جامعه خود پشت نکرد