نقدی کوتاه بر طرح حمایتی مرکز نخبگان و استعدادهای برتر حوزه
به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، مرکز امور نخبگان و استعدادهای برتر حوزههای علمیه به تازگی از طرحی رونمایی کرده است که بنا دارد نخبگان آموزشی، تبلیغی و پژوهشی حوزه را شناسایی کرده و مورد حمایت مادی و معنوی قرار داده تا از این طریق اوضاع نابسامان معیشت جامعه هدف را بهبود بخشیده و مرهمی بر زخمهای طاقتفرسای اقتصادیشان باشد.
اگر چه اصل چنین تلاشی ستودنی است و نگارنده با تمام وجود از این مرکز و نیز حمایتهای بیچشمداشت مدیر محترم حوزه و دفاتر مراجع عظام تقلید سپاسگزاری میکند، اما باید دقت داشت موفقیت هر طرحی در گروی انجام کار کارشناسی پیش از آن و شناسایی مشکل اصلی و به تبع یافتن راه حل برای آن است؛ چه آن که اساسا وجود مشکل، مدیر یک مجموعه را به تامل و یافتن راه حل برای آن فرامیخواند.
حل مشکلات معیشتی طالبان علوم دینی هم از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین ابتدا باید به روشنی، مشکل را شناسایی کرد و سپس در جهت حل و رفع آن کوشید.
در طرح پیشنهاد شده بناست کمک هزینه و دیگر مزایای رفاهی در اختیار نخبگان حوزه قرار گیرد. این طرح «نخبگان حوزه» را در سه دستهی کلی آموزش، پژوهش و تبلیغ تقسیمبندی کرده است. یعنی یک نخبهی حوزوی یا باید در حیطهی آموزش نخبه باشد یا پژوهش و یا تبلیغ. اما متاسفانه شاخصهها و معیارهایی که مرکز نخبگان برای شناسایی طلبهی نخبه از غیر نخبه طراحی و پیشنهاد کرده است به اشکالاتی دچار است و بیگمان بدون برطرف کردن این اشکالات، توفیق چندانی در کاستن از رنج معیشتی روحانیت به دست نخواهد آورد.
به عنوان مثال در این طرح، نخبهی آموزشی را کسی دانستهاند که بر همین کتابهای متعارف حوزوی مسلط است و میتواند از پس مصاحبهی شفاهی آن برآید! یعنی مثلا اگر طلبهای دستی بر آتش دانشهای پیچیدهای چون روانشناسی، جامعهشناسی، اقتصاد، علوم سیاسی و ... داشته باشد و از طرف دیگر در قرآن و حدیث و کلام و تاریخ متبحر باشد جایی میان نخبگان نخواهد داشت، اما اگر طلبهای تمام عمرش را برای خواندن شروح سیوطی، مغنی اللبیب، کفایه و ... صرف کرده باشد و بتواند به روشنی متن این کتب را - البته از نظر پژوهشی ارزشمند هستند – تجزیه و تحلیل کند، در زمرهی نخبگان جای خواهد گرفت و از مزایای آن بهره خواهد برد! حال تسلط بر این متون (با حفظ احترام به ارزش پژوهشیشان) چه گره ای از نظام باز و چه مشکلی از مردم حل خواهد کرد، خداوند عالم است!
لذا ضمن ارج نهادن به دغدغهمندی و تلاشهای ارزندهی مسئولان محترم حوزه و سپاس از وظیفهشناسی مرکز امور نخبگان، ذکر این تذکر ضروری است که تا زمانی که معیار و سنجهی درست و سنجیدهای برای بازشناسی طلاب مفید از غیر مفید (و نه لزوما نخبه از غیر نخبه) وجود نداشته باشد این طرح و برنامهها در حل مشکلات معیشتی طالبان علوم دینی، چندان کارآمد نخواهد بود. /924/ج
یادداشت از علی بهاری
کی گفته باید در یک نهاد اموزشی از افراد بیگانه نسبت به ان نهاد تقدیر بشه و اونها رو نخبه قلمداد کنن
کسی که میخواد روانشناسی یا جامعه شناسی و... رو مسلط باشه جاش تو حوزه نیس بلکه باید بره دانشگاه.
حوزه برای فقاهت است نه چیز دیگر
اگر هم اقتصاد و روانشناسی و ... نیاز هست باید بعد از اجتهاد به اونها پرداخته بشه نه اینکه طلبه های مبتدی میرن به جای فقه و اصول روانشناسی میخونن