سفر عشق
به گزارش خبرگزاری رسا، عزم سفر که میکنیم، محاسبه هم دنبالش میآید؛ اینکه کی برویم، کجا برویم و کجا بمانیم تا بیشتر لذت ببریم از سفر! همه دوست داریم در سفر راحت باشیم! اصلاً دلیل محبوبیت سفر همین است که چند روزی رها میشویم! رها از کار و دفتر و اداره و ترافیک و کلاً همه چی! کافی است یک بار و فقط یک بار در سفری دچار بیجایی و بیخوابی و استرس شویم؛ دیگر رفتن به آنجا را برای خود ممنوع میکنیم! میگردیم و مقاصد بهتری پیدا میکنیم! سفرهای بهتری! کمدردسرتری! سفر است دیگر! قرار نیست که حالمان را بد کند! قرار است بهترمان کند! آسوده باشیم چند روزی! خوش بگذرانیم! حالا فرض کنید مسافرتی رفتهاید پر از ازدحام، پر از معطلی، پر از شلوغی، پر از خطر و پر از هر چیزی که مخل آسایش شماست! اگر شما دوباره آن سفر را بخواهید تجربه کنید، خیلیها در عقلتان شک میکنند و اگر بشود سهباره و چهارباره و پنجباره، خلقالله خواهند گفت: «این هم مثل اینکه عاشق است!» و خواهند گفت: «ببین چه دلی به مقصد و مقصود سفرش داده که باز هم آزار و اذیت جسم و جان را به تن میخرد و میرود خرابات!» و خواهند گفت: «آن خراباتی که میرود، واقعاً کجاست و مگر چقدر دلرباست که با وجود این همه مشقت و مرارت، گویی اصلاً آزاری نمیبیند و اذیتی نمیشود؟!» و خواهند گفت: «اتفاقاً جسم و جانش بال درمیآورد در این سفر! انگار جوری است که جز زیبایی چیزی نمیبیند!» و خواهند گفت: «کاش ما هم تا این حد عاشق سفری، عاشق مقصد و مقصودی، عاشق راه و مسیری و عاشق کسی بودیم که حاضر بودیم اینجور به عشقش دل بزنیم به سختیها!» و خواهند گفت: «قطعاً این جاذبه عجیب و غریب، دوطرفه است! قطعاً این یک عشق دوسویه است!»
آری! کربلا هم مسافرانش را دوست دارد! اربعین هم زوارش را دوست دارد! و حسین هم دلباخته به دلباختگانش! و عباس هم عاشق عشاق علمدار است! و زینب هم هوادار هوادارانش است! و اگر اینگونه نبود و اگر جز این بود که این یک کشش مشترک است، کجا دوام میآورد این سفر، اینهمه؟!
دیشب رفیقم از «مهران» زنگ زده که یک شبانهروز منتظریم تا نوبت ما هم بشود! همه پارکینگها پر است! همهجا پر از آدم است؛ غلغلهها! انگار صحرای محشر است! ولی جانم به حسین که هیچکس هم برنمیگردد!
صدای چیست میآید علی جان؟
هان! صدای یک پیرمرد است! دارد زیارت عاشورا میخواند و مدام به ارباب میگوید؛ یعنی من کربلات رو نبینم و برگردم؟! دلت میآید حضرت حسین؟! آیا، چون زیاد هواخواه داری، پس ما برگردیم؟! نه! برنمیگردم! برنمیگردیم...
حسین قدیانی