۱۴ بهمن ۱۳۹۸ - ۲۲:۴۱
کد خبر: ۶۳۸۰۵۶
حجت‌الاسلام والمسلمین عباسی:

نقش و جایگاه حکمت اسلامی در تحقق تمدن نوین اسلامی

نقش و جایگاه حکمت اسلامی در تحقق تمدن نوین اسلامی
حجت‌الاسلام والمسلمین عباسی با اشاره به نقش و جایگاه حکمت اسلامی در تحقق تمدن نوین اسلامی، خاطرنشان ساخت: تمدن، مجموعه‌ای چندلایه است.

به گزارش خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عباسی «نقش حکمت اسلامی در انقلاب اسلامی»، نقش حکمت اسلامی را در ساخت سنگ زیرین، بنیادها و شالوده‌های تمدن اسلامی تبیین نمود.

وی با اشاره به نقش حکمت اسلامی در شخصیت امام خمینی(ره) ابراز کرد: امام خمینی(ره) شخصیت جامعی داشتند و منظومه فکری ایشان یکپارچه و منسجم بود.

رئیس جامعةالمصطفی ادامه داد: امام فقیه، فیلسوف و به معنای مصطلح آن عارف بودند و همه این ابعاد را در کنار هم داشتند. امروزه، این حد از جامعیت فکری را کمتر سراغ داریم؛ برای نمونه، جایگاه فقهی و اجتماعی امام(ره) در مقایسه با شخصیتی مانند «علامه طباطبایی» متمایز است. رهبر کبیر انقلاب اسلامی، این اجزا را با یکدیگر سازگار کرده بودند و از آن برای نقش‌آفرینی اجتماعی بهره بردند و این منظومه فکری و شخصیت جامع، در انقلاب اسلامی جلوه‌گر شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عباسی افزود: شاید به دلیل این که در دل انقلاب اسلامی قرار داریم، هنوز کاملاً به عمق و عظمت آن توجه نکرده باشیم و ابعاد آن در آینده بیشتر شناخته خواهد شد. با این حال، نمی‌توان انکار کرد که بخش عمده این حادثه، به شخصیت امام(ره) مربوط می‌شود.

وی، در ادامه، از نقش حکمت اسلامی در تحقق و استمرار انقلاب اسلامی سخن گفت و با بیان این که انقلاب اسلامی، همانند هر حادثه اجتماعی دیگر، در بستر فرهنگی، تاریخی و اجتماعی شکل گرفته است، اظهار داشت: پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، در ایران و بسیاری از نقاط دنیا، بیشتر حرکت‌های اجتماعی، رویکرد چپ‌گرایانه داشت و تحت تأثیر اندیشه‌های مارکسیستی و مبانی فکری آن بود و این رویکرد، روشن‌فکرانه قلمداد می‌شد. البته در حال حاضر شرایط به دلایلی تغییر کرده است و شاید نسل جدید با این پیشینه تاریخی چندان آشنا نباشد.

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عباسی ادامه داد: درست است که به دلیل فروپاشی بلوک شرق و شکست تاریخی مارکسیست‌ها و جریان‌های چپ، جریان مزبور مقداری فراموش شده و جریان‌های لیبرالیستی راست‌گرا در برخی از روشن‌فکران رواج پیدا کرده است، ولی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، رویکرد غالب جریان‌های تأثیرگذار اجتماعی، رویکرد چپ بود و آنها غالباً تحت تأثیر اندیشه‌های مارکسیستی قرار داشتند. در آن زمان، شاید بسیاری از افراد نه براساس شناخت عمیق و دقیق، بلکه تحت تأثیر جاذبه‌های اجتماعی و شعارهای عدالت‌خواهانه جریان چپ می‌رفتند.

رئیس جامعةالمصطفی با اشاره به نقش‌آفرینی حکمت اسلامی در تقابل با مبانی فکری روشن‌فکران چپ‌گرا، نقش تاریخی «علامه طباطبایی» و «شهید مطهری» را در این عرصه مورد توجه قرار داد و تصریح نمود: انقلاب اسلامی در چنین بستری رخ داد. قابلیت‌های شخصی امام(ره)، وضعیت اجتماعی کشور و برخی عوامل دیگر در این باره تعیین‌کننده بود. با این حال، بی‌شک، نوع نگاه به انسان، جهان و جامعه در حوادث اجتماعی بسیار تأثرگذار است و نمی‌توان نقش حکمت اسلامی را در این زمینه نادیده گرفت. پیش از انقلاب اسلامی، درگیری و مبارزه فکری جدی با جریان‌های فکری تأثیرگذار اجتماعی وجود داشت و حکمت اسلامی با قدرت به این گونه شبهات پاسخ می‌‌داد، زیرا مبانی فکری آن بسیار محکم بود.

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عباسی، در بخش دیگری از این گفت‌وگو، به نظر مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) درباره نقش حکمت اسلامی در انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: به راستی، رهبر انقلاب(مدظله‌العالی) محصول و چکیده اندیشه و منظومه فکری امام(ره) و بهترین شاگرد تجلی‌دهنده تفکرات و اندیشه‌های امام خمینی(ره) به شمار می‌روند. با این تفاصیل، امروز هم همان نگاه و فلسفه اجتماعی، نقش دین در جامعه، فلسفه سیاسی مد نظر امام(ره) و نگاه به نقش‌آفرینی دین در اجتماع وجود دارد. در دوران کنونی، مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) از این اندیشه پشتیبانی می‌نمایند.

وی نقش فلسفه و حکمت اسلامی را در برابر موج عظیم شبهات ضد دینی مورد توجه قرار داد و اظهار داشت: دفاع و حمایت مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) از رواج و حضور حکمت اسلامی در حوزه‌های علمیه و مراکز علمی کشور، دفاع از رویکرد عقلی و حکمی است. شاید در دوران حیات امام(ره) به دلیل جنگ تحمیلی و وجود درگیری‌های داخلی و خارجی، فرصت چندانی برای رسیدگی به این مباحث در اختیار نبود، ولی امروزه فرصت بیشتری در این باره وجود دارد.

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عباسی، در ادامه، با اشاره به نقش و جایگاه حکمت اسلامی در تحقق تمدن نوین اسلامی، خاطرنشان ساخت: تمدن، مجموعه‌ای چندلایه است. یکی از لایه‌های تمدن، لایه معرفتی و بنیان‌های فکری آن است. در لایه بالاتر، علومی که براساس مبانی فکری و جهان‌بینی تمدن شکل گرفته، قرار دارد. نگاه عقلانی به عالم و اصل و منشأ وجود، انسان به عنوان مهم‌ترین عامل ساخت تمدن و ظرفیت‌ها و توانایی‌ها و حقوق وی، عمیق‌ترین لایه‌های تمدن هستند و از این رو، نگاه حکمی و عقلانی، سنگ زیرین تمدن اسلام به شمار می‌رود و کاملاً باید مدنظر و نقش‌آفرین باشد. براساس همین نگاه، علوم، به ویژه علوم انسانی، به بازتعریف نیاز دارد. در این صورت، اگر فقط ابعاد مادی انسان در نظر گرفته شود و به بعد معنوی انسان ‌توجه نگردد، لایه مزبور نادیده گرفته می‌شود.

رئیس جامعةالمصطفی نقش حکمت اسلامی را در ساخت سنگ زیرین، بنیادها و شالوده‌های تمدن اسلامی انکارناپذیر ارزیابی نمود و اظهار داشت: از نظر ما، تمدن اسلامی، جهانی است و به همه بشر تعلق دارد. با توجه به این دیدگاه، در این تمدن حتی افرادی که به اسلام اعتقاد ندارند، باید بتوانند زیر سایه آن زندگی کنند. حکمت، فلسفه و جهان‌بینی عقلی، زیرساخت تأثیرگذار تمدن به شمار می‌رود.

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عباسی زبان مشترک همه انسان‌ها را زبان عقل دانست و گفت: با وجود این که جهان‌شناسی عقلی، تأثیر جدی در شکل‌گیری پدیده‌های اجتماعی دارد و در انقلاب اسلامی هم که پدیده اجتماعی مهمی در عالم برشمرده می‌شود، این تأثیر وجود داشته است، اما تاکنون کمتر به این موضوع پرداخته‌ایم. به همین دلیل، این همایش برگزار خواهد شد تا این نقش مورد توجه قرار گیرد و ابعادش شناخته شود. همایش مزبور، این مطلب ارتکازی را پیش چشمان ما قرار می‌دهد.

وی در پایان ابراز امیدواری کرد ابعاد این مباحث با مقالات ارائه‌شده در همایش روشن‌تر شود و گفت: تمدن اسلامی، آرمان انقلاب اسلامی به شمار می‌رود. گام دوم انقلاب هم این هدف را تعریف کرده است و بی‌شک باید بر پایه‌های عقلانی شکل بگیرد. به اعتقاد ما، جهان‌بینی اسلامی، منطبق با عقل است و ارائه آن به جهانیان باید از مسیر عقل انجام گیرد./1370/ج

ارسال نظرات