آسیبشناسی انقلاب اسلامی در کلام امام و رهبری
به گزارش خبرگزاری رسا، با گذشت بیش از ۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی نگاهی گذرا به عملکرد انقلاب و شناسایی آسیبهای موجود و هم چنین شناسایی آسیبهایی که در آینده ممکن است به وجود آید، ضروری به نظر میرسد.انقلاب، نظام و جامعهی اسلامی اگر به آسیب زدایی توجه کافی نکند، آسیبها و موانع، حرکت تکاملی و رو به توسعهی آن را سد میکنند و تحقق اهداف آن را به تأخیر انداخته یا ناممکن میسازند.
برای تبیین آسیبهای انقلاب نگاه صرف به توطئههای خارجی نمیتواند ما را به نتیجه برساند. از این رو ضروری است به آسیبهای درونی اعم از مردم و مسؤولان نیز پرداخته شود. از آنجایی که برای آسیب شناسی نیاز به دید کلی و جامع نگر و عالم بودن به شرایط نیاز است، بهترین آسیب شناسی را امام خمینی به عنوان بنیانگذار این حرکت و مقام معظم رهبری ادامه دهنده و حافظ این حرکت، ارائه دادهاند و به تبیین آسیبهای موجود و پیشرو پرداختهاند. از این رو اگر این تهدیدها به خوبی شناسایی شود، میتوان با گذر از این تهدیدها آنها را به فرصتی برای پیشبرد انقلاب بدل کرد.
الف) آسیبهای بیرونی
امام خمینی اصل وجود دشمن خارجی را می پذیرند: «ما با یک ابرقدرتی در طرف غرب و یک ابرقدرتی در طرف شرق مواجه هستیم که هر دوی آنها میخواهند ما را ببلعند.»[۱] رهبر معظم انقلاب وجود آسیبهای بیرونی برای انقلاب را امری بدیهی قلمداد میکنند: «امروز استکبار جهانى … با اسلام و نظام اسلامى دشمن هستند؛ زیرا افشاگر و تهدید کنندهى آنها، اسلام و بیدارى مسلمین است. طبیعى است هر کارى که علیه اسلام و نظام اسلامى و جمهورى اسلامى از عهدهى آنها برآید، مىکنند.»[۲]از جمله آسیبهای بیرونی که امام خمینی و مقام معظم رهبری به آنها اشاره کردهاند، عبارتاند از:
۱. فشارهای فرهنگی
امام خمینی و مقام معظم رهبری به خوبی این حربهی دشمن را شناسایی کرده و به ملت ایران گوشزد میکنند. امام خمینی شایعه پراکنی، تحریف اخبار، وقایع و نشر اکاذیب توسط قدرتهای بزرگ را برای ضربه زدن به انقلاب بیان میکنند[۳] مقام معظم رهبری این توطئهی شوم را این چنین بیان میکنند: «یکی از راههای تهاجم فرهنگی این بود که سعی کنند جوانان مؤمن را از پای بندیهای متعصبانه به ایمان منصرف کنند، مانند همان کاری که در قرنهای گذشته در آندلس کردند، جوانها را ریختند در عالم فساد»[۴] با توجه به وجههی فرهنگی انقلاب اسلامی، ناکامی و ضربه پذیری آن عمدتاً از راه خدشهی فرهنگی حاصل میشود.
۲. القای ناکارآمدی اسلام و نظام و ناامیدی مردم
یکی از روشهایی که دشمنان برای ضربه زدن به انقلاب از آن بهره جستهاند، تلقین ناکارآمدی نظام و از بین بردن اعتماد به نفس ملی و القای ناتوانی اسلام در ساختن جامعهای عاری از مشکلات است تا بتوانند از این راه اعتماد مردم به اسلام و نظام اسلامی را سست کنند. در کلام امام خمینی به این نکته اشاره شده است، ایشان میفرمایند: «امروز قلمهای دشمنهای ما در خارج و گاهی در داخل، برداشته شده است، قلمفرسایی میشود که مکتب ما را بد جلوه بدهند»[۵] امام خمینی منزوی کردن، کوبیدن و بدنام کردن اسلام و جمهوری اسلامی ایران به وسیلهی استعمارگران و قدرتهای بزرگ را حربهای برای تضعیف نظام بر میشمارند.[۶]
مقام معظم رهبری در مورد سلب اعتماد مردم و القای ناکارآمدی نظام توسط دشمنان فرمودهاند: «ناکارآمدی نظام را به مردم القا کنند یعنی بگویند این نظام نمیتواند خواستههای مردم را برآورده کند و با القای آن به مردم ارتباط مستحکم با نظام اسلامی را از بین ببرند.»[۷]
۳. فشار اقتصادی، نظامی و سیاسی
دشمنان انقلاب اسلامی، به ویژه آمریکا برای اعمال فشار به جمهوری اسلامی ایران، همواره از راه ترور شخصیتها، جنگ، اعمال تحریمها، محکومیت ایران در مجامع بینالمللی با تأکید بر مسایل حقوق بشر و تروریسم، سعی در ضربه زدن به جمهوری اسلامی داشتهاند. مقام معظم رهبری تلاش دشمن را همه جانبه دانسته و میفرمایند: «پیکارى وسیع در زمینههاى اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اندیشه از سوى مراکز استکبارى در جریان است تا نظام اسلامى در افکار عمومى کشورهاى مسلمان و نیز در نظر ملت ایران، به ناتوانى متهم شود و درخشش و جذابیت خود را از دست بدهد.»[۸]
ب) آسیبهای درونی
۱. فاصله گرفتن از آرمانها و ارزشهای انقلاب
امام در موارد فراوان، انگیزهی الهی را به عنوان یک اصل مهم در انقلاب اسلامی مطرح میکند و وجه تمایز این انقلاب با انقلابهای دیگر را در «انگیزهی انقلاب و قیام»[۹] میدانست؛ از این رو تضعیف، از دست دادن و یا فاصله گرفتن از این آرمان بلند در کوتاه مدت یا بلند مدت، موجب تحریف در مقصد و هدف محسوب میشود و بنا به سفارش ایشان که میفرمود: «این انگیزهی الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر این سفارش فرموده است، از دست ندهید.»[۱۰] مقام معظم رهبری، هزینهی فاصله گرفتن از ارزشها را بسیار سنگین میدانند: «اگر ارزشهاى انقلابى فراموش شد، هیچ قدرتى نخواهد توانست مشکلات این کشور را برطرف کند و آن را بسازد.»[۱۱]
۲. اختلاف و تفرقه
وحدت و یکپارچگی مردم ایران از آثار و برکات انقلاب اسلامی است که در سایهی همین وحدت کلمه است که این انقلاب میتواند مسیر خود را ادامه دهد. امام علی(علیهالسلام) در تبیین ضربهای که تفرقه به یک حرکت میزند، قوم بنی اسراییل را مثال میزنند و میفرمایند: «پس بنگرید، چگونه بودند «قوم بنی اسراییل» زمانی که جمعیتها گرد آمده و اندیشهها با هم و دلها یکسان و دستها یاور هم و شمشیرها کمک یکدیگر و بینشها ژرف و تصمیمات یکی بود، آیا در اطراف زمین بزرگ و بر جهانیان حاکم نبودند؟ پس بنگرید به آخر کارشان «قوم بنی اسراییل» آن هنگام که بین آنها تفرقه افتاد و مهربانی و الفتها بهم خورد و سخنها و دلها مختلف و گروه گروه شدند و به جان هم افتادند و پراکنده گشتند و با هم جنگیدند، پس خداوند، لباس عزت را از تن آنها برکند و فراوانی نعمتش را از آنها گرفت و آنچه باقی ماند، سرگذشت آنان است تا مایهی عبرت، عبرت گیرندگان باشد.»[۱۲]
امام خمینی ایران را به لحاظ ساختاری مستعد تفرقه دانسته و زمینههایی چون وجود قبایل و عشایر مختلف، موقعیت جغرافیایی، تنوع زبانی، تنوع مذهبی و در نهایت تنوع خاستگاه روشنفکری یعنی وجود حوزه و دانشگاه را از عوامل تفرقه به شمار آوردهاند.[۱۳]
امام خمینی و مقام معظم رهبری مهمترین عاملی که نظام را از مسیر اصلی انقلاب منحرف میسازد، جدایی میان مسؤولین و مردم میدانستند و همچنین فاصله گرفتن مردم از روحانیت؛ اگر وحدت در میان همهی اقشار جامعه لازم و ضروری است اما وحدت در میان مسؤولین ضرورت دو چندان دارد که بارها امام خمینی و مقام معظم رهبری بر این امر تأکید داشتهاند.امام اختلاف در سران مملکت و ناهماهنگی آنها[۱۴] و تضعیف و تخریب قوای سه گانه توسط یکدیگر[۱۵] را عامل ضربه به انقلاب میدانند و مقام معظم رهبری چنین توصیه میکنند: «مسؤولان کشور در قوای سه گانه و همهی فعالان سیاسی و فرهنگی بدانند که حفظ منافع ملی در وحدت و پرهیز از تفرقه و اختلاف است. سلیقهها و گرایشهای متفاوت نباید در صحنهی افکار عمومی به نزاع و مجادله و کشمکش تبدیل شود و دشمن کمین گرفته را امیدوار کنند.»[۱۶]
۳. عدم حضور در صحنه
امام خمینی عدم دخالت اقشار جامعه در مسایل سیاسی و عدم نظارت ملت بر کارهای مسؤولین مملکت و عدم گوشزد نمودن اشتباهات آنان را از آفات انقلاب اسلامی میدانند. ایشان عدم حضور در عرصههای سیاسی و اجتماعی[۱۷] و سستی حضور مردم در صحنه[۱۸] را ضربه به انقلاب قلمداد میکنند. مقام معظم رهبری به نقش نیروی مردم در صحنه برای پیشبرد اهداف انقلاب توجه ویژه دارند: «اگر این نظام اسلامى، مردم را از دست بدهد؛ مردم بىتوجه و دلسرد شوند، ایمانشان سست شود، به فکر زندگى شخصى خودشان بیفتند؛ هر کسى بگوید ما چند سال در خدمت انقلاب بودیم، دیگر بس است، برویم سراغ کارمان…، مسایل کشور و انقلاب، البته آسیبپذیر است.»[۱۹]
۴. عدم تحقق عدالت اجتماعی
افزایش فاصلهی طبقاتی، پیدایش ثروتهای باد آورده، بیتوجهی به مستضعفان و عنایت به ثروتمندان، فاصلهی فاحش فقیر، غنی و فقدان عدالت اجتماعی ـ اقتصادی، از آسیبهای جدی انقلاب به شمار میآید. امام خمینی دربارهی عدم توجه به محرومین و افزایش تضاد طبقاتی به عنوان یک آسیب انقلاب اسلامی، فرمودند: «جنگهای پیامبر همهاش با اغنیا و با گردن کلفتها بود، با ثروتمندها بود. خدا نیاورد آن روزی که سیاست ما و سیاست مسؤولین کشور ما، پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایهداری گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند. معاذ الله که این با روش انبیا و امیرالمؤمنین(علیهالسلام) سازگار نیست.»[۲۰]
در اندیشهی مقام معظم رهبری، عدالت اجتماعی از جایگاه والا و ارزشمندی برخوردار است و ایشان میفرمایند: «هدف عمده عبارت است از ساختن کشور نمونه که در آن رفاه مادی همراه با عدالت اجتماعی و توأم با روحیه و آرمانهای انقلابی با برخورداری از ارزشهای اخلاقی اسلام تأمین شود. هر یک از این چهار رکن اصلی تضعیف یا مورد غفلت قرار گیرد، بقای انقلاب و عبور آن از مرحلهی گوناگون ممکن نخواهد بود.»[۲۱]
۵. دنیا طلبی و عدم ساده زیستی
دنیاگرایی از جمله مهمترین آسیبهای فرا روی انقلاب اسلامی است که بخش اعظم آن متوجه مسؤولان است چرا که اگر مسؤولی در کشور، به سمت دنیاگرایی حرکت کند، مردم هم ناخودآگاه به این سمت و سو کشیده میشوند. این نکته از آن جهت مهم و قابل توجه است که توجه مسؤولان به دنیاطلبی میتواند در سوق یافتن مردم به تجمل گرایی و مصرف زدگی تأثیر بسیار زیادی داشته باشد. حضرت امام در این زمینه میفرمایند: «مسؤولین نظام و مدیران جمهوری اسلامی ایران، میبایستی با حفظ مشی سادهزیستی و پرهیز از اشرافیگری و تجملگرایی و تشریفاتزدگی، اعتبار و اعتماد مدیریتی نظام را در میان مردم حفظ کنند.»[۲۲] همچنین امام دنیاطلبی روحانیت و دوری از ذیطلبگی را ضربه به انقلاب میدانند.[۲۳]
مقام معظم رهبری در این باره میفرمایند: «کسى که براى خود مسؤولیتى قائل است، اگر دنیازده و رفاهزده شد، کارش زار خواهد شد و کار مردم را هم زار خواهد کرد.»[۲۴] همچنین میفرمایند: «هر دستگاهى که مردم را به دنیاطلبى سوق بدهد و آنها را تشویق به بهرهمندى شخصى و التذاذطلبانه از دنیا بکند، به نظر من کمک به آسیبهاى انقلاب و ضربه خوردن به انقلاب کرده است.»[۲۵]
۶. سوء عملکردمسؤولین
امام خمینی سستی در خدمت رسانی به مردم[۲۶] سرگرم شدن به درگیریهای سیاسی و غفلت از مشکلات مردم،[۲۷] ضعف مدیریت و تصدی امور به دست افراد نالایق[۲۸] را آسیب جدی به انقلاب میدانند و میفرمایند: «مسؤولین و مدیران نظام اسلامی، برای تحقق بخشیدن به اسلام و خدمتگزاری عادلانه به مردم، منصوب و انتخاب شدهاند. مشروعیت آنان در این مسأله نهفته است. هر نوع سستی در پیاده نمودن مقررات اسلام و از دست دادن فرصتها و دقت نکردن در اجرای کامل مقررات و قوانین اسلام و لحاظ کردن خوشامدها و بدگوییهای دشمنان و معاندان، خطر بزرگی است که نظام را از ناحیهی مدیرانش تهدید میکند.»[۲۹]
مقام معظم رهبری در این زمینه میفرمایند: «هر دستگاهى که عملکرد مؤثرى دارد، اگر این عملکرد را اصلاح نکند، یا در آن اشکالى و آسیبى وجود داشته باشد، داراى سوء عملکرد است. معناى آسیبها هم که مىگوییم، مطلقاً خیانت نیست؛ که بگوییم همه جا خیانت است. نه، منظورمان تنبلى، بىدقتى، بىاهتمامى، دلسوزى و تلاش لازم را نکردن، کار علمى انجام ندادن و متناسب با نیاز، پیش نرفتن است؛ همهى اینها سوء عملکرد است.»[۳۰]
۷. مناسبات غلط اقتصادی
اهمیت مسایل اقتصادی در حدی بود که قانون اساسی یک فصل (فصل چهارم) را اختصاص به مسایل اقتصادی داده است. در مقدمهی قانون اساسی نیز آمده است: در تحکیم بنیادهای اقتصادی، اصل، رفع نیازهای انسانی در جریان رشد و تکامل است نه همچون دیگر نظامهای اقتصادی تمرکز و تکاثر ثروت و سودجویی؛ زیرا که در مکاتب مادی اقتصاد خود هدف است و بدین جهت در مراحل رشد، اقتصاد عامل تخریب و فساد و تباهی میشود، ولی در اسلام اقتصاد وسیله است و از وسیله انتظاری جز کارایی بهتر در راه وصول به هدف نمیتوان داشت. حال اگر در جامعه اقتصاد به عنوان هدف مورد توجه قرار گرفت. مناسبات غلط اقتصادی نیز در جامعه رواج مییابد که در این صورت به جمهوری اسلامی ضربه خواهد زد.
مقام معظم رهبری به این مسأله این گونه میپردازند: «وقتى مناسبات غلط اقتصادى در جامعه حاکم باشد، وقتى رانتخوارى رواج داشته باشد، وقتى سوءاستفادهى از قدرت براى به دست آوردن ثروتهاى بادآورده رواج داشته باشد، … این که ما گفتیم و تأکید کردیم که باید با مفاسد اقتصادى و قاچاق مبارزه شود، بهخاطر این است که این پدیدهها اساس پیشرفت کشور را دچار آسیبهاى جدى مىکنند.»[۳۱]
پینوشتها
[۱]. صحیفهی امام، ج ۱۲، ص ۹۲
[۲]. بیانات در مراسم بیعت وزیر آموزش و پرورش و معلمان و جمعى از دانش آموزان استان تهران، ۲۶/۰۳/۱۳۶۸
[۳]. صحیفهی امام، ج ۱۷، ص ۲۰۳
[۴]. بیانات مقام معظم رهبری، روزنامهی جمهوری اسلامی، ۲۲/۰۵/۱۳۷۲
[۵]. صحیفهی امام، ج ۸، ص ۴۷۹
[۶]. صحیفهی امام، ج ۱۶، ص ۱۱۳
[۷]. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در همایش آسیبشناسى انقلاب، ۱۵/۱۲/۱۳۷۷
[۸]. پیام به دانشجویان ایرانى در اروپا، ۱۹/۰۶/۱۳۸۰
[۹]. صحیفهی امام، ج۲۱، ص۴۰۲
[۱۰]. صحیفهی امام، ج۲۱، ص۴۰۳
[۱۱]. بیانات مقام معظم رهبرى در خطبههاى نماز جمعه (۱۹ رمضان ۱۴۱۶ ، ۲۰/۱۱/۱۳۷۴)
[۱۲]. نهج البلاغه، خطبهی ۱۹۲
[۱۳]. صحیفهی امام ،ج ۱۴، ص ۱۱۳ و ج ۷، ص ۲۸۰ و ج ۹ (پیام امام در خصوص مسایل کردستان در ۶/۶/۵۸) و ج ۸، ص ۹ و ج ۴ (مصاحبهی امام با اهل تاریخ در ۱۶/۹/۵۷)
[۱۴]. صحیفهی امام، ج ۱۷، صص ۱۲۳ و ۴۴۲
[۱۵]. صحیفهی امام، ج ۱۲، ص۳۴۷
[۱۶]. راهبردهای ولایت ج ۵ ص ۱۲۵ پیام به مناسبت بیست و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب ۲۳/۱۱/۱۳۸۰
[۱۷]. صحیفهی امام، ج ۱۷، ص۴۹۳
[۱۸]. صحیفهی امام، ج ۱۸، ص ۳۹
[۱۹]. بیانات مقام معظم رهبرى در خطبههاى نماز جمعه (۱۹ رمضان ۱۴۱۶) ۲۰/۱۱/۱۳۷۴
[۲۰]. پیام فریاد برائت، مرداد ۱۳۶۶
[۲۱]. راهبرهای ولایت، ج ۶، ص۱۷۸
[۲۲].صحیفهی امام، ج ۱۸، ص ۴۷۱
[۲۳]. صحیفهی امام، ج ۱۹، ص ۳۱۷
[۲۴]. بیانات در دیدار جوانان استان اصفهان، ۱۲/۰۸/۱۳۸۰
[۲۵]. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در همایش آسیبشناسى انقلاب، ۱۵/۱۲/۱۳۷۷
[۲۶].صحیفهی امام، ج ۱۳، ص ۳۸۲
[۲۷]. صحیفهی امام، ج۱۳، ص۲۰۲
[۲۸]. صحیفهی امام، ج ۱۹، ص ۱۵۷
[۲۹]. صحیفهی امام، ج ۸، ص ۱۰-۱۲
[۳۰]. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در همایش آسیبشناسى انقلاب، ۱۵/۱۲/۱۳۷۷
[۳۱]. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در اجتماع بزرگ مردم همدان، ۱۵/۰۴/۱۳۸۳
نویسنده: نفیسه اخوان
منبع: http://www.borhan.ir