۱۷ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۵
کد خبر: ۶۳۸۳۴۷

روایت خواندنی یکی از فعالان فضای مجازی از دیدار مردمی امروز با رهبرانقلاب

روایت خواندنی یکی از فعالان فضای مجازی از دیدار مردمی امروز با رهبرانقلاب
در این خبر، روایت جذاب یکی از فعالین فضای مجازی از دیدار امروز هزاران نفری مردم سراسر کشور با رهبرمعظم انقلاب را می‌خوانید.

به گزارش خبرگزاري رسا، صبح امروز به مناسبت دهه فجر و ایام چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، هزاران نفر از اقشار مختلف مردم سراسر کشور در حسینیه امام خمینی (ره) با حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای دیدار کردند.

اسماعیل معنوی یکی از فعالین رسانه‌ای با انتشار رشته توییتی در صفحه شخصی‌اش ، روایتی جذاب و خواندنی از دیدار امروز اقشار مختلف مردم سراسر کشور با رهبرمعظم انقلاب را منتشر کرد. در متن کامل این رشته توییت آمده است:

«برای این یک هفته‌ای که قرار است تهران باشم جلسه و قرار و دیدار با هر کسی متصور شده بودم جز رهبر معظم انقلاب! اتفاقا اولین برنامه‌ام همین شد، از حاشیه تا متنش رو در این رشته توییت بخونید...

امروز صد‌ها نفر از مردم خوزستان در دیدار رهبر انقلاب حضور داشتند. یک سهمیه از این کاروان هم به من رسید و عازم حسینیه امام شدم... در بدو ورود با شیرکاکائو و کیک پذیرایی شدیم، برای ما که عمری با افتخار ساندیس جمهوری اسلامی را می‌خوریم این شیرکاکائو لطف دیگه‌ای داشت...

 در بدو ورود به حسینیه، پدر شهید مجدی نسب رو دیدم، سردار شهیدِ اهل اندیمشک که در دوران دفاع مقدس دلاوری‌ها داشت و در عملیات آزادسازی نبل و الزهرا به شهادت رسید. یکی از همراهانش گفت "حاجی را چطور ببریم جایگاه ویژه"؟ گفتمش "شرف المکان بالمکین، هر جا شما بشینی همونجا ویژه است"

قبل از ورود رهبری به حسینیه انواع نوحه سرایی‌ها و شعار‌ها بصورت خودجوش از بین جمعیت انجام می‌شد، خلاقیت‌های جالبی هم دیده می‌شد. نوحه خوانی لری جوان اندیمشکی برای حاج قاسم خیلی به دلم نشست... "یه کیه هیچکی جلودارش نی... "

حاج امیرعباسی پشت تریبون رفت و بسم الله گفت. این جمعیتی که از شمال و کردستان و خوزستان و... جمع شده‌اند را فقط با یک نوا می‌شد یکصدا کرد، حاج امیر ذکر آقا علی بن موسی الرضا (علیه السلام) رو شروع کرد... در حرف زدن لُکنت داشت، اما مثل بلبل می‌خواند...

روایت خواندنی یک کاربر از دیدار امروز با رهبرانقلاب

بالای جایگاه نوشته بودند: هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ... انفال/۶٢

 پیرمردی بهم اشاره کرد بیا جلو، سرم رو جلوتر بردم و گفتم "جانم؟ " -این پرچم‌ها رو چطور می‌تونیم ببریم؟ -پرچم‌های نصب شده روی دیوار رو؟ چطور مگه؟ -می خوام توی محله مون نصب کنم، از اینجا بردن داره...

مردم شعار می‌دادند "ای پسر فاطمه منتطر تو هستیم"، بعد از چند ثانیه خانم‌ها شعار را اینطور اصلاح کردند "ای پسر فاطمه منتظر شماییم" بالاخره آقا وارد حسینیه شدند، خستگی دوازده ساعت راه زمینی از تنم به در رفت...

بعد از قرائت قرآن، گروه سرود بچه‌های آسمان که از اصفهان اومده بودند، شروع کردند به خواندن و اتفاقا خوب هم خوندن. از شما چه پنهون من توی دلم داشتم طرح ریزی می‌کردم که یک روزی باید گروه سرود بچه‌های روستایی خوزستان رو بیارم اینجا اجرا کنن. می‌شه ان شاءالله...

اَبَر جمله آقا در این سخنرانی آنجایی بود که با یک جمله دو گزاره مهم رو طرح کردند: "طرح آمریکایی #معامله_قرن، قبل از مُردن ترامپ خواهد مُرد... "»

روایت خواندنی یک کاربر از دیدار امروز با رهبرانقلاب

/1360/
ارسال نظرات