۱۴ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۹:۲۷
کد خبر: ۶۴۲۴۴۳
در نشست بهداشت معنوی مطرح شد؛

مهمترین نقش مرد در خانواده ایجاد آرامش است

مهمترین نقش مرد در خانواده ایجاد آرامش است
حجت الاسلام هادی با اشاره به حدیث پیامبر اکرم درباره نقش مرد در خانواده گفت: اگر مردی به زنش بگوید که من تو را دوست دارم، این جمله هرگز از ذهن زن خارج نمی‌شود.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی هادی، کارشناس و روان‌شناس موسسه مشاوره مأوا در دومین نشست از سلسله نشست‌های مجازی بهداشت معنوی به نقش مردان در آرامش خانواده پرداخت.

حجت الاسلام هادی ابتدا به تعریف آرامش اشاره کرد و گفت: نقش یعنی مجموعه وظایفی که به واسطه شرایطی ویژه بر عهده انسان گذاشته می‌شود و آن شرایط می‌توانند متفاوت باشند.

 

ک/ نقش مردان در آرامش خانواده

 

وی ادامه داد: بر خلاف تصور برخی که فکر می‌کنند، آرامش یعنی هیچ مشکل، دردسر و مسئله‌ای نباشد، اما آرامش به صورت معمول یعنی اینکه افراد اضطراب ویژه و غیرقابل حلی را تجربه نکنند.

کارشناس خانواده عنوان کرد: بعضی از پدرها به عنوان یک فرد در قله و راس ساختار قدرت خانواده تنبیه کردن را بلد نیستند و تصور می‌کنند که می‌توان با داد و فریاد زدن اعمال قدرت کنند.

 

ک/ بابا آرامش آورد

 

کارشناس روانشناسی موسسه مأوا اولین نقش پدر را قدرت عنوان کرد و اظهار داشت: پدر باید توانایی مدیریت داشته باشد، یعنی باید بداند که چطور تشویق یا تنبیه کند و برای افراد در اوقات فراغت نیز برنامه‌ریزی درست کند.

وی افزود:در مسابقه خانه ما محدودیت مالی و زمانی درنظر می‌گیرد و ماموریت‌هایی مثل مسافرت، مهمانی و چیزهای دیگری را به خانواده‌ها می‌دهد و خانواده‌ای که نمی‌تواند پول را مدیریت کند و بهینه مصرف نماید، آرامش ندارد.

حجت الاسلام هادی اظهار داشت: البته خانواده‌هایی هستند که می‌توانند به خوبی مدیریت کنند و از پس مهمانی دادن ساده به‌راحتی برآیند و در پایان هم آرامش و نشاط بیشتری دارند.

وی توضیح داد: اگر قرار باشد بحث قدرت و عاطفه را بین خانم و آقا تقسیم کنیم، قدرت به پدر و عاطفه به مادر خانواده می‌رسد اما قدرت نباید به صورت مطلق برای پدر و عاطفه نیز تنها نباید برای مادر باشد.

کارشناس و روانشناس موسسه مأوا گفت: مادران نیاز به سوخت و دریافتی دارد تا بتواند مهر و عاطفه بورزند و این دریافت توسط مرد خانواده تامین می‌شود. همانطور که پیامبر(ص) فرمود: «اگر مردی به زنش بگوید من تو را دوست دارم، این جمله هرگز از ذهن زن خارج نمی‌شود.»

وی با اشاره به نقش تربیتی پدر در خانواده افزود: کودک در ۳ سال اول تنها منبع رفع احتیاجاتش را مادر می‌داند زیرا با مادر خیلی نزدیک است و همیشه ارتباط دارند، در ۳ تا ۶ سالگی کودک به هر دو می‌نگرد ولی در تحقیقات انجام شده، کودکان در این سن پدر را یک قهرمان و موجود قوی می‌بینند.

 

ک/ نقش مردان در آرامش خانواده

 

حجت الاسلام هادی در پایان عنوان کرد: در فاصله ۶ تا ۱۲ سالگی نیز معلم به جمع والدین اضافه می‌شود، وقتی فرزندان از مدرسه می‌آیند و عملی برخلاف خواسته پدر و مادر انجام می‌دهند، می‌گویند:«معلم ما گفته است.» و گاهی باعث کلافگی والدین می‌شود، این نکته را باید دانست که نباید با هم‌دیگر درگیر شوند. /882/ 202/

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴ اسفند ۱۳۹۸ - ۲۲:۳۷
حال این روزهای امت اسلام در آیینه شعر استاد قزوه:

این روزها حس می‌کنم حالم پریشان است
از صبح تا شب در دلم یکریز باران است

در چشم من ترکیب‌بند محتشم جاری‌ست
سوز دلم مثل دوبیتی‌های عریان است

حالم شبیه حال مجنون در غم لیلاست
داغم مضاعف گشته و دردم دوچندان است

گاهی دلم مثل مصلّی غرق تنهایی است
چشمم قم است و قلب دلتنگم خراسان است

یا حضرت معصومه(س)! قم تنهاست این شب‌ها
شمس‌الشموسِ من ببین! حالم پریشان است

در خانه‌ها و کوچه‌ها دردی‌است پنهانی
هر‌لحظه بهتی تازه در چشم ‌خیابان است

دندان قروچه می‌رود مرگ است این آیا؟
گاهی نفس‌های من و تو زیر دندان است

از کوچه آیینه‌ها آرام‌تر بگذر!
در شهر ما در هر‌قدم آیینه پنهان است

تابوت‌ها و دوش تنهایان! چه می‌بینم؟
آیا خیابان‌ها خیابان‌های تهران است؟

در ما حسینِ تشنه‌ای را سر بریدند آه
حس می‌کنم این روزها شام غریبان است

ما با حسین(ع)‌ایم و علی(ع)، با هادی(ع) و مهدی(عج)
دنیا پر از آل‌زیاد و آل‌مروان است

این روزها مردان مرد از بین ما رفتند
این روزها مردن خدای من! چه آسان است

هر روز می‌میریم و هر شب زنده‌تر هستیم
هر روز ما را می‌کشند و عید قربان است

کاری کنید آه! ای مسلمانان مسلمانان
دنیای ما در دست مشتی نامسلمان است

اخباریان نامسلمان بی‌خبر از عشق
اخبار می‌گوید که دنیا کافرستان است

گندم نمی‌کارد کسی، شبدر نمی‌روید
امروز هر دهقان و دهقان‌زاده‌ای خان است

فردا دوباره موسم کاویدن و شخم است
صد گنج در هر کوه و دشت و درّه پنهان است

شد زندگی ماشینی و ماشین گران‌تر شد
دیدی که تنها قیمتِ جان تو ارزان است

جان را چه آسان دست نفس خیره‌سر دادی
کفران نعمت کرده‌ای، این کار کفران است

هرچند تنها این فتور و سستی از ما نیست
وهنی اگر نازل شده‌است از شهر "ووهان" است

با او مدارا کن، خودش از خانه خواهد رفت
احساس کن درد است و در جان تو مهمان است

شمشیر را بردار و در میدان بگو یاهو
آرام‌تر چرخش بده، این تیغ برّان است

هندوی افراطی به جان مُسلم افتاده‌است
این کید ابلیس است و فکر و مَکرِ شیطان است

حکمت نمی‌داند، به عبرت دل نمی‌بندد
این بچه فیل بی‌خِرَد، گاو دوکوهان است

بازی‌خور شیطان اکبر! وقت جولان نیست
بسیار فتنه پشت این شمشیر پنهان است

تیغ از غلاف فتنه بیرون کرده‌ای، هیهات...
آهسته‌تر! آرام‌تر! این بازیِ جان است

شیطانِ اکبر، سامری گوساله را ماند
نطقی اگر قی می‌کند وسواس شیطان است

دنبال غصب عقل و عشق ماست اسرائیل
حس می‌کند دنیا بلندی‌های جولان است

ما هفت‌خان را در خطر طی کرده‌ایم، امّا
این هشتمین خان است، آری! هشتمین خان است

سهراب من! گردآفرید من! سپر بردار
رستم کجایی؟ هان! تهمتن روز میدان است

وا می‌شود قفل لجوج هرچه دشواری
وقتی کلید کارها دست کریمان است

قاسم نمی‌میرد، سلیمانی نمی‌میرد
در جان ابراهیم آتش‌ها گلستان است

ای اف به آنانی که از عکس تو می‌ترسند
ای اف به دنیایی که از نامت هراسان است

مانند ابراهیم ادهم تشنه خواهم ماند
زمزم نخواهم خورد تا از دلوِ سلطان است

بشکن شب خاموش دل را نازنین! بشکن
دل را چراغان کن، نترس این شب، چراغان است

بیرون بیا از خانه با لبخند و با امید
بی چتر و بارانی بیا در کوچه باران است

سر در گریبانی چرا؟ بشکن زمستان را
لبخندهامان شیشه عمرِ زمستان است

اسپند و کندر دود کن! عودی بسوزان باز
هرچند از داغ عزیزان سینه بریان است

بر دف بکوب و نی بزن! تنبور را بردار
رقصی بکن، ای دل که سرها در گریبان است

باید بچرخی نازنین! با چرخش گردون
تا ماه در چرخ است و تا خورشید گردان است

باید بکوبیم و بسوزیم و بسوزانیم
هرگز نبینم قلعه خورشید ویران است

این خاک خاک حافظ و سعدی و فردوسی‌است
این ملک ملک بی‌زوال، این ملک ایران است

روز پریشانی نماند و شام دلتنگی
شام نکوکاری‌است این یا روز احسان است

در کوچه‌ها آلوچه‌ها گل می‌کنند از نو
در کوچه لبخند و گل و باران فراوان است

شکر خدا سجاده‌های عاشقان پهن است
شکر خدا در سفره‌های عاشقی نان است

طوفان می‌افتد عاقبت آرام خواهد شد
بیدی که گیسویش پریش از دست طوفان است

قصد عبور از نیل و طوفان کن خدا با ماست
این ناخدا نوح است یا موسی‌ابن‌عمران است

با ما خلیل است و مسیح و صالح و یوسف
با ما شعیب و احمد و با ما سلیمان است

آیین ما درد است و ایثار و خردورزی
میراث ما عشق است و ایمان است و قرآن است

مولای من! شعری بخوان، از حافظ و صائب
حرفی بزن! چیزی بگو! جانم به فرمان است

پایان غم‌هامان همین نوروز خواهد بود
آغاز شادی‌های‌مان در بیت پایان است

۱۳اسفندماه۱۳۹۸
#علی_رضا_قزوه
0
0