پساکرونا و جا به جایی قدرتها
به گزارش خبرگزاري رسا، علیرضا میریوسفی طی یادداشتی در روزنامه خراسان نوشت : آثار، تبعات و دامنه آثار ویروس کرونا هنوز مشخص نیست و نمی شود با قطعیت درباره تحولات آینده در کیفیت و کمیت روابط کشورها در عصر پساکرونا اظهار نظر کرد.به عنوان مثال به تازگی دولت های آمریکا و ژاپن از میزان پایبندی مردم کشورهایشان به قواعد فاصله گذاری اجتماعی، اظهار نگرانی کرده اند و اکثر کشورها در حال تجدیدنظرهای بدبینانه درباره ارزیابی های قبلی خود درخصوص زمان خاتمه به شرایط فوق العاده هستند. با این حال اگر فرض کنیم که این بحران جهانی طی چندماه آینده تا حدود زیادی مهارخواهد شد و بر تبعات اقتصادی و سیاسی آن متمرکز باشیم، میتوان حدس هایی درباره دوران پس از بحران زد.
بیشتر مقالاتی که در روزهای اخیر درباره «عصرپساکرونا» نوشته شده اند، از همین جنبه بر موضوع تمرکز داشته اند و بر محورهایی کلی نظیر موارد زیر متمرکز بوده اند: تقویت ملی گرایی، تضعیف لیبرالیسم، تضعیف جهانی شدن ،تسریع در افول قدرت آمریکا، قطب بندی جدید جهانی و ارتقای بیشتر جایگاه چین، افزایش تعداد دولت های ورشکسته، تداوم قیمت های پایین نفت و انرژی و ضرر هنگفت کشورهای تولیدکننده نفت در کنار تولیدکنندگان نفت صخره ای(نفت شیل)، موج های بیکاری و فشار به صندوق های رفاه اجتماعی، تغییر کلی و اساسی و ساز وکار کسب و کار و کمیت و کیفیت نیروی انسانی، رشد و تقویت بازار کار از راه دور و خریدهای غیرحضوری و ....
از سوی دیگر باید به این نکته توجه داشت که بسیاری از اقتصاددانان طی دوسال گذشته انتظار بروز بحران شدید اقتصادی را در آمریکا و در سطح جهان داشتند و آن را موضوعی قطعی و محتوم می دانستند، هرچند در پیش بینی زمان وقوع آن اختلاف داشتند. این اقتصاددانان در طول این مدت دایم در حال مدل سازی و سناریونویسی برای مقابله با این بحران بودند. در این دوره، ترامپ هم با نگرانی اخبار مربوط به پیش بینی ها از وقوع این بحران را دنبال میکرد و در سه سال گذشته سعی داشت با اتخاذ سیاست های اقتصادی خود، تا حد امکان شروع بحران را به بعداز انتخابات نوامبر ٢� ٢� منتقل کند(حتی به بهای تشدید بحران آینده)، با این حال ظهور کرونا بسیاری و از جمله ترامپ را هم غافلگیر کرد و به نظر می رسد بروز بحران اقتصادی را به جلو انداخته باشد.
با فرض های بالا و با مرور بحران های بزرگ اقتصاد جهانی از جمله دوبحران ١٩٢٩ و ٢� � ٨، تسریع در جابه جایی قدرت می تواند از مهم ترین نتایج بحران مالی ٢� ٢� باشد که توسط ویروس کرونا از نظر زمانی به جلو کشیده شده و تشدید هم شده است. در این جابه جایی قدرت، کشورها، افراد و شرکت هایی نفع خواهند برد که انعطاف پذیری و قدرت انطباق و انضباط اجتماعی بیشتری از خود نشان دهند و دارای ساختار انسانی و اجتماعی چندوجهی و متنوع تری باشند. این کشورها به رغم صدماتی که از این بحران دریافت خواهند کرد، بعد از بحران با بازبینی پروسه های قبلی و بهینه سازی آن ها می توانند با استفاده از فرصت های پدیدآمده، قطب های جدیدی در عصرپساکرونا شکل دهند. به نظر می رسد چین و برخی قدرت های نوظهور شرق آسیا تاکنون قابلیت خوبی در مدیریت بحران نشان داده اند و موقعیت بهتری در عصر پساکرونا خواهند داشت.
در مورد آمریکا، به نظر می رسد همانند دو بحران قبلی، توان و تمایل این کشور برای حضور و ظهور هژمونیک در خارج از مرزهایش کاهش بیشتری یابد و موضع دفاعی تری در مناطق مختلف از جمله خاورمیانه اتخاذ کند و قابلیت این کشور برای تحمیل اراده اش از طریق تحریم و فشار تحت تاثیر قرار بگیرد.
در مورد ایران، با وجود انتقادها و کاستی های موجود، نیروی انسانی جوان و با کیفیت، جایگاه منطقه و توان منطقه ای، اقتصاد متنوع و آبدیده از فشار تحریم ها و همین طور همبستگی ملی می تواند فضای بیشتری برای بازیگری اش در منطقه ایجاد کند، به شرطی که حداکثر توان کشور برای مدیریت و مهار هر چه سریع تر بحران کرونا به کار گرفته و این مرحله با حداقل صدمات پشت سر گذاشته شود./1360/