تحول فرهنگی بدون تکیه بر جوانان آتش به اختیار محال است
اشاره: چاهی که از پایین جوششی ندارد، هرچقدر از بالا آبی در آن بریزی، تغییری حاصل نمیشود. ساختار جامعه نیز در صورتی تغییر میکند که درخواست تغییر، از بستر جامعه شنیده شود. هرگاه آحاد مردم در راستای تغییر متحد شدند، بهترین حرکات صورت گرفت. رهبر معظم انقلاب برای تحقق جوششی از کف جامعه، فرمان آتش به اختیار را صادر کردند تا یکایک مردم به فکر تغییر بیفتند.
برای روشنتر شدن جایگاه این فرمان در جامعه، خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا به گفتوگو با حجتالاسلام دکتر محمدحسین هاشمیان، استادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) پرداخته است.
رسا ـ تعریف شما از آتش به اختیار در فضای فرهنگی جامعه چیست؟
استعاره آتش به اختیار یک ریشه قرآنی دارد. به گونهای که در آیه شریفه میفرماید: قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى؛ ای پیامبر! بگو من به شما یک نصیحت میکنم و آن اینکه برای خدا قیام کنید؛ چه دو نفر باشید و چه یک نفر. این فرمایش خداوند متعال در قرآن کریم، دلالت بر این دارد که انسان مؤمن در هیچ شرایطی در مقابل ساختارها و نظامهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نباید دست روی دست بگذارد و حالت انفعال به خود بگیرد؛ حتی اگر این سختارها طاغوتی باشند و در مقابل توحید و کلمه الله قرار گیرند.
استعاره آتش به اختیار دقیقا دلالت بر همین معنا دارد. جوان مؤمن انقلابی نمیتواند در برابر هجمه استکبار جهانی علیه انقلاب اسلامی و اسلام ناب محمدی که از طریق ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دنبال میکند، ساکت بنشیند.
نیروی انسانی، قدرتمندترین عامل است
در حوزه مطالعات اجتماعی، دوگانهای تحت عنوان دوگانه عامل یا ساختار ترسیم میشود. بعضی قائل به این هستند که ساختارهای اجتماعی، قدرتی مافوق عامل انسانی میباشد و در مقابل آن، بعضی قائلاند که ساختارهای اجتماعی، هیچ نقشی ندارند و همه نقشها را ذیل عامل انسانی تعریف میکنند. موضع درست این است که ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بر سرنوشت انسانها و جوامع بیتأثیر نیستند؛ ولی در کنار آن، عامل انسانی هم بیاختیار نیست و در تغییر سرنوشت جامعه تأثیرگذار است. پس از منظر اسلام، عامل انسانی به هیچوجه دست و پا بسته نیست و خداوند متعال هم در هر شرایطی برای انسانی تکلیفی مقرر فرمودهاند. منتهی به هر کسی به اندازه وسعش تکلیف نهاده میشود.
در جای دیگری از قرآن کریم میبینیم افرادی که با بهانهتراشی در برابر ظلم و استکبار سکوت میکردند، مورد مؤاخذه و سؤال فرشتگان قرار میگیرند و به دلیل هجرت نکردن شماتت میشوند. بنابراین اگر اراده و توان قیام را هم نداشتیم، نباید زیر بار ستم بمانیم.
انسان مؤمن و موحد، در هر شرایطی قیام میکند ولو یک نفر باشد. البته این به معنای کنار رفتن کار منظم و تشکیلاتی نیست و این حرف، از قرآن برداشت نمیشود. همانطور که خداوند در آیه «كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً» میفرمایند باید گروه شد. در واقع برای پیروزی در نبرد با دشمن، باید در کنار کار آتش به اختیار، کار تشکیلاتی و نظاممند نیز انجام گیرد.
رسا ـ مخاطب شرایط و الزامات فرمان آتش به اختیار چه کسانی هستند؟
همانطور که حضرت آقا در سخنرانی درس خارج فقهشان مخاطب را آحاد ملت قرار دادند، در موضوع آتش به اختیار نیز اینگونه است. در واقع اگر کمی دوربین خود را بالاتر بیاوریم، واضح است که مخاطب این سخنان، جهان اسلام است و اگر کمی کلیتر بنگریم، مخاطب آتش به اختیار فرهنگی، تمام مستضعفین عالم میباشند.
مخاطب خاص آتش به اختیار فرهنگی، جوانان مؤمن انقلابی هستند که بنبستهای ساختاری را میشکنند و به سردار شهید حاج قاسم، اسطوره ارادهها اقتدا میکنند. حاج قاسم به عنوان یک نیروی آتش به اختیار ثابت کرد که یک نیروی موحد، با نصرت الهی میتواند کارهایی که سازمانهای عریض و طویل در انجامش عاجزند را به بهترین وجه انجام دهد.
شهید سلیمانی، الگوی نسل جوان
به نظر بنده، شهید سلیمانی یک الگوی بسیار کامل برای تمامی نیروهای فرهنگی انقلاب است؛ چراکه تمامی ویژگیها و شاخصههای یک نیروی آتش به اختیار را در خود جمع کرده بود. اخلاص و تقوای در عمل، از مهمترین شاخصههایی است که هر فرد آتش به اختیار به آن نیاز دارد. شاخص بعدی که به دنبال داشتن تقوا و اخلاص خداوند به انسان عطا میکند، بصیرت عمارگونه است. یک چنین نیرویی در بزنگاههای سیاسی و فرهنگی با تشخیص به موقع به کار میآیند. در واقع نیرویی که این شاخصهها را دارد، نه عجولانه رفتار میکند و نه در کارها رخوت آمیز اقدام میکند. نیروی آتش به اختیار باید در هر شرایطی محتوا، قالب و روش را بفهمد تا درست عمل کند.
از ویژگیهای دیگری که میتوان برای یک نیروی آتش به اختیار فرهنگی برشمرد، شجاعت، ثبات قدم و امید به آینده است. جوان حزباللهی هیچوقت ناامید به آینده نمیشود و در ابتلائات الهی، نه از پیروزیها غرّه و نه از شکستها مأیوس میشود. آتش به اختیار یعنی کسی که ضمن تکلیف محور بودن، برای رسیدن به نتیجه نیز تلاش میکند و از بیتدبیری و کار غیرعقلانی پرهیز میکند.
رسا ـ به نظر شما، آتش به اختیار یک راهبرد، تاکتیک، قاعده و یا یک استثنا است؟
آتش به اختیار یک راهبرد مکمل است. ما، مجموعه راهبردهایی را برای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی داریم؛ تمام ظرفیتهای استراژیک جبهه فرهنگی انقلاب باید از طریق این مجموعه راهبردها برای مقابله با هجمههای سنگین استکبار سازماندهی شوند. ظرفیتهای ما شامل سازمانها، جبهه مردمی و نیروهای فردی فرهنگی است.
حضرت آقا برای هر کدام از این ظرفیتها راهبردهایی تعیین کردهاند و فرمان آتش به اختیار، یکی از این راهبردهاست. جبهه فرهنگی انقلاب چه در داخل و چه در خارج از کشور، ظرفیتهای عظیمی دارد و اگر اینها را نادیده بگیریم، یک ظرفیت عظیمی را معطل گذاشتهایم. آتش به اختیار، راهبردی در جهت سازماندهی ظرفیتهای مغفول ماندۀ انقلاب، برای مقابله با هجمه هاست.
مردم تغییر دهنده ساختارها هستند
آتش به اختیار هرگز راهبردی مقطعی نیست و از اول انقلاب مورد توجه بوده است؛ منتهی با این ادبیات و تعبیر بیان نشده بود. امروز میبینیم که در ادبیات علوم سیاسی، نگاه کلان به قدرت در حال افول است و نگاه خُرد به قدرت، مورد توجه قرار گرفته است. شبکههای اجتماعی هم به این دلیل اهمیت گرفتهاند که با کنارهم قرار گرفتن خُرده کنشهای افراد، میتوانند تهدیدی برای ساختارهای کلان سیاسی اجتماعی باشند. بنابراین امروز در فضای جدید جامعۀ اطلاعاتی و شبکهای مبتنی بر رسانهها، به هیچوجه نباید آتش به اختیار را بهعنوان یک تاکتیک نگاه کرد و باید به آن پایبند بود.
رسا ـ آتش به اختیار چه نسبتی با سیاست گذاری جبهه فرهنگی انقلاب و نقشۀ مهندسی کشور دارد؟
تحولات فرهنگی نیز مانند سایر تحولات، بدون تکیه بر ظرفیتهای مردمی، شدنی نیست. تجربه چهل ساله نخست انقلاب اسلامی بیانگر موفقیت ما در تکیه به ظرفیتهای مردمی است. هر جا کار به مردم سپرده شد، به زیبایی انجام گرفت و مراسمهای مذهبی ما همانند اربعین، شاهد بسیار خوبی بر صحت این حرف است. سازمانها، ظرفیتهای خوبی دارند اما به هر حال، اخلاص، برکت و معنویتی که در کارها و فعالیتهای فرهنگی وابسته به مردم دیده میشود، در سیستمهای دولتی بسیار نادر است. به اعتقاد بنده، تحقق تحولات فرهنگی و نقشه مهندسی فرهنگی بدون تکیه بر ظرفیتهای جبهه مردمی و جوانان آتش به اختیار فرهنگی، شدنی نیست.
امروز ما در جنگ نامتقارن فرهنگی ـ رسانهای به سر میبریم. در جنگ نامتقارن، باید بخشی از جبهه توسط نهادها سازماندهی شوند و بخشی از نیروهای مردمی هم بهصورت آتش به اختیار عمل کنند. در حوزه سیاستگذاری فرهنگی، ظرفیتهای مردمی یک رکن مکمل بیبدیل است.
رسا ـ مدیران ارشد، میانی و عملیاتی در این حوزه چه وظیفهای برای پیاده کردن فرمان آتش به اختیار دارند؟
پدیده آتش به اختیار وقتی مطرح میشود که ما با ناکارآمدی و بن بستهای مدیریتی در ساختارهای رسمی مدیریت فرهنگی کشور روبرو میشویم. بنابراین نمیشود از مدیران انتظار دخالت داشت و اصلا، باید از مدیران خواهش کنیم که کاری به این امور نداشته باشند، به مانعتراشی نپردازند و از کارهای بسیاری خارج شوند. در بسیاری از عرصهها باید به جوانان اعتماد کرد و از این نگاه ساختاری و سازمانی عبور کرد. در واقع ما باید در همه بخشها، یک تغییر در پارادایم و در الگوی مدیریتیمان داشته باشیم.
نقش دولت، نظارت است نه دخالت
در زمینه فرهنگ، باید کارها به جبهه مردمی سپرده شود و دولت فقط نقش زمینهسازی و نظارتی را ایفا کند. همانطور که منطق دین ما در آیه: لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ، میگوید باید خود مردم برای برپایی قسط قیام کنند. از این آیه به وضوح مشخص است که مردم، بسیار مهم اند و نقش کلیدی ایفا میکنند. در نگاه امامین انقلاب نیز این نگاه همواره وجود داشته است و اساس جمهوریت هم مردماند و حذف مردم، به هیچ دلیل پذیرفته نیست.
رسا ـ وضعیت فعلی جبهه فرهنگی انقلاب از منظر نقاط قوت و ضعف، فرصت و تهدید را چگونه ارزیابی میکنید؟
الحمدلله در شرایط فعلی، جبهه فرهنگی انقلاب نسبت به سالهای قبل پیشرفت کمّی و کیفی زیادی داشته است. ما از آنجایی که در سازماندهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تجاربی داشتهایم، در بسیاری از زمینهها ورود کردهایم. بهعنوان مثال، در زمینه فرهنگ و سینما، ما جشنواره عمار را داریم که جوانان متدین، آثاری را در آن تولید میکنند که با آثار حرفهای رقابت میکند.
امروزه نیروهای جوان انقلابی را داریم که در بسیاری از بحرانهای اجتماعی جلوتر از سازمانها در حال خدمت به مردم هستند و این، جزئی از رویشهای انقلاب محسوب میشود. نوع نگاه منفی که فقط آسیبهای فرهنگی جوانان را میبیند و متوجه نیمه پُر لیوان نیست، نوعی بدبینی و ناشکری است. این شبکه جوان و جبهه مردمی، فرصتی است که حتی میتواند در زمینه رونق اقتصادی ورود کند و تحولی در آن ایجاد کند. باید بهرهبرداری از این جبهه در زمینه اشتغالزایی، جزء اولویتهای ما قرار گیرد./882/گ404/ف
خبرنگار: مهدی براتی
از سرویس فرهنگی رسا امتنان داریم.
چند تا سوال:
درباره تعارض فرمان آتش به اختیار با نقشه مهندسی فرهنگی پاسخ روشنی نفرموده اند.
سیاست گذاری جبهه فرهنگی انقلاب و نقشۀ مهندسی کشور چه نسبتی با آتش باختیار دارد؟
الان وضعیت عمل به این فرمان چگونه است؟