حاشیهای بر یک گفتوگو
به گزارش خبرگزاری رسا، مناظره حجت الاسلام رفیعی و جناب آقامیری بیش از آن که یک مناظره جدی باشد یک گفتگوی دوستانه بود. شاید همین امر موجب شد برخی بینندگان از محتوای آن ناراضی باشند و به خصوص از شیوه بحث حجت الاسلام رفیعی انتقاد کنند. در این یادداشت به مهمترین مدعای جناب آقامیری خواهیم پرداخت.
آقامیری در طول سالهای اخیر صراحتا یا تلویحا جاودانگی جهنمیان را در آتش انکار کرده است. او بر این مساله در مناظره هم پای فشرد و هر چه دکتر رفیعی تلاش کرد از زبان او این اقرار را بگیرد که قضیه درباره کافران و مشرکان فرق میکند دم به تله نداد و با گریختن از پاسخ صریح سعی کرد هم مسلمات قرآن را زیر سوال نبرد و هم خلود را انکار کند! قبل از آن که نقد این دیدگاه کلامی را آغاز کنیم اشاره به یک مقدمه لازم است:
جریانی که خود را روشنفکر دینی مینامد برای خوشآمد مخاطبان و مقبول جلوه دادن اسلام در نظر افرادی که به ارزشهای مدرن باور دارند گاه تفسیری از متون دینی عرضه میکنند که گاه با مسلمات دین و نیز قواعد پذیرفتهشده فهم متون دینی در تعارض است. در سالهای اخیر موارد فراوانی از این دست فتاوی و آراء مشاهده شده است؛ از صدور فتوای طهارت سگ بگیرید تا عدم ضرورت حجاب و پایبندی به شریعت برای دستیابی به سعادت.
اگر چه نگارنده قصد خیر این افراد را انکار نمیکند و چه بسا آنان به نیت جذب بیشتر جوانان به دین، متون الاهی را این گونه تفسیر میکنند اما باید دقت داشت وظیفه مبلغان، فهم و ابلاغ درست دین به مخاطبان است؛ خواه آنان بپذیرند یا انکار کنند. بنابراین یک اسلامشناس یا مبلغ حق ندارد برای جذب بیشتر افراد، دین را به شکل ناصواب تفسیر کند.
انکار خلود، بر چه اساسی؟
آقامیری خلود در جهنم را مغایر با رحمت الاهی میداند و معتقد است خدایی که نسبت به بندگانش مهربان است هرگز حاضر نمیشود آنان را در آتش جهنم نگه دارد. به اعتقاد او اگر بندهای در آن دنیا بخواهد توبه کند خداوند توبهاش را میپذیرد و او را از جهنم خارج و وارد بهشت میکند. (برگرفته از مناظره)
بر اساس این پندار، تفاوت چندانی میان این جهان و آن جهان نیست، زیرا عقل و اختیار و امکان عمل در هر دو جهان باقی است. بنابراین ضرورتی ندارد گناهکاران حتما در این جهان توبه کنند و دست از گناه بکشند بلکه میتوانند حداکثر لذت از گناه را ببرند و بعد از رفتن به آن دنیا و مشاهده عذابهای دردناک اخروی، توبه کنند و از خدا بخواهند آنان را از عذاب نجات دهد!
در بخشی از مناظره دکتر رفیعی آیهای را تلاوت کرد که در آن شخص گناهکار بعد از رفتن به دنیای دیگر از خدا میخواهد او را برگرداند تا دست از گناه بکشد و کارهای نیک انجام دهد. اما در پاسخ به او گفته میشود هرگز این اتفاق نخواهد افتاد و این صرفا یک حرف بیهوده است که شخص گناهکار به زبان میراند. (مومنون، 99 و 100) جالب این جاست که آقامیری در پاسخ به این نقد قرآنی دکتر رفیعی گفت: «آن شخص گناهکار به دروغ میگوید که میخواهد برگردد ولی اگر واقعا بازگشت به جهان را درخواست کند به او فرصت داده میشود!!» (نقل به مضمون، برگرفته از مناظره)
خطاهای آقامیری در تفسیر دین فراتر از این موارد است و شمارش آن از حوصله این نوشتار خارج. از اعتقاد به مسخناپذیری فطرت بگیرید تا کماهمیت جلوه دادن شریعت در نیل به سعادت اما به طور کلی اگر بنا باشد متون دینی را این گونه تفسیر کنیم هر مدعایی را میتوان از دل قرآن بیرون کشید و به دین نسبت داد. برداشت از دین، منطق و اصول خاص خودش را دارد که مفسر در صورت عدم پایبندی به آن به بیراهه خواهد رفت و دیگر فهمش حجت نخواهد بود.
در ابتدای مناظره آقامیری گلایه کرد از این که چرا علما تفاوت رای در فقه را پذیرفتهاند و در عقاید و معارف خیر. او راست میگوید. داشتن فهم کلامی متفاوت از همه عالمان، حق هر اسلامشناسی است اما به شرط رعایت انصاف و منطق.