برداشتی آزاد از خروجی یک مناظره
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در کردستان، علی اصغر دریایی؛ نماینده دفتر سیاسی و اجتماعی حوزه های علمیه در کردستان در یادداشتی به تحلیل مناظره حجت الاسلام و المسلمین رفیعی و سیدحسن آقامیری پرداخته است.
در این یادداشت میخوانیم:
روز پنجشنبه هفته گذشته در حالی مناظره حجت الاسلام والمسلمین رفیعی و آقای سیدحسن آقامیری شروع شد که با توجه به کلیپی که از حاج آقای رفیعی پخش شده بود نسبت به ویروس روح و خطر آن که سخت تر و سنگین تر از ویروس جسم است، اما ظاهرا شروع گفتوگو به قول سیدحسن آقامیری به یک دورهمی تبدیل شد.
«یک بحثی را آقای آقامیری در جامعه ایجاد می کند توسط کلیپ و فضای مجازی» پاسخ قاطع و شفاف داده نشد.
می توان گفت در سایز کوچکتر قاعده بزن و در رو در جلسه حاکم بود که شاید بهخاطر دلالیل ذیل بوده است:
1) امروزه حجت الاسلام والمسلمین رفیعی یکی از سخنرانان مذهبی هستند که صحبت ها و منبرهایشان در دل و جان مردم می نشیند. با توجه به ریزبینی و درایتی که در بیان مطلب به مخاطب دارند در نوع خود فوق العاده هستند اما نکته اینجاست که آیا ایشان این توانایی را در مناظره هم دارند یا خیر؟
حجت الاسلام و المسلمین رفیعی سخنران خوبی هستند اما آنچه از مناظره روز پنجشنبه برآمد غیر از این بود و جلسه با پاسخ قانع کننده به شبهات تمام نشد و ببیندگان یک نشست صمیمی شاهد بودند که بحث های به گونه ای مطرح می شد که نه سیخ بسوزد نه کباب.
2) حجت الاسلام سرلک به عنوان یک کارشناس و گوینده مذهبی که نقش مجرگری را داشت نتوانست مدیریت مناسبی را در جلسه داشته باشند و سمت و سوی بحث را به شبهات نیل دهند و خروجی نتیجه بخش را ایفا کنند.
البته شاید یک دلیل به خاطر هجمه قبل از مناظره بود به ایشان که مبادا...
و یا اینکه ایشان اصلا تخصص مجری گری و هدایت برنامه ای را ندارند که این احتمال بسیار قوی بود.
می بایست فردی به عنوان مجری در برنامه حضور داشت که اهل فن باشد و گرنه صرف رسانه ای بودن دلیل نیست که بتوان در هر نقشی مقابل دوربین قرار گرفت.
3) این نکته در مورد آقای آقامیری قابل توجه است که ایشان از اول که نگاه و تفکراتش اینچنینی نبوده که اکنون مشاهده می کنیم.
باید بزرگان دین همان اوایل که او زاویه نگاه فردی و برداشت شخصی از دین ارائه می کرد؛ پدری می کردند و مسیر درست را به ایشان نشان می دادند (البته شاید هم نشان داده بودند و ما اطلاعی نداریم)،
اما حال هم که آقای دکتر رفیعی این زحمت را متقبل شدند و برنامه نزدیک 70 هزار بیننده داشت باید به شبهاتی که ایشان در جامعه مطرح کرده بودند جواب داده می شد که برآیند عمومی از این مناطره این نبود.
4) نباید همه تقصیرها را از آقای آقامیری و امثالهم دانست چراکه امثال ایشان کم نیستند که الان هم در جامعه فعالیت می کنند به نام دین و قرآن و نهج البلاغه، یا شناسایی نگردیده اند و یا هنوز مردم به آنان اقبال نداشته اند.
باید قبول کرد بخشی از این گویندگان مذهبی که در سالهای اخیر در برنامه های تلویزیونی چه سخنران و غیره فعال بوده اند و هستند با حمایت رسانه ملی بیش از حد معمول ظرفیتشان بزرگ شدند که بعدها در فضای مجازی محل بازتری برای تاخت و تاز پیدا نمودند که متاسفانه با توجه به تذکراتی از طرف دلسوزان به تهیه کنندگان شد اما به خاطر جذب مخاطب از آنانی استفاده می کنند که خوب حرف بزنند یعنی امیر بیان باشند و نه اهل عمل.
مگر می شود فاقد شی معطی الشی باشد؟
کسی که در یک برنامه فاخر شبکه سراسری به عنوان کارشناس خانواده صحبت می کند و هیچ تعهدی به حرفهایش ندارد و با رفتار پوپولیستی سعی در اقناع مردم دارد یقین این گوینده و سخنران و هر کسی و در هر شأنی باشد با حمایت رسانه سلطه دیکتاتوری اخلاقی خود را به جامعه تزریق خواهد کرد و زمان خواهد برد که چهره واقعی او برای عموم برملا شود که تا آن زمان بتی از او ساخته شده که شکستن آن تبعات خواهد داشت.
پس آیا بهتر نیست دست اندرکاران برنامه های ملی وقت بیشتری در انتخاب ها داشته باشند و توجه کنند که آیا خلوت و جلوه آنان یکی هست یا خیر؟
البته قطعا منظور تجسس نیست اما حتما فیلترهایی در نهادها هست که آنان را مورد ارزیابی قرار دهد تا اشتباهات و کج فهمی اینان متوجه دین و و اسلام نشود.
لازم به ذکر است که در این مورد منظور آقامیری نبود چون ایشان اصلا برنامه ای در رسانه ملی نداشتند که اگر اینچنین بود امروز عمق فاجعه بیشتر بود.
بنابراین از متولیان صداوسیما خواهشمندیم توجه داشته باشند افرادی به نام دین و اسلام و ولایت فقیه نگاه های شخصی و تجربیات فردی خود را به مردم فهیم تزریق ننمایند که این خود آثار و تبعات و مشکلات زیادی در برخواهد داشت./1401/پ200/ف