مقاومت بانوان بناب در برابر کشف حجاب
به گزارش خبرگزاری رسا، رضاخان پهلوی در راستای به اصطلاح «اصلاحات» خود که همه به القای غرب و برای دینزدایی از کشور اسلامی ایران بود، دست به کشف حجاب از زنان ایرانی زد.
در این راستا مردم شهرهای مختلف مخالفت خود را با این حرکت که معارض با دین و سنت ایرانی بود نشان میدادند.
به همین علت توسط عمال رژیم مورد ضرب و شتم و آزار و اذیت قرار میگرفتند. در این زمینه در کتاب خاطرات «آیتالله سید علیاکبر قرشی» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده آمده است:
این حادثه ننگین دوره رضاخان خبیث، در دی ماه 1314 به زور، تزویر، تهدید و به دست عوامل خود فروخته و بیدین آن شخص ملعون، در سرتاسر ایران تا حدّی که برایشان ممکن بود، صورت پذیرفت. البته این اقدام با مخالفت علمای بزرگ در آذربایجان، خراسان، اصفهان، قم، تهران و ... مواجه گردید و حتّی قیام خونین مردم مسلمان در مسجد گوهرشاد به رهبری عالمان دینی، در تاریخ ایران مشهور و برای همگان معلوم است و در اینجا لزومی نمیبینم که به آن بپردازم. امّا خودم با اینکه بچهای هشت ساله بودم، حادثهای را در بناب دیدم که همیشه در خاطرم مانده و در اینجا نقل میکنم.
در بناب زنها چارقدهای بلندی را بر سرشان میانداختند که نیمی از بدنشان را میپوشاند. البته تدین مردم هم شدید بود؛ بنابراین حکومت خیلی سخت نمیگرفت. با این حال حکم رضاخان طوری بود که پاسبانها نمیتوانستند به آن بیاعتنا بمانند.
گاهی اگر زنی را در کوچه و خیابان تنها میدیدند، سعی میکردند چارقد از
سرش بکشند و حتی در مواردی زنان عفیفه را که مقاومت کرده و چارقد و روسری خود را نینداخته بودند، مورد ضرب و شتم قرار میدادند.
یک روز من به چشم خود دیدم که زنی با چارقدی بلند در کوچه راه میرفت، پاسبانی پستفطرت او را دید و حمله کرد تا چارقد از سرش بکشد! ولی آن زن باحیا، زرنگ و جلد بود و زود متوجه شد، بلافاصله دوید، وارد خانه شد و در را پشت سر خود محکم بست! پاسبان فرومایه که دستش به او نرسید، چند بار مکرر و با صدای بلندی گفت: «حیف که دستم به تو نرسید، حیف! وگرنه ...».
کشف حجاب توسط رضاخان وابسته به غرب، حقیقتاً فاجعهای ننگآور در تاریخ ایران بود. البته در شهرهای کوچک بهویژه در بناب ما، هیچ زنی با سر برهنه و بیحجاب دیده نشد.